قسمت ۸۹ عجیب‌ترین ویژگی آدمهای اردو جهادی اینه که همه‌شون آدم معمولی هستند...مثل همه مردم #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۰ محفل اشک آبادترین جای اردو جای شهدا چقدر خالی بود امشب در خدمت روایت حیات طیبه شهید حاج مهدی عراقی بودیم شبِ «روز قدس» #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۱ بار بلوک‌های هِبِلِکْس‌ رسید با بچه‌های بشاگرد سه ستون شدیم و دست به دست... آخرشم روضه و سینه‌زنی #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۲ ✊راهپیمایی روز قدس 🔻بشاگرد - خمینی شهر در پایان هم روضه و سینه زنی #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۳ محرومیت‌های هر منطقه، آن چیزی‌ست که ما با سنجش با حال خودمان فهم کردیم، یا آن چیزی‌ست که آنها می‌گویند؟ جواب، گزینه‌ی ۳....هیچکدام #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۴ 📌خانم‌ها - ۱ 🌱سال ۹۲ در منطقه‌ی محرومِ ... جهادی رفته بودیم. اهالی نه دستشویی داشتند نه حمام اوضاع به گونه‌ای بود که حتی خانم‌هایشان با یک ترتیباتی، لب موتور آب کشاورزی حمام می‌رفتند 🌱پروژه‌ی عمرانی ما مدرسه سازی بود، آن طرف جاده روستا نیاز منطقه، در دید یک‌سری قدیمی‌های جهادی، یک زیر گذر هفت متری بود ... بخاطر تصادفات فوتی متعدد اما خانم‌های منطقه، مساله‌ را مسجد و خانه عالم می‌دانستند...بچه‌های‌شان داشتند از دست می‌رفتند. 🌷خانم‌ها هر چه پول و طلا داشتند وسط گذاشتند تا مساله‌ی خودشان را حل کنند...آن زمان ۶۰۰ هزار تومان شد #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۵ 📌خانم‌ها - ۲ 🌱 یکی از فعالیتهای بچه‌های جهادی، ایجاد هسته‌های مقاومت-مکتبی در هر روستاست تا امتداد اردو و قوه‌ی عامله کلِ سالِ هر روستا تامین شود 🌱دو سال پیش، دختران جوان روستای «کونک» یک هسته‌ی ایمانی شکل داده بودند تا فعالیت‌های اجتماعی خودشان را سامان بدهند. بعضی متاهل بودند و بعضی مجرد 🌱سوال‌شان این بود: «الان که یک تشکل شدیم، چه کار باید بکنیم» ... تشکل بنات الزهرا 🌱تعدادشان اندازه‌ی اصحاب «بیعت عقبه اولیٰ» بود... ❗️«هر موقع اینقدر عُرضه داشتید که نفری سه میلیون بذارید وسط، اونوقت جوابتون رو میدم » 🌱همان شب، همین دختران... یک کیسه طلا، پول، ساعت، گوشی همراه و... آوردند و وسط گذاشتند. حساب کردیم، ۶۰ میلیون شد..همه‌ی داشته‌های این دختران از دنیا 🌱 کیسه‌ی پول‌ها و طلا را برداشتیم.شوخی نداشتیم ... دخترها هم واقعا دل کنده بودند 🌷دخترهای انقلاب اسلامی، محاسبات آدم را عوض می‌کنند #جهادی @m_o_hoseini

قسمت ۹۶ همین الان سوارش کردن که سریع بره بیمارستان ...درد داشت فکر کنم فرز انگشتش رو برده... نه الحمدلله، بچه‌ها گفتند فقط شکسته جهادی بازی که نمی‌کنیم، کار جدیه دیگه سید محمد خدا بیامرز، یکسال تو جهادی، دستش رو جرقه‌ی برق سه فاز سوزوند..روی دستش از حرارت پخته بود. #جهادی @m_o_hoseini