eitaa logo
م . حسینی
802 دنبال‌کننده
386 عکس
58 ویدیو
1 فایل
نکته‌ای بود در خدمتم @M_O_Hosseini
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۱ آخرِ اولین جهادی‌ای که رفتم، یک عکس دسته‌جمعی گرفتیم..اون موقع هنوز خبری از داعش نبود من، با صورتِ چفیه‌ پیچْ و بیل، مثلا از نیروهای خشن القاعده‌ام، بقیه هم گروگان‌ قسمتی از اون عکس رو بعدا روی جلد یک کتاب دیدم..شده بود نشان خلوص و معنویت جهادی...کاملا برعکس منظور ما عکس: من هستم در همان عکس، روی همان کتاب @m_o_hoseini
قسمت ۲ عُمره‌‌ که رفتم فهمیدم «شانه‌هایی لرزان با چشمانی نمناک از غربت مدینه، دستانی گره شده در پنجره‌های بقیع، صدای مدینه شهر پیغمبر حاج منصور...» برای مستندهاست تماشای فوتبال و کشتی‌کج از تلوزیون هتل، نماز صبح‌هایی که قضا می‌شد، جمع‌هایی که راهی «مک‌دونالد» می‌شدند ...اینها هم بود از همان سنخ تفاوت روایتگری‌های راهیان نور، با واقعیتِ جنگ ❗️اردو جهادی هم همینه @m_o_hoseini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت ۳ گفتم: «جهادسازندگی» «نهضت سواد آموزی» «بسیج» و... گفت: ما قبل از انقلاب، سپاه دانش و سپاه آبادانی و سازمان پیشاهنگی و... داشتیم اینها ابتکار جمهوری اسلامی نیست عکس: سپاه آبادانی در حال ساخت بنای یک مدرسه، سال ۵۲ @m_o_hoseini
قسمت ۴ 📌ماده‌ی یک اساسنامه سپاه آبادانی: ▫️بالا بردن سطح زندگی و تأمین رفاه روستاییان ▫️آشنا ساختن آنان به اصول جدید کشاورزی و طرق ازدیاد تولیدات زراعی و دامی‌ ▫️ارشاد و توسعه و بهبود و ترویج صنایع روستایی ▫️راهنمایی در امور مربوط به آبادانی و نوسازی روستاها ❗️اردو جهادی هم همینه @m_o_hoseini
قسمت ۵ اردو جهادی بهائی‌های شیراز رو دیدید؟ چند سال پیش، یکی از رفقای فرقه پژوه نشونم داد @m_o_hoseini
قسمت ۶ الان میناب بعد از افطار گروه جلودار، مشغول بار زدن دومین کامیون هستند نوجوون‌های ته کامیون، بچه‌های رفقای پیشقراول هستند @m_o_hoseini
قسمت ۷ اولین محموله‌ای که امروز، پای کارگاه رسید این تریلی‌های «ماک»، مثل اسب عربی هستند. قوی، کم استهلاک، خسته نشو @m_o_hoseini
قسمت ۸ «آقای یکتا از آن آدم‌هاییست که تمام نمی‌شود و دائماً می‌جوشد. اسب عربی هیچ وقت خسته نمی‌شود. من یک وقتی در یک جمعی گفتم، خطاب به خودم که من اسب عربی هستم و هیچ وقت خسته نمی‌شوم. آقای یکتا هم اســــــب عـــــــربـــــــی اصیل است که هیچ وقت خسته نمی‌شـــود » ۹۵/۸/۱۹ حضرت آقا @m_o_hoseini
قسمت ۹ « حاج حسین یکتا و حاج علی فضلی از کنار هم رد شدند، اما هیچکدوم همدیگه‌ رو ندیدند » این یک لطیفه‌ایه، بین خادم‌های راهیان نور هر دو یک چشم ندارند...و فیه نظرٌ لطیفه‌ی جهادی بگم... @m_o_hoseini
قسمت ۱۰ حاج حسین یکتا: «دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) دعوتم کردند به بشاگرد بروم. اولین بار حاج عبدالله والی رو اونجا دیدم... خــــــــیلی کم آوردم.» لطیفه‌ای که جهادی‌ها برای راهیانی‌ها تعریف می‌کنن، همینه...حاج حسینِ بچه پُرروی قمی...کم آورده @m_o_hoseini