9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جهادی_جنگ
قسمت ۵۹
اتاق دختر بچه است
داشتیم اسباب خانه را از زیر نخالهها در میآوردیم که دستور توقف آوار برداری آمد.
سازه نا ایمن بود و باید سریعا اتاق را ترک میکردیم.
#جهادی
@m_o_hoseini
12.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۰
هیات ظهر عاشورای جهادیها
زیر داربست شهرداری
در چهار پنج متریِ مقتل ۷ شهید
سرجمع چند دقیقه بیشتر نشد.
دستههای محل دائم میآمدند اینجا.
ما هم جهت احترام و ایضا استفاده از فرصت حضور آنها برای شعار دادن و روایت کردن، میانشان میرفتیم و...
تاثیر اینکار در قسمت ۵۲ ذکر شد.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۱
وسط آوار انفجار پیدایشان کردیم.
داستانِ صدسالهی اخیر ما همین است.
«استقلال و پیشرفت و بمباران و مرگ»
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۲
آقای «سید موسوی»
قدکوتاه و لاغر
ریش شمارهی صفر
پیراهن داخل شلوار
لباس سیاه و انگشترهایش را بگیری، هیچ نشانی از ما ندارد.
کارمند شهردای منطقه خیابان شریعتیست.
موتور محرک امدادرسانی دولتی، اما به نحو جهادی، در منطقه، ایشان بود.
جذب نیرویش هم بالا بود. ملاک و میزانی شده بود برای شهرداران تا بقیهی نیروها را مواخذه کنند.
به قول اهالی:
« ایشون و نیروهاش، با خود موشک اومدند»
یعنی از اولین آدمهای حاضر بعد از انفجار بودند.
به زور عکسش را گرفتم.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۳
روایتهای یکی از بچههای جهادی، که سالهاست خاکریزش را در جبههی اینستاگرام انتخاب کرده است.
#جهادی
@m_o_hoseini