#جهادی_جنگ
قسمت ۵۷
اقای خانه برای دورچین ناهار زحمت کشیده بود اما متاسفانه، نوشابهها کوکاکولا بود.
چندتایی از بچهها نخوردیم، چند نفری هم گفتند دیگر پولش رفته در جیب اسرائیل و خوردند، بعضی هم گفتند اصلا ربطی به اسرائیل ندارد...
روزهای مختلف و مغازههای مختلف را در تهران رفتهام و دقت کردهام. فقط کوکا و فانتا و سپرایت دارند.
حق هم دارند. بالاخره قبولاندن اینکه در حکومت اسلامی کوکاکولای اسرائیلی در ایران کارخانه داشته باشد خنده دار است...
خود ما هم اگر برچسبِ روی نوشابه که نوشته تحت لیسانس کوکاکولای بین المللی، را نمیدیدیم، باور نمیکردیم.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۵۸
انفجار، بعد از اذان صبح بود.
تا خانم خانه به سجده میرود، موج انفجار از بالای سرش میگذرد و با پنجره این کار را میکند.
مرد خانه اما برای نماز تنبلی کرده بود.
به ما گفت:
«اگر زور خانمم بهم میرسید و بیدارم میکرد، الان بی شوهر شده بود»
داشت برای نماز نخواندنش الهیات سازی میکرد. ما هم میخندیدیم
#جهادی
@m_o_hoseini
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جهادی_جنگ
قسمت ۵۹
اتاق دختر بچه است
داشتیم اسباب خانه را از زیر نخالهها در میآوردیم که دستور توقف آوار برداری آمد.
سازه نا ایمن بود و باید سریعا اتاق را ترک میکردیم.
#جهادی
@m_o_hoseini
12.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۰
هیات ظهر عاشورای جهادیها
زیر داربست شهرداری
در چهار پنج متریِ مقتل ۷ شهید
سرجمع چند دقیقه بیشتر نشد.
دستههای محل دائم میآمدند اینجا.
ما هم جهت احترام و ایضا استفاده از فرصت حضور آنها برای شعار دادن و روایت کردن، میانشان میرفتیم و...
تاثیر اینکار در قسمت ۵۲ ذکر شد.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۱
وسط آوار انفجار پیدایشان کردیم.
داستانِ صدسالهی اخیر ما همین است.
«استقلال و پیشرفت و بمباران و مرگ»
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۲
آقای «سید موسوی»
قدکوتاه و لاغر
ریش شمارهی صفر
پیراهن داخل شلوار
لباس سیاه و انگشترهایش را بگیری، هیچ نشانی از ما ندارد.
کارمند شهردای منطقه خیابان شریعتیست.
موتور محرک امدادرسانی دولتی، اما به نحو جهادی، در منطقه، ایشان بود.
جذب نیرویش هم بالا بود. ملاک و میزانی شده بود برای شهرداران تا بقیهی نیروها را مواخذه کنند.
به قول اهالی:
« ایشون و نیروهاش، با خود موشک اومدند»
یعنی از اولین آدمهای حاضر بعد از انفجار بودند.
به زور عکسش را گرفتم.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۳
روایتهای یکی از بچههای جهادی، که سالهاست خاکریزش را در جبههی اینستاگرام انتخاب کرده است.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۴
دختری جوان و بیحجاب و با پوششی افتضاح آمده که راهنماییمان کند.
لحظهی اصابت، ده پانزده متر با قلب انفجار فاصله داشته اما زخم هم برنداشته بود..
گفت:
«صاحب خانهی من یک حاج خانمِ. گفته بود اگه میشه اجارهت رو با تاخیر نده، چون همهاش میره برا ایتام.
منم بخاطر همین کار خیر، اجارهام را حتی چند روز زودتر میدادم.
فکر کنم بخاطر همین، خدا منو حفظ کرده»
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۵
حدودا پنجاه، شصت ساله بود و خانم. نیمچه لچکی رو سرش بود و از مصادیق با حجابی در تهران شمرده میشد.
با اضطراب و گریه گفت:
«حاج آقا من میترسم دوباره جنگ بشه، من ناراحتی اعصاب دارم، یعنی دوباره جنگ میشه؟»
دروغ چرا...
«بله خانم، این جنگ فقط با نابودی اسرائیل تموم میشه، اما...»
با ادبیات خودش، از قدرت ایران و طرح جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل و دست بالای ما در تغییر نظم و آرایش عالم گفتیم...خساراتی که اسرائیل خورده و در خبرها شنیده را برایش معنا کردیم.
فهمید داریم هزینهی پیشرفت را میدهیم.
فهمید آن که دارد ذره ذره آب میشود اسرائیل است.
جان گرفت، قامت راست کرد. شجاع شد و رفت
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۶
کارشناس هوافضا آمده و تکههای پهپاد انتحاری را جمع کرده.
نوع انفجار هم مشخصست.
با یکی از همسایهها دارم صحبت میکنم. اصرار دارد که F35 بوده.
پرسیدم از کجا مطمئنی.
«حاجی، من جبهه بودم. صدای هواپیما رو میشناسم. چند ثانیه قبل از انفجار از صدای موتورش F35 بود که از خواب پریدم»
از اینکه تحلیل میکند و دانستههای نصف و نیمهاش را به کار میاندازد و منفعل نیست، حس خوبی دارم.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۷
خیلی خندیدیم
یک جور خوابیده بود که توپ هم تکانش نداده بود..
صاحب خانه:
«انفجار ساعت ۴ اتفاق افتاد. شیشه و نخاله، توی خانه پخش شده بود.
اما دخترم، لای چشمانش را باز میکند و زیر پتوی پر از شیشه و خاک، چرخی میزند و دوباره میخوابد.»
دختر ۲۳ ساله را به زور بیدار کرده بودند و بیرون آورده بودند.
#جهادی
@m_o_hoseini
#جهادی_جنگ
قسمت ۶۸
اول سراغ مردم و مشکلات امت رفتند، حالا فراغتیست که خودشان را پیدا کنند.
یکی دو روز پیش، چند شهید جنگ ۱۲ روزه در .... تفحص شد. اینها هم همانجا بیرون آمد.
سربند «یامهدی»ست
#جهادی
@m_o_hoseini