eitaa logo
مادر خوب | مدرسه مادری
119.6هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
221 فایل
❤️به کانال #مادر_خوب خوش آمدی❤️ اینجا دور هم جمع شدیم تا در مسیر شیرین و پر چالش مادری، تنها نباشیم🤝 💌پاسخگو @admin_madarekhoob تبلیغات https://eitaa.com/maadar_khoob_AD https://eitaayar.ir/anonymous/bD3q.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر نوجوان نصیحتی را گوش نمیدهد، به جای مجبور ساختن وی به اطاعت و تقلید، بهتر است در بعضی خواسته ها که خطری ندارد بگذاریم راهی را که ما نادرست میدانیم، بپیماید و پیامدهای آن را پذیرا شود ❤️ @maadar_khoob
💕💕 مصرف غذاهای سنگین پیش از خواب باعث می ‌شود که در هنگام خواب میزان انسولین خون افزایش یابد و این مساله باعث کاهش ترشح هورمون رشد می ‌شود. ❤️ @maadar_khoob
🏻🐑🐑وپان دروغگو 🐑 🏻 🔷▫️روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها علف های تازه بخورند.او تقریبا تمام روز را تنها بود. 🔶▫️ یک روز حوصله او خیلی سر رفت. روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در کنار گوسفندان باشد. از بالای تپه، چشمش به مردم ده افتاد که در کنار هم در وسط ده جمع شده بودند. یکدفعه قکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده باشد. ♦️▫️او فریاد کشید: گرگ، گرگ، گرگ آمد. مردم ده، صدای پسرک چوپان را شنیدند. آنها برای کمک به پسرک چوپان و گوسفندهایش به طرف تپه دویدند ولی وقتی با نگرانی و دلهره به بالای تپه رسیدند، پسرک را خندان دیدند، او می خندید و می گفت: من سر به سر شما گذاشتم. 🔷▫️مردم از این کار او ناراحت شدند و با عصبانیت به ده برگشتند. از آن ماجرا مدتها گذشت،یک روز پسرک نشسته بود و به گذشته فکر می کرد به یاد آن خاطره خنده دار خود افتاد و تصمیم گرفت دوباره سر به سر مردم بگذارد. 🔶▫️او بلند فریاد کشید: گرگ آمد، گرگ آمد، کمک... مردم هراسان از خانه ها و مزرعه هایشان به سمت تپه دویدند ولی باز هم وقتی به تپه رسیدند پسرک را در حال خندیدن دیدند. مردم از کار او خیلی ناراحت بودند و او را دعوا کردند. هر کسی چیزی می گفت و از اینکه چوپان به آنها دروغ گفته بود خیلی عصبانی بودند. آنها از تپه پایین آمدند و به مزرعه هایشان برگشتند. ♦️▫️از آن روز چند ماهی گذشت. یکی از روزها گرگ خطرناکی به نزدیکی آن ده آمد و وقتی پسرک را با گوسفندان تنها دید، بطرف گله آمد و گوسفندان را با خودش برد. پسرک هر چه فریاد می زد: گرگ، گرگ آمد، کمک کنید... 🔷▫️ ولی کسی برای کمک نیامد. مردم فکر کردند که دوباره چوپان دروغ می گوید و می خواهد آنها را اذیت کند. آن روز چوپان نتیجه مهمی در زندگیش گرفت. او فهمید اگر نیاز به کمک داشته باشد، مردم به او کمک خواهند کرد به شرط آنکه بدانند او راست می گوید 〰〰〰〰〰 🍃🍃🍃🍃💞💞💞🍃🍃🍃🍃 ❤️ @maadar_khoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر خوب | مدرسه مادری
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رهبر انقلاب: من خودم را از جهت رسيدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می‌دانم ▪️سالگرد درگذشت "مهدی آذریزدی"، نویسنده داستان‌های کودک و نوجوان ❤️ @maadar_khoob
به فرزندان خود یاد دهیم به رفتار دیگران پاسخ دهند، نه واکنش ... واکنش یعنی: زد، تو هم بزن ! پاسخ یعنی: از عقل خود استفاده کن و بهترین روش را انتخاب کن ... ❤️ @maadar_khoob
💕💕 کودکان اگر عزت نفس داشته باشند خلاقیت دارند. یکی از راههای افزایش عزت نفس وقت گذاشتن برای کودک است. بازی با کودک، کتاب خواندن و نوازش آن از روشهای پرورش عزت نفس و خلاقیت کودک است. ❤️ @maadar_khoob
📣 رفتار درست با کودک 🔴 اگر قرار است جيغ نزنم ؛داد نزنم ؛ كتك نزنم ؛ قهر نكنم ؛ تنبيه نكنم ؛ محروم نكنم ؛ ناسزا نگويم ؛ تهديد نكنم ؛ تحقير نكنم ؛ او را نترسانم ؛ مقايسه نكنم ؛ مدام نصيحت نكنم ؛ گله نكنم ؛ غر نزنم ؛متهم نكنم ؛برچسب نزنم و... ⚠️ پس چكار كنم؟! ⏪به جاي داد نزن بگوييد : آرام باش ⏪به جاي ندو بگوييد :آرامتر راه برو ⏪به جاي جيغ نزن بگوييد: آرامتر حرف بزن. ⏪ به جاي تاكيد بر كارهاي اشتباه فرزندتان، به او كار خوب را بياموزيد. بهتر است كار خوب را با لذت گره بزنيد تا نهادينه شود. ⏪تشويق كردن و جايزه دادن و جدول ستاره ها تا هفت سالگي بهترين روش براي آموختن كار خوب است. زماني كه انسان كادو و جايزه ميگيرد هورمون دوپامين كه هورمون شادي است ترشح ميشود و به مرور كودك شرطي ميشود و كار خوب در او نهادينه ميشود. ⏪به او حق انتخاب دهيد. "الان حمام ميري يا قبل از خواب؟ "بشقابتو توي سينك ميذاري يا روي كابينت؟" ⬅️به او حق انتخاب دهيد تا بتواند قسمتي از شما باشد. ميتوانيد از او بپرسيد كي ميخواهد درس بخواند؟ چند ساعت تكاليفش طول ميكشد؟ اگر به مرحله نوجواني رسيده اند از آنها بخواييد برنامه ريزي كند و بعد به شما اطلاع دهد. ❤️ @maadar_khoob
چگونه به فرزندم بياموزم از خود دفاع كند! معمولا كودكان حدود دو سالگي در زمان بازي يكديگر را هول مي دهند، گاز ميگيرند و يا كتك ميزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگين ميشوند زيرا هنوز رابطه برابر را نياموخته اند. كتك زدن در سن ٣ سالگي يا بعد از آن طبيعي نيست و نياز به بررسي دارد. 🔺آيا والدين بايد دخالت كنند؟ اين وظيفه كودكان در اين محدوده سني نيست كه از خود مراقبت كنند. آنها نياز دارند شخص بزرگسالي كنار آنها باشد تا اگر كودكي اقدام به زدن يا هول دادن ديگري كرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن يا دعوا كردن او را متوقف كنند. اين جمله "اگر زد تو هم بزن"، آسيب فراواني به كودك ما خواهد زد. تمام آموخته هاي فرزندتان را زير سوال خواهد رفت و اين سوال پيش مي آيد پس اگر كسي كار بدي كرد من هم ميتوانم آنرا تكرار كنم؟ كودكي كه مي زند درونش لبريز از حس بد به خود و ديگران است. در حقيقت كودكي كه كتك مي زند از كودكي كه كتك ميخورد بيشتر آسيب ميخورد و احساسات منفي بيشتري را درون خود احساس ميكند. به علاوه او را در خطر آسيب فيزيكي بعضا جبران ناپذير قرار ميدهيد و به كودكان خشم، مجازات و كينه ورزي را آموزش خواهد داد. 🔻پس چه رفتاري داشته باشيم؟ بايد بدانید زماني كه كار به برخورد فيزيكي رسيد، به فرزندتون بياموزيد بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن. با آموزش اين رفتار به فرزند خود، شما به او مي آموزيد كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند. اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، فرزند شما بايد محيط را ترك كند. با اين كار به فرزندتان مياموزيد كه انسانهايي در زندگي سر راه ما قرار خواهند گرفت كه دچار اختلالات رفتاري هستند، و عاقلانه ترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشويم. ترك كردن محيط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دليل بر بي عرضگي او مي باشد، تنها نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد، و درست و غلط را ميداند. ❤️ @maadar_khoob
🐥جوجه گرسنه ⏰یکی بود یکی نبود یه جوجه کوچولویی بود دوست داشت خودش بره دنبال غذا پس تنهایی رفت تا غذا برای خوردن پیدا کنه. 🐤جوجه رفت کنار باغچه. کرم کوچولو که نصفش تو خاک بود گفت: نخور نخور اگر بخوری من دیگر نیستم. 🐤جوجه کوچولو گفت: باشه من نمی خورمت و رفت . 🐤یک دانه تو باغچه دید که سرش سبز شده بود. 🐤به دانه گفت: بخورمت یا نخورمت؟ ▫️دانه گفت: نخور نخور اگر بخوری دیگر من سبز نمی شوم. 🐤جوجه گفت: باشه و رفت. یک قطره باران رو برگ گل دید به قطره گفت" بخورمت یا نخورمت؟ 💧قطره باران گفت: نخور نخور اگه بخوری برگ تشنه می ماند. 🐤جوجه گفت: باشه و رفت و از دور خانم قدقدا را دید پرید بغل خانم قد قدا و گفت: بخوابم یا نخوابم؟ 🐦خانم قد قدا گفت: بخواب. بخواب عزیز دلم شب شده. جوجه لای پرو بال مادر خوابید. 🐦خانم قد قدا برایش لالایی قد قد قدا خواند. 🐤جوجه تا صبح خواب کرم کوچولو دانه و قطره باران را می دید که با او دوست شده بود. 🍃🍃🍃🍃💞💞💞🍃🍃🍃🍃 ❤️ @maadar_khoob