مادر خوب | مدرسه مادری
ما چهار گروه احساس داریم: شادی، غم، ترس و خشم. همه ی احساس ها خوب هستند. احساس اصلی انسان، شادی است.
همه ی احساسات ما زیر مجموعه ی این 4 احساس اصلی (شادی، غم، ترس، خشم) هستند. مثلاً حسرت ترکیب شادی و غم است؛ غم این که ندارم و شادی این که اگر داشتم چی می شد؟ ترکیب این احساسات، احساسات مختلفی می سازد. مسئله ی مهم این است که از این احساس ها عبور کنیم و برگردیم به شادی. برگردیم به زندگی و این یعنی رشد عاطفی. ما باید پردازش کنیم و ابداع کنیم و از احساسات عبور کنیم.
یک تمرین عملی در این جا با شما انجام می دهیم تا مطالب برایتان کاملاً روشن شود. به عقیده ی من اگر مادر احساس درستی نداشته باشد نمی تواند به کودکش احساس درستی بدهد بنابراین در مرحله ی اول روی مادر کار می کنیم و در مبحث بعدی به کودک می پردازیم. و مادر باید روی این تمرین ها کار کند تا بتواند در برابر فرزندش درست عمل کند.
ما گفتیم یک والد و یک بالغ و یک کودک داریم که در واقع همان مفسر، پردازشگر و احساسات ما هستند. حال می خواهم یک خاطره ای را به یاد آورید که از کسی حرفی یا رفتاری دیده اید که به شدت رنجیده اید و الآن هم که سالیان سال است که هر وقت به یاد می آورید حالتان بد می شود.
یکی از حاضرین: من یک خاطره دارم که هر وقت یادم می افتد حالم خراب می شود و آن این است که روز عروسی ام پارچه ی لباس خواهر شوهرم از پارچه ی لباس من عروس بود که از کم لطفی خانواده ی همسرم مجبور شده بودم لباسم را خودم بدوزم و خواهر شوهرم هم درست از همان پارچه ی لباس من برای خودش لباس دوخته بود.
استاد: پس شما دیدید که از لباس عروس یک نفر دیگری پوشیده و عروس دوتا شده پس این جا محرک دیدن است. چه تفسیری از این رویداد کردید؟ با خودتان چه فکری کردید؟
ج: فکر کردم به من توهین شده و او خودش را کوچک کرده. استاد: چه احساسی داشتید؟ ناراحت و غمگین شدم. استاد: چه واکنشی نشان دادید؟ بهش گفتم چرا این کار را کرده؟
لباس عروس دوتا شد ---> تحقیر ---> غم و خشم ---->به او تذکر دادم
اولین حالت را رویداد می گوییم، یک لباس شبیه من عروس پوشیده شد، به من توهین شد و ... همه ی این ها یک رویداد هستند.
دومین حالت، تفسیر است ما از چیزهایی که می بینیم یا می شنویم در ذهنمان یک تفسیر می کنیم؛ از این تفسیر یک احساس به وجود می آید و از این احساس یک رفتار به وجود می آید. این اتفاق در طول روز مرتب برای ما می افتد و می بینیم که ما خیلی وقت ها با احساس ناخوشایند زندگی می کنیم. این که ما با احساس ناخوشایند زندگی می کنیم به این دلیل نیست که دیگران ما را آزار می دهند بلکه به این دلیل است که ما مسئولیت احساساتمان را به عهده نمی گیریم.
درک مقصر و مظلوم مرتب در احساس ناخوشایند به سر می برند و یا دائم خودشان یا دیگران را سرزنش می کنند. یک مسئول است که مسئولیت به عهده می گیرد. حال به نظر شما برای این که ما تغییر کنیم چه چیزی باید تغییر کند؟ رویداد؟ یا احساس؟ یا رفتار ما؟
لباس عروس دوتا شد!! این رویداد را کی دید؟ حاضرین: من. استاد: «من» کیه؟ بالغ. بله چشم و دیدن و شنیدن مختص بالغ است چون والد و کودک ذهنی هستند و عینیت ندارند، در ناخودآگاه ما قرار دارند. حالا کی تفسیر می کند؟ والد. والد تفسیر می کند. کی عصبانی یا غمگین شد؟ کودک. کی واکنش نشان داد؟ بالغ.
عروس خانوم یک لباس شبیه لباس خودش دید، یک نیش به خواهر شوهر زد، سرزنش و ... غافل از این که دو شخصیت ذهنی و دو ذهنیت یعنی تفسیر و به دنبال آن احساس، در درون ما هست که ما را هدایت می کنند. آن کسی که به خواهر شوهرش نیش زد دیگر یک عروس 22 ساله نبود بلکه یک دختر بچه ی 4 ساله بوده؛ دیدید می گوییم مثل بچه ها رفتار می کنی! ما اسیر مفسری هستیم که از کودکی در درون ما نهادینه شده و به آن در طی سالیان محتوا داده شده، این مفسر را والد درون می گویند که باید عوض شود. و باید به جای والد، بالغ را جایگزین کنیم، مفسر را کوچک کنیم و پردازش را قوی کنیم و به سمت ذهن فعال حرکت کنیم.
بالغ تفسیر نمی کند و ذهنش را عذاب نمی دهد، بالغ در آگاه است. بالغ فقط به آن چیزی که می بیند و می شنود و حواس پنج گانه اش کار دارد و به جای تفسیر، توصیف می کند. عروس خانوم چی دید؟ یک خانمی که شبیه لباس من پوشیده! تمام شد، این توصیف است. حاضرین: یعنی می گویید که باید گذشت کرد؟ استاد: گذشت لازم ندارد، در ذهن فعال و بالغ و توصیف کردن، ما در مرحله ی کشف یک رویداد را تجربه می کنیم، آن را پردازش می کنیم و در مرحله ی ابداع تصمیم می گیریم. در تمام مراحل نیز تحت تأثیر پردازش ذهن هستیم نه تحت تأثیر احساسات و مترجم و مفسر. این مراحل کشف و پردازش و ابداع خیلی مهم هستند چون با انجام آن ها در حالت بالغ، اتفاقات برای ما تمام می شود و دیگر احساسات رویدادها را سالیان سال با خودمان حمل نمی کنیم که این دقیقاً انباشت ذهنی است. (ادامه دارد...)
#احساس {قسمت12}
[مباحث کودک متعادل]
❤️ @maadar_khoob
512.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕💕
قطعا اونیکه داره فیلم میگیره پدرشونه😄
❤️ @maadar_khoob
1.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معما و پاسخ
اول به چه کسی کمک کند؟
❤️ @maadar_khoob
کاشتن ده درخت: شرط فارغ التحصیلی در فیلیپین
دولت فیلیپین برای مقابله با جنگل زدایی و تغییر اقلیم در این کشور قانونی را تصویب کرد که کاشتن ده درخت را به یک پیش شرط برای فارغ التحصیلی از دبیرستان ها و دانشگاه های این کشور تبدیل کرده
انتظار می رود که نسل کنونی دانش آموزان و دانشجویان این کشور بتوانند در اثر این قانون، ٥٢٥ میلیارد اصله درخت به تعداد درختان این کشور اضافه کنند.
❤️ @maadar_khoob
794.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معنای واقعی بعضی از شکلک ها
❤️ @maadar_khoob
کودک از سنین بسیار پایین، روابط والدین با خود را با روابط والدین با دیگر خواهرها و برادرهایش مقایسه میکند. آنچه در اینجا اهمیت دارد، این نیست که با همهی فرزندانمان رفتار دقیقا یکسانی داشته باشیم، بلکه مسئلهی مهم این است که بچههایمان باور داشته باشند رفتار متفاوت ما منصفانه است. درواقع اهمیتی ندارد که در مقام والدین فکر کنیم رفتار متفاوتمان با کودکانمان منصفانه است یا خیر، بلکه مهم این است که بچههای ما چه فکری میکنند و اینکه آیا دراینباره با هم توافق دارند یا نه. هنگامی که کودکان باور داشته باشند رفتار والدینشان با آنها در مقایسه با خواهرها یا برادرهایشان منصفانه است، روابط خواهر و برادریشان محکمتر می شود. برای این منظور باید میزان مهربانی، تحسین و کنترل والدین در حق همهی فرزندانشان یکسان باشد. این مسئله که کودک احساس کند والدینش روابط گرمتری با خواهر یا برادرش دارند، ممکن است واقعا بر شادی او و رابطهاش با خواهر یا برادرش اثر بگذارد. چنین کودکانی نهتنها علائم بیشتری از افسردگی بروز میدهند، بلکه رفتارشان با خواهرها یا برادرهایشان نیز سردتر میشود
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
❤️ @maadar_khoob
@mer30tvدشمنی موش گربه.mp3
زمان:
حجم:
4.01M
#قصه_شب
🐱🐕دشمنی موش و گربه
❤️ @maadar_khoob
✅تأويل عرفانی
🔹عارف بالله حاج اسماعيل دولابى درباره اين حديث كه فرمود:«شنا و اسب سوارى و تيراندازى را به فرزندانتان بياموزيد». مى فرمود:
🔻مقصود از شناورى كه ياد بدهيد؛ اين است كه در درياى عميق دنيا شنا كنند و در آن غرق نشوند.
🔻مقصود از اسب سوارى اين است كه ياد بدهيد چگونه مركب بدن را برانند؛ كه سركشى نكنند و اختيار آنها را به دست نگيرد و آن قدر اين سوى و آن سوى نكشاند؛ كه آنها را خسته و درمانده كند و آخر الامر هم بر زمين بزند و بكشد.
🔻مقصود از تيراندازى اين است كه ياد بدهيد چگونه تير دعا را به هدف بزنند. اگر اين سه را ياد گرفتى؛ ديگر فرمان خدا را ببر و به اين كارى نداشته باش كه چيزى گيرت مى آيد و روزيت زياد يا كم مى شود.
📚برگرفته از کتاب تحفه معلم
استاد سید علی اکبر صداقت
➰➰➰➰➰➰➰➰
❤️ @maadar_khoob
مادر خوب | مدرسه مادری
همه ی احساسات ما زیر مجموعه ی این 4 احساس اصلی (شادی، غم، ترس، خشم) هستند. مثلاً حسرت ترکیب شادی و غ
ما در زندگی فقط یک معیار داریم و آن «رشد» است. هر رویدادی که برای ما پیش می آید باید با معیار رشد سنجیده شود و این که آیا به رشد ما کمک کرد یا نه؟ هیچ رویدادی در زندگی ما مهم تر از رشد نیست. هرگاه احساس خوشایند داشتیم یعنی در مسیر رشد قرار داریم و هرگاه احساس ناخوشایند داشته باشیم یعنی آن رویداد به رشد ما کمک نکرده و ما در مسیر رشد نیستیم. ما برای این که درک مقصر و مظلوممان را اغنا کنیم رویدادها را مهم می کنیم.
یک مسئول، رویدادها را به پردازش می برد و آن را توصیف می کند، تفسیر نمی کند، تجزیه و تحلیل می کند و در تصمیم می گیرد و در نهایت با احساس خوشایند خواهد بود. ولی درک مظلوم و مقصر سالیان سال در احساس ناخوشایند می مانند و هر وقت که آن رویداد را به یاد آورند همان احساس ها و همان واکنش ها را با خود به همراه خواهند داشت.
نکته ی مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که چیزی که در ذهن ما ماندگار می شود احساس است وگرنه خود رویداد به بایگانی می رود و راکد می ماند؛ حال آن چیزی که باعث می شود یک رویداد به بایگانی نرود و راکد نشود و دایم ذهن را عذاب بدهد، احساس پشت آن رویداد است. ما از این احساس ها عبور نکرده ایم.
دیدید چه قدر می گیم: "یه دفعه یه چیزی به من گفتی خیلی دلم رو شکستی" . یکی از حاضرین: خوب ناخودآگاه است. استاد: اتفاقاً کاملاً آگاه است چون شما می خواهید که آن را نگه دارید، احساست نمی خواهند بمانند این ما هستیم که بر پایه ی درکی که داریم آن ها را نگه می داریم.
ما دائماً در حال احساسی عمل کردن هستیم چون مکانیزم ذهن و احساس را بلد نیستیم. چند تا از این رویدادها را در ذهنتان دارید که هنوز به یاد می آورید و عذاب می کشید؟ خوب از ذهنتان بیگاری می کشید! بعد توقع دارید که این ذهن رشد کند؟!. ذهنی که احساس صحیح نداشته باشد نمی تواند درست عمل کند. پس بخش بالغ و پردازش را رشد دهید. ما نباید در احساست بمانیم.
احساس برای گذشتن و عبور کردن است. احساس می آید یک هشدار می دهد درست مثل آمپرهای کابین خلبان. حال خلبان بیاید و فقط زل بزند به یک آمپر چه اتفاقی می افتد؟ یک لحظه به آمپر نگاه می کنیم، هشدار را می گیریم و تمام. در مورد احساس هم همین طور است؛ ما اصطلاحاً می گوییم که احساستان را ببینید. ببین که من الآن عصبانی هستم، با ذهن فعال کشف کن، ببر در سیستم پردازش. (ادامه دارد...)
#احساس {قسمت13}
[مباحث کودک متعادل]
❤️ @maadar_khoob
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تست_هوش و دقت واسه بچه ها
می توانی تعداد عروسکها را بشماری؟
❤️ @maadar_khoob