2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجوری بچهها راحت لباس های خودشونو تا میکنند.
🧡 @maadar_khoob
حساسترین و سرنوشتسازترین دوران زندگی هر انسان، دوره نوجوانی ست
🟣 دوره جامع تربیت مربی نوجوان
✅ویژه والدین، مربیان و مشاوران✅
🎙 آفلاین: ۱۵جلسه
مدرس دوره: سرکار خانم پورحاتم
کارشناس خــ🌱 ـــانواده و مدرس دانشگاه
💰همراه با گواهی معتبر پایان دوره
☘شروع دوره: پنجم مرداد ماه
❌هزینه واقعی دوره دو میلیون تومان
هزینه دوره با تخفیف ویژه 👈 ۵۰۰/۰۰۰
جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام 👇
https://eitaa.com/moshavereh_et/2476
🕸قاصدک🕸
اتل متل قاصدک
مهمون گرد و کوچک
پر زد و قل قل اومد
آروم و خوشگل اومد
نشست کنار کفشم
رو دامن بنفشم
گرفتمش تو دستم
دستمو من نبستم
رفت و دوباره قل خورد
آرزوی منو برد
#شعر
🧡 @maadar_khoob
به پیامی که هم اکنون به دستم رسید توجه فرمایید🚶
اینم آیدی کانالش:
@EhsanYasin_Official
مجردای جمع بسم الله ... 😁⚠️
👈 چگونه دروغ گفتن کودک را تبدیل به راستگویی کنیم؟
💥 قصه گویی پلی به سوی صداقت
با قصه گویی غیر مستقیم کودک را با ارزشهای صداقت آشنا کنیم. مثلاً شبها قصههایی بگوییم که قهرمان داستان با راستگویی برنده میشود.
💥کودک را تشویق کنید نه تنبیه
وقتی کودک حقیقت را میگوید حتی اگر کار اشتباهی کرده است اول از همه به او بگویید از شجاعتت برای راست گفتن خوشم آمد. این تشویق باعث میشود راستگویی در ذهن کودک یک رفتار قهرمانانه باشد.
💥 برای کودکان فضای امن بسازید
اگر کودک بداند که برای اشتباهاتش، تحقیر یا تنبیههای سخت نمیشود راحتتر راست میگوید. سعی کنید به او بگویید که تو برای من ارزشمندی حتی وقتی اشتباه میکنی. با اشتباهات کودک برخورد منطقی داشته باشید.
💥از بازیهای نقش آفرینی برای تمرین صداقت استفاده کنید
با بازیهای ساده نقش موقعیتهای واقعی را تمرین کنید. مثلاً نقش پلیس و شهروند و یا معلم و شاگرد را بازی کنید و در حین بازی فرصتهای راستگویی را فراهم کنید.
🧡 @maadar_khoob
کودکان لجبازی میکنند، چون میخواهند دیده شوند.
وقتی آنها را نمیبینید،
زورگویی میکنید،
به پرخاشگری متوسل میشوید
یا بدون پرسیدن نظر آنها،
کار خودتان را میکنید،
در واقع دارید فرزندتان را به سمت
لجبازی بیشتر سوق میدهید.
🧡 @maadar_khoob
Ghesseminofen آدم کوچولوی گرسنه _1.mp3
زمان:
حجم:
15.72M
🎧آدم کوچولوی گرسنه
🌙#قصه_شب♩♬♫♪♭
🧡 @maadar_khoob
‼️ اگه میخوای سفر اربعین بری
حتماً این کانال لازمت میشه...🎒 ✈️
🔔 از اخبار مهم اربعین تا موقعیت Wi-Fi رایگان، تعمیر ویلچر و کالسکه، خرید سیمکارت و اطلاعات مواکب ایرانی، همه اینجا موجوده...
🔸 موقعیت Wi-Fi رایگان
🔸 مرکز پاسخگویی به سوالات
🔸 مواکب مهم در ایران و عراق
🔸 پیشنهاد مرز مناسب اربعین
🔸 خدمات در مسیر پیادهروی، نجف و کربلا
📲 برای پیوستن به کانال، کلمه
«
اربعین» رو به
۳۰۰۰۱۵۱۵ارسال کنید. 🚩 هدف ما خدمت شبانهروزی به زائران عزیز ایران حسینی 🇮🇷 🏴 به کانال رسمی اربعین بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2663120910C38eccc32a1
یک مقوا یا کارتون را به شکلهای هندسی مختلف دورگیری کرده و از کودک بخواهید شکلهای مشابه را روی هم بگذارد. این بازی به توانایی تشخیص اندازه، تجسم فضایی و شناسایی اعداد کودکان کمک میکند
🧡 @maadar_khoob
🌱 آیا آموزش الفبا به کودکان زیر 7 سال درست است؟
آموزش الفبا با روشهای مختلف تبلیغاتی، مسئله ای است که ذهن خیلی از پدرها و مادرها را درگیر خود کرده است.با دیدن تبلیغات مختلف در این زمینه والدین به این فکر می افتند که اگر فرزند آنها قبل از شروع دوران دبستان بتواند خواندن و نوشتن را بیاموزد چقدر عالی است.
اما آیا واقعا چنین است؟
پاسخ روانشناسان به این مسئله این است که آموزش الفبا و مبانی ریاضی به کودک، پیش از دوره دبستان و پیش دبستانی درست نیست زیرا:
این سنین، دوران بازی و جست و خیز بچه هاست، کودک را از درس خسته نکنید.
یادگیری الفبا سبب می شود کودک از ابتدای دوران مدرسه، از بیشتر بچهها جلوتر باشد و از کلاس و درس زده شود و حتی ممکن است به عنوان دانشآموز نا آرام و نا منضبط شناخته شود.چرا که به دلیل تکراری بودن مطالب خود را با حرف زدن یا شوخی کردن با دوستانش سرگرم می کند.
سیستم آموزش موجود در مدارس ما جواب گوی پیشرفت کودک با سواد شما نخواهد بود و او ناخواسته از این سیستم طرد می شود! این امر انگیزه تحصیلی دانش آموز را پایین می آورد.
اصلا نیازی به این آموزش ها نیست و آموزش های مرسوم مهد کودک ها و مراکز پیش دبستانی کفایت می کند و حتی ممکن است شیوه آموزش شما با شیوه ای که کودک سال آینده در مدرسه می آموزد بسیار متفاوت باشد.
کودکان از طریق بازی ها یاد می گیرند.پس بازی های بیشتر و بیشتری بیاموزید و با فرزندانتان آن ها را تجربه کنید.
🧡 @maadar_khoob
#قصه_کودکانه
#قصه_های_کلیله
🌼کلمه ی جادویی
مردی با دوستانش به دزدی رفت صاحب خانه از صدای پاهایشان بیدار شد و فهمید که دزدان روی پشت بام هستند.
همسرش را آهسته بیدار کرد و گفت :چرا خوابیده ای زن؟ زود بیدار شو که دزد به
خانه مان آمده.»
،توران وحشت زده بیدار شد و گفت: «دزد؟ چه
میگویی داوود؟ حالا باید چه کار کنیم؟»
داوود گفت : نترس! فکرش را کرده ام. من چیزی نمی گویم؛ ولی تو باید آنقدر بلند حرف بزنی که آنها صدایت را بشنوند از من بپرس و اصرار کن که این مال و اموال و پولها را از کجا به دست
آورده ام؟»
توران پرسید: «مطمئنی که کار درستی میکنیم؟» داوود گفت: «بله... بگو.»
توران با صدای بلندی همان سؤالها را از مرد کرد.
داوود گفت: امشب دیگر امانم را بریده ای از سر شب تا حالا همین طور پاپیچ ام شده ای، دست از سرم
بردار زن!»
توران گفت: اگر نگویی برای همیشه از اینجا
می روم.
داوود گفت : اگر راستش را بگویم، ممکن است
کسی بشنود و مردم بفهمند من چه کار کرده ام.»
توران باز هم اصرار کرد و از مرد خواست تا جوابش را بدهد
داوود گفت: چه قدر اصرار میکنی زن؟
من همه ی این اموال را از راه دزدی به دست
آورده ام.
در کار خودم
استاد بودم و رمز موفقیت ام یک کلمه ی جادویی بود.
توران گفت: «خوب... خوب... بقیه اش را بگو.»
داوود ادامه داد، شبهای مهتابی جلو دیوار خانه ی ثروتمندان می ایستادم و هفت بار میگفتم شولم". بعد راحت و بی دردسر خودم را به بام میرساندم در آنجا هم هفت بار دیگر میگفتم .شولم آن وقت از بام پایین میرفتم و داخل خانه میشدم وقتی این کلمه را میگفتم تمام اجناس قیمتی خانه را به راحتی میدیدم آنها را بر میداشتم آخر کار هم هفت بار دیگر میگفتم شولم و از خانه بیرون میرفتم.
به خاطر همین کلمه ی جادویی نه کسی در خانه میتوانست مرا ببیند و نه در بیرون کسی به من شک میکرد. کم کم همین طور که میبینی ثروتمند شدم اما زن... هیچ وقت این موضوع را به کسی نگو. هیچ کس نباید از راز من باخبر شود؛ وگرنه بیچاره
میشوم.»
توران گفت: «پس این طور...» داوود گفت «بله... حالا فهمیدی و خیالت راحت
شد؟!
چند روز است که بیچاره ام کرده ای حالا بگیر
بخواب.» سپس هر دو خود را به خواب زدند. دزدان که با دقت به حرفهای آنها گوش کرده بودند، از فهمیدن آن راز خیلی خوشحال شدند.
مدتی صبر کردند تا مطمئن شوند که همه خوابیده اند، آن وقت رئیس دزدان هفت بار گفت «شولم و خواست از دریچه ی بام به داخل برود؛ ولی داوود نردبانی را که در آنجا بود، برداشته بود. رئیس دزدان از دریچهی بام پایین افتاد و داوود با چوبی به جانش افتاد، مردم جمع شدند و دزدان را دستگیر کردند.
داوود رو به رئیس دزدان کرد و گفت: «همه ی عمر زحمت کشیده ام و مالی به دست آورده ام. آن وقت تو می خواستی همه را توی کیسه ات بگذاری و ببری؟
تو دیگر چه جور آدمی هستی؟»
دزد گفت: من آن نادانی هستم که حرفهای تو را شنیدم و باور کردم. فکر کردم که میتوانم کار فوق العاده ای انجام دهم الآن هم دارم چوب همین نادانی ام را میخورم
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
🧡 @maadar_khoob
❌این فرصت را از دست ندهید
دوره با تخفیف ویژه جهت حفظ و تعالی خانواده برگزار میشود ❌
https://eitaa.com/moshavereh_et/2685
✅والدین گرامی در زندگی هزینه های زیادی برای فرزندان خود صرف میکنند،اما گاهی اوقات غافل از این هستند که فرزندان بیش از هر چیزی به آگاهی و مهارت های والدین نیاز دارند
❌آیا وقت آن نیست که برای آگاهی و کسب مهارت هم هزینه کنیم تا مجبور به صرف هزینه های سنگین درمان نباشیم ؟؟؟