این توپهاروکه دیگه یادتونه چه تق تقی میکردهرکی یکی ازاینادستش بود😂😂
#نوستالژی
@mah_mehr_com
4.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #فرفره متفاوت بسازید😍
@mah_mehr_com
📣 #کودکانی که میتوانستند از شرکتکنندگان المپیک باشند...
@mah_mehr_com
#تغذیه_کودک
پرخاشگری کودکان قدرت #یادگیری آنها را کم می کند.
👈 یکی از مهمترین فواید سیب🍎 کاهش استرس در کودک و در نتیجه کاهش بیماری های عصبی و #پرخاشگری در آنهاست.
@mah_mehr_com
591.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی کاکتوس 🌵 با خمیر بازی و مروارید میتونید مثل ویدیو به راحتی کاکتوس درست کنید😁
@mah_mehr_com
💫چگونگی آشنایی کودکان با معارف کربلا
📌قسمت هشتم
🔹همذاتپنداری با شخصیتهای عاشورا و کتابهای عاشورایی
برای آشنایی کودکان با امام حسین و خاندان ایشان، بهتر است به آنها فرصت دهیم که با کودکان عاشورا همذات پنداری کنند و از این طریق با امام حسین علیهالسلام و حرکت ایشان آشنا شوند.
یکی دیگر از راه ها برای آشنا کردن کودکان با محرم و واقعه عاشورا، خرید کتاب های عاشورایی بریا آنهاست. این روزهای محرم خوب است بچههایمان را به کتابفروشی ببریم و کتاب هایی درباره واقعه عاشورا و کربلا و حتی اگر شده کتاب رنگآمیزی برایشان بخریم تا بچهها با قضیه آشناتر شوند.
#تربیت_دینی
#محرم
@mah_mehr_com
15.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹. #شهرآجیلی 📹
💥 قسمت:17💥
@mah_mehr_com
#قصه_کودکانه
#قصه_کودکانه
🌼اعرابی و رسول اکرم (ص)
عربی بیابانی وارد مدینه شد و یکسره به مسجد آمد تا مگر از رسول خدا سیم و زری بگیرد. هنگامی وارد شد
که رسول اکرم(ص) در میان انبوه اصحاب و یاران خود بود. حاجت خویش را اظهار کرد و عطایی خواست.
رسول اکرم(ص) چیزی به او داد، ولی او قانع نشد و آن را کم شمرد، بعلاوه سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد و نسبت به رسول (ص)خدا جسارت کرد.
اصحاب و یاران سخت در خشم شدند و چیزی نمانده بود که آزاری به او برسانند ولی رسول خدا مانع شد. رسول اکرم(ص) بعدا اعرابی را با خود به خانه برد و مقداری دیگر به او کمک کرد .ضمنا اعرابی از نزدیک مشاهده کرد که وضع رسول اکرم به وضع رؤسا و حکامی که تاکنون دیده شباهت ندارد و زر و خواسته ای در آنجا جمع نشده.
اعرابی اظهار رضایت کرد و کلمه ای تشکر آمیز بر زبان راند. در این وقت رسول اکرم(ص) به او فرمود: تو دیروز سخن درشت و ناهمواری بر زبان راندی که موجب خشم اصحاب و یاران من شد، من میترسم از ناحیه آنها به تو گزندی برسد. ولی اکنون در حضور
من این جمله تشکرآمیز را گفتی آیا ممکن است همین جمله
را در حضور جمعیت بگویی تا خشم و ناراحتی که آنان نسبت به تو دارند از بین برود؟
اعرابی گفت: مانعی ندارد.
روز دیگر اعرابی به مسجد آمد، درحالی که همه جمع بودند رسول اکرم رو به جمعیت کرد و فرمود : این مرد اظهار میدارد که از ما راضی شده آیا چنین است؟ اعرابی گفت: چنین است و همان جمله تشکرآمیز که در خلوت گفته بود تکرار کرد،اصحاب و یاران رسول خدا خندیدند.
در این هنگام رسول خدا رو به جمعیت کرد و فرمود: «مثل من و اینگونه افراد مثل همان مردی است که شترش رمیده بود و فرار میکرد مردم به خیال اینکه به صاحب شتر کمک بدهند فریاد کردند و به دنبال شتر دویدند. آن شتر بیشتر رم کرد و فراری تر شد ، صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت: خواهش میکنم کسی به شتر من کاری نداشته باشد من
خودم بهتر میدانم که از چه راه شتر خویش را رام کنم. همینکه مردم را از تعقیب باز داشت، رفت و یک مشت علف برداشت و آرام آرام از جلو شتر بیرون آمد.
بدون آنکه نعره ای بزند و فریادی بکشد و بدود تدریجا در حالی که علف را نشان میداد جلو آمد. بعد با کمال سهولت مهار شتر خویش را در دست گرفت و روان شد.
«اگر دیروز من شما را آزاد گذاشته بودم حتما این اعرابی بدبخت به دست شما کشته شده بود ، و در چه حال بدی کشته شده بود، در حال
کفر و بت پرستی - ولی مانع دخالت شما شدم
و خودم با نرمی و ملایمت او را رام کردم.
🌸نویسنده:استاد شهید مرتضی مطهری
@mah_mehr_com