eitaa logo
مهدوی زادگان
350 دنبال‌کننده
219 عکس
63 ویدیو
20 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَة ... 🌸🌹🌺 افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت ( میرزا محمد علی صایب تبریزی بزرگترین غزل سرای قرن یازدهم هجری ) ✅ @mahdavizadegan
🔸 چرخه سیاست رمضانی پذیرفتنی نیست که جامعه ایمانی یک ماه روزه بدارد و بندگی خدا را به قدر توان و توشه اش بجا آورد ولی اثری از آن طاعت و عبادت در زندگی روزمره و حیات سیاسی اش مشاهده نکند. اگر این چنین باشد پیداست که جامعه ایمانی در ماه ضیافت بندگی سیاست را که مهم ترین بخش حیاتش است به همراه نداشته است. در حالی که سیاست در رمضان به عطر و روح معنویت تربیت یافته تا در مدت یک سال، رمضانی سیاست ورزی کند. چرخه سیاست رمضانی اینگونه است؛ سیاست در رمضان و رمضان در سیاست. این چرخه زمانی به راه می افتد و حکمرانی و مملکت داری به این روش اداره می شود که انبیأ و اوصیاء و اولیای الهی جامعه ایمانی و امر حکمرانی را برپا کنند و به اقامه قسط و عدل و رفع اختلافات و منازعات مردم بر پایه کتاب و حکمت و حدید بپردازند. تعیین آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز جهانی قدس توسط امام خمینی ره و اهتمام ولی فقیه به این روز نوعی آیینی ساختن سیاست در رمضان و نهادینه سازی چرخه سیاست رمضانی در جمهوری اسلامی است. جامعه ایمانی یک ماه ریاضت کشانه با تحدید مشتهیات نفسانی مشغول ربنا گفتن و ذکر خدا می شود و یک ماه بر این سلوک معنوی مداومت و استقامت می ورزد. قرآن کریم می فرماید نتیجه چنین رفتار پارسامنشی مؤمنین و مؤمنات آن است که فرشتگان خدا فرود می آیند. آنها می گویند که ما مأمور به حفاظت و نصرت جامعه ایمانی و ابلاغ نهراسیدن و غمگین نشدن از عمل شیاطین و بشارت دادن به بهشت برین هستیم: « إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُونَ » ( فصلت: ٣٠_ ٣١ ). بالاترین ثمره بندگی جامعه ایمانی در ماه خدا این است که با آن استقامت در ربنا گفتن های شان شجاعت نترسیدن و محزون نشدن از سیاست جنگ طلبی دشمن استکباری/ صهیونی را پیدا می کنند. چنین جامعه ی ریاضت کشیده در این مصاف تاریخی دوران ساز فقط ترس از خدا دارد و مستظهر به نصرت فرشتگان فرستاده شده هستند و چشم در چشم دشمنان دین و ملت دوخته همپای تهدیدشان تهدید می کنند و یکدیگر را به بهشت وعده شده فرا می خوانند. هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ از یُمنِ دعایِ شب و وِردِ سَحَری بود https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1743391807413123128 ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1743801240811425381 به زعم روحانی ساده لوح کنش گری ضد ولاییش در جهت دفاع از فقیران و نیازمندان است در حالی که وی با مواضع نابخردانه و سطحی نگرش نه فقط مقتدرترین سنگر دفاع از محرومان و مظلومان را تضعیف می کند بلکه حاشیه امنی برای مفسدان اقتصادی و اجتماعی ایجاد می کند. استقبال این گروه از مفسدان از گفتار پوچ انتقادی روحانیت ساده لوح بخاطر همین حاشیه امنیتی است. بنابر این، گرچه همواره ولی فقیه از رفتارهای نانجیبانه مخالفین و معاندین کریمانه عبور کرده است اما مسئولان امر بویژه اولیاء حوزه علمیه هم در دفاع از نظام امامت و امت و حفظ چهره تابناک حوزه و روحانیت انقلابی وظایف خطیر ارشادی و انضباطی روشنی بر عهده دارند و کوتاهی در این امر مورد رضایت خدا و مردم نیست. ✅ @mahdavizadegan
🔸 ضرورت سواد سیاسی دولتمردان چند سال پیش در یکی از کتابفروشی های راسته خیابان انقلاب بودم که آقایی داخل شد و از کتابفروش کتابی درباره مجلس شورا تقاضا کرد. کتابفروش پرسید درباره چه موضوع مجلس کتاب می خواهی؟ او گفت هر چی باشد مهم نیست. کتاب را برای دوستی در شهرستان می خواهم. چون قصد دارد برای انتخابات مجلس شورای اسلامی نامزد شود! آن زمان با خودم گفتم عجب آدمی است که می خواهد با خواندن چندتا کتاب نماینده مجلس شود تا اینکه ماجرای سفر نوروزی معاون رئیس‌جمهور که منجر به برکناری او شد پیش آمد و یاد آن درخواست کتاب برای نماینده شدن افتادم و متوجه شدم که آن روز قضاوت درستی نداشتم بلکه آن شخص چه خواسته درستی داشت. او خوب متوجه شده بود که مجلس شورا اسلامی جای مهم و بزرگی است و باید برای ایفای نقش نمایندگی مجلس حداقل آگاهی های لازم را داشت. متأسفانه خیلی از دولتمردانی که در دستگاه اجرایی و مقننه منصوب یا انتخاب می شوند با مفاهیم اولیه و ضروری امر سیاست‌ بیگانه و نا آشنا هستند. فهم حداقلی مفاهیمی چون ایده دولت، نظام سیاسی، قانون اساسی، ملت، تفکیک قوا، حوزه عمومی، رفتار دیپلماتیک و نمایندگی سیاسی و غیره برای هر کسی که خواهان ورود به سیاست باشد تا چه رسد که بخواهد منصوب و منتخب بشود، امر ضروری است. خواندن فرهنگ های اصطلاحات سیاسی مانند کتاب داریوش آشوری طالب سیاست را متوجه می سازد که عالم سیاست بسیط و جاده اتوبانی نیست. اگر کسی این حداقل ها را که مشترک در همه دولت های جهان است مطالعه و فهم کرده باشد دیگر برای خطاهای سیاسی خود پاسخ های بی ربط و کار خراب کن ارائه نمی کند. این جمله که «من کاری را که فکر می‌کنم درسته انجام می‌دهم » یکی از همان حرف های نپخته ی هزینه سازی است که شنیدن آن از یک کارگزار دولتی نه فقط در نظام اسلامی که در هیچ نظام سیاسی دیگری پذیرفتنی نیست. پنداری گوینده آن با اولیات امر حکمرانی بیگانه است. حتی کارگزار عصر قاجاری هم اینگونه سخن نمی راند. چرا کار دولت های روی کار آمده با شعارهای پرطمطراقی چون سازندگی، اصلاحات، تدبیر و وفاق ملی مطابق وعده های انتخاباتی شان خوب پیش نرفته است و زمین گیر شده اند؟ چون بسیاری از منصوبان آنها اساساً سیاستمدار نبودند و نمی دانستند چگونه می توان در عالم سیاست صحنه گردان خوبی بود. وقتی مقام ارشد دولت نداند که وفاق ملی یعنی چی و چگونه باید آن را در عرصه پر تنش سیاست محقق کرد و دولت را به مجمع تضارب سازنده آراء مختلف تبدیل کرد، راه های هموار دولت را ناهموار می کند تا چه رسد به راه های پر پیچ و خم و تو بر تو. بنابراين، تردیدی باقی نمی ماند که کارگزار سیاسی برای ورود موفق به عالم سیاست و قبول مسئولیت به داشتن سواد سیاسی و آگاهی از مفاهیم اولیه و درک دقیق ایده دولت و ملت و نظام سیاسی نیاز دارد. مسلماً دولت مردانی که از سواد سیاسی بالایی برخوردار هستند، توانمندتر و کارآمدتر عمل می کنند. https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1743969941588590774 ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan
🖌 چند نکته درباره آزمودن شیطان بزرگ دوباره با روی کار آمدن غرب باوران خوش خیال خام اندیش گزینه همیشگی شان برای رفع مشکلات مردم یعنی مذاکره با شیطان بزرگ روی میز دولت وفاق قرار گرفت و باقی گزینه های کارآمد آزمون پس داده مانند خود باوری و تکیه بر سرمایه ملی و جهاد خودکفایی و مقاومت کنار گذاشته شد. در حالی که دیدگاه معقول درباره مذاکره با آمریکا همان است که ولی فقیه بارها بیان فرمودند از جمله در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی در ١٩ بهمن سال گذشته: « مذاکره‌ی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم. این جور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نه، نخیر. با مذاکره‌ی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل؟ تجربه. ما در دهه‌ی ۹۰ نشستیم با آمریکا مذاکره کردیم حدود دو سال. یک معاهده‌ای هم تشکیل شد. البته آمریکا تنها نبود چند کشور دیگر هم بودند. لکن محور آمریکا بود... با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد. مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست» ( بیانات ولی فقیه: ١٩/ ١١/ ١۴٠٣ ) اکنون که دولت چهاردهم علیرغم فرمایش رهبری در غیر عاقلانه و غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه خواندن مذاکره با آمریکا بی هیچ مانع و رادعی اراده بر مذاکره دارد، توجه به چند نکته ضروری است: ١. باید دولت مسئولیت راهی را که برگزیده بپذیرد. دولت نمی تواند موفقیت مذاکره را به نام خود ثبت کند ولی عدم موفقیت آن را به مخالفین نسبت دهد. وقتی مخالفین و منتقدین در این مذاکره هیچ نقشی ندارند، هیچ نسبتی هم به آنها نمی توان داد. ٢. تا کنون مدافعین مذاکره به نحو پیشینی ( دلیل عقلی ) و پسینی ( دلیل تجربه ) نتوانستند مردم را درباره ضرورت مذاکره با آمریکا قانع کنند. هرچه بوده پروپاگاندا و جوسازی های سیاسی برای بسیج عمومی به نفع اهداف دولت غربگرا بوده است. حقیقتاً در حالی که مملکت علیرغم تحریم های فلج‌کننده سربلند پیش می رود چه نیازی به مذاکره است. مگر کشورهایی که تحریم نشده اند چه نفعی از رابطه با آمریکا برده اند که چنین مذاکره ای ضروری باشد. ٣. دولت با مردم صادقانه سخن بگوید. یعنی چه که مذاکره برای آزمودن آمریکا است. مگر گوینده این سخن آمریکا را در برجام نیازموده بود. چند بار باید آمریکا را آزمود. اصلاً مگر شیطان بزرگ هم آزمودنی است. چه چیز کشف نشده شیطان را می خواهند از طریق این آزمون کشف کنند. بهتر است با شعور ملت بازی نشود. باید دولت ادبیات توجیه مذاکره اش را تغییر دهد. چه نیازی به آزمودن آمریکا است. دولت به مردم بگوید که اگر آمریکا در این آزمون رفوزه شد، چه کار می خواهد بکند. ۴. نباید دولت مذاکره را با زندگی و اعصاب مردم گره بزند. هنوز خساراتی که در دهه نود بخاطر مذاکره برجام بر مردم وارد شد جبران نشده است. مرحوم شهید رئیسی ره پی گیر مساله مذاکره بود ولی هیچگاه این مساله را به نان و آب و آسایش مردم گره نزده بود. چنین گره زدنی موجب اخلال در کار دولت و زندگی مردم می شود. نباید بیش از این مردم را خسته کرد. تاب آوری مردم حدی دارد. ۵. امروز مساله اساسی جهان اسلام آزادی قدس شریف و نجات مردم مظلوم غزه از دست دولت جنایتکار صهیونی است. لذا نباید موضوع مذاکره بر مساله اول جهان اسلام سایه افکند و افکار عمومی را به سوی خود منحرف کند. چنین چیزی خواسته صهیونیست های کودک کش است. باید راه های سوء استفاده دشمنان اسلام و مسلمین از مذاکره را مسدود کرد. ۶. با توجه به اینکه تیم مذاکره کننده همان تیم برجامی است، باید به ارزیابی دلایل ناکامی و عدم موفقیت در مذاکره برجام بپردازد تا به تکرار اشتباهات گذشته مبتلا نشود. مردم بیش از این تاب خسارت را ندارند. ٧. این مذاکره بیشتر آزمون دولت وفاق است تا آمریکا. به فرموده ولی فقیه تجربه نتیجه آزمون آمریکا را روشن کرده است. دولتی که شعار وفاق ملی سر داده است، باید این شعار را در مذاکره پیش رو نشان دهد. بهتر است که تیم مذاکره کننده برخلاف مسیر قبلی از مخالفین و منتقدین انقلابی در تمام سطوح کاری بهره بگیرد تا ضریب اطمینان خاطر و عمل شان بالا برود. ٨. تیم مذاکره کننده بنا بر فرمایش ولی فقیه در طول مذاکره که باید کوتاه و مختصر باشد، نباید با طرف مقابل خنده کرد و دست داد و رفاقت و پیاده روی کرد و سخاوت به خرج داد بلکه باید با آنها عبوس و خسیس بود. نباید طرف آمریکایی گمان بد برد که با این تیم بهتر از تیم قبلی می توان به نتیجه دلخواه رسید. ٩. باید دولت برای حصول نتیجه به تیم مذاکره کننده پاداش دهد، نه برای نفس مذاکره. نباید از برگزاری مذاکره ذوق زده شد. دولت باید خود تشویقی اش را تا معلوم شدن نتیجه قطعی مذاکره به تاخیر اندازد. https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1744248228079342948 ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan
🖌 مساله اول جهان اسلام مسلمان کشی صهیونی است بیش از هیجده ماه است که رژیم غاصب قصاب صهیونی با حمایت شیطان بزرگ جنایت و نسل کشی و بی خانمان سازی مردم مظلوم بی گناه و بی پناه غزه را به اوج خود رسانده است. دولت جنایتکار صهیونی بی هیچ ترس و واهمه ای در برابر دیدگان مردم جهان بویژه مدعیان حقوق بشر و دموکراسی و کرامت انسانی بیش از پنجاه هزار زن و مرد و کودک را به شهادت رسانده است و ده ها هزار نفر را نیز مجروح کرده است. تمامی بیمارستان ها و مراکز درمانی و زیر ساخت ها و خانه های مسکونی غزه در اثر بمباران یهودیان صهیونیست ویران شده است و هیچ جان پناهی برای فلسطینی ها وجود ندارد. غم بزرگی از این همه قساوت و بی رحمی و بی تفاوتی بر قلب های مردم آزاده ی جهان مستولی شده است. با وصف این، در کمال ناباوری شاهد آن هستیم که برخی ها که دعوی مشعشع نو اندیشی دینی دارند، دغدغه اصلی شان نفی حکم اعدام مرتد شده است. آنها عمری را در نفی روایات مجازات اعدام مرتد مصروف می کنند تا بگویند این روایات متاثر از تورات جعل شده است و در شریعت اسلام چنین حکمی نیست. اما آیا به راستی مسأله امروز جهان اسلام مرتد کشی است یا مسلمان کشی صهیونیست ها است؟! آیا رفتاری وقیحانه تر از این وجود دارد که صهیونیست ها مسلمان کشی عمومی به راه اندازند و در عوض آن نواندیش به اصطلاح دینی مساله مرتد کشی را عَلَم کند؟ اگر این برجسته سازی مسأله ای که واقعیت ندارد برای پوشش مسلمان کشی صهیونی نیست، پس برای چیست؟ صهیونیست ها مسلمان کشی راه می اندازند عده ای می گویند مساله اصلی مرتد کشی است. چه خدمت تبلیغی از این بهتر به یهودیان صهیونیست می توان تصور کرد؟! حقیقتاً این جماعت خوش فکرِ وقت شناس ( ! ) درباره شعور مسلمانان چه تصوری دارند که اینگونه جای اصل و فرع و جای شهید و جلاد را در روز روشن تغییر می دهند. آیا نو اندیشی که می گویند این است که مسائل غیر واقعی را واقعی جلوه دهند. اما جالب تر اینکه همان جماعت تکفیری که امروز حکم اعدام مرتد را وارونه دنبال می کنند در اصل پازل مسلمان کشی صهیونیست ها را تکمیل می کنند. چون آنها غیر از خود باقی مسلمانان را مرتد می خوانند و هیچ دشمنی هم با صهیونیسم جنایتکار ندارند. در این میان، مدعی نو اندیشی دینی جاهل و نارس در فهم شریعت اسلام ناب محمدی هم با نفی روایات مجازات اعدام مرتد نا دانسته در جهت بقای جریان مرتد تکفیری ها قلم فرسایی می کند. حال آنکه مصداق بارز مرتدِ محکوم به اعدام فتنه خوارج تکفیری هستند. فرضاً بتوان آن دو روایت را به حدیث سازی دوران اموی و عباسی یا تورات جعل شده نسبت داد اما این جماعت مدعی نو اندیشی دینی چه توجیهی برای جنگ نهروان دارند. امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن جنگ چهار هزار مرتد خوارجی مگر ده نفرشان را که توانستند فرار کنند، کشت. این واقعه را که نمی توان انکار کرد. اگر امروز حضرت وصی علیه السلام در میان ما می بود با تکفیری ها و صهیونیست های مسلمان کش مماشات می کرد یا فرمان جهاد و قتل تکفیری مرتد را صادر می کرد. به هر روی، از زمانی که مدعیان نو اندیشی دینی آهنگ فکری شان را با اندیشه سکولار کوک کردند به تدریج از اسلام و اسلامیان روز به روز فاصله گرفتند تا بدانجا که اکنون همسو با مأموریت مسلمان کشی صهیونیست ها و تکفیری ها گام بر می دارند. اگر عقلای خیر اندیش این جماعت در اصلاح این مساله درونی دست به کار نشوند دیری نمی پاید که نام این جریان در تاریخ در کنار فرَق ضاله ی از خدا بی خبر آورده شود. نشاید که چنین شود انشاالله https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1744568630287642716 ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan
🔸 در عامل به گفتار بودن ولی فقیه یکی از ویژگی برجسته ولی فقیه، حضرت آیت الله خامنه ای حفظه‌الله عامل بودن به گفته های شان است؛ سنت حسنه ای که هم قرآن کریم به آن سفارش فرموده است و هم سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام در امر حکمرانی بدان منوال بوده است. ایشان هم پایبند به این سنت الهی بوده است و البته بهره های بی شمار آن را هم برده اند. یک نمونه آن، سفارشی است که ولی فقیه در خصوص گفتگوهای هسته ای کرده اند. ایشان همواره خطاب به مسئولان این تاکید را داشته اند که نباید امورات کشور داری به مسأله گفتگو و مذاکره گره بخورد. به گونه ای که مملکت تا حصول نتیجه گفتگو ها معطل بماند و کارها زمین بماند و مردم و مسئولان منتظر بمانند تا خبرهای خوبی به گوش رسد. بلکه خبر خوب برای مردم این است که ببینند چرخ مملکت با همت و پشتکار مسئولان در گردش است: « نکته‌ای که می‌خواهم روی آن تأکید کنم این است که سعی کنید مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید. اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود، آنجا ما همه‌چیزمان را منوط به پیشرفت مذاکرات کردیم. یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایه‌گذار وقتی که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کند دیگر؛ معلوم است. می‌گوید: «ببینیم عاقبت این مذاکرات به کجا می‌رسد» ( بیانات ولی فقیه: ٢۶/ ١/ ١۴٠۴ ) وقتی به سیره عملی ولی فقیه نظر می کنیم متوجه این نکته می شویم که ایشان عامل به این سفارش بودند. در هیچ جایی نبوده است که ایشان جدای از اینکه نسبت به مذاکره با شیطان بزرگ بد گمان بوده اند، منتظر نتیجه آن مانده باشند. پیشرفت های شگرفی که امروز در صنعت هسته ای یا در صنایع و تجهیزات نظامی و شهرک های موشکی و پهبادی مشاهده می کنیم بخاطر همین است که ایشان نگذاشتند آینده این کارها با گفتگو و مذاکره گره بخورد. تصور کنید که اگر نظام می خواست تازه بعد بی نتیجه ماندن برجام تصمیم به توسعه صنعت هسته ای و نظامی خود می گرفت؛ آیا می توانست به مثل امروز مقتدرانه وارد گفتگو شود؟ و آیا دشمن ملت به مثل امروز راه حل مذاکره را بر اقدام نظامی ترجیح می داد؟! مسلماً پاسخ منفی است. بی تردید زمان برای توسعه پایدار شرط اساسی است. گره خوردن چرخه توسعه با مذاکراتی که در نتیجه بخش بودن آن شک و تردید وجود دارد، خسارت های جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. نظام سلطه بر ارزش زمان خیلی خوب واقف است و می داند که چگونه می توان با وقت کشی ملتی را از پای در آورد. « ممکن است این مذاکرات به نتیجه برسد، ممکن هم هست نرسد. ما نه خیلی خوش‌بین هستیم، نه خیلی بدبین هستیم. به طرف مقابل البته خیلی بدبینیم، طرف مقابل را قبول نداریم، می‌شناسیم طرف مقابل را. اما به توانایی‌های خودمان خوش‌بین هستیم. ما می‌دانیم که خیلی کارها را می‌توانیم انجام دهیم و شیوه‌های خوبی بلد هستیم» ( بیانات ولی فقیه:۱۴۰۴/۱/۲۶ ). اینکه امروز دشمن ملت برابر پیشرفت های نظامی و هسته ای ایران بهت زده و درمانده شده است و به شدت خواهان گفتگو با ایران اسلامی است به این دلیل است که به گمان باطل خود ایران را با وسوسه گفتگو معطل و متوقف کرده است و دیگر جای نگرانی برای شکل گیری ایران قوی نیست. در حالی که اکنون کاملا متوجه اشتباه محاسباتی خود شده است. ریشه این اشتباه محاسباتی دشمن هم به هوشمندی رهبر فرزانه انقلاب باز می گردد. مساله ای که ایشان همواره بر مسئولان تاکید کرده اند که نگذارید دشمن شما را دچار اشتباه محاسباتی کند بلکه باید عکس آن اتفاق افتد. و البته این مطلب ثمره همان عامل بودن ولی فقیه است. ✍ داود مهدوی زادگان https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1745355942707734377@mahdavizadegan
🔹️بیانات آیت‌الله خامنه‌ای درباره مبارزات انقلابى و سیاسى علیه‌السلام: 👈 امام صادق علیه‌السلام تفکر انقلابى اسلامى را میان مسلمان‌ها رایج کرد. ۱۳۶۲/۵/۱۴ 💻 Farsi.Khamenei.ir 🏴 شهادت امام جعفر صادق علیه السلام بر مخلصین انقلابی و عموم مسلمانان جهان تسلیت باد. @mahdavizadegan
🖌 جعفرخان به فرنگ برگشته بالاخره یکی دیگر از افراطیون از انقلاب برگشته ( مهدی نصیری ) جلای وطن کرد و به پندار و توهم خودش در راه مبارزه سیاسی علیه نظام اسلامی مهاجرت را بر ماندن و زندانی شدن و محدودیت های مبارزاتی ترجیح داده است. اغلب اپوزیسیون خود رهبر پندار با همین توهم به دیاری مهاجرت کرده و می کنند که روزگاری آن دیار را سرزمین نفرین شده و مهد شیاطین و امپریالیسم می پنداشتند و علیه آن به افراط قلم فرسایی می کردند. و این نتیجه افراط و تندروی در فعالیت سیاسی است. نقل مکان افراطیون از متن مردم به کانون نظام سلطه از نگاه گفتمان انقلاب اسلامی هیچ اهمیت و ارزشی ندارد. مدتی نگذشته بود که گفتار نانجیبانه ی کاذب مهدی نصیری عادت مان شده بود. تنها نگرانی مان این است که با مهاجرت اپوزیسیون به دیار و بلاد کفر، انقلاب اسلامی بخاطر چنین فقدانی دچار روزمرگی شود. روزمرگی نقطه آغاز پایان هر انقلابی است. به همین خاطر است که گفتمان انقلاب اسلامی هیچگاه سعی در سرکوب اپوزیسیون خود نداشته مگر زمانی که بخواهند قاعده بازی سیاسی را برهم زنند و مشی مسلحانه و ضد امنیت ملی و خیانت به ملت را پیش بگیرند. بنابر این، امثال نصیری به فرنگ برگشته توهم برش ندارد که با خروجش به بلاد کفر ترس و لرز بر جان نظام اسلامی مستولی می شود. این انقلاب از تهدیدات شیطان بزرگ نلرزید تا چه رسد به نق نق کردن های نصیری ها. آنها بدانند که اندیشه انقلابی در راه تبلیغ پیام های الله تعالی از غیر خدا هیچ ترس و واهمه ای به دل راه نمی دهد: « الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيباً » ( اﻷحزاب : ٣٩ ). تیرهای کین توزانه ی نصیری آن هنگام که در قلب ایران می زیست بی ثمر ماند چه رسد به اینکه بخواهد آن تیرها از هزاران کیلومتر دورتر پرتاب شود. زهی توهمات باطل افراطیون به فرنگ برگشته! اما نکته مهم این است که خروج مغرورانه توأم با خشم و کین نصیری نشان داد که نظام اسلامی سعی ندارد در مواجهه با مخالفانش از ابزار تبعید استفاده کند بلکه بیشتر سعی دارد با آنان به رفق و مدارا رفتار کند. لذا به فرنگ رفتن آنان به میل و رضایت خودشان است. زندانی شدن توهمی است که وی برای توجیه مهاجرتش خلق کرده است. زندان جای مجرمین است و در جمهوری اسلامی صرف مخالف بودن و مخالف حرف زدن جرم نیست. نصیری با این مهاجرت ثابت کرد که نه این نظام استبدادی و ظالمانه است و نه مبارزه سیاسی وی خدا جویانه است بلکه نفسانی و ابلیسی است. انبیأ و اولیاء الهی همگی به سوی طواغیت فرستاده می شوند نه آنکه از نزد آنان فرا خوانده شوند. مجاهدان الله برای تبلیغ رسالت الهی خود را برای تحمل هرگونه درد و رنجی حتی افتادن در آتش آماده می کنند. اما نصیری تصمیم می گیرد مبارزه سیاسی خود را از هزاران کیلومتر دورتر دنبال کند. این گریز سیاسی چیزی نیست مگر بخاطر بخل و نفرت از مواجهه مستقیم با اولیاء الهی. نصیری همانند ابوجهل ولی خدا را تکذیب کرد و متکبرانه به سوی اهلش که در فرنگ مأوا گرفته اند روی گرداند: « وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ يَتَمَطَّى » ( القيامة : ٣٢ - ٣٣ ) البته این به فرنگ برگشتن نصیری دلیل دیگری هم دارد و آن عجز و شکست در مبارزه سیاسی است. وی در سال های اخیر خود را به هر آب و آتشی زد و در هر فتنه ای مشارکت فعال داشت و بر سر قبر ها حاضر شد تا فتنه ای به راه اندازد و لباس شمری به تن کرد و دروغ ها و تهمت های بزرگ و کوچک بر زبان جاری کرد تا به گمان باطلش لرزه به تن نظام الهی افتد و کوتاه بیاید و دست سازش به سوی شیطان دراز کند ولی دید که هیچ اتفاقی نیافتاد و سیاهی ماند برای نصیری و هم مسلکانش. طبیعی است که هر مبارز افراطی عرفی با چنین فعالیت گسترده بی حاصلی بعد مدتی افسرده و سرخورده و نا امید شود. چنانکه افسردگی و نا امیدی در چهره نصیری به هنگام خروجش کاملا مشهود بود. روان پریشی ناشی از ناکامی در مبارزه سیاسی خیلی دردناک است و صد البته این مسئله با جلای وطن رفع شدنی نیست اگر تشدید نشود. به هر روی، خروج نصیری از دیارش از روی غرور و خود نمایی به مردم و باز داشتن آنان از رفتن به راه خدا است. این مطلب نه چندان دیر بر همگان آشکار می گردد. قرآن کریم هم چنین خروجی را نکوهش فرموده است: « وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ » ( اﻷنفال : ۴٧ ). در تاریخ مبارزه با غربزدگی و غرب پرستی در ایران ثبت خواهد شد که این گفتمان انقلاب اسلامی بود که توانست جعفرخان را به فرنگ بازگرداند و عطای فرنگی را ارزانی خودشان کند. https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1745807513343619297 ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan
روز دختر سال گذشته... @mahdavizadegan