گزیده یادداشت های تحلیلی- تبیینی فتنه 401.pdf
حجم:
1.21M
گزیده یادداشت های تحلیلی- تبیینی فتنه 401
داود مهدوی زاَدگان
( مهر تا دی1401 )
« گزیده یادداشت های تحلیلی- تبیینی فتنه »401؛ مجموعه ای از یادداشت های نویسنده در ایام فتنه401 است. خوانش این مجموعه که شامل 50 قطعه است و مجموعه هایی مانند آن علاوه بر بازخوانی فتنه 401 مقابله ای با تحریف کنندگان تاریخ است. باید حافظه تاریخی ملت را از گزند تحریف و وارونه گویی بدخواهان محافظت کرد. به همین خاطر، به همه نویسندگان متعهد انقلابی که در ایام فتنه 401 در راستای جهاد تبیین تلاش زاید الوصفی داشته اند، پیشنهاد می شود که آنان نیز به قصد تنویر افکار عمومی به مثل این مجموعه، تلاش شان را منتشر کنند.
فهرست برخی از مطالب:
لایه های مطالعاتی فتنه 401
ما ملت امام حسینیم
بازی سیاسی با مطالبات مردم
قرآن بر نیزه نرفت بلکه آتش زدند
پیآمد خشونت عریان
توقعی که از حقوقدان منصف می رود
جهل نا مقدس و جهان برونویی
قاعده سازی فقه خوارجی برای شعله ور ماندن آتش فتنه
ادبیات استعاری اپوزیسیون دیگر نخ نما شده است
دستآورد سند 2030 در کف خیابان
انکشاف تفسیر غلط از انتخابات 1400
فرق اعتراض مردمی و آشوب خیابانی
مشکله اصلی دشمن، ملت است
چرا اقتدارگرایان با جریان اغتشاش گر مرز بندی نمی کنند؟
اعتراض به اغتشاش
شرف و شرافت
جنبش گفتمان دیوانگی
حجاب اختیاری اسم رمز عملیات بی حجابی اجباری بود
دو انقلاب در یک اقلیم نمی گنجد
سرآغاز فتنه بزرگ 401
طبیعت سیاست استعماری
پذیرش شکست و سناریوی تشدید خشونت
داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
🏴🏳️ زیارت مختصر امام رضا علیهالسلام*| 🏴🏳️
🔆 *السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقىٰ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ عَلَيْهِ آباؤُكَ الطَّاهِرُونَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلَىٰ هُدىً، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلىٰ باطِلٍ، وَأَنَّكَ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَأَدَّيْتَ الْأَمانَةَ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ خَيْرَ الْجَزَاءِ، أَتَيْتُكَ بِأَبِي وَأُمِّي زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ، مُوالِياً لِأَوْلِيائِكَ، مُعادِياً لِأَعْدائِكَ، فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَاابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ کالْهادِي وَالْوَلِيُّ الْمُرْشِدُ، أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ مِنْ أَعْدائِكَ، وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِوِلايَتِكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.
📚 «مفاتیح الجنان»
شکست توهم سقوط و فروپاشی
یک سال از وقوع فتنه ترکیبی گسترده علیه انقلاب و نظام اسلامی می گذرد. شاید بتوان فتنه ۴۰۱ را مادر فتنه های چهار دهه اخیر نامید. بطوری که از حجم گسترده برنامه ریزی عملیات براندازی و تدارک کار از ماه ها و سال ها قبل می توان پی به این مطلب برد.
اگر چه دو نهاد امنیتی در بیانیه مشترک در همان ایام اغتشاشات، گستردگی ابعاد این برنامه شوم را بر ملا کردند، ولی ملت خود نیز در کف خیابان شاهد گستردگی توطئه براندازی بود. مردم آشکارا مشاهده کردند که این فتنه، طرح براندازی نه یک نظام بلکه براندازی یک ملت بود. دشمن ریشه کنی هویت ایرانی به مثابه ملت را نشانه رفته بود.
از این رو، ۲۵ شهریور ۴۰۲ یادآور پایان آغاز حرکتی ضد دینی و ضد ملی است. گرچه چنین روزی سالگرد توطئه ای بزرگ و سنگین است ولی بالاتر از آن، سالگرد پیروزی ملت در شکست توطئه عظیم دشمن هم هست.
به یقین فهم شکست فتنه بزرگ ۴۰۱ از جهات مختلف برای هر دو طرف مخالف و موافق اهمیت دارد. در این میان، مهمترین مساله عبارت از شناسایی عوامل یا دلایل این شکست است. علت و دلیل این شکست بزرگ چه چیزی می تواند باشد؟ قطعا عوامل زیادی در پدید آمدن این شکست نقش داشته است لکن در اینجا به یک عامل مهم بسنده می شود.
به نظر می رسد که مهمترین دلیل شکست فتنه بزرگ ۴۰۱ توهم بزرگی است که جبهه معارض و مخالف و معاند گرفتار آن شده بودند و آن عبارت از توهم نزدیک بودن سقوط و فروپاشی نظام اسلامی است.
سالیان درازی است که جریان غربگرا و معارضین بر طبل فروپاشی نظام می کوبند. کمتر روشنفکر و قلم بدست سکولار و متحجر را شاهد بوده و هستیم که درباره مساله فروپاشی و پایان علائم حیاتی و سقوط نظام اسلامی وا گویه و قلم فرسایی نکرده باشد و آشکار و پنهان امید به آینده ای با بر پایی مجدد حکمرانی سکولار بر نبسته باشد.
شدت توهم فروپاشی حکمرانی دینی به حدی بود که حتی جبهه معارض را به این باور پوچ انداخته بود که فروپاشی حقیقتاً حتمی است و باید در عملیات براندازی تعجیل کرد. چنین توهم بی پایه و اساسی برنامه ریزان فتنه بزرگ را به این گمان باطل سوق داده بود که برای براندازی فقط به یک جرقه نیاز است. مردم با آن جرقه وارد میدان شده کار نظام خاتمه می یابد.
بالاخره جرقه فتنه در ۲۵ شهریور ۴۰۱ زده شد اما فتنه گران به یکباره با پوشالی بودن توهم متراکم شده چند سال اخیر خود مواجه شدند. آنها مشاهده کردند که چگونه توهم سقوط که در نظرشان سخت و استوار می آمد، ولی دود شد و به هوا رفت.
فتنه گران همه موانع براندازی را اندیشیده بودند تا از سر راه بردارند مگر مکر الهی را که حامی ملت و نظام اسلامی است. مکر خدا نه دود می شود و نه به هوا می رود بلکه بر زمین ملت خداجو فرود می آید. نور هیچگاه دود شدنی نیست.
اکنون مخالفین و معارضین بویژه سکولارهای اندیشه ورز که به این مادر فتنه ها امیدها داشتند، باید بیش از گذشته در کار خود درنگ کنند و به این بيانديشند که دلایل این همه کینه و نفرت های کورشان با انقلاب و نظام اسلامی از کجا ناشی می شود و چرا باید به آن دامن زد.
آنها باید بفهمند که جمهوری اسلامی، پدیده ای سهل و ممتنع است که راهی نو در دنیای سراسر دنیوی شده بر جهانیان گشوده است و چاره ای غیر از گفتگو و همزیستی مسالمت آمیز با آن ندارند.
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
شکست توهم سقوط و فروپاشی | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020626000038/%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D9%87%D9%85-%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7%D8%B4%DB%8C
به نظر می رسد که مهمترین دلیل شکست فتنه بزرگ ۴۰۱ توهم بزرگی است که جبهه معارض و مخالف و معاند گرفتار آن شده بودند و آن عبارت از توهم نزدیک بودن سقوط نظام اسلامی است. سالیان درازی است که جریان غربگرا و معارضین بر طبل فروپاشی نظام می کوبند. کمتر روشنفکر و قلم بدست سکولار را شاهد بوده و هستیم که درباره مساله فروپاشی و پایان علائم حیاتی و سقوط نظام اسلامی را وا گویه و قلم فرسایی نکرده باشد و آشکار و پنهان امید به آینده ای با حکمرانی سکولار بر نبسته باشد.
@mahdavizadegan
🔰 پاسداشت قداست دانشگاه ایرانی
( ۱ )
در آستانه آغاز سال تحصیلی دانشگاه قرار داریم. بار دیگر دانشجویان قدیم و جدید الورود در کلاس های درس پای صحبت استادان می نشینند و دانش می آموزند و کسب معرفت می کنند تا آنان نیز در روزگاری نه چندان دور در عرصه علم و جامعه تاثیر گذار باشند.
بدون شک، این تجدید شور و شوق علم آموزی و دانش افزایی در دانشگاه های ایران در متن جامعه منتشر می شود و خودبخود جامعه را به شوق می آورد و ایمان و امید اجتماعی دو صد چندان می شود.
مردم از تکاپوی علمی دانشگاهیان حس خوبی پیدا می کنند. این احساس که نهادی خرد ورز در کنار و میان شان وجود دارد که دغدغه حل نظری مسائل مختلف زندگی روزمره شان را دارند و به راه های رسیدن به قله های تعالی و پیشرفت می اندیشند نزد مردم شعف انگیز است.
جامعه از همین ایمان و امید به تکاپوی علمی دانشگاهیان روحیه می گیرد و به نوبه خود او نیز تکاپوی عبور از وضعیت انحطاطی و نا سامانی و اراده پیمودن راه قله های تعالی و ترقی را پیدا می کند. دانشگاه یکی از مهم ترین نهادهای مردمی تاثیر گذار در فرآیند تکوین جامعه متمدن و طیبه است.
( ۲ )
بر این اساس، دانشگاه نزد آحاد جامعه تنها مرجعیت علمی ندارد بلکه حرمت و قداست دارد. کمک خیرین به دانشگاه ها با این ذهنیت است که دانشگاه را منشأ خیر و برکت می دانند. حرمت دانشگاه در نظر مردم به این است که بزرگش بدارند و مدافع حریمش از چشم بدخواهان و علم ستیزان باشند. درک مردم از قداست دانشگاه هم به این است که دانشگاه مکانی برای آمد و شد پاک آموزان و پاک اندیشان است.
خدمت و جهاد علمی جلوه ای از قداست دانشگاه است. بطوری که این معنا از قدسیت دانشگاه حتی برای جوامع سکولار که تلقی ابزاری از دانش دارند، امری پذیرفته شده است. اگرچه نظام سرمایهداری بدان قائل نیست.
( ۳ )
وقتی از حرمت و قداست دانشگاه ایرانی سخن به میان میآید طبیعی است که مسأله حرمت شکنی و قداست زدایی از دانشگاه به مهم ترین مساله جامعه و دانشگاهیان تبدیل می شود. چون نه فقط اهل جهالت و تاریک اندیشان بلکه دشمنان ملت هم دشمن دانشگاه هستند. در نظر آنان دانشگاه پیشرو عامل اصلی عبور جامعه از جهالت و انحطاط و فتح قله های پیشرفت و ترقی است.
از این رو، ملت و جامعه دانشگاهی به همان اندازه که درباره عوامل رشد و شکوفایی دانشگاه می اندیشند، باید مراقب دشمنان دانشگاه باشند. دشمن دانشگاه حرمت و قداست دانشگاه را نشانه رفته است. چون با حرمت شکنی و قداست زدایی است که دانشگاه پیشرو متوقف می شود.
دشمن ملت دریافته است که یکی از عوامل اصلی خنثی شدن توطئه هایش تکاپوی جامعه دانشگاهی ایران است. پس، باید در گام نخست چنین دانشگاهی متوقف شود. باید دانشگاه ایرانی به نهادی فرومایه و خنثی و بی انگیزه تبدیل شود.
( ۴ )
حوادث تاسف بار سال گذشته در نسبت با دانشگاه و جامعه دانشگاهی از این زاویه جای تحلیل و تبیین دارد. فتنه ۴۰۱ دقيقاً مقارن با باز گشایی دانشگاه کلید خورد. و این بیانگر آن است که اخلال در کار دانشگاه ایرانی یکی از اهداف پنهان این فتنه بود.
مردم در کف خیابان شاهد برپایی جنبشی با اهداف فرومایه، جنسی، دین ستیز و هنجار شکن، تجزیه طلبانه و ضد ایرانی، اقتدارگرا و سرکوبگر، غربزده و بیگانه پرست و خشونت طلبانه بودند. اتصاف دانشگاه به هر یک از این اهداف شوم به تنهایی می توانست دانشگاه مترقی را از حرکت باز دارد و آن را بی خاصیت کند.
دشمنان امت و امامت در فتنه ۴۰۱ تلاش گستردهای به راه انداختند تا در دانشگاه ایرانی رخنه کرده استاد و دانشجو را با خود همراه و هم داستان کنند. آنان اگرچه در مواردی جزئی و مقطعی به این هدف شوم نزدیک شده بودند ولی صد البته ناکام ماندند. جامعه و اولیای آگاه و متعهد دانشگاهی کاملا متوجه شده بودند که چگونه جنبشی فرومایه و دست ساز نظام سرمایه داری با شعاری موهوم ( ززآ ) در صدد حرمت شکنی و قداست زدایی از دانشگاه است.
( ۵ )
اکنون در آستانه آغاز سال جدید تحصیلی، باید ملت و جامعه دانشگاهی بیش از گذشته مراقب حرمت و قداست دانشگاه ایرانی که ریشه در فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی دارد، باشند. باید دانشگاه ایرانی پیشرو با روحیه جهاد علمی همچنان ایمان و امید را میان مردم تقویت کند و در فتح قله های پیشرفت و ترقی پیشتاز باشد. طبیعی است که در این تلاش مقدس، کنش حرمت شکنی و قداست زدایی از دانشگاه ایرانی محکوم به طرد و جدایی است.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
زنان ترجیح میدهند، مردانشان پول دربیاورند
✍ جعفرعلیاننژادی
🔸وقتی از خشونت علیه زنان گفته میشود، ناغافل ذهنمان به سمت انواع آزار و اذیتهای تنانه یا درشتگوییهای کلامی علیه آنان، سوق پیدا میکند. این سوگیری غیر ارادی ذهنی، توجه ما را از تمرکز روی اشکال پچیدهتر و سختتر خشونت -که رژیمهای سرمایهداری علیه زنان روا میدارند-، سلب میکند.
🔸 در گفتگوی اخیر خانم دکتر علمالهدی همسر محترم رئیس جمهور، آیت الله رئیسی با رسانه آمریکایی ( نیوزویک) نکتهای توجه نگارنده را جلب کرد که بی ارتباط با موضوع این یادداشت نیست. ایشان به نحوی، رابطهای بین فمینیسم و خشونت برقرار کردند و دلیل رواج جنبشهای فمینیستی در غرب را گرایش به خشونت در میان جامعه زنان این کشورها دانستند.
🔸نگارنده قبلا در دو یادداشت «زن، مرد نیست» و «زن، وجود ندارد»، تا حدودی به آن شکل پیچیده خشونت سیستماتیک علیه زن غربی پرداخته است. اکنون به بهانه مصاحبه اشاره شده، میخواهد زوایای تاریکتر بحث را روشن سازد.
🔸در یک جمله ساده ریشه اصلی خشونت علیه زن غربی، فرهنگ منحط انکار تفاوت بین زن و مرد است. تقریبا از میانه قرن ۱۶ میلادی که فرهنگ سرمایهداری در سراسر اروپای غربی فراگیر شد، همزمان ارزشهای آن نیز در میان مردمان این کشورها مسلط شد.
🔸 به گفته مک کلاسکی اقتصاددان آمریکایی، مردم در کشوری مانند هلند برای اولین بار در اواسط قرن 16، عمل پسانداز و انباشت سرمایه را بر عادتِ روزی خوری و دم غنیمت شماری، ترجیح دادند. دیری نگذشت این اقدام آنها تبدیل به فضیلتی سراسری شد. یعنی تلاش برای تولید ثروت انباشته و فراتر از حد نیاز، تبدیل به عرفی سراسری شد.
🔸کسانی هم موفقتر محسوب میشدند که توانایی تولید ثروت بیشتر داشته باشند. طبیعتا از این نظر مردان قدرت بیشتری داشتند و جالب است که همزمان تغییرات مذهبی (رشد مذهب پروتستان) درون آیین مسیحیت نیز ارزشهای مردانه را بر صدر مینشاند.
🔸این تغییرات، زنان را برای تبدیل شدن به عناصر ارزشمند جامعه سرمایهداری، محکوم به الگوگیری از مردان میکرد. در یک پروسه طولانی آنان سعی کردند، خود را به الگوی مطلوب اقتصادی جامعه غربی نزدیک کرده و شبیه سازند. انکار تفاوت بین زن و مرد مهمترین پیامد چنین فرآیندی بود.
🔸همه مشکل از همین جا شروع شد. یعنی زنان تعریفی مردانه از هویت زنانه خویش داشتند. اولین بارقههای خشونت در چنین نقطهای پدیدار شد. در واقع زنان با انکار هویت زنانه، درگیر نوعی خودآزاری شده بودند. همچنین، استقلال در خودبیانگری را از دست داده بودند.
🔸در واقع اجازه دادند، تعریفی از زن در جامعه جا بیفتد که مردان به آن مایل بودند. انکار تفاوت، زنان را دچار نوعی رنج شیءگشتگی کرده بود. جریانهای فمینیستی در چنین بستری پدید آمده و رشد کردند. آنان به راستی به دنبال احقاق حقوق زنان بودند، اما حقوقی که تفاوتهایشان را با مردان کمتر میکرد نه اینکه متمایز کند.
🔸در امواج بعدی فمینیسم (رادیکال)، مسأله بغرنجتر میشود، چون این آگاهی کاذب پیدا میشود که تلاش برای احقاق حقوق زن، یعنی پذیرش انفعال و زنانگی. در عوض باید بگوییم اصلا زن و مردی وجود ندارد. زن مرد است، همانطور که مرد هم میتواند زن باشد. همه این تفاوتها اعتباری است و قابل تغییر.
🔸بنابراین انواع انحرافات جنسی روابط نظیر «زن با زن» و «مرد با مرد»، «زن مردنما با زن معمولی»، «مرد زن نما با مرد معمولی»، مشروع شد. این وسط اما قربانی زن بود. زن سوژه اصلی خشونت سیستماتیک بود. هویت زن در فرهنگ سرمایه داری انکار شد و در فمینیسم «زن انکار شده»، ناپدید شد. جنسیت اعتباری شد.
🔸 بنابراین رواج فمینیسم، یا تمایل به جریانات فمینیستی، نشانه پنهان وجود خشونت نهادینه و سیستماتیک در یک جامعه است که ریشه در انکار تفاوت بین مرد و زن دارد. در مقابل تایید تفاوت، زمینه هویت یابی زنانه و آزادی و استقلال جامعه زنان را ایجاد میکند.
🔸تایید تفاوت، نقشهای واقعی زن و مرد را تثبیت میکند. زن نیازی نمیبیند که شبیه مردان شود. زنان ترجیح میدهند مردانشان بیرون کار کرده و پول دربیاورند. البته زنان ایرانی بیرون هم کار میکنند، اما نه برای شبیه شدن به مردان، بلکه برای زن ماندن و الگوشدن.
@jafaraliyan
منطق قدسی عمومیسازی دفاع ملی در جنگ تحمیلی
داود مهدوی زادگان: خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020708000962/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C
مهمترین بخش از هنر جنگ امام راحل ره معنوی سازی اصل دفاع سرزمینی است. امام خمینی(ره) محتوای ضرورت مقابله با دشمن متجاوز را قدسی کرد و با مفاهیم و اندیشه دینی وارد عرصه جنگ تحمیلی شد. بدین ترتیب، مفهوم دفاع ملی از معنای این جهانی به مفهوم دفاع مقدس ارتقاء یافت. امام خمینی(ره) با چنین نگاه الهیاتی موفق به بسیج عمومی در دفاع از آب و خاک شد. گفتمان اسلام سیاسی به دلیل غنای بالایش در معرفت علمی و عملی از یک سو و روحیه بالای دینداری مردم ایران از سوی دیگر، موجب عمومی سازی قدسی دفاع سرزمینی شده بود. به دنبال چنین تحول بزرگی بود که مفهوم ملی سرباز به رزمنده اسلام تحول یافت. وصیت نامه شهداء تماماً توأمان با ادبیات دینی شکل گرفته است.
👉 @mahdavizadegan