🖌 لازمه ی قدردان بودن در مسیر درست گام برداشتن است ولی فقیه در سالروز شهادت امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام ضمن تحلیل و تبیین شرایط حساس دوره آتش بس و اقدامات براندازانه و تجزیه طلبانه دشمنان ملت و نظام اسلامی علاوه بر ضرورت حفظ اتحاد و انسجام ملی بر حمایت مردم از کارگزاران دولت و شخص رئیس جمهور تاکید فرمودند: « خدمتگزاران کشور را مردم حمایت کنند؛ رئیس‌جمهور را حمایت کنند. رئیس‌جمهور، پُرکار و پُرتلاش و پیگیر است؛ عناصرِ این‌جور که پُرکار باشند، پُرتلاش باشند، پیگیر باشند، اینها را باید قدرشناسی کرد. اتّحاد بین ملّت و دولت، بین آحاد مسئولین گوناگون نظام، بین نیروهای مسلّح و مردم، بین آحاد مردم، چیزی است که بایستی با همه‌ی وجود حفظ بشود؛ این توصیه‌ی قطعی من است» ( بیانات ولی فقیه: ٢/ ۶/ ١۴٠۴ ). رئیس جمهور محترم آقای دکتر پزشکیان هم با قدردانی از بیانات ولی فقیه در پیامی خدمتگزاری به ملت را وظیفه خود دانستند: « پیگیری و تلاش برای خدمتگزاری شایسته و بی‌منت، وظیفه رئیس‌جمهور و مبتنی بر عهدی است که با مردم و برای اعتلای نام ایران بسته‌ایم. از حسن نظر و پشتیبانی مقام معظم رهبری صمیمانه تشکر می‌کنم. توصیه ایشان به وحدت و انسجام ملی را به گوش جان بشنویم». پاسخ ارزنده رئیس جمهور به حمایت ولی فقیه از دولت خرسند کننده است. لکن دولت چهاردهم باید درک اخلاقی عمیقی از این حمایت رهبری پیدا کند و قدر شناسی خود از حمایت ملت را در عمل نشان دهد. گرچه خطاب ولی فقیه به ملت بوده است ولی در باطن امر چنین خطابی بار مسئولیت دولت را بیش از پیش می کند. مسلماً انتظار مردم آن است که تلاش و پی گیری مجدانه در تمام شریان های دستگاه اجرایی ساری و جاری شود. دولت را همواره مشغول کار و تولید رفاه عمومی و حل مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی مردم و حفظ و تقویت مبانی توحیدی نظام مقدس جمهوری اسلامی و مقاومت سلحشورانه برابر دشمنان ملت مشاهده کنند. مردم انتظار ندارند که سرمایه عظیم پشتیبانی خود و ولی فقیه در مسیر نادرستی چون روزمرگی و کم کاری و تعطیلی های بی وجه و ترک فعل های غیر قانونی و مذاکره های بی حاصل و وفاق با نا اهلان بی درد و صورتی پوش و ظاهر بین ها و سکولاریزه کردن مدیریت فرهنگی و لیبرالیزه کردن اقتصاد هزینه شود. هزینه کردن سرمایه عظیم ملی و معنوی در غیر جای خودش بی عدالتی و جفای بزرگ نابخشودنی است که حتی مرضی خداوند تبارک و تعالی و بقیة الله الاعظم عج الله تعالی فرجه الشریف نیست. دولت چهاردهم خوب می داند چنین حمایتی فرصت بزرگی برای مأجور و محبوب شدن در دنیا و آخرت است. انشاالله ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

⁉️ پرسش از منطق گفتگو در مساله حق غنی سازی؛ منطق صیانت یا منطق مخدومی؟ یادداشت نویس جبهه اصلاحات منتقدان و مخالفان این جبهه را به گفتار غیر منطقی، غضب آلود و تهدید آمیز متهم کرده است و راه بحث و گفتگوی منطقی را در پاسخ روشن و صادقانه به این پرسش می داند که « آیا غنی سازی در خدمت مملکت است یا مملکت در خدمت غنی سازی؟». اتفاقاً پرسش اساسی منتقدین و مخالفین جبهه اصلاحات و معارضین در همین داشتن منطق گفتگو است. از زمانی که این جریان ایده اصلاحات را به مثابه گفتمان سیاسی برگزیده است تا امروز تعریف روشنی از آن ارائه نشده است. مباحث گفتمانی آنها فراتر از صدور بیانیه و اعلام مواضع سیاسی نبوده است. این جریان مدعی از بعد دفاع مقدس تا کنون تصویری روشن و عملی از گفتمان اصلاحات در اداره ٩ دولتی که در جمهوری اسلامی تصاحب کردند ارائه نکرده است. چنانکه دولت مستقر. نیز هیچ روایت روشن و سلیمی از گفتمان اصلاحات ندارد. به همین خاطر است که این جریان سیاسی در هر بار به قدرت رسیدن دستگاه اجرایی را با روزمرگی و بی برنامگی اداره کرده است. بنابر این، وقتی جبهه اصلاحات قادر به تعریف و تبیین گفتمان سیاسی اصلاحات نیست طبعاً فاقد منطقی برای گفتگو است. این جریان در هیچ دوره ای بویژه در دوره های تصاحب قدرت مایل به گفتگو با منتقدین و مخالفین خود نبوده است. دولت فعلی نیز تمایل به گفتگو ندارد. بر این اساس، منطق گفتگویی در پاسخ به سوالی که ایشان مطرح کرده نیست. فرضاً به این سوال پاسخ داده شود اما مرجع تشخیص درستی پاسخ کیست؟ مادامی که منطق گفتگو از نظر این جبهه معلوم نشود هر گونه پاسخی به این پرسش عبث و بی معنا است. مگر اینکه منطق گفتگو همانا قدرت باشد. به نظر هم چنین می آید. چون این جبهه همواره از راه منطق قدرت موانع پیش روی خود را از سر راه برداشته است. در این صورت، هر گونه پاسخی بی فایده است. ممکن است گفته شود این پرسش (غنی سازی برای مملکت یا مملکت برای غنی سازی؟) مصداقی از منطق گفتگو است نه خود منطق گفتگو. اما سوال این است که آن منطق گفتگوی سیاسی چیست؟ از نظر ما آن منطق می تواند « منطق خادم و مخدوم » باشد. اگر مقصود ایشان و جبهه اصلاحات از منطق گفتگو همین باشد (منطق خادم و مخدوم) استقبال می کنیم. لکن باب گفتگو منحصر به پاسخ به همین یک پرسش نیست بلکه پرسش های زیادی مانند آن وجود دارد که از مجموع پاسخ به آنها است که حقیقت و حقانیت هر امری روشن می شود. برای مثال به همان سبک و سیاق پرسش ایشان می توان پرسید که آیا مذاکره برای مملکت است یا مملکت برای مذاکره؟ آیا برجام برای مملکت است یا مملکت برای برجام؟ آیا توسعه برای مملکت است یا مملکت برای توسعه؟ آیا اصلاحات برای مملکت است یا مملکت برای اصلاحات؟ آیا دانش برای مملکت است یا مملکت برای دانش؟ آیا صلح و سازش برای مملکت است یا مملکت برای صلح و سازش؟ آیا مقاومت برای مملکت است یا مقاومت برای مملکت؟ آیا روابط بین الملل برای مملکت است یا مملکت برای روابط بین الملل؟ و صدها پرسش مشابه دیگر وجود دارد که اگر پاسخ آنها معلوم نشود راه بحث و گفتگوی منطقی باز نمی شود. به همین خاطر است که می گوییم اول باید منطق خادم و مخدوم تبیین شود تا بعد بر اساس آن گفتگو شکل بگیرد. اما آیا بر اساس منطق خادم و مخدوم چه پاسخی به این پرسش ( غنی سازی برای مملکت یا مملکت برای غنی سازی؟ ) می توان داد؟ به نظر می رسد که این پرسش بر اساس منطق مخدومیت به پاسخ معقول و درستی نمی رسد. چون اساساً منطق خدمت در فرض وجود ثنویت موضوع به کار می رود. باید دو چیز فرض شود که لزوم وجود یکی وابسته به دیگری باشد. امروزه غنی سازی به مثابه حق بخشی از مملکت است. نفی غنی سازی مترادف با نفی مملکت است. ملل امروز بدون حق غنی سازی قوام و دوام نمی توانند داشته باشند. بنابر این، در اینجا دوگانه غنی سازی و مملکت معقول نیست تا سوال شود کدامیک خادم دیگری است. مگر اینکه اسقاط حق غنی سازی از ملت جایز شمرده شود. و البته بعید به نظر می رسد که یک جریان سیاسی مترقی حاضر به اسقاط چنین حقی باشد. لذا پاسخ معقول پرسش مذکور بر اساس منطق « صیانت نفس » استوار است. وقتی غنی سازی جزئی از هویت مملکت باشد از باب صیانت نفس باید از آن دفاع کرد. دفاع از غنی سازی عین دفاع از مملکت است. چنانکه دفاع از دین و مقاومت عین دفاع از مملکت است. بر خلاف مقوله مذاکره و جنگ و صلح که نسبت به مملکت وجه خادمیت دارند نه مخدومیت. این هر سه مقوله برای حفظ مملکت است. همانطور که ملاحظه می کنید پاسخ ارائه شده به پرسش نویسنده اصلاح طلب غضب آلود و تهدید آمیز نبود بلکه سعی شده بر اساس منطق و روش علمی جواب داده شود. امیدواریم که با این پاسخ باب گفتگوی منطقی گشوده شده باشد و جواب منطقی از طرف مقابل شنیده شود. انشاالله https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1756173221686129245 ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan

⁉️ هنر و فایده جبهه اصلاحات این روزها که بحث فعال شدن مکانیسم ماشه به مساله اول مملکت تبدیل شده بیش از پیش این سوال مطرح است که اصولاً هنر و فایده جبهه اصلاحات در اداره مملکت چیست؟ بخصوص که عالیجنابان این جبهه بر این باورند که درک درست و عمیقی از سیاست و گفتگوی تمدن ها و آشنایی با زبان دیپلماسی نظام بین الملل دارند و خود را فدایی و مخلص نظام می دانند. اما واقعیت بیش از سه دهه سکانداری مشعشع دستگاه اجرایی توسط این جبهه چیز دیگری را نشان می دهد. هنر این جبهه چیزی غیر از رکود اقتصادی، بی مسئولیتی و حاشیه سازی در حوزه فرهنگ و سیاست، اخلال در چرخه پیشرفت و ترقی، توقف و تعطیلی غنی سازی هسته ای، بسط روزمرگی و بی برنامگی، اصرار بر سازش و تسلیم و مذاکرات عبث و خسارت بار، فرصت سوزی و از دست دادن موقعیت های تاثیرگذار، ساده لوحی و ساده انگاری در امر بین الملل، فقدان درک درست از سیاست نظام بین الملل، تصاحب قدرت بدون هر گونه خدمت رسانی و بازدهی مثبت برای ملت و خیلی موارد دیگر. خلاصه هنر و فایده این جبهه در فرستادن دستگاه اجرایی به قعر دره انحطاط و عقب ماندگی است. لذا امید است که دولت مستقر با فاصله گرفتن از چنین جبهه ی هنرمندی کارنامه خدمتگذاریش را با افتخار و سربلندی پر کند. انشاالله ✍ داود مهدوی زادگان ✅ @mahdavizadegan