eitaa logo
مهدوی زادگان
344 دنبال‌کننده
243 عکس
67 ویدیو
20 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
آگاهی کاذب در گذشته و امروز 🔸لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَق آنسان كه باطل را مى شناسيد، حق را نمى شناسيد و آنسان با باطل مبارزه نمى كنيد كه به نابود كردن حق كمر بسته ايد. ( نهج البلاغه/ خطبه 69، ترجمه ابراهیم آیتی ) 🔹 امام علی علیه السلام در این جمله به ارزیابی ماهیت و جنس آگاهی مردم کوفه پرداخته است. شناخت آنان از باطل بیشتر از شناخت حق است. اما آیا این سخن به معنای آن است که باطل شناسی مردم کوفه بیشتر از حق شناسی آنان است؟ خیر. 🔹 یکی از خصوصیات باطل شناسی، دشمن شناسی است. مشکل امیر المومنین با مردم کوفه فقدان دشمن شناسی آنان بود. پس، مقصود امام علیه السلام این نیست که باطل شناسی کوفیان بیشتر از حق شناسی شان بوده است تا از آنان بخواهد که حق شناسی تان را با باطل شناسی تان هم تراز کنید. بلکه مراد آن حضرت شدت آگاهی باطل کوفیان است. 🔹 آگاهی باطل آن نوع آگاهی است که از باطل بودن آن نا آگاه ایم؛ یعنی نمی دانیم که این آگاهی باطل است و حقیقت ندارد بلکه تصور بر درست بودن آن داریم. فی الواقع، آگاهی باطل همان جهل مرکبی است که از جهل بسیط فراتر می رود. امروزیان از آن با عنوان « آگاهی کاذب » یاد می کنند. حجم انبوهی از داده های کاذب که دریافت کنندگان آنها را صادق و واقعی می پندارند. 🔹 حضرت وصی علی علیه السلام کوفیان را گرفتار آگاهی های کاذب می دانست. شدت آگاهی کاذب کوفیان به حدی بود که آن حضرت در اصلاح آن در مانده بود. آنچنانکه امام علی علیه السلام درباره مساله حکمیت گوید ( نهج البلاغه، ترجمه ابراهیم آیتی: خ 35 ). 🔹 اگر کوفیان باطل شناس بودند می توانستند باطل را ابطال کنند، نه آنکه حق را ابطال کنند. امیر المومنین علی علیه السلام این توجه را داده است که کثرت آگاهی های کاذب کوفیان به قدری است که با آن حق را بیشتر از باطل ابطال می کنند: « وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَق ». آنان معاویه حیله گر مکًار را مدیر و مدبر می خواندند ولی حاکم خیر خواه خود را به دروغگویی متهم می کردند ( نهج البلاغه، ترجمه ابراهیم آیتی: خ 71 ). 🔹 دنیای مدرن شده امروز بیش از گذشته گرفتار آگاهی کاذب گشته است. اگر در گذشته جماعتی خاص مبتلا به آگاهی کاذب می شدند، امروزه این ابتلا جهانی شده است. به اقتباس از فرموده امام علی علیه السلام، باید گفت که آگاهی های کاذب مردم جهان از باطل بیش از آگاهی از حق است. آنقدر که از روی کذب، باطل را می شناسیم، حق را از روی حق نمی شناسیم. به همین خاطر، بیش از آنکه در صدد ابطال باطل باشیم، در صدد ابطال حق بر می آییم. 🔹 باید مراجع و فضاهای تولید آگاهی کاذب را شناخت و برای مردم آشکار ساخت. مسلماً روشنفکر نمایان و روحانی نماهایی که روشنگری و دین را به مثابه متاع دنیوی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بر مردم عرضه می کنند، از جمله مراجع اصلی تولید آگاهی کاذب هستند. تا وقتی این جماعت در شهرها و بلاد اسلامی و غیر اسلامی فعال اند و اهل نظر درباره آنها روشنگری و تبیین گری نکنند و « جهاد تبیین » را تکلیف شرعی و عقلی خود ندانند ، مردم از آگاهی صادق محروم می مانند. ✍ داود مهدوی زادگان 18 فروردین 1402 👇👇👇 @mahdavizadegan
آگاهی کاذب در گذشته و امروز.docx
حجم: 19.1K
متن کامل یادداشت « آگاهی کاذب در گذشته و امروز » / داود مهدوی زادگان
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🖼شب قدر، فرصت درس گرفتن از امیرالمومنین(ع) ✏️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: شب قدر مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظائف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نمونه‌ی کامل آن و برجسته‌ترین الگو برای آن خصوصیت است. 🌙 💻 Farsi.Khamenei.ir
حزن علی و حرمان ما وَ لَقَدْ أَصْبَحْنَا فِي زَمَانٍ قَدِ اتَّخَذَ أَكْثَرُ أَهْلِهِ الْغَدْرَ كَيْساً وَ نَسَبَهُمْ أَهْلُ الْجَهْلِ فِيهِ إِلَى حُسْنِ الْحِيلَةِ، مَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ما در زمانى زندگى مى کنيم که غالب اهلش خيانت و پيمانشکنى را کياست و عقل مى شمارند، و جاهلان بى خبر اين گونه افراد را مدير و مدبّر مى شمارند! آنها را چه مى شود؟ خداوند آنان را بکشد! ( نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی: خ 41 ) وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّكُمْ تَقُولُونَ عَلِيٌّ يَكْذِبُ! قَاتَلَكُمُ اللَّهُ تَعَالَى، فَعَلَى مَنْ أَكْذِبُ؟ أَعَلَى اللَّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ، أَمْ عَلَى نَبِيِّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ. به من خبر رسيده كه گفته ايد: على دروغ مى بندد. خدايتان بكشد به چه كسى دروغ مى بندم؟ آيا به خدا دروغ مى بندم، در حالى كه، من نخستين كسى هستم كه به او ايمان آورده ام يا بر پيامبر او دروغ مى بندم، در حالى كه، من نخستين كسى هستم كه او را تصديق كرده ام. ( نهج البلاغه، ترجمه آیتی: خ 71 ) برای اولیای الهی هیچ روزگاری بعد از روزگار رسول الله صلی الله علیه و آله محزون تر از روزگار امام علی علیه السلام در دوران زمامداری نبوده است. حزن و اندوه رسول خدا نه فقط در مکه بلکه در دوران حکمرانی آن حضرت در مدینه به حدی بود که قرآن کریم از آن حزن نبوی بارها یاد کرده است. بعد آن به حزن علوی می رسیم که پس از ماجرای سقیفه بیشترین اندوه امام علی علیه السلام مربوط به دوران زمامداری شان است. امیر المومنین علیه السلام این حزن و اندوه جانکاه را به کجا ببرد و به که گوید که من در زمانه ای زیست کردم که مردمش معاویه حیله گر پیمان شکن را مردی مدیر و مدبر می پندارند و بر علی نسبت دروغ گویی می دهند. آیا این چنین پندار باطلی دردناک و حزن آفرین نیست؟! بد زمانه ایست زمانه مولا علی؛ نخستین ایمان آورنده به اسلام و رسول الله، برترین صحابی و دلاورترین مرد عرب و فاتح خیبر و وصی رسول خدا را به دروغگویی نسبت دهند و معاویه دنیا پرست فریبکار را به نیکی یاد کنند! آیا علی نمی توانست به مانند معاویه مردم را فریب دهد و آنها را با نیرنگ مجذوب خود سازد؟ آری او می توانست نیرنگ بازترین مردم باشد ولی چون از عمق و دامنه ناپسندی حیله و نیرنگ آگاه بود به مثل معاویه حکمرانی نکرد حتی اگر مردمان بر او جفا کنند و قدر دانش نباشند: « به خدا سوگند معاويه از من سياستمدارتر نيست، ولى او نيرنگ مى زند و مرتکب گناه مى شود، اگر نيرنگ و پيمان شکنى ناپسند و ناشايسته نبود من از سياستمدارترين مردم بودم»! « وَ اللهِ ما مُعاوِيَةُ بِأَدْهى مِنّى وَلکِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَو لا کَراهِيَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أدْهَى النَّاسِ» ( نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی: خ 200 ). اگر اهل نیرنگ و فریب ، گوشه اندکی از معرفت رستاخیز و معاد شناسی علی علیه السلام را می داشتند و کسب کنند؛ حکمرانی شان را به این کار نکوهیده نمی آلودند: وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ كَيْفَ الْمَرْجِعُ. آن کس که از چگونگى رستاخيز آگاه است هرگز پيمان شکنى نمى کند( نهج البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی: خ 41 ). آری، زمانه به دلیل آلودگی به جهل مردمانش و نیرنگ بازی سیاستمدارانش خود را از کسب دانش و معرفت داناترین مخلوق خدا بعد رسول الله محروم ساخت. اندوه این اتفاق برای امام علی علیه السلام بیشتر از جفایی بود که بر خود او وارد ساختند. آن حضرت در حالی این دنیای مادی را ترک کرد که جمع کثیری را گرد خود نیافت تا سفره معرفت الله را برای آنها بگستراند. بی جهت نبود که در بحبوحه جنگ، اگر کسی را می یافت که از او پرسش عقیدتی می کرد به استقبال می رفت و پاسخ او را می داد. تو خورشیدی و من در این عصر افسرده به سردسیر حرمان ( خاقانی ) پروردگارا ! بندگان مخلص و غیر مخلص خود را در این شبهای قدر از معرفت نبوی و علوی محروم مفرما. آمین یا رب العالمین ✍ داود مهدوی زادگان 19 رمضان 1444 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 سلامت جامعه ایران انقلابی الإمامُ عليٌّ عليه السلام: ما أكثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ! وه كه چه بسيار است عبرتها و چه اندك است عبرت گرفتن! ( نهج‌البلاغه : حکمت ۲۹۷ ) 🖌 دو چیز در نسبت با هم رابطه موافق یا مخالف دارند. نسبت میان عبرت و اعتبار از جنس رابطه تخالفی است. هر کدام که کم یا زیاد باشد، دیگری بالعکس است. اگر صحنه های عبرت آموز زیاد باشد، اعتبار و عبرت گیرنده کم خواهد بود. اما چرا نسبت عبرت و اعتبار اینگونه است؟ بطوری که امام علی غلیه السلام افسوس می خورد از اینکه مایه های عبرت زیاد است و عبرت گیرنده کم است. 🖌 عبرت در جایی است که باید از آن تجربه یا حالت پند گرفت و عبور کرد و به تجربه یا تکرار آن نپردازیم. عبرت آن عمل یا حالت تجربه شده ای است که توصیه به تکرار آن نمی شود بلکه توصیه به عبور از آن می شود. بنابر این، عبرت گرفتن در اموری که سر مشق و الگوی عمل است به کار نمی رود. سیره و زندگی انبیا و اولیای الهی و مومنین عبرت آموز نیست بلکه درس آموز است. 🖌 جامعه ای که به عبرت گرفتن از گذشتگان اهتمام زیادی می ورزد، خطایش کمتر است. چون از خطای گذشتگان عبرت گرفته کمتر خطا می کند. در نتیجه، به همان اندازه برای آیندگان کمتر موجب عبرت می شود بلکه بیشتر الگو و سرمشق عمل آیندگان می شود. چنین جامعه ای سالم است. 🖌 آن آهی که امام علی علیه السلام بخاطر کثرت عبرت ها و قلًت اعتبار گیرنده ها می کشد، دلالت بر ناسالم بودن اسلامیان زمانه دارد. اگر مسلمانان عصر امام علی علیه السلام عبرت گیرتر بودند، عبرت ها کمتر بود. دلیل عبرت انگیز بودن کوفیان برای ما همین است که آنان عبرت گیر نبودند و تجربه خطا های شان زیاد بود. 🖌 بر این اساس، می توان گفت که تجربه زیسته جامعه ایرانی بعد انقلاب بالنسبه به تجربه زیسته پیش از انقلاب، عبرت گیرتر است. صحنه ها و تجربه های عبرت آموز ایرانیان در پیش از انقلاب بسیار بیشتر از پس از انقلاب است. ما برای ذکر عبرت های تاریخی بیشتر به تاریخ پیش از انقلاب ( تجربه مشروطه، سلطه سکولارها و هرج و مرج ناشی از آن، برآمدن رضا خان و شکل گیری استبداد مدرن، دهه بیست و کودتای 28 مرداد وغیره ) ارجاع می دهیم تا حوادث بعد انقلاب. چون در گذشته به مثل امروز عبرت گیرنده نبودیم. 🖌 بنابر این، باید مردم ایران بیش از گذشته مراقب از دست دادن روحیه عبرت گیری شان باشند. جامعه ایرانی امروز در سلامت به سر می برد. چون جامعه ای عبرت گیرنده است. تمام تلاش فکری و عملی جریانات ضد انقلاب و برانداز معطوف به این است که روحیه عبرت گیری را از ملت بگیرند. چون آنان خواهان بازگشت جامعه ایرانی به دوران منحط و نا سالم پیش از انقلاب هستند ولی روحیه بالای عبرت آموزی ملت بزرگترین مانع بازگشت به گذشته است. به همین خاطر، آنان می کوشند از طریق تحریف تاریخ گذشته حافظه تاریخی و روحیه عبرت گیری مردم را مخدوش سازند. طبیعی است که مقاومت مردم برابر چنین خواسته ای نشانه تداوم سلامت جامعه ایرانی است. انشا الله ✍داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
سلامت جامعه ایران انقلابی.docx
حجم: 15.2K
متن کامل یادداشت « سلامت جامعه ایران انقلابی » داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
عبرت‌گیری؛ مایه سلامت جامعه ایران انقلابی تمام تلاش فکری و عملی جریانات ضد انقلاب و برانداز معطوف به این است که روحیه عبرت‌گیری را از ملت بگیرند، آنان می‌کوشند از طریق تحریف تاریخ گذشته حافظه تاریخی و روحیه عبرت‌گیری مردم را مخدوش کنند.طبیعی است که مقاومت مردم برابر چنین خواسته‌ای نشانه تداوم سلامت جامعه ایرانی است. https://www.farsnews.ir/news/14020124000225
🔰 چقدر حرکت اعتراضی مان به مخالفت امام علی علیه السلام با خلفا شباهت دارد؟ ✔️ این روزها که به سوگ مولایمان امیر المومنین علی علیه السلام نشسته ایم، جماعتی فرصت طلب در مخالفت با جمهوری اسلامی و حکمرانی دینی ولی فقیه گزینشی به فرمایشات آن حضرت استناد کرده برداشت های ناصواب خود را بر ذهن مخاطبان ولایت مدار تحمیل می کنند. ✔️ اما پیش از هر سخنی به این گروه از مخالفان نظام اسلامی گفته می شود که اگر شما به راستی پیرو سنت علوی هستید، در مخالفت با نظام اسلامی به مثل آن حضرت عمل کنید. چنانکه می دانیم حق ولایت را در ماجرای سقیفه از حضرت وصی غصب کردند. اما بعد از آن واقعه تاسف بار، امام علی علیه السلام علیرغم اصرار بر مخالفتش هیچگاه برخورد خصمانه و شورشی علیه خلفای ثلاث نداشت بلکه در امر حکمرانی به آنان مشورت می داد. ✔️ امام علی علیه السلام در خطبه معروف به شقشقیه به اجمال درباره نا مهربانی هایی که در دوران خلفای ثلاث با او شده بود و نحوه معامله با آن را روایت کرده است. ایشان خود را میان دو راه شمشیر و صبر گرفتار می بیند ولی شکیبایی و همکاری را موافق با عقلانیت می بیند، در حالی که این شکیبایی مانند کسی بود که خاری در چشم و گلوی خود دارد: « فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا، أَرَى تُرَاثِي نَهْباً » ؛ چون نيك سنجيدم، شكيبايى را خردمندانه ترديدم، و به صبر گراييدم حالى كه ديده از خار غم خسته بود، و آوا در گلو شكسته. ميراثم ربوده اين و آن، و من بدان نگران. ( نهج البلاغه، ترجمه شهیدی: خ 3 ). ✔️ حال از این کسانی که با سخن و سیره امام علی علیه السلام به مصاف با نظام ولایی آمده اند، از اینان می پرسیم آیا حرکت های اعتراضی تان به مثل حرکت اعتراضی امیر المومنین در دوران 25 سال به حاشیه رفتن شان است. آیا آن نجابت شرعی و اخلاقی و مدنی که در مخالفت علی ابن ابی طالب علیه السلام با خلفای ثلاث مشاهده می کنیم در رفتار شما با جمهوری اسلامی می توان سراغ گرفت؟ ✔️ همگان در فتنه پاییز 401 دیدند که اغتشاشگران چگونه در کف خیابان خشونت های خونباری را به راه انداختند. چگونه طلبه ای را تنها گیر آوردند و با شکنجه شهیدش کردند و چگونه جسم بی جان بسیجی حافظ امنیت را در کفن خیابان کشیدند و جسارت ورزیدند. مردم دیدند که آنان چگونه اموال عمومی را تخریب کردند و مساجد و قرآن ها را آتش زدند و چادر از ناموس مردم کشیدند و ترس و نا امنی را بر شهرها حاکم کردند. ✔️ کدام حرکت اعتراضی اینان به مخالفت امام علی شباهت دارد؟ آنچه که ملت در این چهار دهه از مخالفت جریان ضد انقلاب و بر انداز دیده است نه فقط هیچ شباهتی با مخالفت امام علی علیه السلام ندارد بلکه خصومت ورزی شان از بعضی جهات شدیدتر از مخالفان آن حضرت در دوران زمامداری بوده است. اینان باید قبل از هر کاری، نشان دهند که رفتار اعتراضی شان مانند رفتار اعتراضی مخالفین آن حضرت ( ناکثین و قاسطین و مارقین ) نیست بلکه به مثل مخالفت امام علی علیه السلام با خلفای ثلاث است. به هر روی، توصیه نگارنده به مخاطبان گرامی در مواجهه و تحلیل اینگونه بهره برداری های ابزاری ناصواب از فرمایشات امام علی علیه السلام آن است که به مطالعه تاریخ صدر اسلام بپردازند و سرگذشت غمبار امیر المومنین، بویژه بخش زمامداری آن حضرت را مطالعه کنند. مطالعه کتاب شریف نهج البلاغه کمک زیادی به خوانندگان می کند. در همین زمینه کتاب زندگانی امیر المومنین علیه السلام تالیف مرحوم سید هاشم رسولی محلاتی روشنگرانه است. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🟢 خوش سعادتی آدمی 🔶 امام علی علیه السلام می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ، طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ، وَ طُوبَى لِمَنْ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ أَكَلَ قُوتَهُ وَ اشْتَغَلَ بِطَاعَةِ رَبِّهِ وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ، فَكَانَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ. اى مردم، خوشا كسى كه پرداختن به عيب خود او را از عيب ديگر مردم بازمى دارد و خوشا كسى كه در خانه اش بماند و روزى خود بخورد و به طاعت پروردگارش مشغول باشد و بر گناهان خود بگريد. چنين كسى، هم به كار خود پرداخته و هم مردم از او آسوده اند. ( نهج البلاغه، ترجمه آیتی: خ 176 )
🖌 خوارج زمانه را بشناس امام علی علیه السلام: فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَكَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ [فَسَقَ] قَسَطَ آخَرُونَ اما، هنگامى كه، زمام كار را به دست گرفتم جماعتى از ايشان عهد خود شكستند و گروهى از دين بيرون شدند و قومى همدست ستمكاران گرديدند. ( نهج البلاغه: خ 3 ) خطبه شقشقیه یکی از اندوهناک ترین فرمایشات امام علی علیه السلام است و به سه بخش تقسیم می شود. بخشی که به بیان سرگذشت غصب حق حکومت از ایشان مربوط است. دوم جریان شناسی مخالفان با حکمرانی آن حضرت است که آنها را در سه جریان عمده ناکثین و قاسطین و مارقین صورت بندی می فرمایند . سوم، بخش دلایل اهتمام به حکمرانی یا همان فلسفه سیاسی حکومت علوی. سه جریانی که امام علی علیه السلام از آنها به عنوان مخالفان اصلی حکومتش یاد کرده اختصاص به حکومت آن حضرت ندارد بلکه هر حکومت دینی که بر سبیل حکومت علوی گام بردارد با این سه جریان مخالف مواجه خواهد شد. چنانکه اکنون حکومت جمهوری اسلامی با سه جریان اصلی مخالف خود یعنی ناکثین و قاسطین و مارقین درگیر است. سخن در این باره بسیار است و در اینجا فقط به نکته ای پیرامون خوارج جمهوری اسلامی اشاره می کنیم. مواضع سیاسی خوارج زمانه از میان سه جریان یاد شده ایدئولوژیک تر است. آنها بیش از دو جریان دیگر به تولید آگاهی کاذب روی آورده اند. خوارجی مسلکان امروزی که اگر جمهوری اسلامی نبود، آنها نیز ظهور و بروز چندانی نداشتند، تلاش می کنند مواد تولید آگاهی کاذب شان را از حقایق معرفتی و تاریخی اسلام تدارک کنند. در این میان آنان از فرمایشات و سیره حکمرانی امام علی علیه السلام بیشترین بهره برداری نا صواب شان را می کنند. این است که باید دلسوزان انقلاب و ولایت بیش از پیش در صدد جهاد تبیین با خوارج زمان برآیند. باید ماهیت و گفتار و آثار اجتماعی و سیاسی این جماعت متظاهر به دینداری را برای جامعه انقلابی معلوم کرد. انشا الله ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
نصیحت به معنای خیرخواهی است و به فرمایش حضرات معصومین علیهم السلام و به حکم عقل سلیم، حق مردم بر حاکم است. نصیحت و خیر خواهی لزوماً به معنای انتقاد از حاکم نیست. خیر خواهی می تواند همراه با انتقاد نباشد. مانند پیشنهاد عمل خوب و سازنده به حاکم بی آنکه ناظر به نقد عملی باشد. مشروعیت حق انتقاد به حق واضح و روشن است ولی مبنای مشروعیت انتقاد نا حق از کجا ست؟ مگر حق به امر نا حق تعلق می گیرد که گفته شود مردم حق دارند انتقاد ناحق بکنند؟! چنین سخنی تالی فاسد های زیادی دارد که گوینده ملتزم به آنها نخواهد بود. از جمله فرض حق سخن ناحق برای حاکم مستبد است. در این صورت، حق انتقاد از او منتفی می شود. چون پیش تر حق سخن ناحق به حاکم مستبد داده شده است. فرضاً حق " انتقاد نا حق " را قبول کنیم. اما در این حالت وظیفه حاکم چیست، آیا باید به نقد ناحق عمل کند یا به دلیل نا حق بودن انتقاد نباید آن را بپذیرد؟ وقتی در مواجهه با حاکم از سبیل انصاف خارج شویم، دچار اینگونه تناقض گویی ها و مغالطه ها می شویم. آنگونه که خوارج زمان امیر المومنین علی علیه السلام نیز گرفتارش بودند. ✍مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan