رمضان، اراده قوی و پیشرفت | خبرگزاری فارس
https://www.farsnews.ir/news/14020203000156/%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%82%D9%88%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA
🔰 نگرانی دشمنان نظام اسلامی از مشارکت حداکثری مردم در انتخابات
ولی فقیه در دیدار رمضانی امسال با دانشجویان ( 29/ 1/ 1402 ) درباره رفراندوم مطلب مهمی را اینگونه ابراز کردند: " حالا یکی از برادرها گفت رفراندوم؛ اینجوری گفتند که اگر چنانچه شما از اوّل در همهی مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ ".
جبهه معارض و برانداز به گمان باطل شان این فرمایش رهبری را فرصتی برای هجمه تبلیغاتی خود دانسته ناجوانمردانه و ظالمانه ایشان و نظام اسلامی را به نادیده گرفتن رأی مردم متهم کردند. ولی این هجمه ایست که هیچ حاصلی ندارد.
تردیدی نداریم که جبهه معارض در باطن خود هیچ باوری به چنین اتهامی علیه نظام ولایی ندارند. بی جهت نیست که دستگاه رسانه ای شان در ایام انتخابات برای عدم مشارکت مردم به شدت فعال می شوند. آنان در چهل اندی سال پس از انقلاب، اعتبار و اعتماد بالای نظام اسلامی بویژه شخص امامین انقلاب را تجربه کرده اند.
ایران اسلامی در طول این سال ها شاهد حضور حداکثری مردم پای صندوق های رای بوده اند. برخی از جریانات سیاسی در پاره ای از موارد که نتیجه انتخابات را موافق با خواست خود نمی دیدند فشار سنگینی برای ابطال انتخابات وارد می کردند اما ولی فقیه شجاعانه و مستند به پشتیبانی ملت برابر اینگونه فشارها ایستادگی کرد و مانع بی اعتباری رأی عمومی مردم شده است. هم اکنون هم ولایت فقیه مهم ترین پشتیبان رأی مردم است و مردم هم حامی حکمرانی ولی فقیه هستند.
بنابراين، فرمایش رهبری درباره رفراندوم هیچگونه دلالتی بر بی اعتنایی ایشان به رأی مردم ندارد. در یکصد سال گذشته کسی را به مانند امامین انقلاب سراغ نداریم که وفاداری و اعتمادشان به رأی مردم نظرا و عملاً ثابت شده باشد. حتی دکتر مصدق که دعوی پشتیبانی مردم از خود را داشت، هرگز سعی نکرد برای خنثی سازی کودتای 28 مرداد از بسیج عمومی کمک بخواهد. چون او باور به قدرت ملت نداشت. اما هیچگاه چنین باوری در اندیشه و عمل امامین انقلاب تضعیف نشده است. اساساً حکمرانی ایشان تا کنون مستند به قدرت ملت است. و دشمنان ملت با اینگونه هجمه ها همین امر را نشانه گرفته اند. یعنی جدایی میان قدرت ملت و ولایت فقیه.
بیانات ولی فقیه درباره رفراندوم مقابله با استفاده ابزاری از رأی مردم در قالب همه پرسی است. اکنون در جمهوری اسلامی رأی مردم از طریق مجلس نمایندگان نه فقط بر حاکمیت عرضه می شود بلکه با وضع قانون استیلا پیدا می کند. آنقدری که رأی مردم از این طریق بر حاکمیت تحمیل می شود، از طریق رفراندوم اتفاق نمی افتد. مگر مردم با رفراندوم چند مساله را می توانند بر حاکمیت بقبولانند.
مقصود ولی فقیه درباره تجربه دیگر کشورها این نیست که در آنجاها رفراندوم سابقه نداشته که مخالفین سیاهه رو می کنند. بلکه مقصود این است که در جاهای دیگر هم چنین نیست که برای مسائل گوناگون رفراندوم برگزار می کنند. جبهه معارض برای رد فرمایش ولی فقیه نباید فهرست موارد اندکی از برگزاری رفراندوم در دیگر کشورها را ارائه کند بلکه بايد کشوری را به ما نشان دهند که فاقد مجلس نمایندگان است و قوانین کشوری را فقط از طریق رفراندوم وضع می کند. حتی اگر چنین موردی یافت شود، باز دلیل قاطعی نیست. چون می پرسیم چرا دیگر کشورهای مدعی دموکراسی به این طریق عمل نمی کنند.
به هر روی، به نظر می رسد که دشمنان ملت در تهاجم اخیرشان علاوه بر تخریب چهره مردمی ولی فقیه از هم اکنون مشارکت گسترده مردم در انتخابات سال جاری را نشانه رفته اند. آنها با توجه به شکست اغتشاشات در پاییز 401 و همراهی نکردن مردم با آنان به شدت نسبت به مشارکت حداکثری مردم در انتخابات مضطرب هستند. ولی به فضل الهی مردم در این انتخابات، حضور حداکثری شان را بر جهانیان نشان خواهند داد. انشالله
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا
نماز عید سعید فطر 2/ 2/ 1402
خود فریبی تا کی
❗️جریان معارض مستند به نظر سنجی و شواهد عینی می گوید اکثریت مردم با سیاست های جاری حکومت مخالف است بلکه با اساس آن مخالف است.
❓به راستی چگونه ممکن است که از جامعه آماری پنج شش هزار نفره نظرسنحی می توان نظر اکثریت مردم درباره حاکمیت دینی را به دست آورد ولی از حضور میلیونی مردم در نماز عید فطر نمی توان اعتماد و اعتقاد اکثریت مردم به نظام اسلامی را قبول کرد.
این خود فریبی تا کی ادامه دارد، فقط خدا می داند و بس.
@mahdavizadegan
🔰 پیرامون مناظره دو اقتصاد دان
شب گذشته مناظره دیدنی میان دو اقتصاد دان ایرانی که هر کدام مدافع دیدگاه خاصی و تاثیر گذار هستند؛ یعنی آقای دکتر موسی غنی نژاد و آقای دکتر مسعود درخشان، در شبکه افق برگزار شد. همانطور که حدس زده می شد مناظره ای عالمانه و بی پرده و بدون ملاحظه و لذا همراه با پاره ای از مواجهه های خارج از عرف بود. نگارنده از این گفتگو بهره بردم و به سهم خود از برگزارکنندگان آن تشکر می کنم. اما در اینجا به چند نکته پیرامون مباحث طرح شده اشاره می کنم.
🖌 1. گفتگو عمدتاً نظری بود و تلاش مجری برای پرداختن آن دو بزرگوار به مسائل جاری اقتصادی کشور چندان نتیجه نداد. ولی بنده این مسأله را ضعف مناظره تلقی نمی کنم. چون مهم تر از فهم واقعیت موجود شناخت ریشه های نظری آن است. مردم نزاع اصلی میان دو اقتصاد دان متعلق به دو گفتمان تاثیر گذار را مشاهده کردند و نه منازعه میان دو مدیر اجرایی اقتصاد.
🖌 2. غنی نژاد نماینده دیدگاه اقتصادی است که پدید آورنده وضعیت موجود است. او چندان در تظاهر به منتقد وضع حالیه بودن موفق نبود. اعتراف و اذعانی که وی از اقتصاد سرمایه داری یا لیبرال داشت مانع پذیرش چنین تظاهری می شد. ذکر چند بانک خصوصی موفق یک نمونه آن است. کیست که نداند وضعیت موجود، نتیجه نسخه پیچی های سه چهار دهه همین دیدگاه است. حتی اگر قبول کنیم مواد اقتصادی قانون اساسی را چپ های مصدقی نوشته اند. قدرت این دیدگاه به حدی است که دیدگاه مقابل را همچنان در نقش منتقد حاشیه نشین مجبور کرده است.
🖌 3. غنی نژاد برای پنهان نگه داشتن نقش بانیان فکری وضع موجود و انحراف افکار عمومی به همان شیوه سنتی و نخ نما شده لیبرال های غربی رو آورد. او به شیوه چپ هراسی و القای اینکه مواد اقتصادی متن قانون اساسی جمهوری اسلامی را چپ ها نوشته اند، چنین وانمود می کرد که وضع موجود نتیجه کار آنان در قانون اساسی بوده است. غنی نژاد حتی برای وجیه نشان دادن گفته خود از آنها با عنوان چپ های مصدقی یاد کرد. در حالی که این عنوان برگردان عنوان چپ های آمریکایی است و دو دهه اخیر طرح شده است و دلالت بر استحاله ایدئولوژیک چپ از مواضع ضد امپریالیستی گذشته شان است. درست مانند ویتنامی های کمونیست که غنی نژاد برای کنار آمدن با امپریالیسم مثال زده است.
🖌 4. به هر حال، فرضاً که ادعای غنی نژاد درباره مواد اقتصادی قانون اساسی درست باشد ولی این ثابت نمی کند که در عمل هم چنین بوده است بلکه بعد از جنگ تحمیلی برنامه ها و سیاست های اقتصادی بر اساس اندیشه لیبرال و دانش آموختگان مدرسه نیاوران تنطیم و اجرا شده است. به عبارتی، هر چند مفاد قانون چپ گرایانه نوشته شد ولی راست گرایانه خوانده شد و عمل کردند. بگذریم که اساساً نزاع چپ و راست در جهان مدرن، صوری است. چون مبانی اومانیستی و سکولاريستی هر دو یکی است.
🖌 5. قضاوت دکتر غنی نژاد درباره دانش اقتصادی امامین انقلاب و وجود اقتصاد اسلامی، متناقض و غیر منصفانه است. ایشان از سویی می گوید مباحث فقه معاملات در قانون اساسی دیده نمی شود و یا اینکه اسلام مالکیت خصوصی را پذیرفته است. از طرف دیگر منکر اقتصاد اسلامی است. مفروض ایشان در ادعای فقدان آشنایی امامین انقلاب با علم اقتصاد را در عدم شناخت از نظریه های اقتصاد دان های غربی است. فرضاً این دو بزرگ مرد، هایک را نخوانده اند ولی دلیل بر عدم آشنایی از امر اقتصاد نمی شود. خوب است که آقای غنی نژاد بداند که هر دو رهبر انقلاب سال های متمادی درس خارج مکاسب برگزار کرده اند و کتاب بیع امام خمینی ره پنج مجلد قطور است.
🖌 6. غنی نژاد مدعی بود که انسان لیبرال نمی تواند مجتهد نباشد. با وصف این، معترف بود که 95 درصد دیدگاه های هایک را قبول دارد. خب، با مخالفت 5 درصدی که به کسی مجتهد نمی گویند. مضافاً اینکه دکتر درخشان به درستی گفتند که اگر شما مجتهد هستید، چرا آثار هایک لیبرال را بدون نقد آن فقط ترجمه می کنید.
🖌 7. دکتر درخشان مدعی بود که اندیشه لیبرالیستی غربی، ماتریالیستی و الحادی است. اما آقای دکتر غنی نژاد در پاسخ مثال به لرد اکتون می زند که او لیبرال مذهبی و مسیحی مقید کاتولیک بود. در حالی که ایشان مغالطه ورزیده است. سخن در دخالت دادن آموزه های دینی در نظریه های علمی است و نه اينکه این افراد چقدر مذهبی هستند. نظریه لیبرال بر پایه اندیشه سکولار با به کار گیری آموزه های دینی در علم اقتصاد مخالف است. اگرچه ممکن است که صاحب آن نظریه فردی مذهبی باشد. مانند جریان موسوم به روشنفکری دینی در ایران که آموزه های دینی را در مباحث علمی شان دخالت نمی دهند.
🖌 8. نکته مهم دیگری که در گفتار دکتر غنی نژاد مشهود بود تفسیر ایشان از نظام سرمایهداری امپریالیسم آمریکا است. به زعم ایشان نظام سرمایه داری آمریکا از کف کار تا یکجایی قانونی و موافق با اصول علمی پیش می رود ولی از یکجا به بعد یعنی در سطوح فوقانی قدرت به سرمایه داری رفاقتی و انحصاری تبدیل می شود. اما آیا باید چنین اقتصاد سرمایه داری طبقاتی را ستود یا نکوهش کرد. سرمایه داری قانونی که نردبان سرمایه داری رفاقتی است، اصالت علمی ندارد و فریبی بیش نیست.
🖌 9. باور دکتر غنی نژاد به سراب بودن عدالت اجتماعی هم خیلی عجیب و نا گوار است. بی جهت نیست که مدیران اقتصادی مملکت در سه دهه اخیر دغدغه جدی نسبت به مساله عدالت اجتماعی نداشتند.
🔺 به هر حال، کمترین فایده این مناظره آگاهی عمومی از ریشه های فکری پدید آورندگان وضعیت نابسامان اقتصادی موجود است. همان کسانی که امروز به جای پاسخگو بودن، موضع اپوزیسیون گرفته اند. بطور قطع، کار برای دولت تحول خواه آیت الله رئیسی بسیار سخت و دشوار است. ولی اگر دست به جراحی بزرگ نزند، با این پروپاگاندایی که آنها دارند، وضعیت اقتصادی موجود را نا جوانمردانه به پای این دولت ثبت می کنند.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan