eitaa logo
مهدوی زادگان
346 دنبال‌کننده
241 عکس
67 ویدیو
20 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا رسول الله (ص) در مکه نماند و هجرت کرد؟ برخی از مخالفان نظریه ولایت فقیه، امام راحل را به وارونه گویی توصیف کرده اند و به زعم وارونه خود در نفی این استدلال امام چنین ایراد آورده اند که احکام و قوانین سیاسی و اجتماعی اسلام مربوط به دوره حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه است و در دوره مکه چنین قوانینی تشریع نشده است. https://www.farsnews.ir/news/14020317000050/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B5-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DA%A9%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
نمی دانم چرا هر گاه جریان ناسازگار درون نظام دست به ساختار شکنی رسانه ای می زند یک حسی به من میگه شاید یک جای دیگه اتفاقی افتاده یا قرار بیافتد که باید افکار عمومی را از توجه به آن اتفاق منحرف کرد. 👇👇👇 @mahdavizadegan
🖌 افراطیون بی پروا بی تقوایی و بی پروایی از جمله ویژگی های بارز آدم افراطی، بویژه افراطی های سیاسی است. در نظر آنها هدف وسیله را توجیه می کند. به همین خاطر هرگونه تحریف و دروغ پردازی علیه مخالفانشان را جایز می شمرند. آنان خود را ملزم به صداقت در گفتار و کردار نمی دانند و در قالب استنادات کلی و مبهم و فاقد وثاقت لازم سخنان بی ربط و ناموجهی را به مخالفان خود نسبت می دهند. اگر چنین نسبت های ناروایی از اینان به گوش رسد؛ بی شک، اینگونه گفته ها زاییده ذهن مغرضانه و مشوش دیروز و امروزشان است. بدون تردید، اگر این گروه از افراطیون سیاسی اندکی پروای الهی داشته باشند به انصاف و صداقت رفتار می کردند و بر مبنای هدف وسیله را توجیه می‌کند با مخالفان خود مواجه نمی شدند. البته مهم ترین دلیل اینگونه بی تقوایی های افراطیون بعد از حقد و کینه ای که از مخالف خود در دل دارند، خالی بودن دست شان از دلایل و مستندات عینی است. لاجرم آنان برای جبران این مساله از راه دروغ و تحریف وارد می شوند تا مخالف خود را اسکات و حذف کنند. به هر روی، گمان نمی رود که راه علاجی برای مفسده بی پروایی شخص افراطی متصور باشد. بلکه هر قدر که نا کام تر شود، مفسده دروغ و تحریف او به دلیل کین توزی اش بیشتر و شدیدتر می شود. مگر اینکه خداوند سبحان رحمت و مغفرتی بفرماید و او را از این عمل عاقبت سوز برهاند. انشالله ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
✅ واکنش کاخ سفید به سفر رئیسى به آمریکایی لاتین جان کربی،هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید: 🔹ایران باید در خصوص اهداف سفر رئیس جمهور این کشور به آمریکای لاتین صحبت کند. ما در این بخش جهان به کشورهای منطقه نمی‌گوییم که باید با چه کسانی ارتباط داشته باشند. این امر بر عهده خود کشورها است. ما بر منافع خود و امنیت منطقه متمرکز هستیم. ما مسلماً نگران رفتار بی‌ثبات کننده ایران هستیم و به انجام تمهیدات برای مقابله با این رفتار ادامه خواهیم داد. 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ⛔️ خوی استکباری این واکنش کاخ سفید همان سخن چهل و اندی ساله جمهوری اسلامی خطاب به دولتمردان آمریکا است. آمریکا باید درباره حضورش در خلیج فارس صحبت کند. ایران نگران رفتار بی ثبات کننده آمریکا و تهدیدی برای منافع و امنیت کشورهای منطقه است. اما خوی استکباری آمریکا نمی گذارد آنچه را که برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد. بهتر از این نمی توان این خصلت شیطانی را فهمید. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 خالص سازی ضرورت حکمرانی دینی/ انقلابی است ( 1 ) حکومت دینی/ انقلابی در اثر مجاهدت ها و ایثارگری های خالصانه رهبران و نیروهای انقلابی شکل می گیرد. قطعاً اگر خلوص انقلابی در میان نباشد، هیچ انقلابی به پیروزی و تاسیس نظام نوین انقلابی ختم نمی شود. فرد انقلابی با کوچکترین شک و تردید از ادامه راه انقلاب باز می ماند و به انحراف می رود. اگر این تردید برای عموم انقلابیون پیش آید، طبیعی است که انقلاب نا فرجام می ماند. به همین خاطر، رژیم حاکم سرکوب گر تلاش می کند از طریق فریب و ایجاد شک و تردید در ذهن و روان انقلابیون، حرکت انقلابی مردم را خاموش کند. اگر انقلاب به مرحله تاسیس حکومت رسیده باشد، به معنای آن است که مردم انقلابی با درجه بالایی از اخلاص در فکر و عمل کارش را پیش برده است. اما آنچه که حکومت انقلابی را در معرض تهدید و تخریب قرار می دهد، تضعیف روحیه خالصانه مردم و نیروهای انقلابی است. کم شدن درجه خلوص حاکمان و کارگزاران، حکومت را از اتخاذ مواضع و رفتار انقلابی سست می سازد و به تعبیر جامعه شناسی سیاسی پدیده ترمیدور یا فرآیند عادی سازی انقلاب شکل می گیرد. این مساله همواره یکی از دلمشغولی‌های رهبران و بنیانگذاران حکومت های انقلابی است. آنها به بهانه های مختلف مردم انقلابی را از وقوع چنین فرآیندی هشدار و زنهار می دهند. ( 2 ) آموزه اخلاص در صدر اسلام از راهبردی ترین مسائل قرآن کریم و رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است. اغلب آیات اخلاص مربوط به دوران حضور پیامبر ص در مکه است. مسلمانان به رهبری رسول خدا ص در مکه مشغول مبارزه خالصانه با کفار و مشرکین بودند تا اینکه به یثرب مهاجرت کردند و حکومت انقلابی/ اسلامی را تشکیل دادند. از این زمان به بعد روحیه اخلاص مسلمانان در معرض تهدید قرار گرفت. قرآن کریم از این تهدید با مفهوم نفاق یاد کرده است. پدیده نفاق و منافق در تضاد با اخلاص است. جریان نفاق در مکه مجالی برای ظهور و بروز نداشت. به همین خاطر، نفاق از اصطلاحات سیاسی قرآن کریم است* و عمدتاً در سور مدنی آمده است. اما دلمشغولی‌ بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله در مساله جانشینی، استیلای منافقین بود. از این رو، نصب ولایت حضرت وصی علی علیه السلام در روز غدیر برای دور ساختن منافقین و مستکبرین از حاکمیت اسلامی بود. لکن جریان نفاق علیرغم تعیین جانشین، حکمرانی اسلامی را با خود همراه ساخت. ( 3 ) آن اخلاص عصر نبوی که ضامن سلامت حکومت اسلامی بود به تدریج با گذشت 35 سال کم رنگ و کم فروغ شده بود.جریان نفاق در طول این سال‌ها با تظاهر به دیانت تغییرات زیادی در میراث معنوی رسول الله پدید آورده بود. امام علی علیه السلام در آغاز حکمرانی اصلی ترین کار خود را افشای نفاق دولتی و مبارزه با آن اعلام کرده بود. بطوری که منازعه آن حضرت موجب آشکار سازی سه چهره جریان نفاق؛ یعنی ناکثین و قاسطین و مارقین شد. باید دانست که نهضت مبارزه با نفاق و خالص سازی حکمرانی که امام علی علیه السلام به راه انداخته بود در آن مقطع زمانی بیش از گذشته ضرورت پیدا کرده بود. اگر امام علی علیه السلام وارد اصلاحات اساسی در ساختار حاکمیت نمی شد، بی تردید هیچ اثر و نشانی از اسلام ناب و میراث حکمرانی نبوی باقی نمی ماند. چون جریان نفاق چونان موریانه، تمام سعی و تلاش خود را صرف امحای اصل و فرع اسلام ناب محمدی کرده بود. ( 4 ) گویا تجربه جریان نفاق سرنوشت محتوم همه حکومت های دینی انقلابی است. جمهوری اسلامی از همان آغاز راه تا کنون با مساله نفاق درگیر بوده است. گروه ها و افراد زیادی با تظاهر به دیانت و انقلابی گری سطوح عالیه و میانی قدرت را تصاحب می کنند ولی در خدمت اهداف و مقاصد دیگری هستند و از انجام مأموریت های حاکمیت سر باز می زنند. چنانکه در سال های پس از انقلاب، خیلی از دولتمردان به نام اسلام گرایی رأی آورده اند ولی کام لیبرالیسم را شیرین کرده اند. از این رو، خالص سازی از ضرورت های انقلابی و دینی در حکمرانی اسلامی است. *برای آگاهی بیشتر ر. ک: مهدوی زادگان داود، نفاق؛ اصطلاح سیاسی قرآن کریم، فصلنامه حکومت اسلامی، سال هیجدهم ش 2 ( پیاپی 68،تابستان 1392 ) ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 با هبه التماسی عزت ملی بدست نمی آید. ظاهراً برخی از حامیان حوزوی دولت پیشین که بانی اصلی وضع نا بسامان موجود است، از اقدامات موفقیت آمیز دولت انقلابی در باز ستاندن بخشی از اموال بلوکه شده ملت توسط دولت آمریکا نا خشنودند که دست به قلم شده تا این اقدام عزت مندانه را بی ارزش و ذلت آور جلوه دهند. به زعم آنان اینگونه پس گرفتن اموال مردم از استکبار " صدقه التماسی " است. فرضاً این گمان معوج ایشان درست است. اما کدام اقدام عزت مندانه است؛ هبه التماسی یا صدقه التماسی؟ دولت پیشین با شعار باید دم کدخدا را دید شروع به کار کرد و در برجام ملتمسانه حقوق هسته ای ملت را به امید واهی هبه کرد. اما این هبه التماسی نتیجه که نداد بلکه طمع غربی ها را در زیاده خواهی های نامشروع ( توقف پیشرفت های موشکی و عدم مداخله در منطقه و عمل به پروتکلهای فرهنگی مانند سند 2030 و غیره ) بیشتر کرد. حقیقت آن است که عزتی که در صدقه التماسی ( به زعم ایشان ) است، در هبه التماسی اصلا نیست. دولت انقلابی دارایی های بلوکه شده ای که با التماس به استکبار هبه شده بود، بی هیچ التماسی پس گرفت. شرط گذاشتن آمریکایی ها برای پرداخت بدهی ها هم قابل درک است. به هر حال آنها باید هیمنه جهانی نا مشروع شان را در ظاهر حفظ کنند. حال آنکه آنها مجبور به جواز پرداخت دارایی های ایران شده اند. اکنون موفقیت دولت سیزدهم را مقایسه کنید با هبه التماسی دولت تدبیر. حق مسلم هسته ای ملت با برجام به تاراج رفت. و هیچ ذلتی بالاتر از این نیست که برای راضی کردن کدخدای مستکبر حقی از حقوق ملی را هبه کنیم. اما عجیب اینجاست که چرا این روحانی مدافع عزت ملی ( ! ) برابر هبه التماسی دولت پیشین سکوت کرد و هیچ اعتراضی در این اندازه به عمل نیاورد. در حالی که ضرورت چنین اعتراضی بر همگان آشکار و عیان است. عجیب تر آنکه ایشان انتقادش را بر گفته های دولتمردان آمریکا استوار کرده است و مبتنی بر حدس گمان ( گویا و لابد ) تهمت زنی می کند. چرا ایشان در این مساله جویای نظر دولت سیزدهم نشده است؟ و باز عجیب تر این است که ایشان از بازگشت عزتمندانه اموال مردم به دلایل واهی ابراز ناخشنودی می کند. چرا ایشان از استرداد سه میلیارد دلار سرمایه ملت ناخرسند می شود! اگر بر فرض محال، چنین کاری را دولت قبل کرده بود، باز ایشان ابراز ناخرسندی می کرد؟! سوال این است که اگر امروز امام خمینی ره می بود چه برخوردی با اینگونه حوزویان عافیت اندیش می فرمودند؟ منشور روحانیت به ما می گوید که نهیب امام خمینی ره به این جماعت عافیت طلب چگونه است. به راستی، قبله این آقایان کدام است و به کدام سو می روند؛ «اَينَ تَذْهَبون»؟ ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
23.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید|| گزارش کامل مصاحبه با خانم محجبه‌ی رشتی که مورد هجوم زن هتاک خشونت طلب قرار گرفت
دلیل سکوت حوزوی سکولار اندیش می گوید: " حجاب تصمیمی شخصی است و تجسس در آن جایز نیست!". او این سخن را خطاب به کسانی گفته است که مستند به کتاب و سنت و عقل حجاب را امری اجتماعی و واجب شرعی و عقلایی می دانند. گرچه این سخن شخصی است و هیچ ربط و انبعاثی از معارف اسلامی ندارد. اما چرا این حضرات برابر خشونت هتاکین علیه بانوان محجبه سکوت اختیار کرده اعمال آنان را بر اساس همان عقیده باطل شان ( شخصی بودن حجاب ) محکوم نمی کنند؟! چرا آن نویسنده ای که در راه سست کردن مستندات شرعی و عقلی آموزه حجاب عمری را بیهوده صرف کرده است و ده ها صفحه برداشت های بی ربط را برای اثبات نتیجه ی باطل، به هم بافته است، متنی کوتاه و لو به قدر یک صفحه، در محکومیت اعمال خشونت بار مخالفین حجاب نمی نویسد؟! به راستی، دلیل این سکوت چیست؟ چنین سکوتی بی معنا و مفهوم نیست و باید معلوم کرد که دلیل سکوت شان چیست. بدیهی است که نمی توان منتظر ماند تا پاسخی از ناحیه ساکتین بشنویم. بلکه باید پاسخ معقول را بیان کرد تا مگر توضیحی از ناحیه آنان به گوش رسد. ممکن است در توجیه این سکوت گفته شود که آنان بخاطر بهره برداری دیدگاه متشرعه سکوت می کنند. گرچه این بهانه عذر بدتر از گناه است. اما مگر مروجان فرهنگ بی حجابی و عریان گری از دیدگاه ساکتین بهره برداری نمی کنند که فقط نگران بهره برداری متشرعه هستند. بنابراین، دلیل سکوت شان این گفته نمی تواند باشد. حقیقت آن است که منازعه این جماعت معمم سکولار اساساً کبروی نیست. مساله این نیست که متشرعین حجاب را امری اجتماعی می دانند ولی آنها شخصی می دانند. آنها نیز این مساله را اجتماعی می دانند، لکن اختلاف شان در مصداق امر اجتماعی است. حجاب از نظر ساکتین، امر شخصی است ولی بی حجابی امر اجتماعی است. چون بی حجابی مقتضای جامعه سکولار است. و از آنجا که این جماعت همسو و موافق با خواسته جامعه سکولار هستند، سکوت اختیار کرده اند. لذا چنین سکوتی نه فقط نشانه تایید خواسته جامعه دنیوی شده بلکه تایید خشونت طلبی هتاکین است. دردمندانه باید پرسید که اگر این دسته از معممین پیش از انقلاب می زیستند، چه نسبتی با حاکمیت طاغوت می داشتند؟ قدر متیقن، حکومتی که مروج مقتضیات فرهنگی جامعه سکولار ( بی حجابی و عریان گری) است، از ناحیه این جماعت سکولار حوزوی احساس خطر نمی کرد بلکه ای بسا که آنان را در زمره موافقان و مویدان فرهنگی خود تلقی می کرد. ✍ داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan