#السلام_علیک_یا_ابا_عبد_الله
🏴🏴🏴🏴🏴
🖌 مشکل با خداست
خانم محجبه ای در یکی از برنامه های سیما می گوید در نمازخانه باغ کتاب خانم بی حجابی را دیدم که آمد نماز خواند و بعد شالش را کنار گذاشت. او در تحلیل نماز خواندن خانم بی حجاب چنین می گوید: " اون آدم ( خانم بی حجاب ) با خدا مشکلی نداره و حرف خدا را هم گوش می ده و خدا را هم دوست داره، تو را دوست نداره"
خب، این نوع تحلیل ها از نماز خانم های بی حجاب در میان برخی از افراد مذهبی و غیر مذهبی رایج است. لکن در درست بودن آن تردید های جدی وجود دارد.
اولاً چرا این خانم محجبه می گوید با تو مشکل دارد، چرا نمی گوید با من و تو مشکل دارد. ثانیاً مگر این تو چه کار کرده که می گوید با تو مشکل دارد. اصلاً این بی حجاب ها چقدر با این تو ها دیدار و هم صحبتی داشته و دارند که با آنها مشکل پیدا کرده اند. خب، عکس داستان هم می تواند باشد؛ این توها هم با امثال این نوع بی حجاب ها مشکل دارند.
اما ثالثاً اگر این بی حجاب ها با خدا مشکل ندارند، چرا بی حجاب شده اند. با تو مشکل دارند چرا حکم حجاب را نقض می کنند. حجاب را که من و تو تشریع نکرده ایم. حجاب را خدا واجب کرده است. مگر می شود خدا را دوست داشت ولی حجاب را که واجب شرعی است دوست نداشت و کنار بگذاریم.
وظیفه شرعی در جذب چیست؟
جذب حداکثری افراد به دیانت ورزی خوب است ولی وظیفه اصلی دینداران نیست. قرآن کریم خطاب به رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود که شاید تو از اینکه مردمان ایمان نمی آورند خود را به تباهی اندازی در حالی که نباید چنین کنی: " لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ " ( الشعراء : 3 ). در جای دیگر می فرماید آنچه وظیفه داری رساندن پیام خدا است اما حساب ایمان نیاوردن شان با ما است: " فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ" ( الرعد : 40 ).
بنابر این، وظیفه دینداران تبلیغ سخن خدا است و نباید برای جذب حداکثر خود را تباه کرد یا دیگر دینداران را به کاری که نکرده اند متهم کنیم.
اما مشکل کجاست؟
این خانم محجبه گمان کرده که بی حجاب های نماز خوان با خدا مشکل ندارند و حرفش را گوش می دهند. اما آیا این چنین است که ایشان می گوید؟ در اینجا باید این گروه از افراد بی ححاب نماز خوان را به دو دسته تقسیم کرد.
گروهی از آنها کسانی هستند که فقر فرهنگی و ضعف در بینش دینی دارند. آنان بر اساس تصورات غلط از دین بی حجاب شده اند. لذا در اثر کسب آگاهی و معرفت دینی خود را اصلاح می کنند. در اینجا، با این دسته طرفی نیست. بلکه سخن با گروه دوم است.
اما دسته دوم کسانی هستند که بر اساس برداشتی خاص و از روی مبنای نظری بی حجابی و نماز خواندن را کنار هم جمع کرده اند. به زعم آنان باید خدا را آنچنان که می پسندیم، دوست بداریم نه آنچنان که او می پسندد. من خدا را اینطوری دوست دارم که کار به حجابم نداشته باشد. او نماز را نه بخاطر اینکه خدا پسندیده است بلکه بخاطر اینکه خودم پسندیم می خواند. حتی ممکن است نماز را همراه با موسیقی بپسندد و بخواند. لذا برخی از آنها حتی نماز را لازم نمی دانند و می گویند دل پاک کافی است.
آری، این دسته از بی حجاب ها با چنین خدایی هیچ مشکلی ندارند. خدایی که نحوه عبادت ( با حجاب باشی یا بی حجاب ) را به خود انسان واگذار کرده است. ولی با خدایی که مداخله می کند و مدام از التزام به پسند و نفی نا پسند هایش می کند، با چنین خدایی مشکل دارند. اینان با زبان تکلیف مخالفند و می گویند گذشتگان تکلیفی می اندیشیدند ولی ما خود را مکلف نمی دانیم.
این چنین دیدگاهی گونه ای از تفکر سکولاریستی است که جماعتی با عنوان روشنفکری دینی چند دهه است که مبلغ آن هستند. این دیدگاه با اساس اصل اسلامیت دین خدا مشکل دارند. چون دین خدا از پیروانش تسلیم محض برابر فرامین الهی را خواستار است.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
#السلام_علیک_یا_ابا_عبد_الله
🏴 در فضیلت علمداری علمدار کربلا
لواء و رایت و عَلم، هر سه واژه در صدر اسلام با مختصر اختلاف در موضع استعمال به یک معنا است. اگرچه کاربرد عَلم عام تر است. پرچم نشان قوم و قبیله و ملت است که به منظور شناسایی و شناساندن استفاده می شود. در گذشته بیشترین کاربرد آن در میدان جنگ بوده است.
اهتزاز پرچم لشکر در میدان رزم از جهات مختلف اهمیت دارد. اجتماع و شناسایی مختصات مکانی لشکریان و امیدواری و تقویت روحیه و پایمردی در جنگاوری از وجوه مهمه برپایی عَلم است. به همین خاطر، پرچمدار مسئولیت گرانی بر عهده دارد و تا پای جان می کوشد که آن را در برافراشته نگه دارد. و باز به همین خاطر، دشمن می کوشد که علمدار را از پای در آورد تا روحیه جنگاوران خصم تضعیف و تسلیم شود.
لواء در جنگ ها به دست دلاور ترین و شجاع ترین جنگاوران سپرده می شد تا سربازان روحیه بگیرند و نیروهای دشمن به وحشت افتند. اولین علمدار در صدر اسلام عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضرت حمزه بن عبد المطلب بود. بعد شهادت آن حضرت، امیر المومنین علی علیه السلام پرچمدار مسلمانان بود.
گاه علمدار لشکر به دلیل شایستگی هایی که دارد به عنوان فرمانده لشکر انتخاب می شود. چنانکه در فتح قلعه خیبر یهودیان، پرچم و فرماندهی عملیات به دو صحابی، ابوبکر و عمر سپرده شد ولی آن دو موفق به فتح قلعه نشدند تا اینکه رسول خدا فرمود: «لاعطین الرایة غدا رجلا یحب الله و رسوله (و یحبه الله و رسوله) یفتح الله علی یدیه لیس بفرار، همانا فردا این رایت را به مردی خواهم داد که خدای و رسول او را دوست دارد (در بعض روایات: و خدا و رسول او هم او را دوست دارند) خدا خیبر را به دست او میگشاید. او هرگز نمیگریزد". و او کسی جز علی نبود و قلعه خیبر به علمداری و فرماندهی آن حضرت فتح شد.
همه یاران ابا عبدالله الحسین علیه السلام در صحرای کربلا، در روز عاشورا از برترین جنگاوران دلیر عرب بودند. هر یک از آنان شایستگی علمداری سپاه امام حسین را داشتند اما این افتخار نصیب عباس بن علی، حضرت ابا الفضل شده بود. چون او اشجع الناس و عمود خیمه ابا عبدالله الحسین علیه السلام بود. بطوری که با افتادن هر یک از یاران امام حسین، اهل بیت دل شان به وجود عباس علمدار حسین گرم بود.
امام حسین تنها بخاطر شجاعت و دلاوری عباس بن علی نبود که پرچم را به دست او سپرد بلکه می خواست ایشان نزدیک حرم بماند و به قلب دشمن نزد تا زودتر از دیگران به شهادت نرسد. مرحوم مجلسی گوید: " در برخي از تأليفات شيعه است كه عباس بن علي هنگامي كه تنهايي برادرش امام حسين (ع) را ديد، به ايشان عرض كرد: آيا رخصت ميدان رفتن به من مي دهيد؟ امام شديد گريست و فرمود: " يا أخي أنت صاحب لوائي". تو پرچمدار لشكر مني. اگر تو بروي، لشكر من متفرق خواهند شد! ( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،انتشارات اسلانیه: 45/ 41 ).
حتی لشکر عمر بن سعد لعنت الله عیه و من تابعه، از جایگاه و تکیه گاه عباس بن علی در سپاه امام حسین علیه السلام باخبر بودند. آنها از روی رحمانیت برای ایشان امان نامه نفرستادند بلکه می دانستند که با افتادن علمدار حسین همه امیدها نابود خواهد. این را از گفتگوی میان عمر بن سعد و شمر می توان فهمید. به همین خاطر، وقتی عباس در شریعه فرات بر زمین افتاد، امام فرمود: " الآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِى وَ قَلَّتْ حِيلَتِى وَ شَمَّتْ بِى عَدُوِّى؛ اكنون كمرم شكست و بىچاره شدم و دشمنم نسبت به من، پردهدر و مغرور شد".
آری، علمدار و پرچمدار امام حسین که افتاد، حرم به عزا نشست. حضرت زينب سلام الله عليها به نوحهسرايى برخاست و گفت: «واى عباسم! واى برادرم! فرياد از بىكسى پس از تو!» امام نيز گريست و فرمود:" إى وَ اللَّهِ وا ضَيْعَتاه وَ انْقِطاعُ ظَهْراهُ بَعْدَكَ اباالفَضْل عليه السلام! يَعُزُّ عَلَىَّ وَ اللَّهِ فِراقُكَ؛ آرى به خدا! فرياد از بىكسى و شكستن كمر [من] پس از تو اى ابالفضل! جدايى تو [چقدر] بر من گران خواهد بود".
ادامه مطلب
👇👇👇
روایت شده، هنگامى که وسائل غارت شده از شهداى کربلا را به شام نزد یزید بردند، در میان آنها پرچم بزرگى بود. یزید و حاضران دیدند همه پرچم سوراخ و صدمه دیده ولى دستگیره آن سالم است، پرسید: این پرچم را چه کسى حمل مىکرد؟ گفته شد: عباس بن على ـ علیه السلام ـ آن را حمل مىکرد. یزید از روى تعجب و تجلیل از آن پرچم، دو یا سه بار برخاست و نشست و گفت: «انظروا الى هذا العلم فانه لم یسلم من الطعن و الضرب الا مقبض الید التى تحمله:به این پرچم بنگرید، که بر اثر صدمات و ضربات، هیچ جاى آن سالم نمانده جز دستگیره آنکه پرچمدار آن را با دست حمل مى کرده است. سپس یزید گفت: «ابیت اللعن یا عباس، هکذا یکون وفاء الاخ لاخیه: لعن و ناسزا از تو دور باد (و ناسزا براى تو زیبنده نیست) اى عباس، این است معناى وفادارى برادر نسبت به برادرش".
آری، باید در بیان عظمت افتخار پرچمداری یاد آور شد که این افتخار نصیب بزرگانی چون حمزه عموی پیامبر و امیر المومنین علی و عباس بن علی علیهم السلام شده است. علمداری هر ملت و قومی منصبی نیست که بتوان به هرکسی سپرد. باید در هر عرصه و میدانی، پرچم ملت را به کسی سپرد که امین، شجاع و وفادار و راسخ در عقیده باشد. انشالله
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلَىٰ جَمِيعِ أَهْلِ الْإِسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصِيبَتُكَ فِي السَّمَاوَاتِ عَلَىٰ جَمِيعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ
ای اباعبدالله، هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس دشوار و طاقتفرسا گشت و سنگین و دشوار و طاقتفرسا شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان.
@mahdavizadegan
#السلام_علیم_یا_ابا_عبد_الله
🏴 قومی بر امام معروف و قومی بر امام منکر
مردى در منزل «ثعلبيه» نزد امام حسين عليهالسلام آمد و در مورد اين آيه كريمه سؤال نمود " يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ " ( اﻹسراء : 71 ) امام فرمود: يعنى پيشوا و امامى كه مردم را به راه راست هدايت كند و مردم هم او را اجابت كنند، و امامى كه مردم را به گمراهى و ضلالت دعوت كند و مردم نيز به دعوت او پاسخ مثبت دهند؛ گروه اول در بهشت و گروه دوم در آتش خواهند بود، و اين قول خداى متعال است كه" فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ" ( الشورى : 7 )(مقتل الحسين مقرم: 179 ).
مطابق فرمایش قرآنی امام حسین علیه السلام آدمیان در اجتماع و گروه زندگی می کنند و هیچ گروهی بدون امام و رهبر نیست. گروه با امام و الگوی خود به این سو و آن سو حرکت می کند تا به مقصد نهایی می رسد. این مقصد یا خیر است یا شر. عاقبت گروه خیر، بهشت برین است و عاقبت گروه شر دوزخ است. پس، برای اینکه دانسته شود اهل کدام فرقه هستیم، باید امام خود را بشناسیم. باید نسبت به گفته ها و اعمال و سیاست ها و جهت گیری های امام خود شناخت پیدا کنیم.
روز عاشورا، دو فرقه رو در روی هم صف آرایی کردند. فریقی اهل جنت بود و فریقی اهل نار. هر دو گروه هم کاملاً امام شان را می شناختند. هیچ کس نبود که امامش را نشناسد. گروهی بر امام معروف بودند و گروهی بر امام منکر. امام معروف، حسین فرزند زهرای مرضیه دخت پیامبر خدا بود و امام منکر، دعی بن دعی، ابن مرجانه فرزند زیاد و یزید بن معاویه بن ابوسفیان بود.
اگر گمان کنیم که صف آرایی این دو امام فقط مربوط به واقعه کربلا است و تکرار شدنی نیست، سخت در اشتباهیم. دنیای امروز نیز بواسطه دو امام معروف و امام منکر به دو فرقه تقسیم شده است. امامی که دعوت به آخرت می کند و حیات دنیوی را در برابر آخرت قلیل و نا چیز می شمارد: "قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا " ( النساء : 77 ). امام دیگری که نفی آخرت می کند و می گوید هر آنچه هست همین دنیا است: " وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ " ( الجاثية : 24 ).
همگان هر ساله در روز عاشورا مختصات خودمان را که در کدام فرقه حضور داریم، بازخوانی و باز شناسی می کنیم. هر بار معلوم می کنیم که امام مان کیست تا معلوم شود اهل نوریم یا اهل نار. اگر امام مان را حسینی می دانیم، باید همه ساله تجدید عهد کنیم. چون معلوم نیست که تا به آخر بر این عهد مقدس باقی بمانیم. امام رهایمان نمی کند ولی از ناحیه خودمان تضمینی نیست.
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
🏴 با شکوه تر از گذشته
بحمدالله به برکت خون شهدای کربلا محرم امسال ( 1445 ق ) با شکوه تر از سال های گذشته برگزار شد. مساجد، تکایا و هیئت های عزاداری مهربانانه تر و کریمانه تر از گذشته از عزاداران ابا عبدالله الحسین علیه السلام پذیرایی کردند.
البته امسال، جریان معارض و دین ستیز در این شکوه عزاداری سهیم بودند. چون هواداران شان را به منظور بر هم زدن صورت معنوی و قدسی هیئات فرا خوانده بودند. ولی همان چای و شربت نذری امام حسین اثر خودش را کرده بود و نزاع شان را مغلوبه ساخت. کسی نبود که به عشق امام حسین علیه السلام نیامده باشد. حتی بانوان مکشفه هم در این شبهای عزای حسینی احترام گذاشتند و غالباً در مجلس روضه امام حسین محجبه حاضر می شدند. بعضاً هم مکشوفه وارد مجلس عزا شدند ولی با حجاب که هدیه حسینی است، خارج شدند. بد خواهان مجلس حسینی چی می خواستند و چی پیش آمد. اینها بخاطر همان عشق به حسین است که همه را گرد هم جمع کرده است.
امید است که با این اجتماع حسینی همگی در رکاب امام زمان عج و نایب بر حقش رهسپار شویم تا شهادت و عاقبت بخیری. انشالله
👇👇👇
@mahdavizadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شیخ حسین انصاریان: گفتند در جلسات محرم شرکت نکنید و سیاه نپوشید اما حضور مردم چند برابر شد
▪️نور اباعبدالله با نور حق تعالی پیوند خورده و این نور را تا قیامت نمیتوان خاموش کرد.
@mahdavizadegan
🏴 نهضت حسینی ادامه دارد
امام حسین علیه السلام در جای جای مسیر خروج نورانیش از مدینه تا کربلا حتی در روز عاشورا، هدف از قیامش را برای عام و خاص توضیح داد تا کسی نتواند قیام خونین آن حضرت را تحریف و تصرف کند. امام در قسمتی از وصیتنامه اش به برادر خود محمد بن حنفیه چنین می فرماید:
" وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ "؛ و همانا من براى سركشى و خود پسندی و تكبر و فساد كردن و ظلم نمودن خارج نشدم [قیام نكردم]. و به تحقیق كه من برای اصلاح و درست كردن [كارها] در میان امت جدم قیام كردم و می خواهم به نیكی سفارش و از بدی نهی كنم و مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب عليهم السّلام رفتار می نمایم. ( بحارالأنوار، علامه مجلسی ج۴۴ ص ۳۲۹ ؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۹ )
این فرمایش امام حسین علیه السلام از آن زمان تا کنون الهام بخش خدا جویان زیادی بوده است. بی تردید یکی از آن خدا جویان مرحوم امام خمینی ره است. امام راحل با تأسی به نهضت عاشورا قیام کرد و به پشتوانه مردم دیندار و اخلاق مدار ایران توانست حکومت اسلامی را جایگزین حاکمیت طاغوت کند.
آری، ماهیت خروج امام خمینی ره در پانزده خرداد ۴۲ که منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد همین فرمایش اباعبدالله الحسین علیه السلام بود. امام راحل برای سرکشی و خود پسندی و تکبر و فساد کردن و ظلم و ستم کردن بر مردم قیام نکرد بلکه خروج ایشان برای اصلاح امور جامعه و امر به معروف و نهی از منکر و عمل به سیره رسول خدا و وصی اش علی بن ابی طالب علیهما السلام در امر حکمرانی بوده است.
بحمدالله ملت شریف ایران به دعوت امام خمینی ره لبیک گفتند و بر خلاف مردم کوفه بد عهدی نکردند و تا پای جان ایستادگی کردند و حکومت اسلامی را بر پا کردند.
خداوند سبحان در سال ۶۸ به قلب پاک امام خمینی ره و خون شهدای انقلاب و دفاع مقدس و مجاهدت بزرگان دین نظر کرد و این قیام را به دست کسی سپرد که وفادارترین مجاهد انقلابی به راه و مکتب امام خمینی ره است. ایشان نیز همانند امام خمینی ره برای یاغی گری و غرور و تکبر و فساد گری و ستم گری بر منصب ولایت فقیه تکیه نزد. سیره حکمرانی ایشان از چنین اتهاماتی پاک و منزه است. بلکه ایشان از آغاز عهده داری امر ولایت تا کنون پی گیر اصلاح امور و امر به معروف و نهی از منکر و اجرای احکام اسلامی بر اساس سنت نبوی و علوی بوده است.
اینکه مردم همچنان خواستار اصلاح دینی امور و امر به معروف و نهی از منکر و اجرای احکام اسلامی هستند به دلیل وفاداری ولی فقیه به مکتب امام خمینی ره و آرمانهای انقلاب اسلامی است.
وفاداری ولی فقیه بر خروج حسینی را می توان از مقابله جبهه معارض با ایشان به خوبی شناسایی کرد. امروز، مخالف و معاند و معارض ایشان یا از میان سرکشان و مفسده جویان و خوشگذران و ستم گران است و یا اگر از این جماعت نباشند از میان متحجرین و روشنفکران سکولاری هستند که اگر امروز نظام استبداد پهلوی بر قرار می بود، اینان ثناگوی و هوادار آن بودند.
امروز، همان جبهه ای که در دهه شصت تمام قد برابر حکمرانی امام خمینی ره ایستاده بود و خصومت می ورزید، عیناً همانها برابر ولی فقیه صف آرایی می کنند بلکه خصومت و کینه توزی شان دو صد چندان بیشتر از گذشته شده است.
اگر مدعی با این سخن مخالف است به مخاطبان خود نشان دهد که کدام بخش از آن جبهه مخالف و معاند با امام خمینی، اکنون با همان مواضع دهه شصتی حامی و پیرو ولی فقیه شده است.
بنابر این، می توان با قاطعیت بیان کرد که به لطف الهی نهضت حسینی که با خروج امام خمینی ره در پانزده خرداد ۴۲ آغاز شد همچنان استوار و محکم پابرجاست. گویی این انقلاب و نظام اسلامی زمینه ساز قیام و انقلاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
یک دلیل مهم این پابرجایی شدت یافتن حضور مردم در مراسم جشن و عزای علوی و حسینی است. بر پایی باشکوه راهپیمایی اربعین که امروزه مایه عذاب و بلای جان دشمنان اسلام و موجب شور و شعف محبان حسین شده است، نتیجه ولایت ولی فقیه است.
خداوند تبارک و تعالی عمر با برکت و پر عزت ایشان را تا قیام و در رکاب حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف مستدام بگرداند. انشالله
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
نهضت حسینی ادامه دارد
ماهیت خروج امام خمینی ره در پانزده خرداد ۴۲ که منجر به وقوع انقلاب اسلامی شد فرمایش اباعبدالله الحسین علیه السلام بود.
https://www.farsnews.ir/news/14020508000238/%D9%86%D9%87%D8%B6%D8%AA-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز گذشته در بنای تاریخ نارنجستان قوام شیراز، یک نرّه غول زورش به یک زن چادری که امر به معروف کرده رسیده و اون رو جلوی دخترش زده
🖌 موعظه واعظ شهر برای همه است
شیخ واعظ ما که خداوند او را سلامت بدارد در نحوه تعامل با برخی زنان هنجارشکن چنین گفته است: «مردم را نباید عصبانی کرد و به آنها فشار آورد؛ چرا که با فشار، کسی دیندار نمیشود. در دهه عاشورا به خانمهای بیحجاب و بدحجاب، فشار نیاورید تا آنها بتوانند در این مجالس شرکت کنند.» رسانه های دگر اندیش هم به استقبال این سخن رفتند و آن را تیتر یک خود کردند.
اما حالا که اینچنین از این موعظه استقبال شده است، جای این سوال است که آیا کسی مانند واعظ شهر در میان جبهه معارض سراغ دارید که چنین توصیه ای را به هم مسلکان و همفکران خود کرده باشد تا رسانه های دگر اندیش آن سخن را تیتر کرده باشند؟
آیا تاکنون دیده اید که آن محقق و مدرس حوزوی و روشنفکر مدعی به طرفداران و هواداران خود بگوید خشونت نورزید و فشار نیاورید و جامعه را عصبانی نکنید. با خشونت و اغتشاش نمی توان مردم متدین و انقلابی را نسبت به قبول خواسته های خود متقاعد کرد.
آیا واعظ مدرنی در میان شان هست که بگوید طلبه مظلوم را غریب گیر نیاورید و پیکر بی جان بسیجی مدافع امنیت را روی آسفالت نکشید و چادر از بانوی محجبه بر ندارید؟
متأسفانه مشکلی که مردم با جماعت مخالف و معترض و معاند دارند فقدان واعظ در میان این جماعت است که جمع شان را به خشونت پرهیزی و رفتار انسانی و تسامح و تساهل توصیه کند. آنها این حرفها را برای طرف مقابل می زنند و از آنان مطالبه می کنند ولی هیچگاه به پیروان خود توصیه نمی کنند. اما خوب است که بدانند موعظه واعظ شهر برای همه است و اختصاص به قشر خاصی ندارد.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
💬 #تحلیل_و_تبیین | رسالت حوزههای علمیه؛ تبلیغ، تحقیق و موعظه
🎤 رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت بیانات رهبر انقلاب در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور در یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین دکتر داوود مهدویزادگان دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بررسی موضوع تبلیغ و اهمیت آن در حوزههای علمیه و ارتباط تبلیغ، تحقیق و موعظه پرداخته است.
🔹 مهمترین وظیفه ولی خدا هدایتگری امت است. اما همین وظیفه الهی شئون مختلفی دارد؛ از جمله آنها التفات به امور مغفولمانده یا از مرتبه اهمیت افتاده است. گاه ممکن است که جامعه ایمانی یا قشر خاصی از جامعه کارویژه اساسی خود را فراموش کرده یا بدان توجه درجهاولی نداشته باشد، در اینجا باید ولیفقیه چنین مسئلهای را اولاً فهم و شناسایی کرده و ثانیاً توجه مخاطب را به آن جلب کند و آنان را به عبور از آن مسئله فرابخواند و ثالثاً آنان را در این عبور هدایتگری کند؛ به عبارتی، در مسیر حق قرار دهد. این امر از نشانههای هدایتگری ولی خداست.
🔍 ادامه را بخوانید👇
khl.ink/f/53481