جماعت لجوج
صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ ( بقره: ١٨ )
نزدیک به شش ماه است که صهیونیست ها با حمایت دولت های غربی و مرتجع منطقه به سرکردگی دولت آمریکا جنایات جنگی خود را علیه مردم مظلوم غزه به اوج رسانده است. هزاران انسان بی گناه در برابر دیدگان جهانیان کشته و مجروح شده اند و شهرهای بی دفاع تخریب و نابود شده اند.
آیا هنوز بر کسی شک و تردیدی مانده که آمریکا و اسرائیل غاصب نه فقط دشمن ملت که دشمن بشریت است. تنها کران و لالان و کوران اند که در باقی ماندن بر ضلالت و گمراهی اصرار می ورزند و شجاعت بازگشت به راه حق و روشنایی را ندارند. درماندگی آنان به حدی است که نمی گذارد گوش ها و زبان ها و چشمان شان بر حقیقت باز شود. اینان همان جماعت لجوجی هستند که بازگشت پذیر نيستند.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
https://farsnews.ir/Viewpoint_Plus/1708632828168627283
فلسفه انتخابات مردم
همانطور که حاکمیت در برگزاری انتخابات مکلف به ایجاد شرایطی است که مردم بتوانند آزادانه انتخاب کنند، مردم نیز مکلف به انتخاب خوب و با بصیرت هستند. در غیر این صورت، تحقق اصل استیفای حقوق با مشکل مواجه میشود.
🔸 پروردگارا! رحمی کن و در فرجش تعجیل بفرما
إِنَّ اللهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
خداوند هيچ به مردم ستم نمىكند؛ ولى اين مردمند كه به خويشتن ستم مىكنند.(یونس/ ۴۴)
🖌 خداوند سبحان بخشنده ترین بخشنده ها و مهربان ترین مهربان ها است و اساساً مفهوم بخشندگی و مهربانی از ذات باری تعالی سرچشمه می گیرد و بس. بطوری که در فرض عدم حق تعالی رحمانیت و رحیمیت از معنا و مفهوم تهی می شود و انسان با آن بیگانه می شود.
پس، الله تعالی نمی تواند ظلم کند و ظالم باشد. چون او مهربان مطلق است. هر جا نشانه ای از ظلم و نامهربانی باشد و لو به قدر سر سوزنی، آنجا خدا نیست. خدا در حریم ساختگی ظلم حضور ندارد.
🖌 جامعه بشری به دلیل فطرت الهی اش از ظلم بیزار و گریزان است ولی به دلیل سرشت ثانوی ( نظریه دو فطرت امام خمینی ره ) که در اثر تجربه زیسته دنیوی کسب می کند، به ظلم و حیات ظالمانه علیرغم همه رنجوری و دردناکیش شتابان است و برده وار با آن خو می گیرد و کنار می آید.
لذا اغلب ما انسان ها به ظاهر تمنای مهربانی را داریم ولی در عمل به بیگانگی با سرچشمه خوبی ها و مهربانی ها راغب تریم.
🖌 قرآن کریم می فرماید یهود بر این گمان است که دست خدا در بذل بخشش و مهربانی بسته است. چنانکه امروزیانِ از همان قوم سخنانی ثخیف تر بر زبان جاری می کنند ( سخن نیچه ). حال آنکه دستان خدا باز و مبسوط است و به هر کس که بخواهد مهربانی می کند:
" وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ ۚ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا ۘ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ". ( مائده: ۶۴ )
🖌 وجود مقدس حضرت حجت مهدی صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف عصاره همه خوبی ها و مهربانی های حضرت حق بر عالم بشریت است و منتظر اذن انفاق قدسی است. اما ظلم مردمان بر یکدیگر مانع چنین اذنی شده است.
و بزرگترین ظلم همانا رواج اندیشه های عرفی گرایانه ی سکولار است که دامنه و عمق بیگانگی انسان با خدا را به اوج رسانده است و طبعاً جامعه بشری بیشتر از گذشته در ظلمتکده جهل و بی عدالتی فرو خواهد رفت.
🖌 اين است که چشم انداز خوبی از رهروان راه بازگشت به فطرت اولیه در دنیای سراسر سکولار شده نیست تا تمنایی جهانی برای گشودگی و انفاق رحمت الهی شکل بگیرد.
اگر هم روزنه هایی از این تمنای قدسی دیده میشود نظیر انقلاب اسلامی و ظهور اسلام سیاسی، نگهبانان دنیای سکولار ناس را از دخالت دین در جامعه و سیاست حذر می دهند. اینان پیشگامان ستیز با نهضت منجی و آيين مهدویت هستند.
پس، پروردگارا رحمی کن و مهربانیت را بر مردم ستم دیده و از خود بیگانه شده جهان بگستران و در فرج منجی و حجت خود تعجیل بفرما و گرنه از بندگانت به جز قلیلی از آنها، برای تمنای رفع ظلم و عدالت گستری امیدی نیست
آمین یا رب العالمین
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
🔸 نقد فقه خوارجی در امر مشارکت مردمی در انتخابات
فقه سیاسی خوارجی اساساً در تقابل با حکمرانی علوی شکل گرفته است و چارچوب نظری آن بر نظریه بی دولتی و تفکر آنارشیستی استوار است. آنچنانکه یکی از سه جریان اصلی معارض با حکمرانی امیر المومنین علی علیه السلام اهل خوارج بوده است.
حضرت وصی علیه السلام در خطبه ای منطق بی دولتی خوارج را اینگونه توضیح داده است که آنان آموزه دینی " حاکمیت از آن خدا است" را برای اثبات اراده باطل شان که همان بی دولتی است به استخدام می گیرند. در حالی که این آموزه دینی ضرورت حکومت را نفی نمی کند، اگرچه حکومت فاجر باشد. چون نظام اجتماعی بدون برقراری حکومت از هم می پاشد:
" كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ،نَعَمْ إِنَّهُ لاَ حُكْمَ إِلاَّ لِلَّهِ وَ لَكِنَّ هَؤُلاَءِ يَقُولُونَ لاَ إِمْرَةَ إِلاَّ لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لاَ بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ " ( نهجالبلاغه: خ ۴۰ )
برخی از معممین حوزوی با نگرش فقه خوارجی که در تقابل جدی با حکمرانی ولایی است، در صدد معلوم ساختن حکم شرعی انتخابات از سه راه فتوای مراجع تقلید و حکم ولی فقیه و تشخیص خود شهروندان برآمده اند. لذا در تعریض و نقد گفتار آنان نکاتی را بیان می کنیم:
۱. فقه سیاسی شاخه ای از فقه امامیه است که به تعیین حکم شرعی افعال سیاسی متشرعین می پردازد. از جمله این افعال سیاسی، شرکت در انتخابات است. ادله شرعی و عقلی زیادی برای استنباط حکم انتخابات مانند آیه شریفه " وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ "( الشورى : 38 ) وجود دارد.
ممکن است مرجع تقلیدی در فقه سیاسی ورود نکند. اما این به معنای فقدان حکم شرعی برای انتخابات نیست.
مضافاً اینکه اگر انتخابات فاقد حکم شرعی است؛ چرا در صدد تشخیص حکم شرعی آن بر می آیند؟ و چگونه است که در اوقاتی غیر از وقت انتخابات برای حق تعیین سرنوشت به کتاب و سنت ارجاع می دهند؟ اگر ادله شرعی نسبت به افعال سیاسی ساکت است، در همه اوقات ساکت است.
انکار صاحب نظر بودن فقیه مرجع در تشخیص شرایط و موقعیت انتخابات تهمتی بیش نیست. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مراجع تقلید زیادی با علم به شرایط و موقعیت انتخابات مردم را به حکم شرعی و عرفی مکلف به انتخابات کردند.
رجوع کردن مقلد به فتوای فقیه مرجع از باب فقدان اهلیت فهم و درک نیست تا در موارد قابل فهم مجاز به رجوع نباشد. بلکه این رجوع از باب حجیت فتوای مرجع تقلید است و دلالتی بر تعطیلی شعور نیست. لذا اگر فهم و تشخيص شهروند حجیت نداشته باشد، نمی تواند به تشخیص خود عمل کند.
۲. فرضاً تشخیص فقیه مرجع در مصادیق حکم کلی ارشادی تلقی شود؛ لکن حکم ولی فقیه در تشخیص موضوع نافذ و لازم الاطباع است.
بطور کلی، احکام ولی فقیه جامع الشرایط مبسوط الید بر همه شهروندان و حتی در امور عامه مختلف فیه میان مراجع تقلید نافذ است. به همین خاطر، مراجع تقلید مخالف در صدور فتوای مخالف با حکم ولی فقیه مبسوط الید احتیاط شرعی می کنند.
علم فردی که مجتهد خبره منتخب نیست به خطای حاکم مجزی نیست و رفع تکلیف نمی کند. اگر خبرگان رهبری خطای حاکم شرع را تشخیص دهند و او را از این مقام عزل کردند، عمل شهروندان مطابق با این تشخیص مجزی است.
۳. ذاتی بودن هر حقی برای مردم هیچ تلازمی با فقدان تکلیف ندارد بلکه اساساً تکلیف در جایی است که حقی به نحو ذاتی یا موسمی فرض شود. حکم شرعی وجوب انتخابات در فرض ثبوت حق شرعی انتخابات است. لذا اگر چنین تلازمی پذیرفته شود، بخش عمده احکام فقهی بلا موضوع می شود.
۴.حکم حاکم شرع مانند حکم هر حاکمی در سایر نظام های سیاسی نافذ و لازم الاتباع است و مانند فتوای فقیه مرجع نیست. مردم برای تعیین جزئیات سرنوشت خود نمی توانند تشخیص خود را خارج از نظام سیاسی عملی سازند. این مقصود در چارچوب قانون و تحت زعامت حاکم شرعی یا عرفی محقق می شود.
اگر انتخابات حق ذاتی مردم بدانیم، استیفای چنین حقی واجب است. هیچ مرجع شرعی و عقلایی مردم را مجاز به اسقاط حقوق ذاتی شان نمی کند. لذا رأی به عدم مشارکت در انتخابات مبنای عقلی و شرعی ندارد.
شارع مقدس که حاکم مطلق بر عالم هستی و عالم انسانی است، ولایت جامعه ایمانی را به خودشان واگذار نکرده است بلکه، ولایت جامعه غیر ایمانی را به خودشان واگذار کرده است : " اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ " ( البقرة : 257 ).
و چه بد عاقبتی است برای جامعه ای که به حال خود رها شده باشد. حتی خرد انسان و عقل جمعی نیز چنین رها شدگی را مطلوب و ممدوح نمی داند.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
http://vatanemrooz.ir/newspaper/page/3987/1/277465/0
🔸 انتخابات و مساله اراده معطوف به خواستن
نابسامانی و به هم ریختگی اوضاع دلایل زیادی می تواند داشته باشد. اما مهم ترین دلیل آن فقدان اراده معطوف به خواستن است. اگر خواستن نباشد توانستن در کار نیست. به اصطلاح طلبگی توانستن بدون خواستن، سالبه بانتفاء موضوع است.
وقتی کارگزار حکومت نخواهد اوضاع بسامان شود، اراده ای برای ساماندهی و رفع مشکلات پدید نمی آید. نتیجه نخواستن ها رکود و تخریب و تعطیلی است.
چنانکه در دولت تدبیر که بانی وضع نا بسامان موجود است و معلوم نيست چه موقع می توان از آن خارج شد، چنین اراده ای مشهود نبود.
در آن دوران، هر روز خبری از این سه شاخص نابسامانی از یکجای مملکت به گوش می رسید؛ تخریب دیگ هسته ای اراک، رکود اقتصادی و تعطیلی کارخانه ی ارج و مسکن مهر ...
اما در دولت انقلابی سیزدهم اگر اراده ای برای بهبود اوضاع مشاهده می شود بخاطر آن است که اراده اش معطوف به خواستن است. کم رنگ شدن این سه شاخص نابسامانی بخاطر همین خواستن های دولت است.
دولت مردمی انرژی هسته ای را به دلیل آنکه حق مردم است می خواهد و لو غربی ها نپسندند. کارخانه ارج و مسکن مهر باید به دوران طلایی بازگردد و باید چرخ اقتصاد از رکود خارج شود. تمام این بایدهای دولت انقلابی از همان اراده بر خواستن ناشی شده است.
بنابر این، یکی از ملاک های مهم در ارزیابی کارگزاران حکومت اعم از مجریه و مقننه و قضاییه اراده معطوف به خواستن است. غالباً آنان را بخاطر نتوانستن محکوم می کنیم و حتی اذعان به بی فایده بودن انتخاب کردن ها می کنیم. بی آنکه در خوب انتخاب کردن خودمان شک و تردید کنیم.
اولین مرتبه انتخاب خوب آن است که ملاک اراده معطوف به خواستن در نظر گرفته شود. چون اصلی ترین مساله انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری چالش همین اراده است.
گفتمان خدمت به خلاف گفتمان قدرت با خواستن تلازم وثیقی دارد. خدمت مبتنی بر خواستن است ولی قدرت لزوماً مبتنی بر اراده معطوف به خواستن نیست.
بنابراين، باید در هر انتخابی کسانی برگزیده شوند که اراده خواستن آنان برای شهروندان محرز شود. بحث از توانستن منتخبان در مرتبه بعد است. چون خیلی از نتوانستن های برگزیدگان مربوط به شرایطی است که آنها را تنها می گذارد.
وقتی اجتماعی از منتخبان توانمندی که اراده خواستن را دارند در یکجا شکل بگیرد، آنگاه امید به پیش رفت امور پدید می آید. انشالله
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
🔸 چالش تعامل مطلوب برای انتخاب خوب
دو قوه مقننه و مجریه دو رکن اصلی نظام های سیاسی را تشکیل می دهند. یکی قانون وضع می کند و دیگری قانون را اجرایی و عملیاتی میکند. تا اینجای کار گمان می رود که نباید تعامل میان این دو سخت و چالش برانگیز به نظر آید.
اما وقتی تأمل جدی تری پیرامون تاریخ روابط این دو به راه می افتد واقعیت امر به این سادگی ها نیست که گمان می کنیم. غالباً منازعات سختی میان این دو قوه برقرار بوده است. هر یک دیگری را به آنچه که مربوط به امر نامطلوبی است متهم می کند.
َمجلس دولت را به عدم تبعیت کامل از قانون و سستی در اجرای آن؛ دولت هم مجلس را به عدم توجه نمایندگان به محدودیت منابع و شناخت کافی از وضعیت و شرایط میدان عمل متهم می کند.
شاید عمده این منازعات میان دو قوه به دیالکتیک کهن نظر و عمل باز می گردد. بطوری که این منازعه همواره به عنوان مسأله اساسی ذهن فیلسوفان سیاسی و اخلاق را به خود مشغول کرده است.
به همین خاطر، پیش از آنکه برای کارگزار دو قوه مساله تعامل مطلوب مطرح شود، فیلسوفان سیاسی به این مسأله توجه پیدا کرده اند که تعامل مطلوب میان نظر و عمل چیست.
چنانکه در وقت انتخابات هر یک از دو قوه مقننه و مجریه این سوال مطرح است که تعامل مطلوب و معقول میان این دو چیست تا بر اساس آن نامزد یا نامزدهای خوبی را انتخاب کنیم.
اکنون که بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی را پیش رو داریم برای تعیین تعامل مطلوب تا رسیدن به انتخاب خوب سه حالت را می توان تصور کرد:
۱. تعامل معارضی و عناد آمیز که مبتنی بی اعتمادی و بدگمانی و بیگانگی نسبت به هم است.
۲. تعامل انفعالی و ارباب منشی که مبتنی بر پذیرش انفعال برابر قدرت برتر از هر دو سو است.
۳. تعامل گفتگوی انتقادی و معاضدتی که مبتنی بر اصل احترام و درک متقابل و اهداف مشترک است.
به نظر می آید که عقل سلیم دو راه حل اول را تایید نمی کند. چون چنین تعاملاتی هیچ سود و دستاورد چشم گیری نه برای ملت و نه برای هر دو قوه به بار نخواهد آورد.
تعامل تعارضی موجب خنثی سازی و تعطیلی کنشگری بنیادی و اصلاحی هر دو طرف می شود. تعامل انفعالی هم موجب مخفی ماندن مسائل اساسی و راه حل ها و رعیت پروری یکی از دو طرف می شود.
اما تعامل گفتگوی انتقادی نتیجه بخش و دستاورد ساز برای هر دو قوه است. چون شرط لازم در امر پیشرفت و اداره خوب مملکت، روابط سازنده و معاضدت و پشتیبانی از یکدیگر و احترام به اصل تفکیک قوا است. هدف مشترک هر دو قوه نیز اجازه نمی دهد که یکدیگر را بر زمین بزنند و سد راه هم شوند و از هم برائت بجویند.
اگر نابسامانی های بر جای مانده از مدیریت های سابق را در نظر بیاوریم متوجه خواهیم شد که باید نمایندگانی را انتخاب کرد که دغدغه اصلی شان عبور از این نابسامانی ها در سایه ولایت و معاضدت و وحدت باشد. آنگاه است که می توان به وقوع انتخاب خوب در پای صندوقهای رأی و ثمر بخش بودن آن امیدوار بود انشاالله
✍ داود مهدوی زادگان
@mahdavizadegan
سلام و ادب
دوست گرامی آقای دکتر محمد علی فتح الهی را بیش از دو دهه می شناسم. ایشان شخصیتی اخلاقی و مؤمن و متعهد انقلابی است. ویژگی بارز ایشان آگاهی و شناخت لازم و کافی از مجلس و دولت و جامعه ایرانی است. بخشی از این شناخت مربوط به تجربه طولانی ایشان در پست های اجرایی است و بخش دیگر آن نتیجه عمری اندیشه ورزی ایشان است. به یقین مجلس شورای اسلامی برای نقش موثر داشتن در امر پیشرفت و دفاع از انقلاب و نظام اسلامی به نشستن چنین شخصیت هایی بر روی کرسی های نمایندگی نیاز دارد. انشالله
داود مهدوی زادگان
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@mahdavizadegan
📢 پویش #دعوت
رهبر انقلاب: همهی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند.
🖼 #انتخابات۱۴۰۲
@mahdavizadegan
🖌 انتظار منطقی از انتخابات
جریانات سیاسی معارض در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی با القای این پرسش که " مگر در انتخابات گذشته چی تغییر کرد که دوباره مشارکت کنیم "، سعی در تضعیف مشارکت مردم در انتخابات را دارند. با وصف این، چه پاسخ روشنگرانه ای برای این پرسش وجود دارد.
پاسخ این پرسش خطاب به جریانات سیاسی معارض کاملاً روشن است. انتظار آنها با ایدئولوژیک سازی امر انتخابات تغییر نظام سیاسی است. حال آنکه با انتخابات نمی توان چنین انتظاری را برآورده کرد.
انتخابات ساز و کاری برای اداره بهینه مملکت و رشد و ترقی است و نه برای تغییر حاکمیت. با دموکراسی نمی توان دموکراسی را تغییر داد. بلکه اساساً چنین انتظاری غیر دموکراتیک است.
بنابر این، پاسخ روشن به گروه ها معارض این است که اگر انتظار تان از مشارکت در انتخابات تغییر حاکمیت است، بله تا کنون هیچ اتفاقی نیافتاده و نخواهد افتاد تا زمانی که ملت انقلابی در صحنه حاضر بمانند.
اما پاسخ به ذهنیت هایی که فارغ از گفتار سیاسی جبهه معارض چنین پرسشی را مطرح می کنند آن است که اذعان به عدم وقوع تغییرات در اثر انتخابات گذشته قدری بی انصافی است. چون تغییرات در جهت سامان اوضاع مشهود است. مقایسه تغییرات در دهه نود و دو سال اول دهه چهار صد گویای خیلی چیزها است.
فرضاً هم تغییری رخ نداده است، اشکال کار به فقدان انتخاب خوب باز می گردد. وقتی خوب انتخاب نکنیم، طبیعی است که نتیجه خوبی بدست نمی آید. به اصطلاح منطقیون نتیجه تابع اخس مقدمات است؛ یعنی انتخاب نا خوب، انتظارات مطلوب را برآورده نمی کند.
پس انتقاد عدم تغییر متوجه خود شهروندان است که خوب انتخاب نکردند. نمی توان مشکلات را فرا فکنی کرد و صرفاً دیگری را متهم کرد.
اما به هر روی، آیا راه حل این است که در انتخابات شرکت نکنیم؟ خیر، چون وضعیت موجود با عدم مشارکت سامان نمی یابد بلکه با انتخاب خوب است که می توان انتظار تغییر را داشت.
✍ داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
همکار گرامی
رسالت همه مادردانشگاه، تربیت نسلی انتخابگر وآیندهساز است وانتخابات کلاس درس ساخت ایران آینده است
ازشمابرای مشارکت درساختن آینده ایران دعوت میکنم
محمدعلی زلفیگل
وزیرعلوم تحقیقات وفناوری