eitaa logo
مهدوی زادگان
352 دنبال‌کننده
217 عکس
63 ویدیو
20 فایل
*رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ*
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 پی‌آمد خشونت عریان ✍ داود مهدوی زادگان 🔺** تنها زمانی می توانیم از خشونت دوری گزینیم که در عرصه اجتماعی نیز به نگرش عقلی پایبند باشیم. زیرا هر نگرش دیگری به راحتی به کاربرد خشونت منتهی خواهد شد ** ( کارل پوپر ) 🔺 سال ها پیش، نویسنده دگر اندیشی به قصد کالبد شکافی خشونت، این جمله پوپر را در اول کتابش آورده بود. آن روزها علیه خشونت زیاد سخن می گفتند و می نوشتند، اگرچه همان ها زیر پوستی خشونت را تجویز می کردند. مانند مقاله آرش نراقی با عنوان " جامعه مدنی و خشونت عادلانه" ( 1392 ) که در ناروایی خشونت تحت هر شرایطی تشکیک کرده است. اما در سال ها و حوادث اخیر حتی نخبگان فکری جبهه معارض با انقلاب در نفی خشونت و اغتشاش هیچ سخنی به میان نمی آورند. دیگر کسی از این جماعت هم داستان با پوپر معترضان را به نگرش عقلی و نفی خشونت فرا نمی خواند. به همین خاطر، خشونت عریان را در رفتار اغتشاش گرایان بی هیچ عذاب وجدانی مشاهده می کنیم. اما درباره چرایی خشونت عریان علیه نظام اسلامی احتمالات زیادی وجود دارد. 🔺 محتمل است که جریان ضد انقلاب به پایان نگرش عقلی خود رسیده است که اینچنین سیاست خشونت عریان را سرمشق خود قرار داده است. ولی در کدام کنش‌گری سیاسی می توان این نگرش عقلی را سراغ گرفت. 🔺 یا آنکه نگرش عقلی آنان به اینجا رسیده است و تجویز خشونت شان به همین دلیل است. در حالی که عقلای عالم چنین تجویزی را تایید نمی کنند. 🔺 شاید هم صبر جریان برانداز از اینکه حاکمیت دینی تا شش ماه دیگر پایان می پذیرد، به سر رسیده است و چاره کار را در خشونت عریان دیده اند. لکن هیچگاه چنین صبری را در چهل و اندی سال گذشته شاهد نبودیم تا بحث به سر رسیدن صبرشان طرح شود. 🔺 ممکن است که دلیل خشونت عریان، ورود جمهوری اسلامی به منطقه ممنوعه دشمن ملت باشد. چون کشورهای زیادی دعوی غیر متعهد بودن را دارند، ولی خصومت ورزی نظام سلطه جهانی فقط متوجه ایران اسلامی است. 🔺 شاید هم ترس ناشی از جهل شان است که آنان را به خشونت عریان کشانده است. چهل و خرده ای سال از حکمرانی دینی برای هر عاقلی کافی است که بفهمد میزان تسامح و تساهل جمهوری اسلامی خیلی بالا است. پس، باید جهل مرکبی در میان باشد که متوجه این واقعیت نشده‌اند. 📌 به هر حال، تاریخ به ما آموخته است که خشونت عریان زمینه ساز ظهور دیکتاتوری و حکومت وحشت است. ذهنیت های سرکوبگر اول کاری که می کنند، ستاندن یا تحریف آگاهی تاریخی ملت است. چنانکه این روزها شاهد تولید آگاهی کاذب از ناحیه آنان هستیم. 16 مهر 1401 @mahdavizadegan
سلام و ادب با توجه به فتنه کنونی علیرغم فرصت ناچیز، وظیفه خود دانستم با راه اندازی کانالی در ایتا سهمی هرچند کم مقدار، در دفع شر فتنه انگیزان داشته باشم. از این رو، لینک زیر را جهت معرفی کانال اینجانب توسط دوستان اعلام می دارم. ممنونم داود مهدوی زادگان 👇👇👇 @mahdavizadegan
🔰 کارکرد شیوه در حل مساله مرجعیت/ پیروان ✍ داود مهدوی زادگان 🔸 دوست روشنفکری در تحلیل فتنه شهریور به من گفت که حاکمیت مرجعیت جوانان دهه هشتادی را از دست داده است که اینطور علیه او شوریده اند. به او گفتم اولا اینطور نیست و جوانان ولایی لا تعد و لا تحصی است بلکه این روشنفکری ایران است که مرجعیت جوانان دهه هشتادی را از دست داده است. چون اگر قرار باشد روشنفکری مرجعیت قشری از جوانان را بر عهده داشته باشد، همین کسانی هستند که مرجعیت اندیشه دینی را نپذیرفته اند. در حالی که از کنش‌گری خشونت طلبانه در حوادث اخیر کاملا پیدا است که آنان حتی از مرجعیت روشنفکری عبور کرده اند. بطوری که شورش این گروه، فاقد مرجعیت و رهبری است بلکه سلبریتی های هنری و ورزشی جای مرجعیت روشنفکری را گرفته اند. مگر اینکه روشنفکری ایران رفتار خشونت بار اغتشاش‌گران را مانند آتش زدن مامور انتظامی و سوزاندن قرآن و مسجد، کشتن بسیجی و مامور امنیت، کشیدن چادر و روسری از سر زنان عفیفه، عریان شدن در خیابان و مجبور کردن بازاریان و کسبه محل به بستن مغازه وغیره، همه این امور را تایید کند. آن وقت می توان گفت که روشنفکری مرجع این حرکت خشونت طلبانه است. اما آیا روشنفکری ایران حاضر است مرجعیت فکری چنین جریان آشوب طلبی را قبول کند!! 🔸حال اگر فرض کنیم که شرافت و وجدان روشنفکری ایران راضی نمی شود که نمایندگی و مرجعیت فکری اغتشاشگران و نه معترضان را بپذیرد و نیز فرض کنیم که آشوب طلبان، مرجعیت بیرونی هم ندارند؛ نتیجه این می شود که اولاً روشنفکری ایران در حوادث اخیر، فاقد پیروان و حواریون است. زیرا جماعتی که در خیابان حضور دارند، اغتشاشگر ند. و ثانیاً اغتشاشگران فاقد رهبری هستند. پس، در اینجا، در یک طرف گروه مرجعی هست که پیروان ندارد. و در طرف دیگر، پیروانی هستند که مرجع و رهبر ندارند. از این مساله با عنوان " بحران مرجعیت/ پیروان" یاد می کنیم. 🔸 اکنون می خواهیم به کارکرد فرهنگی سیاسی صدا و سیما بویژه برنامه شیوه شبکه چهار در حل مساله مرجعیت/ پیروان اشاره کنیم. 🔸 متأسفانه در چندین برنامه شیوه که تاکنون اجرا شده است، مساله آشوب و اغتشاش های خیابانی و حجم خشونت آنها در مرکز گفتگو قرار نگرفته شده است بلکه بیشتر یا پس زمینه گفتگو یا اساساً نادیده گرفته شده است. گویی آنچه در خیابان اتفاق افتاده جنبش اعتراضی مسالمت آميزِ خشونت پرهیز است. و در این بین، شبکه چهار به مثابه میانجی نمایندگان دو طرف را برای گفتگو و تبادل نظر پیرامون راه حل های عبور از بحران دعوت کرده است. نتیجه قهری این شکل از مدیریت برنامه شیوه آن است که روشنفکری صاحب پیروان می شوند و پیروان بی سر، مرجع پیدا می کنند. اما این نتیجه گیری را تا کجا می توان تحمل کرد. 🔸اگر جماعت جوان اغتشاش گر از این طریق مرجع فکری پیدا کنند، ممکن است که از کنش گری خشونت طلبانه دست بردارند. لکن مشروط بر آنکه روشنفکری هم اعمال خشونت طلبانه را نفی و طرد کند. در این صورت، می توان از این دستاورد صدا و سیما به نیکی یاد کنیم. اما در غیر این صورت، برنامه شیوه دستاورد ناخرسندی خواهد داشت. چون دو سر و بدن ناهمگون را به هم اتصال داده است. مضافاً اینکه واقعیت عینی را به محاق برده است. ✅ اما راه حل مساله آن است که مجری و شرکت کنندگان همواره در طول گفتگو یک صدا رفتار های خشونت آمیز را محکوم کنند. در غیر این صورت، مردم در وضعیت تردید و آشفتگی شناختی قرار می گیرند. 18 مهر 1401 @mahdavizadegan
لیست_امضا[1].pdf
حجم: 1.33M
بیانیه ۱۷۰۰ نفر از استادان سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم در محکومیت اغتشاشات اخیر و حمایت از نظام اسلامی و مقام معظم رهبری، امام خامنه‌ای(دام ظله العالی) ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
🔰 توقعی که از می رود ✍ داود مهدوی زادگان اگر از همه اعضای جامعه، التزام به قوانین اساسی و مدنی را انتظار داشته باشیم، از جامعه حقوق دان ها چنین انتظاری دو صد چندان است. این انتظار از آنان بویژه در شرایط فتنه انگیزی و آشوب های خیابانی بسیار بیشتر است. چون آنان بیشتر از هر کس دیگری با حقوق و قوانین اجتماعی و مدنی آشنایی دارند بلکه آنان آموزگاران حقوق اجتماعی و فردی هستند. حقوق دانی که پای بیانیه سیاسی را امضا می کند، بی آنکه خود را ملتزم به قواعد حقوقی بداند، بنیاد حقوق را کرده است. بیانیه سیاسی نمی بایست اصول حقوق اساسی و مدنی را نفی کند، چون بیانیه سیاسی اساساً در اعتراض به پایمال شدن حقی منتشر می شود. حقوق دانی که در بیانیه سیاسی خود مرزی میان کنش اعتراضی و اغتشاش گری نمی گذارد، چگونه توقع دارد که با او بر مبنای قواعد و قوانین حقوقی گفتگو شود، در حالی که خود ملتزم به آن قوانین نیست. او بر اساس کدام منطق حقوق اجتماعی یا شهروندی، جولان گروهی خاص( ! ) در خیابان را تا هموار شدن مسیر اعتراض مجاز می شمارد؟ او چگونه و بر چه اساسی آشوب گرانی را که مرتکب رفتارهای فاجعه بار می شوند، معترض می خواند و تازه از حاکمیت می خواهد که نه فقط علیه این گروه خاص اقدام نکند و مانع جولان خیابانی آنها نشود بلکه عذرخواهی هم بکند! انحطاط فکری اینجاست که باز گذاشتن دست اغتشاشگران هتاک، در راستای صیانت از مصلحت عمومی و منافع ایران عزیز دانسته شود (!). هر عقل سلیمی گواهی می دهد که آشوب طلب و اغتشاشگر صدای ملت نیست تا چه رسد به اینکه صدای خدا باشد بلکه ملت است. دشمنی که به قصد نابودی و خشکاندن ریشه ملت، فریاد بر آورده است. حقوق دانی که خود را به جهالت زده و با وجودی که هنوز مدت کوتاهی از باز شدن پرونده مرگ خانم امینی نگذشته، از سریز شدن کاسه صبر ناظران منصف ( ! ) یاد می کند، حقوق دان نیست. کدام پرونده قضایی پیچیده ای را می توان سراغ داد که رسیدگی به آن در کمتر از یک ماه به صدور حکم منجر شده است؟ چنین دادرسی را تنها در محاکم قضایی دیکتاتوری سراغ داریم. هرگز چنین حقوق دانی را نمی توان استاد آزاد و مستقل نامید. او آنچنان اسیر ارزش داوری های غیر حقوقی و شخصی شده است که نمی تواند مرز میان اعتراض و اغتشاش را تشخیص دهد. تاسف بار اینجاست که جوان دانشجوی این مرز و بوم به چنین اساتیدی سپرده می شود تا دانش و معرفت حقوقی بیاموزد!! 19 مهر 1401 @mahdavizadegan
🔰 جهل نا مقدس و جهان برونویی ✍ داود مهدوی زادگان ◀️ روزگار امروز جهان، روزگار نامقدسی است. امر غیر قدسی بر جهان سیطره یافته است و بر آدمیان حکمرانی می کند. به هر سو بنگریم نشانی از نامقدس بودن را می توان مشاهده کرد. کمتر کسی می تواند ادعا کند در آنجایی که ایستاده نامقدس نیست. چون جهان امروز، جهان سراسر دنیوی شده است. ما در دنیای سکولار شده به سر می بریم. اگر این حقیقت را درک نکنیم، از فهم دقیق و درست مختصات زمانی و مکانی خود عاجز می مانیم. ◀️ اینکه حکیمی الهی با مردمی خدا جو تصمیم گرفتند بر این عالم سراسر دنیوی و نامقدس شده بشورند و آن را برهم زنند، بحث دیگری است که در جای خود باید بدان پرداخت. اما اکنون بحث از جهان نا مقدس است که در آن زیست می کنیم و بر ما حکمروایی می کند. ◀️ یک رویه دنیای نامقدس امروز دانش است و رویه دیگر آن جهل نامقدس است. این جهل از امر قدسی ناشی نمی شود. چون هیچ سنخیتی با آن ندارد. باز گرداندن جهل مقدس و نامقدس به امر قدسی که به نظر برخی ها در دنیای امروز نا ممکن است، مکابره و جفای بزرگی است. ◀️ همگان، در اغتشاش های چند روز اخیر دیدیم و دیدند که چگونه آشوب طلبان از روی کینه و خشم، قرآن و مسجد و مامور امنیت را آتش زدند و بسیجی خدا جو را به شهادت رساندند و روسری از ناموس مردم کشیدند و بر شعائر الهی مانند حجاب هتاکی و جسارت کردند و زنان شان عفت و حیا را کنار گذاشته در خیابان برهنه شدند و علنا از جنسی شدن شهر دفاع کردند. هیچیک از این اعمال شنیع و کفر آلود و شیطان پرستانه را نمی توان به جهل مقدس نسبت داد. آنها علیه امر قدسی شوریده بودند و خیابان را به آتش کشیدند. در این ماجرا نه از بوکو حرام خبری بود و نه از داعش و طالبان تا بتوان پای جهل مقدس را به میان کشید. گرچه اگر آنها هم بودند در کنار اغتشاش گران بودند و نه در کنار مردم دیندار و بسیجیان خدا جو. ◀️ هر چه در این چند روز اتفاق افتاد، بخشی از آن به دانش مدرن باز می گشت. به عقلانیت ابزاری بر می گردد که در خدمت نظام سلطه جهانی است و علیه ملت انقلابی توطئه می کند. اما بخش مهم تر آن هم به جهل نا مقدس جماعت اغتشاشگر و آشوب طلب باز می گشت. ◀️ جهل نامقدس همان آگاهی های کاذبی است که علیه معرفت و سنت و شعائر الهی تولید شده است. معرفت توحیدی طاغوت ستیز را به افیون توده ها؛ سنت مردانگی و آزادگی دینی را به رعيت پروری؛ و حکم شرعی حجاب را که مایه سرافرازی و تعالی زن است، به اجبار و اکراه تعریف و تفسیر کردند. ◀️ اکنون روشنفکر نمایان غربزده دوشادوش پروپاگاندای رسانه ای نظام سلطه جهانی در تولید جهل نامقدس و آگاهی کاذب، بیش از گذشته دست به کار شده اند. فهرست بلند بالایی از این آگاهی کاذب را در گفتار و رفتار شان می توان مشاهده کرد. اغتشاش‌گران مامور امنیت را آتش می زنند و روشنفکر نمای ایرانی نیروی انتظامی را به خشونت و سرکوب متهم می کند و خواهان عذر خواهی است. ادامه متن: 👇👇👇
◀️ اما آه سوزان و دردمندی آنجا است که دانشور دیندار مان در این تولید جهل نامقدس و آگاهی کاذب سکولارها، همدلانه مشارکت می کند. بدترین شکل کار این است که جهل مقدس بجای جهل نامقدس جا زده شود. در این حالت، جهل نا مقدس از وجه بسیط آن به جهل مرکب سوق داده می شود. این کار توسط اهل دیانت بهتر اثر می کند. مانند کشیشی که در دنیای سکولار شده، علیه سلطه پانصد سال قبل کلیسا، گریبان به در می کند. امروز ماجرای جُردانو برونویی تکرار نشده که الهام گرفتن از او را تجویز کنیم. ایران اسلامی اروپای قرون وسطای مسیحی نیست که به آن اشارت می رود. مگر بوکوحرام و داعشی در اینجا حضور دارند که بجای جهل نا مقدس جا زده می شوند. ◀️ در ساده ترین سطح تحلیل، به نظر می رسد که برخی از دانشوران دینی هنوز التفاتی به مختصات زمانی و مکانی خود ندارند که همچنان در دنیای برونویی پانصد سال قبل سیر می کنند. در دنیای امروز، جهل نا مقدس بر جهل مقدس غلبه و سیطره دارد. نگذاریم خشونت و سرکوب سازماندهی و برنامه ریزی شده جهل نامقدس بر تقدیرات ملت مسلط شود. 19 مهر 1401 @mahdavizadegan
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از جامعه‌جنسی تا جامعه الهی 🎤شهید بهشتی :وای اگر مساله ارضائ جنسی بشود محور روابط اجتماعی https://eitaa.com/joinchat/1564672000C862dbe03c9
🔰 خدا و عقل سلیم را ببین ✍ داود مهدوی زادگان 📌 آقای مهندس ضرغامی، وزیر محترم گردشگری در توئیتی گفته است که: " باباجون مردم اگر نخوان امر به معروف بشن کیو باید ببینن؟!". 📌 این جمله از جهت آنکه وزیر دولت جمهوری اسلامی ابراز کرده مبهم است. چون چنین حرفی از کارگزار دولت اسلامی که متعهد به اجرای شریعت اسلامی است، بسیار بعید و عجیب است. به همین خاطر، لازم است که ایشان درباره گفته خود توضیح دهد. 📌 انشالله که آقای ضرغامی با این جمله دور از انتظار، دنبال غایات تبلیغاتی و رأی جمع کردن برای آینده نباشد که اگر این باشد، راه درستی را انتخاب نکرده است. 📌 اما حالا که ایشان چنین سوألی را طرح کرده پاسخش این است که اولا ایشان مردم ایران را نشناخته که چنین نسبت ناروایی را به آنان داده است. ملت ایران دیندار است. به فرموده شهید عزیز مان، سردار حاج قاسم سلیمانی، مردم ایران امام حسینی و ملت شهادت هستند. الگو و راهنمای این مردم ابا عبدالله الحسین علیه السلام است که غایت قیام خود را اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر، اعلام کرده است: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِب». 📌 ثانیاً، به ایشان می گوییم که " باباجون برای نخواستن امر بمعروف، باید خدا و عقل را ببینی". نمی گویم ببینند، چون گفتیم که مردم ایران به جهت دینداری شان چنین خواسته ای ندارند. باری، باید ایشان خدا و عقل را ببیند. چون امر بمعروف، هم حکم خدا است: " الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ" ( الحج : 41 ) 📌 و هم حکم عقل است. عقل سلیم به جامعه سالم و سعادت خواه توصیه امر بمعروف و نهی از منکر می کند. اگر آقای ضرغامی منکر چنین توصیه ای از سوی عقل است، باید اثبات کند. چون معقولیت چنین توصیه ای کاملا بدیهی و برهانی است. 📌 بنابر این، اکنون که خداوند متعال به مومنی چون جناب مهندس ضرغامی تمکّن حضور در حکمرانی را داده است، بهتر است که اولاً شکر این نعمت الهی را بجا آورد و ثانیاً به تعریفی که کتاب وحی از کارگزار مؤمن کرده عمل کند و ثالثاً در امر حکمرانی و اصلاح جامعه همواره از عقل سلیم تبعیت کند. 20 مهر 1401 @mahdavizadegan