🖌 ایدئولوژی های حاضر و غایب در جنگ تحمیلی دوازده روزه
وقتی ایران زمین و ساکنان با فرهنگ و انقلابی آن در ٣١ شهریور ۵٩ مورد تجاوز صدام حسین و حامیان شرقی و غربی اش قرار گرفت و به ناحق جنگ هشت ساله بر او تحمیل شد مدافعین وطن علاوه بر تجهیزات نظامی که به شدت در مضیقه بودند به ایدئولوژی قوی نیاز داشت که روحیه بخش و قدرت آفرین سلحشوری و بسیج کنندگی بالایی داشته باشد.
ایدئولوژی های زیادی در آن زمان در عرصه سیاست دم از ملت و خلق قهرمان و مردم و زحمتکشان می زدند. اما ناباورانه هیچیک از آنها در میدان نبرد با دشمن متجاوز حضور نداشتند. همه این ایدئولوژی ها بويژه ایدئولوژی ملی گرایی در میدان رزم دفاع مقدس غایب بودند. در آن زمان تنها ایدئولوژی ولایت و اسلام سیاسی در صحنه دفاع از آب و خاک حاضر بود و بس.
البته این لطف الهی بر ملت بود که ایدئولوژی های سکولار در دوران دفاع مقدس غایب شدند. اگر آنها می بودند با آن فرضیه های خام و جاهلانه شان مانند خاک می دهیم زمان می خریم! انحلال ارتش! ترک مخاصمه و فعال سازی دیپلماسی بعد فتح خرمشهر! در حالی که بخش های زیادی از خاک کشورمان تحت اشغال دشمن بود و اعتماد به نهاد های بین المللی که کاره ای نبودند؛ بطور قطع ملت بازنده جنگ بود.
حقیقت آن است که پیروان وطنی ایدئولوژی های سکولار در وقت جنگ و دفاع ملی هیچ تعریف روشنی از دولت_ ملت ندارند تا قدرت بسیج کنندگی، سلحشوری و روحیه بخشی به مردم را داشته باشند. به همین خاطر، آنها خود بخود کنار رفتند نه اینکه کنار گذاشته شوند. حتی برخی از آنها به دشمن بعثی ملحق شدند. روشنفکران سکولار اندیش در دوران دفاع مقدس سند میهن پرستانه درخشانی از خود برجای نگذاشتند. ملت هم با وجود اسلام سیاسی و اسلام ولایت هیچ نیازی به خدمات فرهنگی آنها پیدا نکرد.
گرچه نسل جوان امروز در دوران دفاع مقدس نبود که شاهد تلخی غیبت مدعیان ملت و وطن خواهی در میدان جنگ باشند. اما اگر می خواهند آن حقیقت را تجسم و ادراک کنند، بنگرند به جنگ تحمیلی دوازده روزه. گویی دفاع مقدس بار دیگر با همه رمز و رازهای دل انگیزش تکرار شده است. همه ایدئولوژی های پر زرق و برقی که در سال های بعد دفاع مقدس در ذهنیت جوانان میهن جولان می دادند و یار گیری می کردند در این دوازده روز غایب اصلی بودند.
جماعت روشنفکر مآب به غیر تعداد اندکی از آنها که شرافت وطن خواهی شان نگذاشت ساکت بمانند بلکه آمدند و علیه دشمن صهیونی بیانیه دادند و صوت منتشر کردند. ولی غالب آنها در داخل و خارج کشور سکوت کردند. آن بخشی از مردم که رابطه خوبی با نظام نداشتند بدون واسطه آنها به یکباره در دفاع از میهن شان با حاکمیت یکصدا و همراه شدند. چون غایب اصلی در این دوازده روز همین ایدئولوژی های سکولار بودند. اگر این اتحاد ملی شکل نمی گرفت، قطعاً ایدئولوژی های تفرقه افکن در میدان حاضر می شدند. آنچنانکه در هر اغتشاشی حضور گسترده ای داشتند.
اما اکنون با فروکش کردن موقت نایره جنگ تحمیلی دشمن صهیونی ایدئولوژی های غایب در حال خارج شدن از خفا و اجرای مجدد سناریو بر هم زدن انسجام و وحدت ملی بوجود آمده ای هستند که ولی فقیه بخاطر آن به ملت تبریک گفت. آنها در همین چند روز اخیر پروژه جدایی دو مفهوم ملت و امت را با هدف تضعیف انسجام ملی کلید زده اند. در حالی که این دو مفهوم در گفتمان اسلام سیاسی یکی هستند. امت اسلامی برآیندی از اتحاد ملت های مسلمان است.
ولی فقیه پیروزی های پی در پی ملت در همه عرصه ها از جمله لِه شدن اسرائیل و سیلی سخت خوردن آمریکا در جنگ دوازده روزه را در همین انسجام ملی می دانند. به همین خاطر، ایشان همواره هشدار انشقاق و تضعیف انسجام ملی را داده اند: « اتّحاد ملّی همان چیزی است که نقش بسیار عظیمی در پیروزی انقلاب، بعد هم در پیشرفت انقلاب داشته؛ اتّحاد ملّی. امروز ما نیاز داریم به اینکه این اتّحاد را هرچه ممکن است بیشتر کنیم؛ دشمن در نقطهی مقابلِ این حرکت کرده»( بیانات ولی فقیه: ۱۴۰۱/۱۱/۱۹ ). بنابر این، باید ملت مراقب تفرقه افکنی ایدئولوژی هایی که برای تمام فصول نیستند، باشند. انشاالله
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1751013978973383391
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🏴 با رمز یا حسین(ع) پیروز شدیم...
✏️حضرت آیتالله خامنهای: اگر حادثه کربلا و اسوهگیری از آن نبود، انقلاب اسلامی ایران پیروز نمیشد.
💻 Farsi.Khamenei.ir
روز تجدید عهد با شهداء
تا آخرین نفس راهت ادامه دارد ای شهید
#ایران_پیروز
#اسرائیل_لِه_شده
✅ @mahdavizadegan
⁉️ چرا دگر اندیشان غرب زده حاضر به محکوم کردن جنگ تحمیلی علیه ایران نشدند؟
آن زمان که رژیم جنایتکار صهیونی مردم مظلوم غزه و لبنان را به خاک و خون کشید، همواره این سوال مطرح بود که چرا سکولار اندیشان وطنی که از حقوق بشر و دردمندی انسان گوشت و استخوان دار دم می زنند برابر جنایت دشمن صهیونی سکوت اختیار کرده اند و حاضر به محکوم کردن نسل کشی صهیونیست ها نشدند.
اگرچه این توجیه انسانی و اخلاقی نیست با این حال خود را اینطور قانع کردیم که لابد انسان خواهی و حق طلبی این جماعت نوگرا محدود به مرزهای جغرافیایی و وطن است تا اینکه جنگ دوازده روزه صهیونی آمریکایی بر میهن عزیزمان تحمیل شد. در این چند روز، جمعی از فرماندهان خداجوی مخلص و دانشمندان گران مایه و مردم اخلاق مدار در این تجاوز به شهادت رسیدند.
به دنبال آن، فریاد محکوم کردن این تجاوز و تقاضای مقابله به مثل و انتقام در سراسر کشور به گوش رسید. اما از آن جماعت دلداده به غرب و غربزدگی به غیر معدودی وطن خواه با شرف و نجیب صدایی و فریادی به گوش نرسید. با خود گفتیم اینجا که وطن خودشان است و غزه و یمن و لبنان نیست، پس چرا تجاوز را محکوم نکردند. با این سکوت معلوم شد که شعار برائت شان تنها شامل غزه و لبنان نیست بلکه ایران را هم در بر می گیرد؛ نه غزه نه لبنان و نه ایران.
اما مساله مهم چرایی این سکوت خفت بار و شرم آور است؟ چرا روشنفکری بیمار این سکوت را به قیمت هر ننگ و عاری خریدار شده است؟! دو پاسخ اساسی برای این مساله می توان ذکر کرد:
پاسخ اول: چون پای اسرائیل در میان است. اگر متجاوز دولت دیگری غیر آمریکا و اسرائیل غاصب بود احتمالا آن را محکوم می کردند. اما از آنجا که اسرائیل باطن و گوهر مدرنیته است، طبیعی است که روشنفکری به قلب تجدد حمله نکند. روشنفکر سکولار نگهبان مدرنیته است. سکوت روشنفکر مآبان کمترین کاری است که در نگهبانی از گوهر مدرنیته یعنی اسرائیل غاصب قصاب انتظار می رود.
پاسخ دوم: شدت در پندار ایدئولوژیک روشنفکری ایران است. سالیان درازی است که جماعت روشنفکری پیروان اسلام سیاسی را به دگم اندیشی و تفکر ایدئولوژیک متهم می کنند. لکن در این مدت فرصت مناسبی پیش نیامده بود که حجاب های معرفتی کنار رود و عیار ایدئولوژیک بودن طرفین معلوم گردد تا اینکه جنگ تحمیلی دوازده روزه اتفاق افتاد.
حصار ایدئولوژیک سکولارهای وطنی بقدری ضخامت دارد که بخاطر آن حاضرند حتی از وطن خود عبور کنند. در حالی که دیدیم اندیشه سیاسی اسلام در مساله دفاع از وطن تسامح و تساهل ورزید. اکنون معلوم شده است که کدام گفتمان در حصار ایدئولوژیک گرفتار آمده است و راه علاجی هم برای آن متصور نیست.
#ایران_پیروز
#اسرائیل_لِه_شده
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1751169632717511670
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🔸 شرط خیرخواهی برای ملت
با فروکشی موقت آتش جنگ تحمیلی زبان های خیرخواهانه برای ملت متکثر می شود. ولی دوباره غبار الفاظ آلوده آسمان آبی شهر را فرا می گیرد و حرف حق و باطل به هم آمیخته می شود و قدرت تشخیص کم می شود. آسمان شهر در روزهای جنگی آبی آبی است. چون فقط وطن خواه واقعی در میدان رزم و دفاع ملی حضور دارد.
در روزگار آتش بس کم کم شاهد باز شدن قوه نطق خیل کسانی که عنوان روشنفکری و اندیشمند علوم انسانی را نمایندگی می کنند هستیم. این جماعت به یکباره خود را در وسط میدان انداخته بی آنکه تجاوز آمریکا و رژیم جعلی اسرائیل را محکوم کنند از صلح ایرانی می گویند. جنگ تحمیلی دوازده روزه را طوری داخل پرانتز گذاشته تو گویی هیچ اتفاقی نیافتاده است. بلکه آنان این جنگ را توجیهی برای دعوی صلح خواهی گذشته خود می گیرند.
از نظر اینان هر چقدر دشمن ملت شر برساند و خصومت بورزد و مردم بی گناه را به خاک و خون بکشاند و جمعی از جامعه دانشگاهی و پاسداران امنیت و وطن را ترور کند، با این حال، حرف جامعه ایرانی یک چیز بیشتر نیست و آن صلح است. پاسخ ملت ایران به جنگ افروزی دشمن فقط صلح ایرانی( ! ) است. اینان اگر می توانستند وصف بی قید و شرط را هم بر عنوان صلح ضمیمه می کردند تا کار محکم تر پیش رود.
اکنون در مقام نقد نظریه صلح ایرانی که سکولارهای وطنی از آن سخن می گویند نیستیم. عجالتاً این نظریه ریشه در اندیشه ایرانی ندارد و در تاریخ سلحشوری ملت ایران نمی توان از آن سراغ گرفت بلکه این ایده، ریشه در اندیشه استعماری و شرق شناسی دارد.
این جماعت سالیان درازی است که با بودجه های دولتی در خانه های فرهنگی اشغال شده صلح ایرانی غربزده را به خورد مخاطبان و جوانان حقیقت خواه می دهند ولی دیدیم که صلح ادعایی شان ذره ای مانع تجاوز دشمنان ملت نشد، اگر نگوییم زمینه ذهنی تجاوز را مهیا کرده بود.
فی الحال سخن این است که امروز هر اندیشمند ایرانی وطن خواهی اگر قصد اظهار نظر و گفتگو درباره جنگ تحمیلی دوازده روزه را دارد و می خواهد برای آینده ایران ایده و راهکاری را نسخه پیچی کند باید قبل از هر سخنی جنگ تحمیلی آمریکایی صهیونی را محکوم کند. شرط گفتگو و طرح بحث محکوم کردن تجاوز دشمن است. روشنفکر و متحجر وطنی نمی تواند بدون محکوم کردن تجاوز از صلح و دوستی سخن بگوید. چون در شفافیت تحمیلی بودن این جنگ جای هیچ شک و شبهه ای نیست که انسان وطن خواهی بتواند در آن تردید کند.
مردم خوب می دانند که اگر هموطنی بدون محکوم کردن تجاوز دشمن از صلح سخن بگوید چنین کسی قابل اعتماد نیست. او خیر خواه و داغدار ملت نیست. شرط گفتگوی خیر خواهانه برای ملت محکوم کردن دشمن متجاوز است.
#ایران_پیروز
#اسرائیل_لِه_شده
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1751288515437159692
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🖌 دشمن متجاوز در چه شرایطی جنگ را تحمیل می کند؟
همواره آتش جنگ و غارتگری علیه کشورهای آرام و صلح طلب در جان دشمن تجاوز پیشه شعله ور است. لکن چنین نیست که هر گاه بخواهد اقدام به آتش افروزی کند بلکه در شرایطی خاص جنگ را بر قوم و ملتی مظلوم تحمیل می کند. بنابر این، به منظور آمادگی و دفع تهاجم دشمن متجاوز باید شرایط احتمالی تحمیل جنگ را حدس زد.
بطور مشخص سوال این است که آیا کشور متجاوز در شرایط ضعف حمله می کند یا در شرایط قدرت؟ از آنجا که شرایط ضعف و قدرت طرفینی است چهار احتمال برای این پرسش متصور است:
١. وضعیت قدرت برابر
٢. وضعیت ضعف یکسان
٣. وضعیت ضعف متجاوز و قدرت طرف مقابل
۴. وضعیت قدرت متجاوز و ضعف طرف مقابل
تجاوز دشمن متجاوز در سه فرض اول خیلی غیر محتمل است. باید خصلت خطر پذیری دشمن بالا باشد که در یکی از سه فرض اول دست به تجاوز نظامی بزند. اما فرض چهارم بسیار محتمل است. متجاوزین در شرایطی آتش جنگ علیه یک ملت را به راه می اندازند که خود در وضعیت قدرت باشد ولی ملت هدف ضعیف باشد یا ضعیفش بپندارند.
بعد انقلاب اسلامی دو جنگ از سوی متجاوزین بر ملت ایران تحمیل شده است. نخست، جنگ هشت ساله در دهه شصت است که صدام حسین معدوم با حمایت دولت های غربی و مرتجع عربی بر ایران تحمیل کرد و دیگری جنگ تحمیلی دوازده روزه آمریکایی اسرائیلی است. دشمنان ملت در هر دو جنگ تحمیلی پنداشته بودند که ایران و نظام حاکم بر آن در شرایط ضعف و سستی به سر می برد. از این رو، فرصت را برای تحمیل جنگ و آتش افروزی بسیار مناسب دانستند.
تمامی تجاوزات آمریکا و اسرائیل غاصب در سراسر جهان با فرض ضعیف دانستن دولت-ملت ها بوده است. چنانکه هر دو جنگ تحمیلی نتیجه توهم ضعیف بودن ایران بوده است. و این نکته مهمی است که ولی فقیه به بدان اشاره فرموده است:
« آن متوهّمِ خیالباف اعلام کرد که ایران ضعیف شده؛ آینده نشان خواهد داد چه کسی ضعیف شده. صدّام هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده حمله را شروع کرد. ریگان هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده آن کمکهای آنچنانی را به رژیم صدّام انجام داد؛ آنها و دهها متوهّم دیگر به درک واصل شدند و رژیم [جمهوری] اسلامی روزبهروز رشد پیدا کرد؛ من به شما عرض میکنم به فضل الهی این تجربه این بار هم تکرار خواهد شد.( بیانات ولی فقیه: ۱۴۰۳/۱۱/۰۳ )
آیت الله خامنه ای حفظهالله به پیروی از امام خمینی ره و تجربه حکمرانی همواره در صدد تقویت بنیان های قدرت دفاعی و امنیتی ملت بوده است و از دولت مردان جمهوری اسلامی و نخبگان و تحلیل گران سیاسی و اجتماعی خواسته اند که ایران اسلامی را ضعیف و تلخ جلوه ندهید تا دشمن به هوس تحمیل جنگ نیافتد. لذا اگر دشمن مشت یکپارچه و آهنین ملت را ببیند هرگز تخیل ادامه جنگ تحمیلی بر ایران در ذهن ابلیسی دسمن خطور نخواهد کرد. انشاالله
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1751571722231160239
#ایران_پیروز
#اسرائیل_لِه_شده
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
اَلسلامُ عَلیکَ یا قَمرَالعَشیره، اَلسلامُ عَلَیکَ یا ساقی عَطاشى کربلا، اَلسلامُ عَلیکَ یا اَباالفَضلالعَباس
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
@mahdavizadegan
🏴🏴🏴🏴
یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ
یادم ز وفای اشجع الناس آید
وز چشم ترم سوده الماس آید
آید به جهان اگر حسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید
@mahdavizadegan
🏴 الگوی ولایت مداری ملت
بالاترین نگرانی برای هر فرمانده ای وفاداری و پایمردی یاران و لشکریانش است. آنها تا کجا با فرمانده همراه و هم رزم خواهند ماند. اما چنین مساله ای برای ابا عبدالله الحسین علیه السلام مطرح نبود. چون ایشان به ولایت مداری اصحابش ایمان داشت و کسی را وفادارتر از آنان نمی شناخت. با وصف این، امام حسین علیه السلام همه یارانش را برای ماندن یا رفتن آزاد گذاشت. چون دشمن فقط پیکر بی جان او را می خواستند:
«أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی وَ لَا اهل بَیْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ اهل بَیْتِی فَجَزَاکُمُ الله عَنِّی خَیْراً أَلَا وَ إِنِّی لَأَظُنُّ أَنَّهُ آخِرُ یَوْمٍ لَنَا مِنْ هَؤُلَاءِ أَلَا وَ إِنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَکُمْ فَانْطَلِقُوا جَمِیعاً فِی حِلٍّ لَیْسَ عَلَیْکُمْ مِنِّی ذِمَامٌ هَذَا اللَّیْلُ قَدْ غَشِیَکُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلا»
من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود سراغ ندارم و اهلبیتی نیکوتر و به حقیقت نزدیکتر از اهلبیت (ع) خود نمیشناسم. خداوند به همه شما جزای خیر دهد. آگاه باشید! گمان میکنم فردا آخرین روز ما با این دشمنان است؛ بنابراین، من عهد خود را از شما برداشتم و همه شما را آزاد گذاشتم، از تاریکی شب استفاده کنید و آن را مرکب خود قرار دهید و بروید، این گروه با کشتن من، دیگران را رها خواهند کرد.
(طبری، ۱۳۸۷: ۵ / ۴۱۸-۴۱۹؛ ابن اعثم، ۱۴۱۱: ۵ / ۹۵؛ اصفهانی، ۱۴۱۹: ۱۱۲-۱۱۳؛ صدوق، ۱۳۷۶: ۱۵۶؛ مفید، ۱۴۱۳: ۲ / ۹۱ )
این سخنان ابا عبدالله الحسین علیه السلام آنچنان آتشی به جان یاران انداخت که می خواستند همان شب به لشکر عمر ابن سعد حمله کنند تا وفاداری شان را نشان دهند.
یا حسین! ذلتی بالاتر از این نیست که ما بمانیم تو نباشی
هیهات هیهات منّا الذلّه
پس، اول عباس بن علی عرض ارادت و پایمردی تا سر حد جان نثاری کرد و بعد یکان یکان مردان و جوانان اهل بیت و اصحاب ابی عبدالله الحسین ارادت شان را بار دیگر در شب عاشورا ابراز کردند.
شب عاشورا، الگوی ولایت مداری اصحاب ابا عبدالله الحسین علیه السلام در قلب تاریخ جاودانه شد و همه قدسیان عالم در حفظ آن کوشا بودند تا که امروز، ملت ایران و امت اسلامی بدان افتخار کنند و با تمسک بدان برابر جبهه آمریکایی صهیونی و جاهلیت عرب بایستند. بی شک، ولی فقیه به وفاداری و پایمردی این ملت ایمان راسخ دارد که می تواند به پشتوانه نصرت الهی دشمن صهیونی را بیچاره کند.
#السلام_علیک_یا_عبد_الله
#ایران_پیروز
#اسرائیل_لِه_شده
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1751734641312069795
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🏴 پیوندهای فطری با نهضت عاشورا
ابا عبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا برابر لشکر ابن زیاد خطبه های روشنگرانه درباره قیامش خواند و حقایق زیادی در باب آنچه هست و آنچه باید باشد بیان کرد. امام علیه السلام خطاب به آنها فرمود دعی بن دعی؛ یعنی ابن زیاد ملعون من را بین جنگ و کشته شدن و بیعت با یزید که ذلّت و خواری است مختار کرده است و حال آنکه قبول ذلّت از خاندان پیامبر دور است؛ « هیهات منّا الذلّه ».
امام حسین علیه السلام در استدلال برای دور بودن پذیرش ذلّت و خواری از اهل بیت نبوت علیهم السلام نه فقط به إبا و پرهیز خدا و رسول بلکه به خواست مؤمنین و انسان های شریف و غیور پاک سرشت اشاره کرده است. فطرت پاک هرگز نمی پذیرد که انسان عادی زیر بار ذلّت و خواری زورگویان مفسد برود تا چه رسد به خاندان پاک منسوب به رسول الله باشند. یعنی اگر امام حسین علیه السلام راهی غیر از واقعه کربلا را طی می کرد از ناحیه دلاور مردان و مؤمنان پاک سرشت نکوهش می شد تا چه رسد به ملامت خدا و رسول:
ألا و إنَّ الدَّعِيَّ ابنَ الدَّعِيِّ قد تَرَكَني بينَ السِّلّةِ و الذَّلّةِ ، و هَيهاتَ لَهُ ذلكَ مِنّي ، هَيهاتَ مِنّا الذلّةُ ، أبَى اللّه ُ ذلكَ لَنا و رسولُهُ و المؤمنونَ و حُجورٌ طَهُرَت و جُدودٌ طابَت ، أن نُؤثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ على مَصارِعِ الكِرامِ .
این فرومایه(عبیدالله بن زیاد)، فرزند فرومایهای دیگر(زیاد بن ابیه)، مرا بین دو راهی کشتهشدن با شمشیر و یا قبول خواری قرار داده است؛ هیهات که ما زیر بار ذلّت و خواری برویم؛ زیرا خداوند و پیامبرش و مؤمنان از ذلّتپذیری ما، ناخرسندند و دامنهای پاک مادران و دلاور مردان غیرتمند و انسانهای والاتبار روا نمیدانند که ما اطاعت فرومایگان پست را بر شهادت در صحنهی کارزار ترجیح دهیم. بهوش باشید! من اکنون، با تعداد یاران اندک برای مبارزه با دشمنان فراوان به پیش خواهم رفت». ( طبرسی، احمد بن علی، ١۴٠٣ ق، الاحتجاج علی أهل اللجاج: ٢/ ٣٠٠)
بنابر این، وقتی سیره انقلابی امام حسین علیه السلام موافق با فطرت آدمی است، جای پرسش ندارد که چرا آن حضرت چنین کرد. پرسش در جایی است که خلاف فطرت پاک عمل شود. باید از آن کس که راه حسین را نمی پذیرد سوال شود که چرا راه دیگری را برگزیده ای و تبلیغ آن را می کنی.
پیوند قلبی همه انسان های آزاده بویژه ملت ایران با ابا عبدالله الحسین علیه السلام از همین معبر شناختی فطرت است. مردم در روز عاشورا با رجوع به فطرت پاک شان عزادار امام حسین علیه السلام می شوند. بی جهت نیست که می گویند حسین در قلب های دل سوخته جای دارد. باید محبت حسین را در دل های آدمیان جستجو کرد، نه در ظواهر زندگی شان.
#السلام_علیک_یا_ابا_عبد_الله
#لبیک_یا_خامنه_ای
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1751816832811440777
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan