📢 #ایران_قویتر | رهبر انقلاب: ایران اسلامی بر اساس
👈 دین و دانش
بنا شده، دین مردم و دانش جوانان ما در بسیاری از میدانها
👈 توانسته دشمن را وادار به عقبنشینی کند
بعد از این هم همینجور خواهد بود. ۱۴۰۴/۰۵/۰۷
💻 Farsi.Khamenei.ir
🖌 معمای خصومت دنیای مدرن با جمهوری اسلامی و تکلیف حوزه و داتشگاه
ولی فقیه در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه ضمن تکریم و تسلیت به خانواده شهداء راز معمای چرایی خصومت چهل و اندی ساله دشمنان ملت و ایران اسلامی بیان فرمودند. به عقیده ایشان « این حوادث برای جمهوری اسلامی بیسابقه نبود؛ از اوّل انقلاب بارها از این حوادث برای کشور رخ داده؛ علاوهی بر جنگ تحمیلیِ هشتساله، فتنهانگیزیها، کشاندن افراد سستعنصر در مقابل ملّت، فتنههای گوناگونِ نظامی، سیاسی، امنیتی و غیره، کودتا و امثال اینها [رخ داده ]».
اگر متغیر رفتار خصمانه دنیای مدرن با جمهوری اسلامی را کنار بگذاریم متوجه خواهیم شد که ایران اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز تقریبا با هیچیک از این حوادث مواجه نمی شد. ملت نه با جنگ های تحمیلی و تحریم های فلج کننده به گفته دشمن روبرو می شد و نه برای دفع این حوادث مجبور به تقدیم هزاران شهید و جانباز می شد. هر فتنه و توطئه ای که علیه ایران آزاد و مستقل شکل گرفته و میگیرد از خصومت غرب مدرن و استکبار جهانی است. معمای کار در همین جاست. دلیل این همه خصومت دنیای مدرن با ایران اسلامی و جمهوری اسلامی چیست.
ولی فقیه به این نکته اشاره دارد که حل این معمای مهم را نباید در آنچه که سیاسیون و قدرت های غربی می گویند جستجو کرد. دلیل تراشی های آنها دستاویزی برای پنهان کردن اساس خصومت دتیای مدرن با جمهوری اسلامی است. حقوق دان های شان خصوصاً خوب می دانند که این بهانه ها مجوز محکمه پسند برای آتش افروز و تحمیل جنگ نمی شود: « آنچه به عنوان [قضیّهی] هستهای و غنیسازی و حقوق بشر و امثال این چیزها میگویند بهانه است؛ اصل قضیّه آن است». ( بیانات ولی فقیه: ٧/ ۵/ ١۴٠۴ )
قضیه اصلی ایده اسلام سیاسی است که هیچ سنخیتی با مبانی مدرنیته ندارد بلکه رقیب جدی آن است. ایده در هم تنیدگی دین و دانش زیر چتر حکومت دینی در تقابل جدی با اندیشه سکولار است. چند قرن است که در ذهنیت ها امتناع همبستگی دین و دانش در زیر چتر حاکمیت دینی تبلیغ شده است اما به یکباره الگوی عملی جمهوری اسلامی خط بطلان بر این گفته ی پوچ و بی معنا کشید. بطوری که جهان در جنگ تحمیلی دوازده روزه از نزدیک شاهد این واقعیت شد. عالم سکولار تاب چنین قضیه ای را ندارد:
« آنچه استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار با آن مخالف است، همین دین شما و دانش شما است؛ با دین شما مخالفند، با این ایمان گستردهی مردم مخالفند، با این اتّحادِ در زیر سایهی اسلام و قرآن مخالفند؛ و با دانش شما مخالفند».
🔸 تکلیف حوزه و دانشگاه
اگر چه ولی فقیه در باب حفظ اتحاد دین و دانش خطاب به یکایک مردم چنین توصیه کرده اند: « و ملّت ایران به توفیق الهی دین خود را و دانش خود را رها نخواهد کرد. ما در راه تقویت ایمان دینیمان و در راه گسترش و عمق دانشهای متنوّع و گوناگون خودمان، قدمهای بلندی برخواهیم داشت» ( ٧ /۵/ ١۴٠۴ ) لکن توصیه ی ایشان در خطاب به متولیان دو عرصه دین و دانش به مثابهی تکلیف است. دانشگاه متولی حفظ و ارتقای دانشورزی ملت است و حوزه متولی حفظ و رشد دین و دینداری مردم است. اکنون این دو نهاد علمی و معنوی و تمدن ساز بیش از گذشته موظف به رشد و تقویت دینداری و دانشورزی ایران اسلامی هستند و باید دوش به دوش هم در این راه مقدس گام های محکم و استواری بردارند. انتظار آن است که اولیای حوزه و دانشگاه مقدم بر دیگران به این بیانات و رهنمودهای ولی فقیه لبیک گفته دستور کار مشترکی را ترسیم کنند. انشاالله
#ایران_پیروز
#پیوستگی_دین_و_دانش
#جمهوری_اسلامی
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1753824236205864270
✅ @mahdavizadegan
✍ داود مهدوی زادگان
🖌 بدعتی نو در فلسفه اخلاق؛ دروغ گناه و جرم نیست
دولت وفاق لایحه « مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی » را که با قید دو فوریت به مجلس شورای اسلامی ارسال کرده بود و مجلس هم آن را تصویب کرده بود، پس گرفت. دولت این اقدام را در راستای شنیدن حرف مردم و انسجام ملی تفسیر کرد. در حالی که فشار رسانه ای جریان معارض و عادی سازی بر دولت عامل این بدعت است.
اما چرا این پس گیری بدعت است؟ چون این اقدام برای اصلاح مفاد لایحه نبوده بلکه برای کنار گذاشتن و منتفی دانستن اصل محتوای آن است. از این پس، دروغ گویی و خبر پراکنی خلاف واقع نه گناه است و نه جرم. با این حساب، باید فلسفه اخلاق را از نو نوشت و کتاب وحی را جوری خواند که خبر کذب جرم و گناه تلقی نشود.
اما فلسفه اخلاقی که در آن دروغگویی مجاز شمرده شود و از بند گناه و جرم رها شود فلسفه ویرانی جامعه است. دروغ، بنیادین ترین ساحت تخریب انسجام زیستی فرد و جامعه است. اگر همه اصول اخلاقی که برای انسجام و استحکام جامعه لازم است در مقابل مفسده و شری عاجز شوند و از پس دفع آن شر بر نیایند آنگاه نوبت به اصل مذمت دروغ می رسد. هیچ شری راه فرار از اصل فضیلت راستگویی و مذمت دروغگویی ندارد. اما وقتی دروغ جرم و گناه تلقی نشود و مذمومش ندانند دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشه. دیگه برای جامعه هیچ اصل اخلاقی نمی ماند که بخواهد با تکیه بر آن منازعات فردی و اجتماعی را حل کند.
خوشبختانه در میان جماعت غربگرا دوستداران فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق کم نیستند. خوب است که اینان معلوم کنند که بر چه اساسی جواز دروغ گویی در جهت تقویت انسجام ملی است؟! حتی پیروان ماکیاولیسم هم تا این حد پیش نرفته اند که دروغ را از دایره شر خارج کنند بلکه آنها دروغ راست نما را جایز می شمارند.
معلوم نیست که چرا جریان معارض و عادی سازی این لایحه را به خود گرفته است که علیه آن شوریدند و دولت را مجبور به پس گرفتن آن ساختند. خطاب این لایحه از جنس خطابات قانونیه است که امام خمینی ره فرموده اند. یعنی مطلق است و شخص یا جریان خاصی مراد نیست. هر کس که خبر خلاف واقع بگوید و نشر دهد مجرم است و گناهکار اعم از اینکه اصولگرا یا اصلاح طلب یا هر کس دیگری باشد. بنابر این، آن جریانی که بر دولت چنین فشاری را آورده دلخوش به این نباشد که بخاطر دروغ پردازی هایش در امان است بلکه دیگر امنیتی باقی نمی ماند.
اما اینکه گفته شده استراد لایحه « مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی » خواست مردم است تهمتی زشت و شرم آور است. هیچ ملت آگاهی دروغ را جایز نمی شمارد تا چه رسد به ملت شریف ایران که زیست اخلاقی را فضیلت می داند و صداقت را از همان دوران باستان تا به امروز به مثابه اصل اساسی در امر حکمرانی و حیات اجتماعی ترویج می کند.
به هر روی، بهتر آن است که دولتیان درخواست استرداد شان را استراد کنند. تحمل شرم چنین استردادی ارزش این را دارد تا دولت به بدعت گزاری متهم نشود. انشاالله
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1754067081150690529
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🔸 چه باید کرد که گیر نکنیم
گیر افتادن کارگزار عالی مقام یا بخاطر کار است یا بخاطر دستیاران و مشاورانش. سختی کار آن هم به گستردگی اداره کشور همیشه بوده و هست. مگر ممکنه کار کشورداری سخت و دشوار نباشد. اگر کسی بعد تصدی متوجه این واقعیت می شود و احساس گیرافتادن می کند چارهای غیر از ادامه مسیر ندارد. کار همیشه سخت بوده است فقط مردان مرد نباید هراسان شوند و احساس عجز و ناتوانی کنند. باید با توکل بر خدا و تکیه بر قدرت ولایت و پشتیبانی ملت به کار و تلاش خود ادامه داد.
اما اگر این گیر افتادن بخاطر تیم مشاوره و کارشناسی است چاره ی کار جایگزینی آن با تیم مؤمن و انقلابی و کار بلد است. چون تجربه نشان داده است که چنین تیمی است که می تواند در سختی کار همراه و گره گشا باشد و نه آنان که گره سختی کار را بیشتر می کنند.
به هر روی، این گیر افتادن بیشتر از سنخ احتمال دوم است. رئیس جمهور با تغییر تیم مشاوره و کارشناسی خود متوجه خواهد شد که مملکتداری هر قدر که سخت باشد دستگیر است و نه پاگیر. آنچنانکه شهید جمهور آیت الله رئیسی ره هيچگاه از سختی کار گله مند نبود بلکه انبساط خاطر پیدا می کرد.
درود و رحمت خدا بر آن شهید عزیز
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🔸 نقش دکترین بازدارندگی ایران قوی در پایان سلطه گفتمان قدرت اتمی
١. استکبار جهانی با مزدوری دشمن صهیونی مغرورانه و سبعانه به قصد براندازی نظام اسلامی و تجزیه ایران جان جنگ گسترده ای را تحمیل کرد ولی این تفرعن و غرور جنگ طلبانه دوازده روز بیشتر دوام نداشت و مفتضحانه با درخواست آتش بس پا پس کشید و اکنون به رجز خوانی و تهدیدات آتی بسنده کرده است.
بطور قطع، متجاوزین در این جنگ تحمیلی هیچ دستاورد افتخار آمیزی به دست نیاوردند. اگر چنین بود دشمن صهیونی بجای رجز خوانی گزارش دستاوردهایش را می داد. اما در آن سوی نبرد، ایران قوی دستاوردهای بی شماری به دست آورد که مطالعه آن کار چند ماه و چند سال نیست. این دستآورد ها محدود به میدان نبرد نیست بلکه عرصه های بزرگتری را در بر میگیرد که گفتمان قدرت یکی از آن عرصه ها است.
٢. سلطه استکبار جهانی در دنیای معاصر تنها از طریق قدرت نظامی پدید نیامده است. بلکه گفتمان های استعماری مانند گفتمان شرق شناسی، گفتمان استبداد شرقی، گفتمان جهان اول و جهان سوم و گفتمان توسعه نقش بسزایی در این سلطه جهانی بر ملل غیر غربی داشته اند. اما در این میان، گفتمان قدرت اتمی مهم ترین ابزار سلطه برای استکبار جهانی بوده است. این گفتمان بعد حمله اتمی آمریکا جنایتکار به دو شهر ژاپن در جنگ جهانی دوم تولید شد و تا به امروز نه فقط بر افکار عمومی بلکه بر ذهنیت های علمی و نظریه پردازی های روابط بین الملل حکمفرما است.
٣. گفتمان قدرت اتمی بر این نظریه استوار است که قدرت برتر و بلا منازع در جهان قدرت اتمی است. کشوری که از بمب اتمی برخوردار است بر جهان حق سلطه گری دارد و کشورهای غیر اتمی هم راه گریزی از متابعت و فرمانبری ندارند. مگر آنکه کشورهای غیر اتمی هم مسلح به بمب اتمی شوند. بر این اساس، برای دفع سلطه قدرت های اتمی می بایست اتمی شد.
۴. گفتمان قدرت اتمی همانند فن آوری بمب اتم محصول تمدن غربی است و امروزه به گفتمان مسلط و بلا منازع تبدیل شده است. بطوری که نخبگان سیاسی استقلال طلب در همین فضای گفتمان قدرت اتمی هم راه مقابله با تهدیدات قدرت های غربی را در اتمی شدن می دانند. چنانکه در ایران همین دیدگاه بخصوص بعد جنگ تحمیلی دوازده روزه از ناحیه نیروهای انقلابی جدی گرفته شد. اما آیا حقیقتاً برای دفع شر آمریکای مستکبر و رژیم جنایتکار صهیونی که مسلح به قدرت اتمی هستند راهی به غیر قدرت اتمی شدن نیست؟ آیا فقط بمب اتمی می تواند بازدارنده شر قدرت های مستکبر اتمی باشد؟
۵. پیروزی ایران مقتدر در جنگ تحمیلی دوازده روزه به نوعی پایانی بر سلطه گفتمان قدرت اتمی بود. جمهوری اسلامی در این جنگ ثابت کرد که می توان با پیشرفت علمی در تولید سلاح های متعارف بویژه در صنعت موشکی و پهبادی قدرت های اتمی را زمین گیر کرد و آنها را وادار به عقب نشینی کنند. درماندگی آمریکا و رژیم صهیونی برابر حملات ویرانگر موشکی و پهبادی ایران در این جنگ دوازده روزه برای ملل جهان مشهود بود.
۶. اکنون گفتمان قدرت اتمی بواسطه مقابله موفق جبهه مقاومت به راهبری ایران مقتدر متزلزل شده است. دیگر این گفتمان مبنایی برای بازدارندگی قدرت اتمی آمریکا تلقی نمی شود تا راه حل را در اتمی شدن بدانیم. باید دانش هسته ای را به خدمت گرفت ولی برای بازدارندگی قدرت اتمی دشمن لزومی به تسلیح به بمب اتمی نیست. چون می توان بدون بمب اتمی هم قدرت های اتمی را زمین گیر و پشیمان کرد.
رژیم اتمی غاصب قصاب از نابود کردن قدرت موشکی حزب الله و حماس عاجز مانده است. ناوهای جنگی و هواپیمابر آمریکایی از ترس موشک های یمنی ها به نقاط دور از تیر رس پناه می برند. یمنی های سلحشور بی اعتنا به گفتمان قدرت اتمی است که چنین مقتدرانه بر قدرت های آنمی یورش می برند.
٧. نتیجه این سلحشوری غیر اتمی نگرانی استکبار جهانی از فراگیر شدن و غلبه دکترین جمهوری اسلامی ( بازدارندگی غیر هسته ای ) بر افکار عمومی جهان و ذهنیت روابط بین الملل را موجب شده است. آنها خواهان آنانند که جبهه مقاومت در همان چارچوب گفتمان قدرت اتمی به راه خود ادامه دهد. چون ملل زیر سلطه با دکترین غیر اتمی ایران قوی شجاعت مقاومت و رهایی از سلطه را پیدا می کنند. انشالله
#ایران_پیروز
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_اسرائیل
https://farsnews.ir/MahdaviZadegan/1754460890099916951
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadeganل»
🔸 فرصت بشارت جهنم
#ترامپ_شقی گمان کرده با میانجی در توافق صلح میان ارمنستان و آذربایجان و اجاره کردن دالان زنگزور توانسته آمریکا را با ایران هم مرز کند. این مساله برای برخی بویژه برای غرب پرستان نگران کننده و حائز اهمیت نیست ولی برای دلسوزان انقلاب و مصالح و منافع ملی به حق نگران کننده است و زنگ خطر و هشدار را برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی به صدا درآورده اند و منتظر شنیدن مواضع قاطع و محکم مسئولان مربوطه علی الخصوص از ناحیه دبیر جدید شعام هستند.
نگرانی یاد شده کاملا بجاست و حضور مستقیم شیطان بزرگ در جوار ایران تهدید بزرگی است و نباید آن را ساده سازی کرد. ولی اگر دستگاه دیپلماسی و میدان به گونه ای یکپارچه و مقتدرانه با این مساله مهم برخورد کنند می توانند این تهدید را به یک فرصت کم نظیر تبدیل کنند. آنچنانکه دشمنان رسول الله صلی الله علیه و آله در جنگ احزاب تا مرز مدینه آمده بودند اما تدبیر الهی رسول خدا نه فقط شکست خفت باری را بر کفار و مشرکین و منافقین وارد ساخت بلکه آن حضرت توانست در عرصه بین المللی مقتدرانه به ابلاغ رسالت بپردازد. از این رو، در راستای تبدیل تهدیدات به فرصت چند نکته را اشاره می کنم.
١. آذربایجان و بویژه ارمنستان که قرار است طی توافقی با ترامپ شقی بخشی از خاک خود را به آمریکا اجاره دهد خبط بزرگی کردند و باید مسئولیت هرگونه حوادث ناگوار از جمله بر افروختن آتش جنگ از سوی مستاجر جنگ طلب خود را بپذیرند. چون ارمنستان با مستاجری قرار داد می بندد که می داند دشمنی دیرینه و کینه توزانه ای با ایران دارد و همواره مترصد فرصت برای نابودی ایران و نظام اسلامی است. جدیدترین این خصومت مشارکت مستقیم آمریکا در جنگ تحمیلی دوازده روزه است.
بنابر این، ارمنستان و آذربايجان باید بدانند که از آتش افروزی مستاجران خود در امان نیستند و ایران اسلامی برای حفظ امنیت مرزهای خود هیچ تضمینی به این دو کشور نخواهد داد. اگرچه مصلحت هر دو کشور در این بود که پای دولت های جنگ افروز آمریکا و اسرائیل را در منطقه باز نمی کردند. چنین دولت هایی با خود صلح و آبادانی نمی آوردند. چنانکه در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان هیچ خیری نیاوردند.
٢. خیلی تعجبآور است که دستگاه دیپلماسی نظام اسلامی از این توافق صلح با میانجی گری ترامپ شقی استقبال کرده است. صلحی که واسطه آن شیطان بزرگ است، تماماً شر است و هیچ خیری در آن نیست. بخصوص که این توافق مقدمه ای برای مستأجر شدن دشمن عنود در مرز شمالی میهن عزیزمان ایران است. جای این سوال است که چرا دیپلماسی دولت چهاردهم در ایجاد چنین صلحی واسطه نشد تا میانجی بد سابقه ای چون ترامپ فرصت طلبی کند. اما آیا واقعاً باید از استقرار دشمن ملت در نزدیکی مرزها استقبال کرد؟!
رسول خدا ( ص ) هر گاه با خبر می شد که کفار و مشرکین قصد مدینه را کرده اند برای جلوگیری از نزدیک شدن آنان بی درنگ به همراه مجاهدین از شهر خارج می شدند. دیپلماسی ایران نه فقط باید با اصل و مفاد چنین توافقی مخالف و بد گمان باشد بلکه باید انتظارات جدی ایران و نیز عواقب تخلفات احتمالی پیش رو را برای هر دو طرف موجر و مستأجر تفهیم کند. مهمترین انتظار جمهوری اسلامی عدم هرگونه فعالیت نظامی و امنیتی و اطلاعاتی از سوی مستأجر است. این انتظاری است که می بایست دستگاه دیپلماسی ما از کشور آذربایجان نسبت به مهمان جنگ طلبش اسرائیل می داشت. همچنین باید نسبت به هر گونه انسداد تجاری و مواصلاتی از سوی مستأجر کین توز هشدار داده شود.
به هر روی، دیپلماسی جمهوری اسلامی باید در عمل و نه در حد بیانیه نویسی مانع وقوع هرگونه آتش افروزی از ناحیه مهمانان سرکش و کینه توز دو همسایه شمالی بشود. هر گونه کوتاهی و ناتوانی ممکن است کشور را متحمل هزینه های سنگین جبران ناپذیری کند. طبیعی است که عوامل میدانی هم می توانند در این هدف راهبردی به دستگاه دیپلماسی کمک بزرگی کند.
٣. گرچه حضور احتمالی شیطان بزرگ در مرزهای شمالی تهدید مهمی است و نباید با ساده انگاری از کنار آن گذشت ولی فرصت خوبی برای ایران هم می تواند باشد. چنین حضوری در دیگر کشورهای همسایه مانند افغانستان و عراق و قطر بوده و هست. وجود پایگاه نظامی عین الاسد در عراق و العدید در قطر فرصت خوبی برای گرفتن انتقام خون سرداران و دانسمندان شهیدمان بود چه رسد به اینکه دشمن در نزدیکی مرز با ایران باشد. آمریکا در چند دهه گذشته جنگ های زیادی را به راه انداخته است. با این حال، بخاطر امتیاز در تیررس نبودن از همه این جنگ ها قسر در رفته است. حال اگر بخواهد در مرزهای ایران حضور مستقیم پیدا کند دیگر آن امتیاز در تیررس نبودن را ندارد. با همان گلوله های معمولی هم می توان به چکمه پوشان آمریکایی و شریک صهیونی اش بشارت جهنم را داد. انشاالله
#ایران_پیروز
#ترامپ_شقی
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
⁉️ هزینه تا کی؟
می خواهید مذاکره کنید؟ خب آمد وسط مذاکره زد!
دوباره مذاکره می خواهید بکنید باز هم می آید وسط مذاکره می زند!
کسی هست که بگوید با این مذاکرات بی حاصل چیکار باید کرد؟
تا کی باید مذاکره کنند و بیایند بزنند؟
تا کی باید برای مذاکره بیهوده هزینه بدهیم؟
تا کی باید مملکت را با امید های واهی معطل نگه داشت؟
آیا راهی غیر از مذاکره هست که اگر انجامش دادیم جرأت زدن را نکنند؟
#ایران_پیروز
#راه_مقاومت
✍داود مهدوی زادگان
👉 @mahdavizadegan
🔸 جانم فدای ایران
آن بانوی سخنگویی که خود را تابع جریان سیاسی خاصی می داند، چنان جانم به فدای ایران می گوید که فداییان ایران را به وجد می آورد. ولی وقتی به کارنامه سیاسی این جریان که چند دهه است از قطار انقلاب اسلامی پیاده شده است نظر می اندازیم مورد برجسته ای از جان فدایی یافت نمی شود. اگرچه این جماعت در مادیات به برکت جمهوری اسلامی از فرط فربگی سرکش شده اند اما حکایتی از شهادت و خدمت در کارنامه آنها نیست. هر جا سیل و زلزله و دیگر بلایای طبیعی برای ملت بوده خبری از حضور میدانی آنها نبوده بلکه در غمخواری و سوگواری به صرف پیام های مجازی بسنده کرده اند. اما وقتی پای قدرت در میان بوده با حرص و ولع وصف ناپذیری وارد صحنه می شوند و شهر به شهر حضور میدانی پیدا می کنند. مدت هاست که در جمع فدائیان واقعی این پرسش مهم مطرح است که چرا تا کنون از این جماعت در راه جان فدایی ملت حتی یک قطره خون ریخته نشده است؟ چرا در این جماعت نام شهیدی دیده نمی شود؟ چرا در جنگ تحمیلی دوازده روزه از ناحیه دشمنان ملت علیه این جماعت تهدید جدی ( لیست ترور ) دیده نشد؟ چرا این جماعت در دوازده روز جدال با دشمن آمریکایی صهیونی در کنار ملت حضور پر رنگی نداشتند؟ ولی بعد آن با نوشتن بیانیه های دلسرد کننده و وحدت شکن حضور پسا جنگی خود را اعلام کردند. به هر روی، جان فدایی ایران نشان دارد. آن نشان هم به حرف نیست بلکه به خون و خدمت است. اگر اهل شهادت نیستیم خدمت که می توان کرد.
#ایران_پیروز
#فدایی_ایران
#دولت_خدمت
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
🔸 همه مدافع ولایت هستیم
رئیس جمهور محترم در نشست اخیرشان با مدیران رسانه گفته است که ما بدون هماهنگی و رضایت مقام معظم رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد. ایشان بر این اساس از منتقدین دولت خواسته است که وقتی هماهنگی کردیم بهتر است بقیه گیر ندهند که شما چرا این کار را کردید؟.
اما این گفته آقای پزشکیان اخلاقاً صحیح نیست. درست نیست که هرجا در مقابل نقد منتقدین از پاسخگویی نا توان شدیم پای بزرگان را به میان کشید و آنان را سپر عملکرد خود قرار داد. باید رئیس جمهور دافع تهاجم علیه رهبری باشد نه بالعکس.
مضافاً اینکه منتقدین انقلابی هم می گویند نقد ما بر عملکرد دولت هم مبتنی بر بیانات و رهنمودهای ولی فقیه است. اگر گفته می شود برجام خسارتی بیش نبود یا مذاکره با آمریکا غیر هوشمندانه و غیر عقلانی است یا مسأله دالان زنگزور برای ایران مهم است و نیاید تغییری در آن اتفاق افتد یا دولت موظف به اجرای واجب شرعی عفاف و حجاب است همه این مسائل و مسائل مهم دیگر ملهم از بیانات رهبری در دیدار با عموم مردم یا مقامات لشکری و کشوری است. اینطور نیست که جریان انقلابی بدور از فرمایشات رهبری سخن می گویند ولی رئیس دولت هماهنگ با مقام معظم رهبری سخن می گوید. همه مان سعی داریم در چارچوب رهنمودهای ولی فقیه سخن می گوییم. اگر چه ممکن است که همه مان در فهم و درک فرمایش ولی فقیه دچار مشکل شویم و سخنان ایشان را آنچنان که باید نفهمیم.
بنابر این، بهتر و لازم آن است که همه مدافعین و پیروان ولایت و امامت در هر مقام و موقعیت حقیقی و حقوقی که هستند نگذارند سخنان و رهنمود های مقام معظم رهبری توسط خود و دیگران به نا حق محصور و مبتلا به استفاده ابزاری شود. اگر به راستی خود را فدایی ولایت می دانیم باید در هر شرایطی سپر ولایت بود نه آنکه ولایت را سپر مواضع سیاسی و جناحی خود کنیم. باید در گفتار خود به رهنمودهای ولی فقیه استدلال کرد و نه استدفاع.
#مدافع_ولایت
✍ داود مهدوی زادگان
✅ @mahdavizadegan
📝 این چهل روزی که از عاشورا تا اربعین اتّفاق افتاده، یکی از مقاطع بسیار مهمّ تاریخ اسلام است. روز عاشورا در اوج اهمّیّت است و این چهل روزی هم که بین عاشورا و اربعین هست، تالیتلو روز عاشورا است. اگر روز عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری -فدا کردن جان، فدا کردن عزیزان، فرزندان و یاران- است، این چهل روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری، همراه با توضیح [است]. اگر این چهل روز نمیبود، اگر حرکت عظیم زینب کبریٰ(سلاماللهعلیها) و جناب امّکلثوم و حضرت سجّاد(علیهالسّلام) نمیبود، شاید آن فقرهی «لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة» اتّفاق نمیافتاد. این حرکت عظیم، این صبر فوقالعادهی خاندان پیغمبر به پیشوایی زینب کبریٰ(سلاماللهعلیها) و امام سجّاد(علیهالسّلام) بود که توانست حادثهی کربلا را ماندگار کند و به معنای واقعی کلمه این تبیین، مکمّل آن فداکاری بود.
📚 برشی از کتاب #جهاد_تبیین
در اندیشهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی)
@KhameneiBook