💠خطونشان امام باقر (ع) برای مدعیان بیعمل
🔸از جناب جابربن یزید جُعفى نقل شده که امام محمّد باقر (ع) فرمودند: «اى جابر! آيا براى كسى كه ادّعاى تشيّع دارد، همین بس است که بگويد دوستدار ما اهل بيت است؟ به خدا قسم، شيعۀ ما فقط آن كسى است كه تقوای الهی پیشه کرده و از خدا اطاعت کند.
🔹شيعيان ما فقط با این نشانهها شناخته میشوند: تواضع، خشوع در عبادت، امانتداری، کثرت ذكر خدا، روزهداری، بر پا داشتن نماز، نيكى به والدين، رسيدگى به همسايگان فقير و نيازمندند، رسيدگى به قرضداران و يتيمان، راستگویی، تلاوت قرآن، کنترل زبان در قبال مردم جز به خیر و نیکی. همینطور، شيعيان ما کسانیاند که مورد وثوق فامیل خود باشند.»
🔸جابر به حضرت عرض کرد: «اى پسر رسول خدا! ما كسى را با اين خصوصيات نمیشناسيم!»
🔹حضرت جواب دادند: «جابر! نظرات مختلف، منحرفت نکند. آيا همین كافى است که یک نفر بگويد "من على (ع) را دوست دارم و از دوستداران او هستم" اما اهل پیروی عملی نباشد؟! تازه حتی اگر بگويد: "من رسول خدا (ص) را دوست دارم" -که رسول خدا (ص) از على (ع) نیز برتر است- ولى از سيرۀ ایشان پيروى نکند و به سنّتش عمل نكند، باز هم اين دوستى براى او هيچ سودى نخواهد داشت.
پس اهل تقواى الهی باشید و به نیت آنچه نزد خداست عمل كنيد؛ چون خدا با احدالناسی نسبت فامیلی ندارد. محبوبترين و گرامىترين بندگان نزد خدا، باتقواترين و مطيعترين آنهاست.
🔸جابر! قرب الهی جز با اطاعت از خدا بهدست نمیآید. ما آل محمّد (ص) نه براتی برای نجات مدعیان از جهنم داریم و نه حجّتى نزد خدا برای دفاع از آنان.
🔹هر كس مطيع خداست، در دایرۀ ولایت ماست و هر كس اهل نافرمانى خدا باشد، دشمن ماست. ولايت ما اهل بيت، فقط با عمل [به دستورات الهى] و خودمراقبتی شدید به دست میآيد.»
(کافی-ط اسلامیة، ج2، ص75؛ امالی صدوق، ص625)
🔸پ.ن: اللهم فاهدني هدى المهتدين و ارزقني اجتهاد المجتهدين و لا تجعلني من الغافلين المبعدين و اغفر لي يوم الدين
💠آدمسازی با فحشخوری؛ راه هدایت را از امامش بیاموزیم
🔸یکی از گزارههای کلیدی برای اصلاح روابط جمعی و اجتماعی این آیه است: «خوبی و بدی اصلا یکسان نیستند. [اگر شک داری،] بدی را با خوبی جواب بده؛ ناباورانه خواهی دید که دشمن تو، آنچنان زیرورو میشود که گویا دوست صمیمیات بوده است.» (فصلت/۳۴)
🔹در ص۲۰۷ از کتاب «مناقب آل ابیطالب (ع)» ماجرای عجیبی نقل شده که ترجمۀ عینی همین آیۀ شریفه است. جناب ابنشهرآشوب اینطور روایت میکند که:
🔸شخصی مسیحی -که ظاهرا دنبال آزار دادن آقا امام باقر (ع) بوده- خطاب به ایشان گفت: «تو "بقر" (گاو) هستى».
حضرت با خونسردی فرمودند: «نه! من "باقر"ام».
🔹مسیحی کم نیاورد و گفت: «تو فرزند زنى آشپزى».
اما آقا امام باقر (ع) خیلی راحت جواب دادند: «آشپزی که عیب نیست؛ شغل مادرم این بوده».
🔸مسیحی به خیال خودش تیر آخر را زد: «تو فرزند یک زن سياه حبشى بدكارى».
⚠️[أقول: برخی از ما اگر بودیم، نه فقط زیر و بالای طرف و دودمانش را به فحش میکشیدیم، که با او گلاویز هم میشدیم. حالا ببینیم سلالۀ پیامبر رحمت چه کردند.]
🔹حضرت ذرهای هم از این هتاکی بههم نریختند و فقط فرمودند: «اگر راست میگویی که مادرم بدكار بوده، دعا میکنم خدا از او بگذرد. اگر هم دروغ میگویی، دعا میکنم خدا از تو بگذرد.»
🔸راوی میگوید که آن مسیحی همانجا مسلمان شد.
🔹پ.ن: کاش همۀ ما و بهویژه مبلغان دینی، از این الگوی انسانشناسانۀ حضرت باقر العلوم (ع) یاد بگیریم که انسانها فقط ذهن و عقیده نیستند. بلکه بسیاری از باورهای غلط، محصول ناخودآگاه احساسات منفی برآمده از ذهنیتهای سوء و زمینههای اجتماعی غلط است. پس اگر واقعا دلمان به حال بندگان خدا سوخته، نباید بهجای اصلاح این ریشهها، مدام به عقایدشان ور برویم، که این قطعا کار را خرابتر میکند و چه بسا ضمان شرعی هم داشته باشد.
💠درس تاریخی #امام_هادی (ع) به امت، برای نجات از فتنهٔ «نامسئله»ها
🔸حکومتهای ضدمردمی چگونه انرژی اعتراضی جامعه را میگیرند؟ مسئلهسازی میکنند و آبی و قرمز راه میاندازند. آنوقت خود مردم، آنچنان جدی، با هم و علیه هم، سر کار گذاشته میشوند که درد اصلی یادشان میرود. اگر این بازی، لعاب دینی هم داشته باشد که چه بهتر!
🔹«محنة القرآن» (فتنۀ جانکاه قرآن) در عصر #بنی_عباس، نمونهای از همین سیاست طاغوتی بود. آقای #رسول_جعفریان در کتاب «حیات فکری و سیاسی ائمه» آورده که: ابتدا مأمون و معتصم، همه را به زور، وادار به پذیرش «خلق قرآن» میکردند. احمدبن حنبل (پیشوای فقهی حنابله) از کسانی بود که زیر بار نرفت و شلاق خورد! اما با آمدن متوکل، ورق برگشت و فتوای همین جناب احمد حنبل، شد چماق حکومت؛ مخالفان خلق قرآن، «سنی» نامیده شدند و بقیه «اهل بدعت»؛ یعنی رسما احکام کفار بر مسلمان بیچارۀ قائل به خلق قرآن جاری میشد!
🔸فقط شیعیان بودند که با درایت ائمه (ع) از این بازی کثیف سلاطین عباسی در امان ماندند. آقا امام هادی (ع) به شیعیان نامه نوشتند که ابدا در این دعوای ساختگی وارد نشوند: «به نظر ما، جدال در این موضوع، بدعت است و پرسشگر و پاسخگو هر دو گناهکارند؛ چون سؤالکننده از چیزی پرسیده که برایش بیفایده است و پاسخدهنده خودش را برای جوابی به زحمت انداخته که تکلیفش نبوده است. فقط خدا خالق است و بقیه مخلوقند. قرآن کلام خداست؛ از پیش خود، اسم دیگری به آن ندهید که جزء ظالمان میشوید.» (توحید صدوق، ص۲۲۴)
🔹امام هادی (ع) عملا -طبق تعبیر خودشان در #زیارت_جامعه_کبیره- «ساسة العباد و أرکان البلاد» (سررشتهدار کاربلد و ستون امت) بودن اهل بیت (ع) را نشان دادند.
🔸رحمت خدا بر #امام_خمینی که درست پا جای پای اولیای مطهرش گذاشت؛ کید #استکبار را شناخت و فریاد زد که اگر مسئلهای با بیداری و قیام #مستضعفان برای رفع ظلم و اقامۀ عدل نسبت نگیرد، مثل «محنة القرآن»، خارج از اولویت است و چهبسا بازی در زمین شیطان: «امروز سَرِ #ولايت حضرت امير هم نبايد دعوا كرد. امروز بايد همه با هم مجتمع شويد و #جمهورى_اسلامى را به آخر برسانيم.» (صحیفۀ امام، ج۸، ص۳۷۶)
هدایت شده از شعوبا
🎯لزوم استفاده از فقه شیعه از نظر استاد الازهر؛ عالم اندیشه را از عالم سیاست تفکیک کنید!
حجتالاسلام مهدی محمدآبادی
✂️برشهایی از متن:
📮نویسنده در ابتدا بیان میکند که منشأ انتقادات را دریافته است و لذا تأکید میکند که خود او هم مانند منتقدان، نگران سیاستهای منطقهای ایران است. اما با این وجود، تصریح میکند که در یادداشت اولش، اصلا کاری به ایران نداشته و صرفا از فقه شیعه بهعنوان یک مذهب فقهی نام برده که همچون دیگر تفکرات، قسمتی از محصولات آن قابل پذیرش و استفاده است.
📮جمعبندی تلیمه از انتقاداتی که به او وارد شده این است: بحران کنونی، نه فقهی است و نه فکری؛ بلکه مشکل از سیاستزدگی فضاهای مختلف است که برخی حتی آن را به فضاهای علمی نیز کشاندهاند. در حالیکه عالم اندیشه، معیارهای خودش را دارد و سنجۀ رد و قبول افکار، عدم تعارض با ثوابت دین است و نه چیز دیگر. همچنانکه نباید در فضاهای علمی، طبع عمومی مردم را ملاک قرار داد، که در این صورت، باید هر روز صد بار تغییر نظر داد. در حالیکه دین به ما آموخته: «حکمت گمشدۀ مؤمن است؛ هر جا که آن را یافت، شایستهترین فرد به استفاده از آن، خود اوست.»
🖇برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.
#وحدت_اسلامی
⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان:
@shouba