خاطره ای از شهید مهدی حسینی:
روز عاشورای سال۸۸ بود آقا مهدی هم مثل همه مردم گرم عزاداری و گریه بر مصیبت های آقا امام حسین(علیه السلام) بود که خبر بهشون رسید که اغتشاشگران و فتنه گران وارد خیابان شهید نامجو شدند و از سمت خیابان انقلاب به سمت میدان نامجو در حرکتند آقا مهدی با بصیرت تمام و بدون وقفه به سمت خیابان نامجو حرکت کردند.
بقیه خاطره رو از زبان برادر شهید براتون مینویسم:
ما پایین تر از مسجد الجلیل جلوی فتنه گران رو گرفتیم ولی چون جمعیت آنها زیاد بود کسی شجاعت و جرأت زدن به دل اون فتنه گران از خدا بی خبر رو نداشت.
مجبور بودیم بخاطر اینکه جمعیت فتنه گران زیاد بود و تعداد ماهم حدود ده ٬پانزده نفر بود (چون رفقا و بسیجی های محل همه تو هیئت بودند) کم کم و قد به قدم به عقب رانده شدیم.
تا اینکه جلوی مسجد الجلیل فاصلمون به حداقل ممکن رسید ولی باز کسی جرأت حمله نداشت
اینجا بود که آقا مهدی با یه موتور از هیئت رسیدند و معطل نکردند به محض اینکه اومدند یک تنه جمعیت و شکافتن و خط شکن شدند و جالب اینجاس که ایشون تو اون روز سنگ فتنه گران بهشون اثابت کرد و مجروح شدند.
ولی کار نیمه تمام فتنه گران رو تکفیری های نامرد تو سوریه تمام کردند.
شکست فتنه گران تو محلمون رو به اذعان همه مدیون آقا مهدی بودیم و آوازه ایشون تو محله پیچده شده بود.
.
آقا مهدی سر بحث دفاع از ولایت لحظه ای درنگ نمی کردند.
ماهم باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم...
@mahdi59hoseini
یه عده مادرای پهلوون
شهید میدن جوون جوون جوون شهیدای مدافع حرم
غریب میرن میان چه بی نشون❤️❤️❤️❤️
.
مادرمون خیلی بی تابی میکنه چون سه ماه و چند روز بود منتظر دیدن مهدی جانش بود.
که خبر شهادت فرزندشو براش آوردند.
همه ما دلهره اینو داشتیم که وقتی مادرمون پیکر و میبینه چه عکس العملی داره
حتی دکتر و آمبولانس تو معراج هماهنگ کردیم
اما وقتی خانم آقا مهدی بهشون گفت که مهدی گفته تو معراج وقت دیدار٬ همدیگر به مادرم بگو آروم باشه نمیدونم چی جوری؟ ولی مادرمون که خیلی حالش بد بود هر جوری شد بخاطر کلام آقا مهدی خودشو کنترل کرد و
آروم آروم آقا مهدیشو نگاه میکرد و می بوسید انگار دلتنگیهای این چند سالشو داشت جبران میکرد!!
که جبرانم نشد آخر!!!!!!!!
چون دوباره مهدی خیلی سریع ازش جدا شد و مادر موند با دلتنگهاش❤️
@mahdi59hoseini
خاطره ای از همسر شهید براتون نقل میکنیم:
.
ماه رمضون امسال آخرین باری بود که مهدی ایران بود وقتی داشت از تهران به سوریه می رفت میگفت من مزد کارامو از حضرت زینب می خوام.
انگار میدونست مهدی جانم شهید میشه بهم میگفت وقتی من شهید شدم تو قطعه ی شهدا بغل دست مهدی عزیزی دفنم کنید .
همش حرف از شهادت میزد ولی این دفعه خیلی فرق میکرد
اون موقع نگفتم نرو و مانع کارش نشدم چون مهدی من حیف بود شهید نشه .
برای زمین آفریده نشده بود و عاقبت هم خریدنش و رفت محضر بی بی دو عالم خانم حضرت زهرا(سلام الله)❤️❤️❤️
@mahdi59hoseini
آقا مهدی در سال ۷۸وارد نهاد مقدس سپاه پاسداران شد و به عضویت رسمی این نهاد انقلابی درآمد و دوران دانشجویی خود را در دانشگاه افسری امام علی علیه السلام طی نمود.
ابتدای ورود آقا مهدی مصادف شد با اغتشاشات کوی دانشگاه که ایشان در آن ماجرا حضور فعال و چشمگیری داشت.
ادامه دارد....
@mahdi59hoseini
#نهج_البلاغه
اي مردم❗️
شما هم راهي را خواهيد رفت كه گذشتگان رفته اند؛
و در گروخانه هايي قرارخواهيد گرفت كه آنها قرار دارند، و گورها شما را به امانت خواهد پذيرفت
⁉️ پس چگونه خواهيد بود....
📚 خطبه ٢٢٦
🍃♥️| @mahdi59hoseini
983.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوانانی که در قامت علی اکبر(ع) رفتند ولی امروز در قامت علی اصغر(ع) به کشور بازگشتند 😭
🎥امروز | لحظاتی تاثیر گذار از تشییع شهدای تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس در معراج شهدای اهواز
@mahdi59hoseini
•| #آیت_الله_صافی_گلپایگانی
امروز چادر بانوان
از عبای من با ارزشتر است،
چرا که بانوان با حفظ حجاب
برتر خود مروج دین اسلام هستند.
•| #چ_مـثـل_چــادر
.
.
🌵🍃| @mahdi59hoseini