فرمانده گردانمون بود ، خدارحمتش کنه؛ شهید شد ، میگفت اگه تو یه شهر همه دنبال منافع خودشون باشن اون شهر میشه جنگل ! هرکسی چنگ میندازه تو سفره بغل دستیش برای یه لقمه بیشتر ! میگفت اما جبهه برعکسه، هرکی بیاد توش باید اول ساک منافعش رو بزاره زمین و جونش رو بگیره کف دستش. برای همین جبهه عین یه باغ ، پرنده درست میکرد ، این پرنده ها هم با این سنگرها یه بهشت ساخته بودن،وقتی داشت شهید میشد گفت: این دنیای جنگلی بمونه دست اهلشُ، این بهشتِ باصفا هم مفتِ چنگِ ما !
اینُ گفتُ چشماش رو بست ...
جنازه ش هم همونجا موند ،
زیر اون آتیش ،
جنازه خیلی ها جاموند ...
#خداحافظ_رفیق
@mahdi59hoseini ~
#آیتالله_مجتهدی_تهرانی_ره
پیامبر اکرم ص: آيا شما را از
چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد،
شيطان از شما دور شود، چندان كه
مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند:
_چرا. فرمودند:
دوست داشتن برای خدا
كار نيك ريشه او را مى زند
صدقه پشت او را مى شكند.
استغفـار شاه رگش را مى زند.
روزه روى شيطان را سياه مى كند.
#کافی_ج۴_ص۶۲
@mahdi59hoseini ~
08.Hasrat ensan momen va kafar bad az marg.mp3www.YasinMedia.com
زمان:
حجم:
386.3K
« العبد »
@mahdi59hoseini ~
241006_997.mp3+98 21 33245050/Allok Soft
زمان:
حجم:
6.55M
خدافظ آی سیاهیاا
29صفر
@mahdi59hoseini ~
نگاهى به شهر بيندازيد! عقل غربى سيطره يافته و وجود بشر را در دائرهالمعارف خويش معنا كرده است؛ بىدردى و لذتپرستى، توجيهى عقلايى يافته است و از ميدانهاى ورزش تا كلاسهاى دانشگاه " رب النوع تمتع" است كه پرستيده مى شود.
#شهيد_آوينى
@mahdi59hoseini ~
کوله پشتی را از روی دوشم برمیدارم، به نرده تکیه میدهم و چشم هایم را میبندم ، باد خنک صورتم را نوازش میکند، خستگی توی بدنم ریشه دوانده ، دارم سرد میشوم و زخم ها و کوفتگی ها کم کم نمایان میشود. از نرده روی کف سر میخورم و همانجا مینشینم،دلم نمیخواهد دیگر بایستم. دست هایم را از انتهای موهایم تا امتداد محاسنم میکشم ، چشمم به ماشین هایی که از زیر پل رد میشود می افتد ، میخواهم داد بزنم کجا میروید ؟! میخواهم از اعماق وجود فریاد سر بدهم که ای مردم غافل بیائید و ببینید نسل جنگ ندیده ی جوان دارد چه محشری به پا میکند، بیایید و ببینید جوانانی که شما مناسب پست های حکومتی ندیدید و میدان ندادید ، چه کربلایی درست کرده اند ! بیایید و شاهد باشید معجزه اعتقاد از انسان ها چه میسازد ! این جوان ها همان هایی هستند که شما سال هاست بعد از جنگ با نگاه شک به آن ها نگریسته اید ! اعتماد نکردید و راهشان ندادید! که مبادا دست گل به آب بدهند ، حالا بنشینید و نگاه کنید دست گل هایی که دارند با تابوت می آورند! جوانانی که هرکدامشان یک همت وباکری اند!
نسلی که خاکریز نداشت اما مبارزه کرد ! رنگ خاکی به تنش نیامد اما خونش به کف خیابان خیلی می آمد ، نسلی که هم با آنان که یقه هایشان را بسته اند بحث کرد هم با آنان که یقه چاک کرده بودند ، برخورد. ورای اصلاحات و اصول گرایی با ضد انقلاب جنگید ! هم در فراق شهدا سوخت و هم به وصل شهادت نرسید ! جنگید ، زمانی که نسل جنگ رفته از مبارزه خسته شده بود ، ایستاد و شعار هایش را سر دست گرفت همان لحظه که عده ای به غفلت نشسته بودند، برای انقلاب هم خون دل خورد هم به خاک و خون کشیده شد. نمیدانم ما دیگر باید کجا امتحان پس بدهیم ؟ چه کاری مانده که انجام نداده ایم و چه راهی بوده که نرفته ایم ؟ آسد مرتضی گفته بود که جان بهای دیدار است ، ما که از جان گذشتیم چه کار کنیم ...
حرفم تا گلو میرسد اما همانجا میماند،مثل خودم که تا اینجا آمدم اما راه به جایی نبردم ! راهی شدم اما به حرم نرسیدم...
@mahdi59hoseini ~