اسرائیل برای انتقام اگر به جای این کار امروز (ریز پرنده ها) توئیت میزد "و خدایی که به شدت کافیست" بهتر بود....
#وعده_صادق🇮🇷
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
🔻 خطیب نماز جمعه کرج:
❇️ گنبد آهنین آبکش بود
◻️ جبهه مقاومت هر وقت اراده کند با کمترین هزینه میتواند ریشه اسرائیل را بکند
◻️ عملیات وعده صادق در ایران وفاق و اتحاد را بیشتر کرد
◻️ وعده صادق مثل عصای موسی عمل کرد. اژدهای دروغین را بلعید و به همه فهماند که اسرائیل چیزی جز یک ببر کاغذی نیست. یک روزی ما را از گزینههای روی میز میترساندند؛ اما امروز گزینهای جز قبول شکست و تحقیر و آتشبس ندارند.
#انتقام_سخت🇮🇷
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
آقا مهدی
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••--- #کرامات_و_معجزات_شهدا #عاشق_شده_ام! 🔹قسمت ششم🔸 😔قیافه ام در هم شده بود ولی بعد از
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••---
#کرامات_و_معجزات_شهدا
#عاشق_شده_ام!
🔹قسمت هفتم🔸
🍃تمام آن روز به کربلای ایران فکر کردم، اینکه شهدای آن مناطق یعنی می توانند هم طراز با شهید کربلا یعنی امام حسین (ع) در یک جایگاه باشند و به محل شهادت آنها نیز کربلا بگویند؟!
💫حسم رفته رفته نسبت به این سفر مثبت تر می شد، به فکر راضی کردن خانواده هم نبودم، به پدرم گفتم قرار است با دوستانم به جنوب برویم و آخر سالی خوش بگذارنیم، قبل از آن نیز به شمال و اصفهان رفته بودم و پدر مخالفتی نداشت.
فردای آن روز ۱۰ هزار تومان و کارت دانشجویی در دست به همان ساختمان رفتم و کارت اعزام به مناطق را بعد از ثبت نام گرفتم. باورم نمی شد، چه کسی مرا این همه مشتاق به سفری سخت و طاقت فرسا کرده بود، نمی دانم ولی باید به این سفر می رفتم...
روز موعود فرا رسید، در میان تمسخر همه دوستان و افرادی که تا به اکنون چهره ای دیگر از من میشناختند، پای در اتوبوسی گذاشتم که احساس می کردم تمامی افرادش با من غریبه اند...
🚌 سفر آغاز شد و من تمام طول مسیر را با گوشی و آهنگ هایم مشغول بودم. بغل دستی ام خیلی سعی می کرد با من دوستی همسفرانه خود را آغاز کند ولی من دوست داشتم تنها باشم و به پایان راهی که شروع کرده ام فکر کنم...
😓سختی های سفر یکی یکی خودشان را نشان می دادند و من رفته رفته از انتخاب خود پشیمان می شدم، اما نمی دانستم چه تقدیری انتظارم را می کشد...
ادامه دارد...
🌍Anaj
@mahdihoseini_ir
---•••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃
یا رقیه (س)!
بعدِ تو ضرب المثل شد دختران بابایی اند
جان عالم به فدای دل بابایی تو
بابایی ترین دخترِ دنیا...
#شهید_مهدی_حسینی
#نغمه🍎
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
#امام_على(عليهالسلام):
اِذا هِبْتَ اَمْرا فَقَعْ فيهِ فَاِنَّ شِدَّةَ تَوَقّيهِ اَعْظَمُ مِمّا تَخافُ مِنْهُ؛
هرگاه از كارى هراس و بيم داشتى، خود را در آغوش همان كار بيفكن، چراكه سختى پرهيز و هراس، بزرگتر از خود آن چيزى است كه از آن مى ترسى.
📚 نهجالبلاغه، حكمت ۱۷۵
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
و سلام
بر او که می گفت :
مشکل ما این است که
برای رضای همه کار می کنیم ،
جز رضای خدا .....
#علمدار_کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_ولادت🌱
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
آقا مهدی
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••--- #کرامات_و_معجزات_شهدا #عاشق_شده_ام! 🔹قسمت هفتم🔸 🍃تمام آن روز به کربلای ایران فکر ک
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••---
#کرامات_و_معجزات_شهدا
#عاشق_شده_ام!
🔹قسمت هشتم🔸
🕊سفر رو به اتمام بود و من تحولی عظیم در خود احساس می کردم. دیگر تنها نبودم، کسانی را میدیدم که هیچ کس نمی دید! با کسانی صحبت می کردم که هیچ کس صدایشان را نمی شنید!
❗️همیشه از شنیدن این حرف ها که فلان کس متحول شده است و... خنده ام می گرفت، ولی از همان شَرهانی و صحبت های راوی منطقه (حاج حسین یکتا) من دیگر همانی نبودم که بودم!
😭همان جا که حاج حسین گفت روی خاک هایی نشسته اید که گوشت و خون و پوست و لباس و همه چیز شهدا قاطی آن هستند... ترسیدم، دل من از همان روزی که اسم فاطمه را شنید و لرزید، آماده شده بود و شرهانی نقطه آغازی شد بر مسیری که اکنون می خواهم تا زنده ام ادامه دهم...
🌴در شرهانی نمی دانستم چرا ولی تمامی لحظات بودن در آن منطقه را اشک ریختم و لبخند زدم. من متولد شده بودم، تولدی که در ۱۸ سالگی برایم رقم خورد...
ادامه دارد...
🌍Anaj
@mahdihoseini_ir
---•••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولاتی یا فاطمه (سلام الله علیها)
اُمالشهدایازهرا(سلام الله علیها)
@mahdihoseini_ir