eitaa logo
آقا مهدی
2.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🕊️ شهیدی که امام خمینی(ره) بر پیشانی او بوسه زد 🌷 ، متولد ۱۳۳۷ در فسا، پس از پیروزی انقلاب وارد سپاه شد و در جنگ تحمیلی به عنوان تک‌تیرانداز و فرمانده گردان فجر، تیپ ۳۳ المهدی، حماسه‌ها آفرید. گردان فجر تحت فرماندهی او، نقش کلیدی در عملیات مختلف داشت. در کربلای ۵، گردان به مدت ۵ روز در محاصره بود، اما مرتضی با مقاومت بی‌نظیر، از تکرار اُحُد جلوگیری کرد و با ۱۸ نفر باقی‌مانده، منطقه را حفظ نمود. 🌟 این ایستادگی باعث شد شهید صیاد شیرازی، مرتضی و یارانش را خدمت امام ببرد و امام خمینی (ره) پیشانی او را ببوسد و مرتضی دست بر گردن امام انداخته و پیشانی‌شان را می‌بوسد. صحبت‌هایی هم بین ایشان و امام رد و بدل می‌شود. مرتضی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «نمی‌دانم چه کرده‌ام که شهید نمی‌شوم... خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند.» یادش گرامی و راهش پر رهرو باد! @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️بازتاب گسترده مصاحبه استاد ایرانی خانم در حج 🔹️یک استاد دانشگاه ایرانی در صحرای عرفات گفت: امروز تولد من است و این حج من هدیه‌ای از طرف همسرم به همین مناسبت است. 🔹️این مصاحبه در شبکه‌های اجتماعی سعودی بازخوردهای بسیاری داشته است. @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا مهدی
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄ 📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #پایان_جراحی #فصل_سوم #قسمت_اول عمل جراحي طولاني شد و برداشت
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄ 📖 يكباره يادم آمد. حدود 25 سال پيش... شب قبل از سفر مشهد... عالم خواب... حضرت عزرائيل...با ادب سلام كردم. حضرت عزرائيل جواب دادند. محو جمال ايشان بودم كه با لبخندي بر لب به من گفتند: برويم؟ باتعجب گفتم: كجا؟ بعد دوباره نگاهي به اطراف انداختم. دكتر جراح، ماسك روي صورتش را درآورد و به اعضاي تيم جراحي گفت: ديگه فايده نداره. مريض از دست رفت... بعد گفت: خسته نباشيد. شما تلاش خودتون رو كردين، اما بيمار نتونست تحمل كنه. يكي از پزشكها گفت: دستگاه شوك رو بياريد... نگاهي به دستگاهها و مانيتور اتاق عمل كردم. همه از حركت ايستاده بودند! عجيب بود كه دكتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من ميتوانستم صورتش را ببينم! حتي ميفهميدم كه در فكرش چه ميگذرد! من افكار افرادي كه داخل اتاق بودند را هم ميفهميدم. همان لحظه نگاهم به بيرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را ميديدم! برادرم با يك تسبيح در دست، نشسته بود و ذكر ميگفت. خوب به ياد دارم كه چه ذكري ميگفت. اما از آن عجيبتر اينكه ذهن او را ميتوانستم بخوانم! او با خودش ميگفت: خدا كند كه برادرم برگردد. او دو فرزند كوچك دارد و سومي هم در راه است. اگر اتفاقي برايش بيفتد، ما با بچه هايش چه كنيم؟ يعني بيشتر ناراحت خودش بود كه با بچه هاي من چه كند!؟ كمي آنسوتر، داخل يكي از اتاقهاي بخش، يك نفر در مورد من با خدا حرف ميزد! من او را هم ميديدم. داخل بخش آقايان، يك جانباز بود كه روي تخت خوابيده و برايم دعا ميكرد. او را ميشناختم. قبل از اينكه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظي كردم و گفتم كه شايد برنگردم. اين جانباز خالصانه ميگفت: خدايا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد، اما من نه. يكباره احساس كردم كه باطن تمام افراد را متوجه ميشوم. نيتها و اعمال آنها را ميبينم و... ادامه دارد... @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
محسن عرب خالقیenc_16884143764292984894112.mp3
زمان: حجم: 3.86M
من نوکر تو آقایی... یابن جواد (ع) (ع) مبارکباد ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
💠 در زمان امام هادی علیه‌السلام شخصی، نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور... 📜 نوشت كه: «آقا! من دور از شما هستم؛ گاهی حاجاتی دارم، مشكلاتی دارم، به هرحال چه كنم؟» ❤️ حضرت در جواب ايشان نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ فَإِنَّ الْجَوَابَ يَأْتِيكَ.» اگر حاجتی داری لبت را حرکت بده. حرف بزن. بگو. جواب ما به تو خواهد رسید. 📚 بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۰۶ 🌸 ولادت (علیه السلام) مبارک @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
🚫📝 منتشر نکن، اگر مطمئن نیستی! امیرالمؤمنین (علیه‌السلام): لا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعتَ بِهِ، فَكَفَى بِذلِكَ كَذِبًا. هرچه را شنیدی برای مردم بازگو مکن، که همین برای دروغگویی (تو) کافی است. 📚 نهج‌البلاغه، نامه ۶۹ @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
🔷 سردار اسماعیل قاآنی:‌ دفاع مقدس زیرساخت‌های ایستادگی باعزت را تثبیت کرد 🔸حزب‌الله هیچ‌گاه ضعیف نشد فرمانده نیروی قدس سپاه:‌ 🔹د‌وره پرافتخار دفاع مقدس بود ‌نه تنها نظام اسلامی را نجات داد، بلکه‌ زیرساخت‌های ایستادگی باعزت را تثبیت کرد. ‌🔹دوره دفاع مقدس راه باعزت زندگی کردن را به کل ملت‌های مسلمان نشان داد و هر چه از دوران دفاع مقدس بگوییم باز هم کم است. ‌🔹در دنیا هیچ نیروی به مانند رزمندگان ایرانی نمی توانستند میدان مین را پاک‌سازی کنند؛ راه شهدا باقی مانده است و این راه باید ادامه پیدا کند. 🔹بعد از شهادت شهید نصرالله، ‌‌اسرائیل یک جنگ‌ فراگیر را شروع کرد و ۶۶ روز بر سر مردم بمب ریخت، ‌آمریکا و تمام جبهه کفر هم پشت سر این رژیم صهیونی بود و ۶۶ روز جنگید و بی‌سابقه‌ترین آتش را بر سر مردم ریخت اما خط مقاومت مردم نشکست. @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
خوشا آنانکه در این صحنه عشق، چو خورشیدی درخشیدند و رفتند...! ادامه دارد...🚩 و یاد شهدا صلوات🍃 @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌹🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
آقا مهدی
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄ 📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #پایان_جراحی #فصل_سوم #قسمت_دوم يكباره يادم آمد. حدود 25 سال
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄ 📖 خيلي زود فهميدم منظور ايشان، مرگ من و انتقال به آن جهان است. از وضعيت به وجود آمده و راحت شدن از درد و بيماري خوشحال بودم. فهميدم كه شرايط خيلي بهتر شده، اما گفتم: نه! مكثي كردم و به پسر عمه ام اشاره كردم. بعد گفتم: من آرزوي شهادت دارم. من سالها به دنبال جهاد و شهادت بودم، حالا اينجا و با اين وضع بروم؟! اما انگار اصرارهاي من بي فايده بود. بايد مي رفتم. همان لحظه دو جوان ديگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند: برويم؟ بي اختيار همراه با آنها حركت كردم. لحظه اي بعد، خود را همراه با اين دو نفر در يك بيابان ديدم! اين را هم بگويم كه زمان، اصلاً مانند اينجا نبود. من در يك لحظه صدها موضوع را مي فهميدم و صدها نفر را مي ديدم! آن زمان كاملاً متوجه بودم كه مرگ به سراغم آمده. اما احساس خيلي خوبي داشتم. از آن درد شديد چشم راحت شده بودم. پسر عمه و عمويم در كنارم حضور داشتند و شرايط خيلي عالي بود. من شنيده بودم كه دو ملك از سوي خداوند هميشه با ما هستند، حالا داشتم اين دو ملك را مي ديدم. چقدر چهره آنها زيبا و دوست داشتني بود. دوست داشتم هميشه با آنها باشم. ما با هم در وسط يك بيابان كويري و خشك و بي آب و علف حركت مي كرديم. كمي جلوتر چيزي را ديدم! روبروي ما يك ميز قرار داشت كه يك نفر پشت آن نشسته بود. آهسته آهسته به ميز نزديك شديم! به اطراف نگاه كردم. سمت چپ من در دور دستها، چيزي شبيه سراب ديده مي شد. اما آنچه مي ديدم سراب نبود، شعله هاي آتش بود! حرارتش را از راه دور حس مي كردم. به سمت راست خيره شدم. در دور دستها يك باغ بزرگ و زيبا، يا چيزي شبيه جنگل هاي شمال ايران پيدا بود. نسيم خنكي از آن سو احساس مي كردم. به شخص پشت ميز سلام كردم. با ادب جواب داد. منتظر بودم. مي خواستم ببينم چه كار دارد. اين دو جوان كه در كنار من بودند، هيچ عكس العملي نشان ندادند. حالا من بودم و همان دو جوان كه در كنارم قرار داشتند. جوان پشت ميز يك كتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد! ادامه دارد... @mahdihoseini_ir ┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
🚨 وزیر جنگ اسرائیل: حمله پیشدستانه علیه ایران انجام دادیم 🔹 وزیر جنگ اسرائیل، اسرائیل کاتز، روز پنج‌شنبه، ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که به دنبال «حمله پیش‌دستانه اسرائیل به ایران»، وضعیت اضطراری ویژه در سراسر خاک اسرائیل برقرار شده است. 🔹کاتز هشدار داد که انتظار می‌رود در آینده نزدیک، ایران حمله‌ای موشکی و پهپادی علیه اسرائیل و غیرنظامیان آن انجام دهد. 🔹کاتز در این بیانیه اظهار داشت: «به دنبال حمله پیش‌دستانه دولت اسرائیل به ایران، پیش‌بینی می‌شود که یک حمله موشکی و پهپادی علیه دولت اسرائیل و جمعیت غیرنظامی آن در آینده‌ای نزدیک رخ دهد.»