eitaa logo
آقا مهدی
2.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
بالاخره آنچه منتظرش بودیم فرارسید. شرایط فراهم شد با منصوره خانم و بچه‌ها به سوریه برویم. از این‌که می‌توانستم پس از آخرین دیدار سختم، بار دیگر مهدی را ببینم؛ دل توی دلم نبود. نغمه بی‌قرار بود و دائم می‌گفت : «بابا رو کی می‌بینم؟» قبل از رسیدن، به منصوره گفتم : «دوست دارم وقتی می‌رسیم، احساست را بگویی!» او به محض گذاشتن پاهایش روی زمین گفت : «بوی غربت عجیبی می‌آید!» درست همان حس و حال من بود زمانی‌که وارد دمشق شدم. اما حالا این حال و هوای غربت، با دیدن مهدی تشدید شده بود. ❤️مثل همیشه لباس‌هایش مرتب بود. چشمان رنگی مهدی در هاله‌ای از رنگ سبز دیده می‌شد. همیشه گفته بودم : «هر لباسی می‌پوشی، چشمانت همان رنگی می‌شوند.» | عاشقانه همسر شهید 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir
🕊نشانه شهادت زود جوش می‌آورد. آن صبری که بقیه داشتند او نداشت. همیشه هم می‌گفت : «شهدا نشانه دارند که من ندارم. پس شهید نمی‌شوم!» دو ماه پیش از شهادتش به طور غیر منتظره‌ای صبور شده بود، آن‌قدر که من سر به سر او می‌گذاشتم تا فریادش را بشنوم، اما هیچ فریادی نمی‌زد. دلم می‌خواست فریاد بزند تا آن نشانه‌ای که می‌گفت را هنوز هم نداشته باشد. به پدرش هم گفتم : «اگر اجازه بدهید ابوالفضل به سوریه برود، شهید می‌شود.» حاج آقا گفت : «به دلت بد راه نده، او رفقای خود را دیده که شهید می‌شوند، عرفانی شده است. بعدا خوب می‌شود.» مرتبه آخر به مادرش هم گفتم، او هم قبول داشت. به ابوالفضل گفت : «چگونه این‌قدر صبور شده‌ای؟ چرا به مهدی چیزی نمی‌گویی؟» ابوالفضل گفت : «بگذار بچه خوشحال باشد و این روز‌های آخر از پدرش خاطره بدی در ذهن نداشته باشد.» راوی: همسر شهید| منبع : فاش نیوز 📲 @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
بالاخره آنچه منتظرش بودیم فرارسید. شرایط فراهم شد با منصوره خانم و بچه‌ها به سوریه برویم. از این‌که
🔹روز‌های اول [سفر سوریه] مهمان خانواده پورهنگ (۱) بودیم. آن شب حرف از شهید باغبانی و بقیه شهدا بود. دلم حسابی گرفت. یاد جنوب رفتن‌ها و حال و هوای شهدا افتادم. در طول جنگ کسی فکرش را نمی‌کرد که یک روز سرزمین‌های نور خطه جنوب و غرب کشور، میعادگاه شهدا شود. ☺️یادم آمد دو سال پیش که جنوب رفتیم، مهدی خیلی حرف‌ها به نغمه زد تا وی را با فرهنگ شهادت آشنا کند. حالا حرف از شهدای غریب مدافع حرم بود. 💔غربت بچه‌ها این‌جا عجیب دیده می‌شد. دور بودن از خانواده خودش مسئله‌ای بود؛ اما در سرزمین خود نبودن، حرفی دیگر. از همه مهم‌تر این‌که به دلایلی هنوز نباید خیلی حرف‌ها مشخص می‌شد. با خود می‌گفتم : «هرگاه جنگ سوریه تمام شود، این سرزمین هم مثل جنوب و غرب می‌شود. قدم که برمی‌داریم، می‌گویند، این طرف شهید باغبانی و آن طرف شهید صدرزاده به شهادت رسیده است. این‌جا قدم‌گاه شهدا است، با وضو وارد شوید.» |به روایت همسر معزز| برشی از کتاب تمنای خزان -------------------------------- ۱) به دلیل نفوذ دشمن، در سوریه مسموم و در ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ در بیمارستان بقیه الله تهران براثر شدت مسمومیت به شهادت نائل آمد. برادر خانم این شهید معزز هم از فرماندهان در سوریه بود که در ۱۳ بهمن ۱۳۹۸، در سوریه به شهادت رسید و دشمن سنگدلانه سر و دستش رو از بدنش جدا کرد. مزار این دو عزیز در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران است. 🖥 @mahdihoseini_ir
حجاب تو کوبنده تر از خون من است... |شهید رمضانعلی شیرازی|سفارش برادرانه 📲 @mahdihoseini_ir
۲۷ سال پیش خداوند به من و همسرم، مریم خانم را به امانت دادند. نگاه ما این طور است که همه فرزندان از برکات و مال خداوند هستند و همین رسیدن به مفهوم مشیت الهی را برای ما سهل می‌کند و برای این داغ به ما صبر می‌دهد. مریم خانم از سنین نوجوانی بینش و بصیرت ویژه ای داشتند. در شیراز کانونی بود به نام رهپویان وصال که ایشان زمان اوقات فراغتشان در آنجا مشغول مطالعه و بحث های سیاسی و اجتماعی و عقیدتی با هم سن و سالانشان می‌شدند. برای نخستین بار از طرف همین کانون به اردوی راهیان نور رفتند و دلدادگی به سلوک شهدا از همین سفر معنوی در دل او شکل گرفت. خود ایشان بارها به من گفتند که این سفرها برایشان معنویتی دامن‌گیر داشته است. با شوق و برای خدمت به این اردوها می‌پیوست. کتاب زندگینامه شهدا را تهیه می‌کرد و دیگران را هم تشویق به خواندن آن‌ها می‌کرد. در طول این سفرها رویاهای صادقه‌ای هم دیده بود که شرح آن جایز نیست اما بعدها این خواب‌ها برای ما تعبیر شد. شرط خدمت به محرومان در انتخاب رشته دانشگاه از همه چیز برای او پر رنگ‌تر بود. وقتی پرستار شد و توفیق خدمت به بیماران را پیدا کرد با شوق شروع به پیشرفت در رشته تحصیلی اش کرد. به طوری که توانست در بخش آی سی یو کمک حال پزشکان متخصص و بیماران نیازمند مراقبت‌های ویژه شود. | پرستار بیمارستان شهید رجایی شیراز که چندی پیش براثر ابتلا به ویروس منحوس به شهادت نائل آمد. کودک تازه متولد شده ایشان هم متاسفانه چند ساعت بعد از متولدشدن به رحمت خدا رفته و به مادرشهیدش پیوست. روح این بانوی نمونه ی راه خدمت شاد.🌷 📲 @mahdihoseini_ir
أصلُ الصَّبرِ حُسنُ اليَقينِ بِاللّهِ. ريشه صبر، داشتن يقين راستين به خداست (ع)| غرر الحكم، حدیث 3084 📲 @mahdihoseini_ir
همه ‌ی ما روزی غروب خواهیم کرد، کاش آن غروب را بنویسند شهادت . . . 🌱راه حسینی ادامه دارد ... 🆔 eitaa.com/mahdihoseini_ir 🆔 twitter.com/mahdihoseini_ir 🆔 instagram.com/mahdihoseini_ir
❤️🍃 🌷سر قبر نشسته بودم… باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود : شهید مصطفی احمدی روشن... از خواب پریدم. ✨مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم. بعد از خوابم را برایش تعریف کردم. 😉زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره… ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی سالگی… ⛈باران می بارید شبی که خاکش می کردیم… 📲 @mahdihoseini_ir
👤فردی بسیار صبور بود و همیشه لبخند بر لب داشت. بسیار وابسته بـه پدر و مادر و خانواده بود و محبت و مهربانی به اطرافیانش خصیصه بارز ایشان به حساب می آمد. در بین خانواده، آشنایان و دوستانش از محبوبیت خاصی برخوردار بود و دلسوزی خاصی نسبت به همه اعضای خانواده بویژه خواهرانش داشت. به گفته اطرافیانش او با همه اقوام و بستگان به مهربانی رفتار می کرد. 📖از ابتدای کودکی بسیار اهل بود و ‌های مختلفی را مطالعه می کرد و از زمانی که به سنی رسیده بود که می توانست عضو کتابخانه باشد، به عضویت کتابخانه عمومی دزفول درآمد و همواره اوقات فراغت خود را در کتابخانه می گذراند. | اهواز 📲 @mahdihoseini_ir
21.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فرماندهی امام زمان (عج) 🎙 به روایت 📲 @mahdihoseini_ir
💠شش نفر خود را تمسخر می‌کنند: 🔹️آنکه با زبان از خدا طلب بخشش می‌کند اما با قلبش پشیمان نیست، خود را مسخره کرده است. 🔸کسی که از خدا موفقیت بخواهد اما تلاش نکند،‌خود را مسخره کرده است. 🔹️آنکه از خدا بهشت را طلب کند اما بر سختی‌های دنیا صبر نکند،‌ خود را مسخره کرده است. 🔸️کسی که با زبان از دوزخ به خدا پناه می‌برد اما شهوات را ترک نمی‌کند خود را تمسخر می‌کند. 🔹آنکه مرگ را یاد می‌کند اما خود را برای آن آماده نکرده است خویش را مسخره کرده است. 🔸کسی که خدا را یاد می‌کند اما مشتاق دیدار خدا نیست خود را تمسخر می‌کند. (ع) |معدن الجواهر📖 📲 @mahdihoseini_ir