@Maddahionlinمداحی آنلاین - دیوونه میشم بی حرم - بنی فاطمه.mp3
زمان:
حجم:
5.2M
کاش که باز بشینه رو پیرهنمون
گرد و غبار راه کرببلا
کاش که بشه بدم سلام
دوباره تو صحن و سرای شاه کربلا
#شور🔊
#جدید🆕
#14_روز تا #اربعین🏴
#سید_مجید_بنی_فاطمه🎙
eitaa: ایتا
🆔@mahdiyeh_garmsar
❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅
مهدی رسولیenc_16944142691877834956724.mp3
زمان:
حجم:
6.52M
الوعده وفا دیدی گفتم میرسم به کربلا
مهدی رسولی
#14روزتااربعین
#امام_حسین
eitaa: ایتا
🆔@mahdiyeh_garmsar
❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅
♻️ما حُسینی شده یِ دست امامِ حَسنیم♻️
🏴مراسم عزاداری شب شهادت#امام_حسن_مجتبی (علیه السلام)
💢 همراه با نمایش #کاروان_خورشید
برگرفته از خطبه های حضرت زینب (سلاماللهعلیه) در کوفه و شام💢
♻️ما رایتُ اِلّا جَمیلا♻️
▪️کاری از نوجوانان کانون فرهنگی هنری مسجد چهارده معصوم(ع) شهرک جهاد ورامین و نوجوانان مهدیه بزرگ گرمسار
▪️کارگردان و مشاور مذهبی :حجت الاسلام #اسفندیاری
▪️فیض منبر:
شیخ#محمود_یزدی
▪️با نوای جانسوز:
حاج#محمد_رضا_گودرزی
▪️زمان:
پنجشنبه شب نهم مرداد ماه
ساعت:۲۰:۳۰(۸ و نیم شب)
▪️مکان:میعادگاه منتظران ظهور
#مهدیه_بزرگ_گرمسار
🌻دعوتید به تماشای گوشه ای از اقتدار و صبر خانوم زینب(سلاماللهعلیه )،، جهت تسکین قلب نازنین امام زمان (عجل الله)در ثواب نشر شریک باشید🌻
eitaa: ایتا
🆔@mahdiyeh_garmsar
❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅
مهدیه گرمساراذان.mp3
زمان:
حجم:
2.42M
✨خدایا در این #لحظات_نورانی مارا به کاروان
#نمازگزاران _اول_وقت که به امامت و پیشوایی
#مهدی_فاطمه_سلام الله علیهااز کوچه های شهرمان در گذر هست برسان
🌱 با صلوات بر محمدو آل محمد .....
✨اللّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم✨
#اذان
#نماز_اول_وقت
-------------------------------------
eitaa: ایتا
🆔@mahdiyeh_garmsar
❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅
28.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🥺
گر دخترکی پیش پدر ناز کند
گره کرب و بلای همه را باز کند
دیــگر رقیه فهمید ؛
بــــابـا دو بخــــش دارد …
بخشے بہ روی نـــــیزه …
بخشے بہ خاک صــــحرا …
گوشۀ پلک گشا، صورت من خوب ببین
شک نکن دختر تو پیر شده، مادر نیست
🖤🥺
#گزارش_ویدیویی
#شب_دوم_روضه
eitaa: ایتا
🆔@mahdiyeh_garmsar
❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟•✿•═══•🦋•═══•༻⃘⃕❀༅
#مهدیه_بزرگ_گرمسار
#امر_به_معروف
*کیفیت امر به معروف و نهی از منکر
✍وظیفه ی فرزند در برابر پدر و مادر و یا زن در برابر شوهر، اگر خمس یا زکات اموال را نپردازد، چیست؟
📚جواب: بر آنان واجب است که هنگام مشاهده ی ترک معروف یا انجام حرام توسط پدر و مادر، امر به معروف و نهی از منکر در صورت تحقق شرایط آن مبادرت کنند، ولی تصرف در اموال آنان اشکال ندارد.
💢نشر بدون لینک مهدیه گرمسار، جایز نیست.
eitaa: ایتا
🆔@mahdiyeh_garmsar
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌷بیوگرافی شهید گرامی حمیدرضا عرب 🌷
🌿 نام : حمیدرضا
🌿 نام خانوادگی : عرب
🌿 نام پدر : محمد
🌿 متولد : ۱۳۴۶/۵/۹ _ گرمسار
🌿 تحصیلات : زیر دیپلم
🌿 وضعیت تأهل : مجرد
🌿 یگان : سپاه گرمسار _ تیپ۲۱ _ گردان کربلا _گروهان ابوالفضل
🌿 مدت حضور : ۷ ماه ۱۶ روز
🌿 مسئولیت : تیربارچی
🌿 نوع عضویت : بسیج
🌿 تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۱
🌿 محل شهادت : اروند رود _ جزیره بوارین
🌿 عملیات : والفجر ۸
🌿 محل دفن : گرمسار _ گلزار شهداء
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌷زندگینامه شهید عالی مرتبه حمیدرضا عرب🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید حمیدرضا عرب ، نهمِ مرداد ماهِ سالِ هزار و سیصد و چهل و شش ، همزمان با ولادت امام رضا (ع) دیده به جهان گشود . سومین فرزند خانواده بود .
دوره راهنمایی عضو بسیج شد و از این طریق به جبهه اعزام و در مناطق سردشت ایلام و جنوب ، مدتی امدادگر و تیربار چی بود . حدود هفت ماه در جبهه ، حضور داشت .
در منطقه ایلام ، پا و چشمش مجروح شد . بعد از بهبودی نسبی ، دوباره اعزام گردید .
سرانجام ، در عملیات والفجر ، تاریخِ بیست و یکم بهمن ماهِ سالِ هزار و سیصد و شصت و چهار به شهادت رسید .
پس از دَه سال تفحص پیکر مطهرش تشییع و در گلزار شهدای گرمسار دفن گردید .
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌷خاطراتی از زندگانی شهید عالیقدر حمیدرضا عرب🌷
📌 پدر شهید
بعد از شهادت حمیدرضا یکی از همرزمهایش برایمان تعریف کرد : پانزده نفر بودیم ، جلو رفتیم ، تیر به پایش که خورد ، نتونستیم به پشت خط انتقالش بدیم ، بعدا توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید .
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
📌 مادر شهید
آخرین بار ساکَش را گرفتم و گفتم : دیگه نمیذارم بری ، دو بار رفتی بسه .
گفت : وقتی دارم به راهِ خوبی میرم ، نباید مانع ام بشی .
ساکَش را روی زمین گذاشتم و او را در آغوش گرفتم . اشک ریختم و خداحافظی کردم .
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
از شش سالگی با ما نماز می خواند و روزه میگرفت . یک روز گفتم : حمیدرضا ! الان روزه برات زوده ، مریض میشی .
گفت : دوست دارم قبل از پانزده سالگی هم نماز بخونم و هم روزه بگیرم . هرچی هم تا اون موقع انجام دادم ، نصف ثوابش برای شما و نصف دیگر آن برای بابا ...
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
برای رزمندگان شال و کلاه درست میکردیم و نان می پختیم ، او هم کمک میکرد .
از همان دوره راهنمایی ، متحول شده بود ؛ روز شماری می کرد تا بزرگ شود و به جبهه برود . زمان اولین اعزام تا صبح ، خوابش نبرد ، میگفتم : مادر جان ! امروز همه جای این مملکت جبهه است ، همین جا هم میتونی برای جبهه کار کنی .
میگفت : اونجا خوبه . روی در روی دشمن کیف داره .
🌿 🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺🌿🌺