اماه، یا فاطمه
ای شفیعهی محشر، تو لحظهایی که از تاریکی قبر وحشتزده و حیرانیم دستگیرمون باش.
به مادربزرگم فکر میکنم و نا خودآگاه لبخند میشینه رو لبم. وقتی خوش خندهترین و مهربونترین آدم دنیا بود. آخرین تصویرش برای من اون جسم کفن پوش سرد و بیجونِ وسط اتاق نیست. مگه میشه یادم بره عاشق رنگ سفید بود؟ چارقدای سفیدی رو که پشت گردنش گره میبست؟ اون موهای نارنجی حنا ریختهی خوشگلی که از گوشهی چارقد میزد بیرون؟ اون خندههایی که لپهاش رو سرخ میکرد؟
تصویر صبورِ بدن رنجورش یادم نمیره. تو اوج بیماری. تو اوج اختلال حواس. تو اوج زمینگیر شدنش هم فقط یه جمله ورد زبونش بود:
شکرِ خدا
از اینکه ننجونم شدی ممنونم. از اینکه اومده بودی به این دنیا و شدی مادرِ مادرم ممنونم. از اینکه بهمون عشق دادی، از اینکه مهر اهل بیت رو بهمون هدیه دادی ممنونم...
الان دیگه نمیتونم گریه نکنم....
مکروبه🇮🇷
عمرِ گهواره به بوسیدنِ محسن نرسید...
این روزا روضهی حضرت مادر قلبم رو متلاشی میکنم.
قربونت برم حضرت زهرا😭😭
https://fatehe-online.ir/2763139
⤴️اگه ممکنه برا مادربزرگ مهربونم
فاتحه و قرآن بخونید.
و اینکه لطف کنید نشر بدید آدمای بیشتری ببینند.
نمیدونم چطوری لطفتون رو جبران کنم.
الهی خدای مهربون امواتتون رو مورد رحمت و مغفرت بیانتهای خودش قرار بده و همهی این صلواتها و ختم قرآنها نوری بشه برای در گذشتگانتون انشاءالله.
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
فَرَجَعَ؛ تاریخ هیچننوشته که «فَرَجَعوا». تاریخ هیچ فعل جمع ننوشته. تاریخ حواسجمع بوده. رسم در تمام جهان است که بعد از دفن و تجهیز میت، طایفه و عشیره متوفی زیر شانههای خانوادهاش را بگیرند و گلاب بر چهرهاش بپاشند و به خانه بیاورندش. همصحبتش شوند و سه روز غذا طبخ کنند و لحظهای تنهایش نگذارند. تاریخ اما نوشته که «فَرَجع». تنها برگشت. بیهیچ همراه. سپس با خانهای ساکت مواجه شد. و تاریک. و سرد. و بستری خالی از فاطمه در آن کنج مهیب و کشنده خانه. آنگاه تکیه بر دیوار زد و نشست؛ کوهی تکیهزده بر دیوار. گریست و شانههایش لرزید و از ریشهایش قطره اشک چکید و زیر لب گفت که من حالا مظلومترین مرد تاریخم. همین.
ماجرای من و کتابهام شده ماجرای اون تیر انداز تازه کاری که قبضه به بغل اون گردالوی مشکی وسط سیل رو هدف میگیره، اما تیر و ترکشی که از میون اون لولهی باریک و تیره عبور میکنه؛ درست میشینه گوشهی گوشهی سیبل.
اینه که هفت تا کتاب تو لیست درحال خواندنم منتظر و اخمالو برام چشم غره میرن و من بیسر و صدا و دزدکی کتاب دست پنهان آگاتا کریستی رو شروع و یک روزه تموم کردم.
خودم که اسمش رو گذاشتم سندرم مطالعه بیقرار!!!
وگرنه هیچ توجیه منطقی دیگهایی براش ندارم.
شما هم آیا؟؟؟
هدایت شده از ریحانه
❤ رهبر انقلاب: مادری یک افتخار است / تمسخر نقش مادری، یک سیاست استعماری است
🔹️رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران:
✏️ امروز من میبینم بعضیها به تبع همان سیاستهای سرمایهداران و استعمارگران و بدخواهان جوامع مستقل به خصوص جامعهی ما و به دنبال آنها مادری را بد تصویر میکنند. اگر کسی بگوید فرزندآوری لازم است برای خانوادهها طعنه میزنند مسخره میکنند که شما زن را برای بچه میخواهید برای فرزندآوری میخواهید.
✏️ مادری یک افتخار است. اینکه یک موجودی یک موجود انسانی را شما با زحمت زیاد چه در درون خودتان چه در بیرون در اوایل زندگیاش پرورش بدهید زحماتش را تحمل کنید او را بعنوان یک انسان پرورش بدهید، این افتخار کوچکی است؟ خیلی بااهمیت است، خیلی باارزش است. برای همین هم هست که در اسلام روی نقش مادر تکیه شده. ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
🖼 #بسته_خبری | #نقش_مادری #فرزندآوری
💻 @khamenei_reyhaneh