eitaa logo
مکتب تمدن ساز
395 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
158 فایل
ظهور خواستن نیست برخواستن است مکتبخانه ما جایی است برای تمام کسانی که می‌خواهند در تحقق ظهور نقش داشته باشند برای مادران برای دختران برای کودکان و نوجوانان و به زودی برای پسران سرزمینم ارتباط با ادمین @Khakzadii
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 مقتل حضرت عباس 🔻 عباس‌بن‌علی بزرگترین فرزند ام البنین و کنیه‌ی او ابوالفضل است. او مردی خوش سیما و زیبارو بود و به او لقب ماه بنی هاشم را داده بودند. ام‌البنین فرزندش عباس را در کودکی با اشعاری تعویذ می‌کرد، اشعاری شبیه به ابیاتی که آمنه مادر پیامبر ایشان را بعد از ولادتش تعویذ می‌نمود و می‌فرمود: او را به خدای یکتا میسپارم از چشم هر حسود، ایستاده‌ی حسودان و یا نشسته ی آنان، مسلمان از حسودان و یا کافر از آنان. از چشم حسودی که می‌رود یا از راه باز می‌گردد. کوچک از حسودان و یا بزرگشان. 🔻 بعد از ظهر روز عاشورا، جماعتی از لشکر دشمن بر امام حسین حمله کردند و بر لشکر او چیره شدند؛ تشنگی بر امام حسین به شدت یافت، سوار اسب آبکش شد و به سوی فرات رفت، درحالی که برادرش عباس در مقابل او می‌رفت. 🔻 لشکر عمر‌بن‌سعد جلوی او را گرفتند، مردی از قبیله‌ی بنی‌دارِم که در میان لشکر بود، بر لشکریان بانگ زد: وای بر شما! میان او و فرات فاصله بیندازید، و اجازه ندهید آب بردارد. (سپس) اسبش را به پیش راند و لشکر نیز به دنبال او تاختند و میان امام حسین ها و آب قرار گرفتند. امام حسین فرمود: - خدایا او را تشنه بمیران! 🔻 مرد دارِمی عصبانی شد و تیری به سوی حضرت پرتاب کرد که به چانه حضرت نشست. امام حسین تیر را بیرون کشید و دستش را به زیر چانه برد، تا آنکه کف دستش پر از خون شد، سپس آن خون‌ها را به آسمان پاشیده و فرمود: «خدایا! از آنچه با فرزند دختر پیامبرت می‌کنند به تو شکایت می‌برم.» پس مدام دست زیر خون گلو می‌گرفت وقتی پر از خون می‌شد به سر و محاسن شریفش می‌کشید و می‌فرمود: «خدا را ملاقات خواهم کرد در حالی که مظلوم هستم و به خون آغشته ام.» 🔻راوی می‌گوید: قسم به خدا که مدتی بیشتر آن مرد دارِمی‌ زنده نماند مگر این که خدا تشنگی را بر او فرو فرستاد به گونه ای که آب می‌نوشید و سیراب نمی‌شد بلکه می‌گفت: وای بر شما! به من آب بدهید تشنگی مرا کشت. آن قدر آب خورد تا شکمش مانند شکم شتر ترکید. 🔻حضرت عباس در مقابل برادر ایستاده بود و برای حفظ جان برادر می جنگید و به هر سو که برا‌در می‌رفت، او نیز به همان سو می‌رفت. در این حال لشکر حضرت عباس را در میان گرفته و او را از امام حسین جدا کردند و از هر سو گرداگرد عباس را گرفتند؛ به تنهایی با لشکر دشمن می‌جنگید تا این که او را به شهادت رساندند. 🔻 امام حسین در شهادت او به شدت گریه کرد. بعد از آن که زخمها حضرت عباس الله را ضعیف و ناتوان کرد و دیگر توان حرکت نداشت زید‌‌بن‌ورقاء و حکیم‌بن‌طفیل حضرت عباس را به شهادت رساندند. ادامه در پست بعدی...👇
💬 شهادت حضرت عباس به صورت دیگری نیز روایت شده است: 🔻زمانی که ایشان تنهایی برادر را مشاهده نمود، به نزد برادر آمد و عرضه داشت: ای برادر! آیا اجازه‌ی میدان‌رفتن می‌دهی؟ امام حسین به سختی گریست و بعد فرمود: ای برادر! تو پرچم‌دار من هستی. اگر بروی، شیرازه‌ی لشکر از هم گسسته می‌شود. حضرت عباس عرضه داشت: سینه‌ام تنگی می‌کند و از این زندگانی ملول و دلگیرم و می‌خواهم از این منافقین خونخواهی نمایم. 🔻 امام حسین فرمود: حال که می‌روی، برای این کودکان کمی آب بیاور. حضرت عباس به میدان رفت و دشمن را موعظه کرد و آن‌ها را از عذاب الهی بر حذر داشت. اما به حال آن‌ها سودی نبخشید. به سوی برادر بازگشت و شرح حال را برای برادر بازگو کرد. در این هنگام شنید که کودکان صدا می‌زنند: العطش! العطش! سوار بر اسب شد و مشک را برداشت و به سوی فرات به راه افتاد. 🔻 پانصد سواره‌ای که بر فرات گمارده شده بودند، او را دوره کرده و تیرباران کردند. صفوف آن‌ها را شکافت و تعداد زیادی از آنان را از پای در آورد، تا اینکه وارد شریعه شد؛ خواست مشتی آب بنوشد که تشنگی امام حسین و اهل‌بیت ایشان را به یاد آورد. آب از دستش فرو‌ریخت و آب ننوشید و فرمود: به خدا سوگند هرگز آب نمی‌نوشم درحالی که حسین و کودکانش تشنه هستند. 🔻مشک را پر از آب می‌کرد و می‌فرمود: ای نفس! زنده‌ماندن بعد از حسین ننگ و رسوایی است، و نخواه بعد از او هرگز زنده بمانی. انبوه مرگ بر حسین نازل می‌شود، و تو می‌خواهی آب روان بنوشی؟! سوگند به خدا این کار، روش دین من نیست. 🔻مشک را بر شانه‌ی راست خود انداخت و به سوی خیمه‌ها در حرکت شد. راه را بر او بستند و از هر طرف دورش را گرفتند و بر او یورش بردند و او نیز بر آنان حمله برد. و می‌فرمود: از مرگ نمی‌هراسم، چرا که مرگ مرا بالا می‌برد تا اینکه در میان قهرمانان قرار بگیرم، در حالی که به پیشواز من می‌آیند. جان من فدای جان پاک مصطفی باد، من همان عباسم که برای اهل حرم آب می‌برم و در روز جنگ از شر دشمنان هیچ بیم ندارم. 🔻 جمعیت را متفرق نمود؛ زیدبن ورقاء پشت درخت نخلی کمین کرد و به کمک حکیم‌بن طفیل سنیسی، ضربه‌ای بر دست راست حضرت زد. حضرت عباس شمشیر را به دست چپ گرفت و مشک را بر دوش چپش قرار داد و بر آن‌ها حمله کرد و این‌گونه رجز می‌خواند: قسم به خدا اگر دست راست مرا قطع کنید، هیچ‌گاه دست از دین خود برنخواهم داشت. همچنین دست از حمایت امامی برنمی‌دارم که در یقینش صادق است و فرزند پیامبر پاک و امین می‌باشد. 🔻جنگید تا اینکه ضعف او را فراگرفت. حکیم‌بن‌طفیل‌طائی پشت نخلی کمین کرد و ضربه‌ای بر دست چپش زد و دست او را از ساعد قطع کرد. مشک را به دندان گرفت و فرمود: ای نفس! از این مردم کافر نهراس، و به رحمت خدای جبار سرخوش‌دار، در کنار پیامبر سرور و برگزیده. آنان با طغیانگری دست چپم را قطع کردند. پس بار‌پروردگارا! آتش جهنّم را به آنان بچشان. 🔻تیری به سوی او آمد و به مشک اصابت کرد و آب مشک را ریخت. تیر دیگری آمد و به سینه‌اش اصابت کرد. در این هنگام، حکیم‌بن طفیل با عمود شمشیر بر او زد. حضرت از اسب (با صورت) به زمین افتاد و با ندایی بلند، برادرش حسین را صدا زد: مرا دریاب ای برادر! ادامه در پست بعدی... 👇
🔻 امام حسین مانند باز شکاری به سوی او آمد. وقتی رسید، دید که برادرش کنار شریعه‌ی فرات افتاده است، درحالی که دست راست و چپ او قطع شده، پیشانی‌اش شکسته، تیری چشم او را دریده و شدت جراحت، او را از پای درآورده است. کمر‌خمیده، کنار بدن عباس ایستاد. سپس بر بالینش نشست و آنقدر گریست که جان در بدن نماند. بعد از آن فرمود: اکنون کمرم شکست و چاره‌ام از دست رفت و دشمنم از این حادثه خوشحال شد. 🔻 حضرت عباس، آخرین شهید از سربازان امام حسین در مصاف با دشمن بود. بعد از شهادت حضرت عباس، امام حسین بر دشمن حمله برد و مکرّراً آن‌ها را از راست و چپ می‌زد و لشکر دشمن نیز از مقابل او، پا به فرار می‌گذاشتند؛ مانند فرار گوسفندانی که گرگ به آن‌ها حمله کرده باشد! امام حسین بر آنان بانگ می‌زد: به کجا فرار می‌کنید؟ شمایید که برادر مرا کشتید! به کجا می‌گریزید؟ شما بودید که بازوی مرا شکستید. 🔻امام صادق فرمود: عموی ما عباس‌بن علی، دیدگاهی عمیق و ایمانی محکم داشت و در کنار امام حسین مجاهده نمود و با آزمایشی نیکو، آزموده شد و با شهادت، از آن آزمایش عبور کرد. 📌 ؛ *(منابع: ابن اعثم، الفتوح ج ۵ ص ۱۱۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب ج ۴ صفحات ۵۸ و ۱۰۸؛ ابن نما حلی، مثير الأحزان ص ۷۰؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبيين ص ۱۱۷؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبيين ص ۹۰؛ ابو مخنف گردآوری محقق حسن غفاری، مقتل الحسین (ع) ص ۱۷۹؛ احمد بن جابر ،بلاذری، انساب الأشراف ج ۳ ص ۱۸۱ ؛ احمد بن داود دینوری، الأخبار الطوال ۲۵۷؛ احمد بن على مقريزی، إمتاع الأسماع ج ۴ ص ۴۵؛ أحمد بن عنبه، عمدہ الطالب فی انساب آل ابی طالب ص ۳۵۶؛ اسماعیل بن کثیر، البدایه والنهايه ج ۲ ص ۲۶۳ و ج ۸ صفحات ۱۷۸ الی ۲۰۳؛ سید بن طاووس، اللهوف ص ۱۱۷؛ شیخ صدوق، ثواب الأعمال ص ۲۱۸؛ شیخ مفید، الارشاد ج ۲ ص ۱۰۸؛ عزالدین بن اثیر، الکامل فی التاريخ ج ۴ ص ۹۲؛ علامه مجلسی، بحار الأنوارج ۴۴ ص ۳۸۷ وج ۴۵ صفحات ۴۱ الی ۵۰؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری ص ۲۴۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری ج ۴ ص ۳۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری ج ۲ ص ۱۵۶؛ محمد بن حبیب بغدادی، المنمق ص ۳۵۱ محمد بن حسن فتال، روضه الواعظین ج ۱ ص ۱۸۸؛ نعمان بن محمد تمیمی، شرح الأخبار ج ۳ صفحات ۱۸۴ الی ۱۹۲.) .
حاج‌محمود کریمیروضه_محمود_کریمی_حدادیان___وداع.mp3
زمان: حجم: 8.47M
🔊 | ❌ تذکر: این صوت شامل روضه‌ بسیار سنگینی از وداع با می‌باشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه می‌شود با حال مناسب و در خلوت گوش کنید 👤 حاج‌محمود ▪️ ویژهٔ .
15.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍امام صادق علیه السلام فرمودند : تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عُمَر سعد به خاطر کثرت سپاه و لشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند، و آن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند، و یقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد، و اهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود. 📚 الکافي : ج۴ ، ص۱۷۴ .
تاسوعا تصویر تمام نمای برادری و مردانگی 🏴 یا ابالفضل علم دار
عباس برادرم برگرد رقیه تشنه در خیمه منظرت است 😔
بوسه بر آن دستهایت یا ابالفضل تشنه بر لب آب رفتی ولی دریغ از نوشیدن قطره آب صدای گریه های رقیه وعلی اصغر ولب های تشنه برادرت لحظه ای از ذهنت دور نشد 🏴 یا ابالفضل العباس تنها برادر دلسوز دنیا علمت تا ابد پابرجاست ابالفضل
شمر ملعون نا نجیب :وااای اگر عباس سیراب شود هیچ کس در میدان جنگ حریف آن جوان نیست.
برادرم حسین حتی اگر شده با دندان مشک آب را به خیمه می‌رسانم .عباس برادرت تا آخرین لحظه پشت برادرش می ماند . یا حسین یا ابلفضل
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد ‌‌ 🏴مکتب تمدن ساز عذا دار علم دار حسین علیه السلام است .یا ابلفضل العباس