⭕️ ماجرای سرلشگر عراقی که سه اسیر ایرانی را سوار بالگرد کرد و آنگاه که به اوج آسمان رسید با دست های خودش.... 👤 سرباز عراقی بصورت محرمانه به اسیر ایرانی چه گفت؟! شهدا دفاع مقدس آزادگان 🤲 اللهُمَّ عَجِل لِوَلیکَ الفَرج بِحَقِّ فاطِمَة الزَهراء و بِحَقِّ زِیْنَـبِ الکُبْریٰ 🔻 ظهور بسیار نزدیک است

فرمانده شهید محمود کاوه در خاطرات دخترش نام پدر دلیل افتخارش است، مایه سربلندی اش؛ همان پدری که نامش بین فرماندهان ارشد دفاع مقدس می درخشد ، همان مردی که ۳۱ سال پیش در ارتفاعات ۲۵۱۹ حاج عمران شهید شده و خاطره اش هنوز که هنوز است با اوست. به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، زهرا کاوه تنها فرزند فرمانده شهید محمود کاوه از پدر هیچ خاطره ای ندارد ؛ برگ برگ دفتر خاطرات این دختر از پدر را دیگران نوشته اند؛ دوستان پدر، همرزمانش ، مردمی که خاطره رشادت های او را هنوز بعد از 31 سال از یاد نبرده اند. برای زهرا کاوه مرور این خاطرات مساوی است با حس افتخار، حسی ماندگار که هر وقت زهرا دلتنگ بابا می شود، می آید و یادش می اندازد پدر برای رفتن و پرکشیدن دلیل داشت، که باید می رفت و چیزی جز شهادت در سرنوشتش نبود. آخرین روز مهرماه در دفتر جام جم آنلاین میزبان زهرا کاوه شدیم و با او از محمود کاوه گفتیم؛ فرمانده شهیدی که هنوز عکسش در کردستان روی دیوار خانه ها دیده می شود. جوانی اهل مشهد که خیلی ها در کردستان به یادش اسم فرزندشان را کاوه می گذارند. محمود کاوه شاید برای خیلی ها یکی از فرماندهان بزرگ دوران دفاع مقدس باشد ، اما برای شما قبل از همه اینها پدر است؛ محمود کاوه چطور پدری است؟ آن چیزهایی که من از پدر شنیده ام ذهنیت من از پدر را ساخته است و براساس همه این شنیده ها می دانم که پدر من یعنی شهید محمود کاوه اگر بود پدر خیلی خوبی بود و حتی حالا هم که نیست باز هم پدر خوبی هست چون من علاوه بر اینکه حضورش را همیشه کنار خودم حس می کنم ، بواسطه همه این خاطراتی که از او می شنوم به وجودش و اینکه فرزندش هستم و پدرم هست افتخار می کنم. البته این حس افتخار فقط به خاطر این نیست که فرزندش هستم، من خیلی وقت ها به عنوان یک ایرانی به وجود او افتخار می کنم یعنی این افتخار می تواند خیلی همه گیر باشد و برای همه ایرانی ها وجود فرمانده ای که از 19 سالگی پا به جبهه می گذارد و راهش را شروع می کند و سخت و محکم به دنبال عقاید و آرمانهایش می رود و آنقدر در این آرمان ها ذوب می شود که در 25 سالگی شهید می شود مایه افتخار است. این آرمان ها را چطور شناخته اید؟ آرمان های پدر با آرمان های انقلاب و اسلام یکی بوده . پدرم به شدت وابسته بودند به مقام معظم رهبری . آن طوری که پدربزرگم همیشه برایم تعریف می کردند، پدر یکی از شاگردان مکتب حضرت آقا بودند و از همان سنین نوجوانی و جوانی به مسجدی می رفتند که مقام معظم رهبری در آن کلاس درس داشتند. پدر از همان زمان ظرفیت های وجودی ایشان را درک کرده و تحت زعامت ایشان به این جایگاه رسیدند. وقتی جنگ شروع شد محمود کاوه یک جوان 18 – 19 ساله بوده است ، جوانی که انتخاب کرده برای دفاع به جبهه برود. چطور این اتفاق افتاده است؟ این انتخاب پدر دور از راه و مسیری که قبل از آن می رفته نبوده است. پدرم و پدربزرگم در سالهای قبل از انقلاب، همیشه در بحث های انقلابی گری فعال بودند ، علیه رژیم شاه همیشه مبادرت به پخش اعلامیه و نوارهای کاست و ...می کردند. حتی پدربزرگم تعریف می کرد که آن موقع چون امکانات نبود ما اعلامیه های دست نویس را اول به یک خیابان می دادیم و فردا اینها را جمع می کردیم و می بردیم به یک خیابان دیگر می دادیم تا همه بتوانند سخنان حضرت امام (ره) را بخوانند. یعنی این روحیه انقلابی گری همیشه با پدر بود. همزمان با انقلاب هم با این موج عظیم و خروشان ملت همراه شدند و اهداف انقلاب نزدیکی بیشتری پیدا کردند. در همان زمان با پیوستن به سپاه به تهران آمدند و یکی از بچه های خراسان بودند که محافظ بیت حضرت امام (‌ره) شدند. اما وقتی غائله کردستان پش آمد یعنی قبل از اعلام رسمی جنگ توسط عراق، پدرم همانجا از حضرت امام (ره) اجازه می گیرند که چون وجودشان در کردستان مفیدتر و مثمر ثمرتر است به کردستان اعزام شود. با موافقت امام ، پدر تحت آموزش قرار می گیرد و بعد به کردستان می رود. درحقیقت از همین جا پدر مسیرش را انتخاب می کند، مسیری که او را تا زمان شهادت در جبهه ها نگه می دارد. اسم محمود کاوه با کردستان گره خورده است؛ با اینکه شهید کاوه اهل مشهد بوده اما هرجا صحبت از این فرمانده می شود همه رشادت های او را در کردستان به خاطر می آورند.

●عصرِ سر های خمیده «ما در عصری زندگی می‌کنیم که سرها خمیده‌اند، نه از فروتنی، که از اسارت. صفحه‌های درخشان گوشی‌ها، آنقدر چشم‌ها را پر کرده‌اند که هیچ‌کس دیگر به آسمان نگاه نمی‌کند. ابرها می‌گذرند، درخت‌ها نفس می‌کشند، خورشید هر روز طلوع می‌کند، اما ما سرهایمان را پایین گرفته‌ایم و به جهانی کوچک‌تر از کف دست خیره‌ مانده ایم. این خمیدگی، بیماری گردن نیست؛ بیماری روح است. ما زیبایی‌ها را فراموش کرده‌ایم، طبیعت را از یاد برده‌ایم، و حتی یکدیگر را نمی‌بینیم. شهرها پر از آدم‌اند، اما چشم‌ها همه در قفس نورهای مصنوعی زندانی‌اند. روزگار تلخی است؛ وقتی جهان بی‌انتها، با تمام شکوه و عظمتش، جای خود را به صفحه‌ای سرد و بی‌جان داده است. و چه غم‌انگیز است که شاید روزی به بالا نگاه کنیم… و بفهمیم جهان منتظر ما نمانده.» 😓

آقای اردوغان ، نتیجه خیانت به سوریه را تحویل بگیر : منابع ترکیه‌ای خبر می‌دهند که این کشور قصد دارد در واکنش به تحرکات رژیم اسرائیل و کشورهای غربی، تعداد نظامیان خود را از 40000 به بیش از 100000 نیرو در قبرس شمالی افزایش دهد . رسانه‌های ترکیه اعلام کرده‌اند که انتظار می‌رود تعداد سربازان ترکیه در شمال قبرس بیش از 2 برابر شود و از 40000 به 100000 نفر فراتر رود . آن‌طور که فارس نوشته است ، همزمان در اقدام مهمی، فرمانده نیروهای ترکیه در شمال قبرس که پیش‌تر با درجه سرلشکری خدمت می‌کرد ، به سپهبد ارتقا یافته است . این ارتقا که توسط شورای عالی نظامی ترکیه تأیید شده ، نشان‌دهنده برنامه آنکارا برای نهادی کردن حضور نظامی دائمی و قدرتمندتر در این منطقه است . در این راستا آنکارا این افزایش حضور نظامی را اقدامی دفاعی در برابر گسترش فعالیت‌های نظامی آمریکا ، اسرائیل ، انگلیس و آلمان در جمهوری قبرس معرفی کرده است . ترکیه به طور خاص ، نگران افزایش نفوذ رژیم اسرائیل در قبرس است .

🔷شاهکار جدید «نادره رضایی» معاون بی کفایت و حامی ولنگاران وزیر ارشاد/ وقتی بی‌تجربگی و بی‌کفایتی، کارنامه دولت را سیاه‌تر می‌کند 🔹️دولت چهاردهم از همان ابتدا نشان داد که در انتصابات، نه تخصص که «رفاقت» و «سهم‌خواهی سیاسی» حرف اول را می‌زند. اما شاید در میان تمام انتصابات عجیب و مسئله‌دار، هیچ‌کدام به اندازه تکیه زدن «نادره رضایی» بر صندلی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تعجب‌برانگیز نبود. مدیری با سوابق نامرتبط و تاریک سیاسی که قرار بود با «پاک‌کن وفاق» تطهیر شود، اما حالا هر روز با یک گاف مدیریتی و حاشیه جدید، کارنامه خود را سیاه‌تر از قبل می‌کند. 🔹️در جدیدترین حاشیه، نادره رضایی با «بی‌تجربگی» و «فقدان برنامه‌ریزی» باعث لغو شدن کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی شد. ود حالی که برگزاری چنین رویدادی نیازمند ماه‌ها برنامه‌ریزی و هماهنگی‌های دقیق بین‌نهادی است، خانم رضایی تصور کرده بود می‌تواند سه روزه و بدون هماهنگی با نهادهای مسئول مانند شهرداری تهران، آن‌ را به سرانجام برساند! 🔹️حالا که پروژه با دیوار سخت واقعیت برخورد کرد و لغو شده است، جریان رسانه‌ای دولت تلاش می‌کند تا با فرافکنی، شهرداری تهران را مقصر جلوه دهد. اما اظهارات صریح معاون شهردار تهران و حتی اذعان مسئولان خود دولت (معاون رئیس‌جمهور و مشاور وزیر ارشاد) پرده از این بی‌کفایتی برداشت. 🔹️این ندانم‌کاری صرفاً یک اشتباه ساده نیست؛ بلکه نمادی از عمق فاجعه‌ای است که یک مدیر بی‌تجربه و سیاسی بر سر یکی از مهم‌ترین معاونت‌های فرهنگی کشور آورده است. اما برای شناخت عمق این فاجعه، باید کارنامه نادره رضایی را ورق زد: 🔹️در دولت روحانی، انتصاب وی به عنوان مدیرکل در وزارت کار به دلیل امضای نامه ننگین به باراک اوباما در حمایت از مجرمان فتنه ۸۸ لغو شد. اما جریان حامی او بیکار ننشست و بلافاصله او را به عنوان مشاور مدیرعامل وقت ایران‌خودرو منصوب کرد؛ مدیرعاملی که مدتی بعد به جرم فساد اقتصادی دستگیر شد! 🔹️پس از ماجرای ایران‌خودرو، رضایی سر از جمعیت هلال احمر درآورد و مشاور رئیس وقت آن (پیوندی) شد. طولی نکشید که این رئیس هم به دلیل تخلفات مالی دستگیر شد. 🔹️در کمال تعجب، همین فرد به عنوان مدیر انتشارات علمی و فرهنگی (وابسته به شستا) منصوب می‌شود. همانجا بود که فیش حقوقی نجومی ۱۸ میلیون تومانی او در سال ۹۹ (در حالی که حقوق کارگر کمتر از ۳ میلیون تومان بود) جنجال‌ساز شد. حالا نیز فیش حقوقی نزدیک به ۱۰۰ میلیون تومانی او در معاونت هنری، دهن‌کجی آشکار به مردمی است که زیر فشار اقتصادی قرار دارند. 🔹️اوج کارنامه سیاه رضایی اما در حوزه فرهنگ رقم خورد. جایی که او به عنوان معاون وزیر ارشاد، فیلم کنسرت نیمه‌برهنه و هتاکانه پرستو احمدی را «لایک» کرد و همه را در بهت فرو برد. هرچند وزارتخانه تلاش کرد این رسوایی را ماستمالی کند، اما هنجارشکنی بعدی در دوسالانه سرامیک تهران که با کشف حجاب گسترده و پوشش‌های نامتعارف زیر نظر مستقیم معاونت او برگزار شد، نشان داد این اتفاقات تصادفی نیست. وقتی صفحه مجازی خانم معاون و لیست دنبال‌شوندگان و پسندهای او را بررسی می‌کنیم، امتداد اهداف جریان معاند در حوزه ترویج برهنگی و اباحه‌گری را در قلب وزارت ارشاد مشاهده می‌کنیم. 🔹️این کارنامه سیاه و عملکرد فاجعه‌بار به حدی رسیده است که صدای نمایندگان ملت را نیز درآورده است. در اقدامی کم‌سابقه، بیش از ۱۷۰ نماینده مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای سرگشاده به وزیر ارشاد، ضمن انتقاد شدید از عملکرد معاونت هنری، صراحتاً از نادره رضایی نام برده و هشدار داده‌اند: «متاسفانه عدم برخورد بازدارنده از سمت شما باعث شده است که این افراد به اقدامات مخرب خود که باعث برهم‌زنندگی ساختار فرهنگی هنری و وفاق ملی جری‌تر شوند که از شاخصین این افراد خانم نادره رضایی معاون هنری وزارت ارشاد می‌باشد.» 🔹️این نامه که پس از جلسات متعدد و حتی دریافت کارت زرد وزیر به دلیل عملکرد همین معاونت نوشته شد، نشان می‌دهد که بی‌کفایتی و جهت‌گیری‌های مخرب خانم رضایی یک نگرانی ملی است. 🔹️حضور چنین فردی در این جایگاه، توهین به اهالی فرهنگ و هنر و زنگ خطری جدی برای هویت فرهنگی کشور است. سوال اینجاست که وقتی ۱۷۰ نماینده مجلس رسماً عملکرد یک معاون وزیر را «مخرب» می‌خوانند، دولت و شخص وزیر ارشاد تا چه زمانی می‌خواهند هزینه این انتصاب فاجعه‌بار را به نظام و مردم تحمیل کنند؟ آیا برای برکناری یک مدیر ناکارآمد و پرحاشیه، چیزی بیش از این کارنامه سیاه لازم است؟

♦️ افسران ارتش آمریکا جلسه کنگره را با اعتراض به نسل‌کشی در غزه مختل کردند 🔷دو افسر ارتش آمریکا، سرهنگ دوم «آنتونی آگویلار» و کاپیتان «جوزفین گیل‌بو»، جلسه تأییدیه‌ای را در کنگره آمریکا در واشنگتن دی‌سی قطع کردند و خواستار توقف نسل‌کشی در غزه شدند. 🔷این دو نظامی در میان جلسه رسمی، با صدای بلند خطاب به حضار گفتند: «در غزه نسل‌کشی در جریان است» و تأکید کردند که «ما باید به قانون اساسی وفادار بمانیم». 🔷دقایقی بعد، نیروهای پلیس کنگره این دو افسر را از سالن جلسه خارج کردند.