eitaa logo
منِ‌من
947 دنبال‌کننده
586 عکس
103 ویدیو
3 فایل
"کمبود هم‌صحبت" https://daigo.ir/secret/7731781212 @pichak135
مشاهده در ایتا
دانلود
_انقدر روابطم با عده زیادی از آدما سطحی و مُضحک شده که دلم میخواد یه‌باره از همه بکنم و جز دو سه نفر با هیچ بنی‌بشری ارتباط نگیرم و دیگه برای عمیق نگه داشتن آدما انقد به در دیوار نزنم .
[ اصلا مگه میشه دوست نداشت؟ ]
_از دیشب؟
_زمانبندی زندگیم درحدی بهم ریختست که دیگه روز و شب برام معنا نداره، از خواب که میپرم نمیدونم تو چه موقعیتی از روز و ماه و سال هستم، تموم برنامه هامو دیقه نود که چه عرض کنم نود و نه پیاده میکنم و درنهایت به‌خاطر این رفع تکلیفی بودن کار اصلا بهم نمیچسبه و کمالگرایی مریض‌گونه‌م یجوری خفتم میکنه که روزی ده ها بار سرمغزم داد میزنم خفه شو، ذره ای اولویت بندی ندارم تو کارام بلد نیستم کارامو استارت بزنم و حالا بین همین افکار آش و لاش یهو هرچند لحظه یه‌بار آلارم میده که نکنی فلان چیزت گم شده باشه خیلی وقته خبری ازش نیست و باعث میشه مخم سوت میکشه از این همه بی‌تمرکزی و شاخه شاخه پریدن از این مسئله به اون مسئله، حتی این لحظه‌ای که این متن رو مینویسم اونقدر موضاعات مختلف و مهم به ذهنم میرسه برای نوشتن و مواجه میشم با حجوم کلمات که حتی نمیدونم کدوم رو بیان کنم یا دنباله کدوم رو بگیرم؛ خلاصه که از وضعیت زندگیم خستم. خیلی خسته.
_نمیدونم چرا ولی کش‌مو دورمچ دست یه آرامش خاصی بهم میده.
_شاید اگه خودت میدونستی انقدر زیاد دوست دارم، کمتر میرنجوندی این دل صاب مرده رو. *ببخشید اگه من تورو بیشتر از خودت دوست داشتم.
_موضوعاتی که داره پرداخته میشه بهش دیگه شور اشباع و تکراری بودن رو داره درمیاره؛ فرض کن کل روزو میپردازن به چهارتا سریال مضحک بی‌سرته، بعدش میپردازن به یه‌مشت آدم که حتی درست نمیشناسنشون و فقط سعی میکنن به‌زور هم که شده راجبشون نظر بدن، وبعد مسابقه کی بدبخت تره میزارن باهم، وبعدترهم راجب اینکه فلان کار‌ه‌شون ا‌زشون خوشش میاد و دربه‌در دنبالشه ولی خودش دوسش نداره ویا بلعکس صحبت میکنن و گهگاهی هم دوئل قربون صدقه های نمایشی میزارن بینشون. واقعا این مسائل واقعا خسته کننده‌ و حتی مضحك نیست؟
_
_گفتی چرا نمیزاری منم بخونمشون؟ مگه برای من نیستن؟ اونموقع جواب ندادم اما حالا میگم بهت. آخه من که میدونم تو چه از اونهمه احساس خبر داشته باشی چه رفتارات تغییری نمیکنه. پس اگه نخونیشون حداقل میتونم به خودم بگم این نمیدونه که اینجوری میکنه بامن. از سر بی‌اهمیتی نیست. باهاشون خودمو گول میزنم تا بیشتر نشکونی منی که داره خودشو نابود میکنه. خودمو با آدم خوب نوشته هام گول میزنم. ولی یچیزی رو خدایی میگم من که نمیتونم بدونت. فاطمه نمیتونه. پس حاضرم فدا کنم هرچی که هست و نیست رو. پس دیگه این غروری که ازش چیزی نمونده هم مهم نیست. پس آیندم دیگه مهم نیست. هیچی مهم نیست. تو فقط باش. بدباش ولی باش.