1400/1/27 .
[آشتی کردن قهری مضحک.خسته کننده بودن.خطوط ِنامفهوم روی ِدست.آواز خواندن و نیمچه رقص دونفره.حرص.سرزنش های ِناشی از بلد نبودن درس.اتمام نت.غرغرهای نامنتهی.خواب.حسادت.اتلاف وقت.جربحث دوباره.استرس امتحان مسخره]
منِمن
[آواز خوندن یه جوری داره مرحم قلبم میشه که اصلا الله الله]
[صدات یه جوری آرامش بخشه که اصلا الله الله]
ولی غریبی بدردیه ؛
ازون دردا که تا مغز استخون میره ..
ازونا که جون از تنت بیرون میکشه ..
پر از حسایِ بد که هرکاری میکنی از بین نمیرن .
منِمن
[صدات یه جوری آرامش بخشه که اصلا الله الله]
[تنفرم نسبت به کلمه آبجی اونقد بالاست که اصلا الله الله]
هدایت شده از جیرانخانوم
اون آهنگی که توصیف کنه حالتو؟
یا متن، یا شعر، یا هر چی؟
منِمن
1400/1/27 . [آشتی کردن قهری مضحک.خسته کننده بودن.خطوط ِنامفهوم روی ِدست.آواز خواندن و نیمچه رقص دونف
1400/1/28 .
[ترس ناشی از نبودنِ او.آدم های ِ جدید.طعم ِملس ِرهایی.سوال های ناجوانمردانه امتحان.تاخیری به شدت مشکل ساز.غریبی وحشتناک.بروز دادن سادیسم زیرپوستی.تبعیض.حسادت.آغوشی مهربان.غرغرهای ِبسیار پر حرص.زحمت های ِ برباد رفته.انسان های ِ نمایشی.خشم ِناشی از آشکاری حقیقت ها.زدن قید آن جماعت ِ به ظاهر انسان.گیجی.آدم های ِجدیدتر.صدای ِکرکننده موزیک و خنده. بستنی شکلاتی.لذت وصف ناشدنی.بیهوش شدن از خستگی]
_ نزدیک میشم ، دور میشم ؛ بلکه مغرور در این راه ِ پر از استرس و وصله ناجور میشم اینه قصهم ، اینه قصهم ، اینه قصهم .