_رغبت که از بین بره ساکن میشی، ساکن که بشی از یادهمه میری، کمرنگ میشی، برای کمرنگ نشدن باید تظاهر کنی، تظاهر به وجود، تظاهر به هستی در عینِ بیرغبتی و هزار تا کوفت زهرمار ریخته سرت، اگه ذره ایم کوتاهی کنی عذاب وجدان خرتو بدمیگیره،
خلاصه که دوسر عذابه، عذاب؛
اصلا نمیدونم چیمیشه که رغبت از بین میره؟ خب آخه لامصب چه مرگته .
_همسایه دانشجو موسیقی داشتنم خیلی خوبه ها، اونا یهو شروع میکنن به ساز غمگین زدن و بهت یه دلیل برای گریه کردن هدیه میدن، توهم میتونی با خیال راحت سرتو به دیوار تکیه بدی و فقط اجازه بدی اشکات پایین بیان و جمع نشن تو گلوت .
_وقتایی که به آدمایِ بیربط و دور پناه میبرم یعنی به شدت از طرف آدمایِ امنم و همچنین خودم ذوق و احساسم کور شده .
ــــــچه_کردی.m4a
زمان:
حجم:
1.26M
_اگر لایقِ تکیه دادن نبودم، تو با حسرت شانه یِ من چه کردی؟