1400/1/27 .
[آشتی کردن قهری مضحک.خسته کننده بودن.خطوط ِنامفهوم روی ِدست.آواز خواندن و نیمچه رقص دونفره.حرص.سرزنش های ِناشی از بلد نبودن درس.اتمام نت.غرغرهای نامنتهی.خواب.حسادت.اتلاف وقت.جربحث دوباره.استرس امتحان مسخره]
منِمن
[مثلا منی که یک ساعتم دووم نمیارم ازت بی خبر باشم یا تویی که دوروز کامل سر چیزای ِمسخره بلاکم میکنی]
_ تو تا همیشه تویِ قلبم موندگاری !
واسه پشیمونی همیشه وقت داری ..
[مثلا منی که یک ساعتم دووم نمیارم ازت بی خبر باشم یا تویی که دوروز کامل سر چیزای ِمسخره بلاکم میکنی]
ظاهرا اینجا همون منِمنِ منه .
اما حس میکنم یه چیزی کمه ؛
عام شاید خاطرات و احساساتی که اونجا گذاشته شد یا شایدم اون ۸۳ نفری که هرکدومشون قوت قلبم بودن و دوسشون داشتم .
نمیدونم ، سردرگمم اگه ترس از فراموش شدن منِمن یا چنین چیزی نبود اصلا اینجا دوباره ساخته نمیشد
اما خب غیرتم رویِ این اسم باعث شد یه یادگاری کوچیک تو دنیای ایتا داشته باشم شاید همین الان به فراموشی بسپارمش شایدم به سرم زد و از تک تک لحظاتم اینجا یادگاری گزاشتم .