_چقد چرته که سرمسائل کوچیک رابطتت با همه آدما شکرآب شده باشه و نتونی راجب مسائل گنده و خفه کننده جدیدت باهاشون حرف بزنی.
_من واقعا خیلی دلم میخواد مورد دوست داشتن و ایده‌آل همه اطرافیانم باشما، ولی هرجایی رو میگیرم از یه جای دیگش بیرون میزنه.
این چه‌وضعشه دیگه خب اسماعیل؟
_فقط من در مواجهه با پسرایی از فامیل که هنوز اونقدری بزرگ نشدن که ارزش حجاب کامل گرفتنو داشته باشن مثل جنگزده ها حاضرمیشم؟
_ میدونید؟ من اصلا آدمی نیستم که با یادآوری خاطرات از دست رفته از ساختنشون ناراحت و پشیمون بشم، بلعکس خیلی خوشحالم بابت تجربه چنین روزهایی هرچند که تا مدت ها اینکه تموم شدن قراره برام آزاردهنده باشه.