eitaa logo
منِ‌من
946 دنبال‌کننده
586 عکس
103 ویدیو
3 فایل
"کمبود هم‌صحبت" https://daigo.ir/secret/7731781212 @pichak135
مشاهده در ایتا
دانلود
_ میدونید؟ من اصلا آدمی نیستم که با یادآوری خاطرات از دست رفته از ساختنشون ناراحت و پشیمون بشم، بلعکس خیلی خوشحالم بابت تجربه چنین روزهایی هرچند که تا مدت ها اینکه تموم شدن قراره برام آزاردهنده‌ باشه.
_
_میدونستی خیلی زشته که دلت برام تنگ نمیشه؟
_من جدا نمیتونم دوستای صمیمیو از دست بدم چون هیچ جوره حوصله طی کردن روند صمیمی شدن، دوباره کل چرخه زندگیم و خاطراتمو رو دایره ریختن، عادت کردن، علاقه پیدا کردن، خاطره ساختن، اعتماد کردن و.. رو ندارم.
_از بهترین حسای دنیا براتون بگم؟ تکیه دادن سر به زانوی یه نفر درحالی که داره موهاتو نوازش میکنه، تف کاش میشد تا آخر عمر دستش لای موهام باشه.
_میگن زائر امام رضا تا چهل روز بعد همچنان زائر محسوب میشه، آقا من چل روز نشده برگشتم با این تفاوت که این دفعه دیگه برات خادمی کنم نمیتونم به‌جاش یه دل سیر زائریتو میکنم. آقایِ امام رضا؛ میدونم چقد پروییه ولی با یه کوله پر ازغم و دل‌گرفتگی اومدم با یه کوله پر از غم از این دنیای کثافتی که توش گیر افتادم، آقا اومدم این کوله رو خالی کنم تو آب حوض حرم. اومدم که این دل وامونده رو آروم کنی، اومدم که شاید این دنیای نامهربون رو سرزنش کنی بلکه کم بتازونه به من. آقا من خستم، دیگه نمیکشم، کمک.
_دوست داشتن تو، همیشه تراژدی عجیبی بود. یه روز غرق خوشحالی از اینکه چقدر مهرت تو دلمه، یه روز معترض به اینکه چرا خیلی زیاد دوست ندارم، روز بعدش معترض به اینکه دوست داشتنم افراطیه، و فرداش معترض به اینکه دوست داشتن اصلا توی دنیا وجود خارجی نداره تلقینه. یه روز درحال قربون صدقه رفتن من و استقبال از احساساتم و پیشی گرفتن از من توی ابراز احساسات، و روز بعدش قتل همون احساسات با دیدگاهای افراطیِ واقعگرایانه. همیشه همینجوری بود. بی‌ثبات. ولی اون روزایی که خوب بودی. اون حرفایی که روز بعدش ۱۸۰ درجه تغییر میکرد عمرش کلا دو سه ساعت بود. اون کارایی که میدونستم اونقدرام نباید روشون حساب بازکنم، نمك گیرم کرد. من نمک گیر که بشم دیگه فاطمه قبلی نیستم. میشم یه آدم دیگه. گزینه رها کردن وجود نداره برام. غرور، غم، شادی هیچ کدوم اینا دیگه مهم نیست. من بی‌ارزش میشه. فقط حاضرم هرکاری بکنم تا رهانشم. هرچقدرم که بدشی، عوض شی، کارایی که ازشون متنفرم بکنی، با کلمات آزارم بدی من بازم نمیتونم رها کنم. و این مرحله رها نکردن حین همچین بی‌مهری هایی زجر خالصه.
[و من تا آخر عمر دنبالِ اون یه تیکه از وجودم که تویِ وجود تو گم شد میگردم]