eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
2.6هزار دنبال‌کننده
99.9هزار عکس
65.5هزار ویدیو
411 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. @marsad ➤‏჻჻჻✺ 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات سازنده شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟ 🔻حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید. بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله قاسم سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.زمانی که حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحه‌ای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی. فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم. فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ و بین مردم قدم زده و به مغازه اون اومده. 🌴یا بقیه الله🌴 @marsad ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
¦💚🌱¦ 🎞 ''شخصیت‌شہیدبآبــ💕ـــڪ'' ☁️بابڪ‌شخصیت‌مھربانۍ‌داشت‌کہ.. راحت‌بہ‌دل‌مۍ‌نشست🙃 اصلا‌بہ‌دنبال‌شهرت‌و‌معروف‌شدن‌ نبودچون‌چنیـن‌شخصیتۍ‌نداشت..🚶🏻‍♂ 🌸انگیزه‌اصلۍ‌‌اش‌دفاع‌از‌جان‌،مال‌و‌ ناموس‌ڪشورش‌بود‌و‌وقتۍ‌این‌اتفاق‌ها‌ را‌از‌رسانہ‌ها‌دنبال‌مۍ‌کردکہ‌چطور‌داعش‌ در‌سوریہ‌درگیرۍ‌ایجاد‌کرده،‌🤔🌱 بحثش‌پیش‌مۍ‌آمد‌☁️ ومۍگفت اگر‌مـا‌نباشیم‌کہ‌براۍ‌‌دفاع‌پیش‌قدم شویم،همین‌اتفاق‌ها‌ممڪن‌است‌در ڪشور‌خودمان‌و‌براۍ‌‌خواهر‌و‌مادرو بچہ‌های‌خودمان‌رخ‌بدهد😔🌸 برای‌همین‌رفـت‌تا‌از‌آنچہ‌ڪہ‌اعتقاد داشت‌‌دفا؏ڪند..🌿'! 🐚وقتۍ‌‌این‌بـحث‌ها‌پیش‌مۍ‌آمـد‌ بہ‌علاقہ‌‌زیادۍ‌‌کہ‌براۍ‌‌رفتن‌بہ‌‌سوریہ‌ داشت‌،پۍ‌‌مۍ‌بـردیم.. در‌حـالۍ‌‌کہ‌مۍ‌دانـستیم‌حتۍ‌‌پدرش‌ شرایطۍ‌برایـش‌فراهم‌ڪرده‌ڪه مۍ‌توانسـت‌براۍ‌‌ادامہ‌تـحصیل‌ بہ‌‌آلـمان‌بـرود‌!📗 د‌رڪش‌برایمان‌خیلۍ‌‌سخـت‌بود...💔 ‍‎ 💛
🕊🌿 "🖇🌤" آراز(خواهرزاده‌شهید): بامامانم‌رفتیم‌بیرون! دیدم‌عکس‌دایی‌ بابک همہ‌جا‌هست..گفتم‌: "مامان‌مگہ‌ دایی‌ بابک چیزیش‌شده؟!" گفت‌: :نہ؛آخہ‌خوب‌جنگیده‌‌براهمین‌عکسشو‌همہ‌ جا‌زدن.." شب‌‌ دایی بابڪ‌‌اومد‌بہ‌خوابم‌سرمزاربودیم :) گفت‌‌: "آراز‌من‌دیگہ‌اینجام‌هروقت‌دلت‌تنگ‌شد‌‌بیا‌پیشم.." گفتم‌‌: "دایی بابڪ‌‌توکہ‌مُردی" ‌گفت:‌ "من‌شهید‌شدم‌نمردم‌کہ‌آراز :)" 🖤⌞ •💌