eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
606 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏵 بصیرت: وقتی گرگ حمله می کند،با صدای بلند حمله میکند؛و فرصتی برای واکنش دارید. اما وقتی موریانه هجوم می آورد، از همان ابتدا بی سر وصدا و تنها به جان دارایی تان می افتد.زمان می برد تا به هدف برسد. ایستادن در برابر گرگ، شجاعت میخواهد؛ دفع خطر موریانه بصیرت. 🏵 بصیرت، سواد نیست - بینش است. 🏵 بصیرت; یعنی اینکه نگاهت به "شخصیت" ها نباشد ;بلکه همواره به "شاخص"ها چشم بدوزی! 🏵 بصیرت; یعنی اینکه بدانی حتی مسجد ,می تواند "مسجد ضِرار"باشد و پیامبر ص آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید! 🏵 بصیرت ، یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق منحرف نکند! 🏵 بصیرت ، یعنی اینکه بدانی جانباز صفین(شمر) می تواند قاتل حسین ع در کربلا باشد! 🏵 بصیرت، یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی , نباید از پا بنشینی! 🏵 بصیرت، یعنی اینکه نگذاری فتنه گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند! 🏵 بصیرت ، یعنی اینکه" مالک اشتر"ها را به تندروی و "ابوموسی اشعری" ها را به اعتدال, نشناسی! 🏵 بصیرت، یعنی اینکه بدانی معاویه ها ، به سست عنصرهای سپاهِ علی ع دل بسته اند! 🏵 بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ,تکرار می شود، نه با جزئیاتش، بلکه با خطوط کلی اش ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ❀ ‌@masirshahid ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
✨خداروشکر استقبال خوب بوده ☺️ ان شاالله امشب داریم😊 دوستان دیگه جا نمونید ها🌹 دوست شهیدتون منتظره از زبان شما معرفی بشه ✨ نیت کنید و با توسل به شهید این کار رو انجام بدید شهدا دست خالی نمیذارنتون ها🌹 🕊
🕊🌹مـــعــرفــی شــــہــید💞
سلام✋ همراهان همیشگی کانال مسیر زندگی با شهدا🕊 من شهید علی اصغر باقری هستم☺️ خوشحالم امشب مهمون دلهای💞با صفاتون هستم محل متولدم🎂:شهرستان سبزوار،روستای کلاته متولد: بهمن ماه سال1346 🦋 شهادتم:1365/10/15🕊 محل شهادتم:شلمچه🏜 عملیات:کربلای5🥀 شغلم:طلبه👳‍♂
✨ در خانواده ای متدین و علاقه مند به اهل بیت«ع» ❤️ و زحمتکش و کشاورز در روستای کلاته از روستاهای شهرستان سبزوار به دنیا آمدم☺️ که با اقل امکانات با صفاترین زندگی را داشتیم☺️🌸 خانواده ای اهل قرآن📖 که پدربزرگوارم شهید و مادر مکرمه م اهل قرآن بوده و خونمون رو به عنوان مکتب برای آموزش قرآن برای نوجوانان و جوانان قرار داده بود 🌸کودکیم با نوای قرآن همراه بود☺️، پدرومادرم خودشون رو نوکر حضرت اباعبدالله الحسین«ع» میدونستند و به این نوکری افتخار میکردند پدرم از خیلی وقت پیش کلیددار🔐 و خادم حسینیه مرکزی روستای کلاته مزینان و مساجد روستا بوده☺️
دوره تحصیلی ابتداییم رو در روستا ✨و دوره راهنمایی را در بخش داروزن خوندم☺️ و بعد از آن برای یادگیری دروس حوزه راهیه مشهد شدم😇
✨ریا نباشه😅در سه وعده اذان،میگفتم🕊 بخصوص اذان صبح 🌞را به گوش مردم روستا میرسوندم به همین خاطر قرآن و نماز و نام و ذکر اهل بیت 💫با گوشت و خونم عجین شده بود.🌹
✨ سال65 تصمیم به شرکت در جهاد💪👊 گرفتم، چندین بار عازم جبهه شدم و به مرخصی📝 می اومدم، طولانی ترین مرخصی ایشان یک هفته میشد ودیگر تاب نمی آوردند.
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
✨آخرین باری که به مرخصی می آیند خواهر شهید از ایشان میپرسد: تا کی پیش ما هستی؟! شهید جواب میدهد: برای عملیات مهمی (کربلای5)ثبتنام کرده ام 🌸و زود باید برگردم جبهه، زمانی که مادر شهید متوجه میشوند سعی میکنند تا ایشان را از رفتن به جبهه منصرف کنند، اما شهید در پاسخ میگویند: مادر طبق فرمایش رهبر عزیزمان اطاعت از امر پدر و مادر💞 واجب است اما در زمینه جهاد اگر بر اساس عواطف خواستند مانع شوند، رفتن به جهاد مانعی ندارد، مادر میگوید: درسخواندن شما هم جهاد هست. شهید میگوید: مادر با آن صحنه ها و تصاویری که ما دیده ایم دیگر تمرکز و علاقه ای برای ماندن در اینجا نداریم، این بار آخرین بار است، مادر وحشتزده😳 فرزند خود را نگاه میکند، شهید که نگرانی مادر را میبیند میگوید: مادر اینبار میرویم و راه کربلا را باز مبکنیم و من با لقب کربلایی علی اصغر برمیگردم🌸✨🌷