eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
606 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍂 گفت پیغمبر ب یاران سخن/پیک رب العالمین آمد ب من گفت حیدر را خدا این تحفه داد/بر همه خلق جهان فضلش نهاد گشت داخل از یقین زوج بتول/ در ولایت با خداوند و رسول عید غدیر بر شما مبارک🌺 همراه با جـوایز 🎁 🎈 🎀شـرڪت در 👇 http://eitaa.com/joinchat/650772500Ccb0d7cf400 👆👆
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
#رمان 📖 💞عاشقانه ای برای تو💞 🌸🍃اون روز کلاس نداشتیم....بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر و سالن زیبا
📖 💞عاشقانه ای برای تو💞 🌸🍃ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود... امیرحسین اونقدر خوب بود که می‌تونستم قسم بخورم که فرشته‌ای با تجسم مردانه است... اما یه چیز آزارم می‌داد... تنش پر از زخم بود... بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال کردم... باورم نمی‌شد چند ماه با چنین مردی زندگی کرده بودم... توی شانزده سالگی در جنگ ؛ اسیر میشه... به خاطر سرسختی ؛ خیلی جلوی بعثی ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جای شلاق هایی بود که با کابل زده بودنش... جای سوختگی... و از همه عجیب تر زمانی بود که گفت: به خاطر سیلی‌های زیاد ؛ از یه گوش هم ناشنواست... و من اصلا متوجه نشده بودم... باورم نمیشد امیر حسین آرام و مهربان من ؛ جنگجوی سرسختی بوده که در نوجوانی این همه شکنجه شده باشه... و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش ؛ آزادیش باشه... زمانی که بعد از حدود ده سال اسارت برمی‌گرده و می‌بینه رهبرش دیگه زنده نیست... دردی که تحملش از اون همه شکنجه براش سخت تر بود... وقتی این جملات رو می‌گفت: آرام آرام اشک میریخت... و این جلوه‌ی جدیدی بود که می‌دیدم... جوان محکم ؛ آرام ؛ با محبت و سرسختی که بی پروا با اندوه سنگینی گریه می‌کرد... اگر معنای تحجر ؛ مردی مثل امیرحسین بود ؛ من عاشق تحجر شده بودم... عاشق بوی باروت... این زمان به سرعت گذشت... با همه فراز و نشیب‌هاش... دعواها و غر زدن های من... آرامش و محبت امیرحسین... زودتر از چیزی که فکر می‌کردم ؛ این یک سال هم گذشت و امیرحسین فارغ‌التحصیل شد...اصلا خوشحال نبودم... باهم رفتیم بیرون... دلم طاقت نداشت... گفتم: امیرحسین؛زمان ازدواج ما داره تموم میشه اما من دلم می‌خواد تو اینجا بمونی و باهم زندگی‌مون رو ادامه بدیم... ...... ✍ نویسنده 🌷 🖇 🌷
🔹بزرگواران دیگه بنر نفرستید وقت ثبت در چالش به پایان رسیده از امروز وقت دارید تا شنبه ساعت ۱۰ صبح سین👁‍🗨 بنرتون را بالا ببرید. جایزمون خیلی خاصِ 🙃 نگے نگفـتم آ 😎
بریم نماز رفیق..:) اینا همش بازیه..
🍃 ی ام😍 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
🔻 هویت شهـید...پلاک او نیستــ هویت شهید.. بر پیشانی اوست که تقدیـر آن در عهد الست بر پیشانی او می درخشد.. 🌷 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid
🌱 بهم میگفــت: ملیحه...! ما یه نگاه ڪردن داریم! یه دیدن! من توی خیابون شاید ببینم اما نگاه نمیڪنم... 🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸 🆔 @masirshahid