#بی_توهرگز
#شهیدسیدطاهاایمانی
#قسمت_چهل_و_ششم:گمانی فوق هر گمان
اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد ... علی کار خودش رو کرد .. اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهن دیگران، چیزی در نمی اومد ... با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد ... حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد ... قبل از من با زینب حرف می زدن... بالاخره من بزرگش نکرده بودم ...
وقتی هفده سالش شد ... خیلی ترسیدم ... یاد خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد ... می ترسیدم بیاد سراغ زینب ... اما ازش خبری نشد...
دیپلمش رو با معدل بیست گرفت ... و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد ...
توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود ... پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود ...
هر جا پا می گذاشت ... از زمین و زمان براش خواستگار میومد ... خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرت تمام دخترهای اطراف بود ... مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جواب رد داد ... دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید ...
اما باز هم پدرم چیزی نمی گفت ... اصلا باورم نمی شد ...
گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن ... زینب، مدیریت پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود ...
سال 75، 76 ... تب خروج دانشجوها و فرار مغزها شایع شده بود ... همون سال ها بود که توی آزمون تخصص شرکت کرد... و نتیجه اش ... زنیب رو در کانون توجه سفارت کشورهای مختلف قرار داد ...
مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران ... پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید ... هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری ... پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد ... ولی زینب ... محکم ایستاد ... به هیچ عنوان قصد خروج از ایران رو نداشت ... اما خواست خدا ... در مسیر دیگه ای رقم خورده بود ... چیزی که هرگز گمان نمی کردیم ...
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤 ❀✿┅┅┄
#سُـخَݩِاُسـٺاد 🕊🍀
نمــاز شـب
ڪلید ٺوفیقـاټ است...🔑📿🔮
#آیٺاللهبہجٺ 🎀
#شبٺـونۺہدایۍ💎
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤 ❀✿┅┅┄
#خاطرات_شهدا 📝🔮
همیشــه آیہے وجــعلنا را زمـزمہ میڪرد📿
گفـٺم : آقـا ابراهـیم ایـن آیہ براے محافظـت در مقابـل دشمنـہ👹
اینـجا ڪه دشـمن نیست !🤗
نگاه معـنادارے بہ من ڪرد و گفٺ :
دشـمنۍ بزرگتـر از شـیطان هـم وجـود داره ؟!👀👺
بارهـا در وسوسه هاے شیـطان ، این جمله حڪیمانہ آقا ابـراهیم را با خود مـرور میڪردم 🙂، تا بـہ حدیــث زیباے امـیرالمومنین (ع) برخــورد ڪردم که فرموده اند😇 :
دشمـن ترين دشـمنانت ، نفـس شیطـان درونی توـست 🌺
[اَعْدی عَدُوّك نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ.....]
#شهیدابراهیم_هادی♥️
#سلام_بر_ابراهیم📚
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤 ❀✿┅┅┄
#تفــڪر 👌💎
اگــر براے فــرج به اصـلاح خــود نپــردازیم !!
بیــم آن اسٺ ڪه در ظہور آن حضـرت ؛ از او فـرار ڪنیم !!!.....
#آیت_الله_بهجت_ره 🌸🍃
#الٺماس_دعاۍ_فرج🌼🍂
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤 ❀✿┅┅┄
#زندگینامه_شهدا |•❣•|
پــس از انقــلاب و شـروع جنگ ، جہت انجـام خدمـٺ سربازے به جبہہ هاے غــرب اعــزام شد 🙃
مدتے در خدمـت 💞شهید شیرودی💞 و
💖شهید کشوری💖 به انجــام خدمـت پرداخــت
🖇در هـمین دوران با رتــبه سـوم🏅 در دانشــگاه صـدا و سیـما پذیرفتـه شد 🎭
و در حـالے ڪه از طـرف وزارٺ امـور خارجـه و جهـاد سازندگے ، دعوٺ به ڪار شده بود ، به جرگه سبــز پوشــان ســپاه پیوسـت 🇮🇷✌️
در ســال 64 در رشــته مهندسے عمــران دانشــگاه فنے تــہران پذیــرفته شد💼👓
ولـے به خاطــر مشــغله و ڪار در سپاه به دانشــگاه نرفت و مجــددا به جــبهه🔥💥 رفــت و سرانــجام در تاریـخ 14 اردیبهــشت 65 در منطــقه فڪه به شہادت رسید....🕊🌞
#شهیدعلی_اصغر_ابراهیمی
📕 پلاک 10
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤 ❀✿┅┅┄