eitaa logo
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
606 دنبال‌کننده
4هزار عکس
773 ویدیو
103 فایل
✨﷽✨ ✓مدرسه تخصصی مجازی حفظ قرآن کریم (ویژه برادران) ♡ ~باهدف تربیت حفاظ قرآن کریم شروع به فعالیت میکند🌱 ☆آیدی مراجعه ودریافت فرم ثبت نام: 📱شماره تماس جهت مشا 📍کانال واحد خواهران
مشاهده در ایتا
دانلود
✨سـلام دوستان✋ من امیرسیاوشی شاه عنایتی هستم☺️ ممنونم از نگاه قشنگتون امشب میخوام چند دقیقه ای رو مهمون نگاه مهربونتون💞 و دلای قشنگتون بشم🌷
🌸بسیجی پاسدار ✨ و تکاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی🌸 بودم تاریخ تولدم : ۱۳۶۷/۳/۱۵🎂 روز قیام خونین مردم علیه طاغوت به دنیا اومدم☺️ متولد تهران محله چیذر🌹 متاهل بودم☺️ شخصیت مورد علاقه ام رهبر معظم سید علی خامنه ای💞 شهید مورد علاقه ام شهید سید احمد پلارک🕊 مداح🎙 مورد علاقه ام حاج محمود کریمی اینا رو گفتم یکم بیشتر بشناسیدم ☺️
ساکن محله چیذر بودم.از کودکی اونجا زندگی کردم و قد کشیدم🌸. این محله از قبل انقلاب هم همین طور بود.✨ مردمش زمان انقلاب، انقلابی بودند و زمان جنگ هم رزمنده. 🌹
✨ از تکاوران نیروی دریایی سپاه بودم و از شاگردان #شهید محمد ناظری. یک شاگرد نمونه و ممتاز☺️. از طرف بسیج اسلامشهر به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم اعزام شد🕊. این راهی بود که خودم انتخاب کردم.✌️
راستی ۲۰ به عروسیم بود که پرکشید🕊 دو سال با همسرم عقد💍 کرده بودم عشق 💞و علاقه بین ما اون قدر زیاد بود که همه آرزوها و برنامه‌های چند سال آینده زندگیمون را با هم چیده بودیم.☺️ قرار بود اگر پسردار شدیم اسمش محمدطاها باشه❤️ و دخترمون رو نازنین زهرا بذاریم.😍 منم مثل خیلی از تازه دامادها عاشق💞 زن و زندگی‌ام بودم اما درست در زمانی که می‌خواستیم زندگی مشترکمون رو زیر یک سقف آغاز کنیم🌹 همه داشته‌های دنیایی رو رها کردم و در اعزام به سوریه شهید شدم🕊.
اینم ماشین عروسم ✨🕊 که دامادش آسمونی شد🌹
✨قبل از اربعین با کاروانی از بچه‌های چیذر به کربلا رفته بودیم☺️ که در مسیر، از بچه‌ها طلبیدم💞. بچه‌ها کمی سر به سرم گذاشتن و گفتند «امیر نکند که بدون پا برگردی».☺️ منم گفتم: «برگشتی نداره😉 می‌روم و با یک خال در پیشانی برمی‌گردم.»🕊
قسمتی از وصیت نامه ام📜 برای تشیع جنازه ام خواهش می کنم🙏 همه با چادر باشند. اگر جا برای من بود جسدم را در جوار امام زاده علی اکبر خاک کنید چون خانواده ام و همسر عزیزم هر روز به دیدارم بیایند.☺️🌸🕊
حفظ مجازی برادران | ناصِحٌ اَمیِن
قسمتی از وصیت نامه ام📜 برای تشیع جنازه ام خواهش می کنم🙏 همه با چادر باشند. اگر جا برای من بود جسد
بخاطر این خواستم امام زاده علی اکبر مزارم باشه چون خادم حرمشون بودم✨میخواستم تا آخر خادم حرمشون بمونم☺️
خادم امام زاده بودم ولی همیشه دم در وامیستادم🌸 معتقد بودم دربانی این خاندان بهتره و خاکی بودن برای این خاندان لطف بیشتری داره☺️ همیشه میگفتم هر چی کمتر باشی امام حسین بیشتر نگاهت میکنه🌸🌷
تکیه کلامم یا علی مدد بود✨ دو بیتی مورد علاقه ام هم 👇   شکر خدا که در پناه حسین انیم              عالم از این خوب تر پناه ندارد✨ اگه خواستین تو مکالمات روز مرتون از تکیه کلامای ما شهدا هم استفاده کنید 😉 اینجوری بیشتر هواتونو داریم ها☺️🌸
از دو سه ماه مونده به محرم روزشماری میکردم برای نوکری اباعبدالله✨با شوق خاصی برنامه ریزی میکردم☺️ هرسال تومیدان امام زاده علی اکبر که الان مزارم اونجاست چای☕️ خونه راه اندازی میکردم🌸 خرید وسایل چای خونه رو هم با وسواس خاصی انجام میدادم😇 معتقد بودم برای اهل بیت نباید کم گذاشت☺️ تا زمانی که اونا دستت رو با بزرگواری میگیرن و تو شرمنده نباشی که میتونستی ولی چرا بیشتر انجام ندادی🌺