eitaa logo
مسجد مجازی حضرت عمار ره
193 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
746 فایل
ارتباط با مدیر @ammarha1399
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸خوشا بحالت سردارآغوش اربابت گوارایت باد. هر شب جمعه تو را با قلب و ذهن پر گناهمان یاد میکنیم تا تو در محضر ارباب، با قلب و ذهن پاکت یادمان کنی، حالا که واسطه نیاز است، بگذار تو واسطه ما باشی ارباب، به قاسمت ما را ببخش. 🔰 مرد میدان 🔹 روزها می‌گذرد و همچنان مرد این میدان تو هستی برای ما 🌹 💚 ساعت عروج شهید قاسم سلیمانی - ۱:۲۰ بامداد جمعه 🎐 🕋🧎@masjed_ammar
📷 اولین شب مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها با حضور رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره) در حال برگزاری است. ۹۹/۱۰/۲۵ 🕋🧎@masjed_ammar
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 روضه حضرت علی اصغر (ع) با مداحی آقای سماواتی در شب نخست عزاداری ایام فاطمیه در حضور رهبر معظم انقلاب 🕋🧎@masjed_ammar
Bagh-260.wma
حجم: 5.41M
🔆 🌷روز را با تفکر در قرآن آغاز کنیم. 📣 بشنوید: (صوتی) 📚 تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی سوره بقره، جلسه ۲۶۰ قسمت ۳ آیه ۱۵۲ فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ 🕋🧎@masjed_ammar
🌹🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🕋🧎@masjed_ammar
🌹از عشق بیا که صحبتی تازه کنیم 🌹در حرکت خویش دقّتی تازه کنیم 🌹با رهبر و انقلاب و با خون شهید 🌹با یک صلوات بیعتی تازه کنیم 🕋🧎@masjed_ammar
اين را به هوای كربلا پُست كنم يا اينكه به مشهدالرّضا پُست كنم؟ یک نامه نوشته ام برایت بی بی! این را به نشانی كجا پست كنم؟ بسم الله الرّحمن الرّحيم بی بی! سلام، شب شده و كرده ام هوات گفتم يكي دو خط بنويسم كه از صفات، كم كم زلال تر شوم و مثل آينه روحم جلا بگيرد و از بركت دعات مثل پرنده ها بپرم سمت آسمان مثل فرشته ها بزنم بال در هوات ... بانوی خوب من! چه خبر؟ از خودت بگو از زخم های كهنه تر از چادر سيات، كه خاكی است و بوسه شلاق می خورد از آتشی كه شعله زد از گوشه ردات... مولا كجاست؟ زخم دلش را چه مي كند، آن شير زخم خورده صحرای عاديات؟ از من سلام و عرض ارادات و بندگی حتما ببر به خدمت چشمان مرتضات... ما را ملال نيست به جز دوري شما خوبند بچه هام ... به قربان بچه هات... جانم فدای زخم تو ای كاش پشت در، زير فشار خرد كننده خودم به جات- بودم كه تازيانه و سيلی به من خورد، تا از كبود فاجعه می دادمت نجات يا اينكه زهر شعله آتش به من رسد خاكسترم بسازد و ريزد به خاك پات... اما چه حيف، روي تو نيلی شد و من آه ... ماندم به حسرتی كه دهم جان و دل برات ... من نذر كرده ام كه شود پهلوی تو خوب من نذر كرده ام كه خدايم دهد شفات اين نامه محتوی كمی خاكی تربت است مال زمين زخمي غم، مال كربلات گفتم برايتان بفرستم كه تا مگر مرهم شود برای همان زخم شانه هات ... قربان اين غمت كه گره خورده بر دلم قربان اين جنون كه مرا می دهد حيات يك لحظه صبر كن و ... ببين راستی... عزيز بين من و شما نكند خط ارتباط، يك لحظه قطع گردد و سرگشته تر شوم، لطفا بگير دست مرا، اِهدِنَا الصِرّاط... می ترسم اينكه گم بكنم شهر ندبه را مي ترسم اينكه گم بكنم كوچه سَمات می ترسم اينكه باز در انجام واجبات يا اينكه در تداوم ترك محرّمات از من قصور سر زند وای وای وای شرمنده تو گردم و آن چشم پر حيات... بي بي! مباد آن كه فراموشتان شود جان حسين جان حسن حاجت گدات... خيلي ببخش طول كشيد و اذان صبح- آمد و اين موذن و حيِّ عَلَی الصّلات ... من هم كه با اين همه واگويه خوانی ام خيلی شدم مزاحم ساعات اِلتجات پس بيشتر عزيز! مزاحم نمی شوم قربان چشم های هميشه خدا نمات ... بلوار نخل، كوچه هفتم، پلاك شعر باشد نشان خانه من توی كائنات چشم انتظارمت كه جوابی به من دهی با دست خط سبز، كه جان را كنم فدات دارد تمام می شود اين نامه ... والسلام امضاء ... خط فاصله ... ايوب... خاك پات... (س) شاعر: ایوب پرندآور جهرمی 🕋🧎@masjed_ammar