#سفرنامه_اربعین۱۴۴۴
#کاروان_محمدیه
✊ بالاخره رسیدیم...
😓 بعد از یه چالش سخت لب مرز عراق برای پیدا کردن اتوبوس، رسیدیم به محل اسکان مون. البته بگم که اونم خواست خدا بود و اگر نه تو شلوغی نجف عمرا همچین جایی پیدا می کردیم!
😎 ابو رضا(صاحب خانه) در عرض چند ساعت یه کاری کرد که کل خستگی راه از تن مون بیرون رفت. همون اول پسرش اومد لباس کثیفا مون رو برد برای شستن. همه دوش گرفتن و یه سر سامونی به وضعیت شون دادن.🧖♂
🍛☕️ رفتیم برای صرف شام و بعدش هم یه خواب دلچسب؛ البته بعضیا هم دلشون طاقت نیاورد و همون شب رفتن زیارت امیرالمؤمنین.
💢 این تازه شروع راه بود...
#خانواده_محمدیه
#مجموعه_فرهنگی_تربیتی_محمدیه
🏴 انا لله و انا الیه راجعون
▫️برادر عزیز آقای سید ابراهیم رضوی
▪️از طرف جمع خانواده محمدیه درگذشت مادربزرگ عزیزتان را تسلیت عرض میکنیم و برای ایشان از خداوند متعال علو درجات و همجواری با اولیای الهی را خواستاریم.
امید که روح ایشان مشمول رحمت بیمنتهای الهی قرار گیرد.
▫️جهت شادی روح این عزیز تازه درگذشته #فاتحه ای قرائت کنیم.
#سفرنامه_اربعین۱۴۴۴
#کاروان_محمدیه
🛵پیش به سوی حرم..!
🍛🛏 بعد از صرف شام یه استراحت کوتاه،کم کم راهی شدیم برای زیارت.راننده اتوبوس بهمون گفته بود از خونه ای که هستیم تا حرم حدود ۲۰ دقیقه راهه ولی بعد فهمیدیم منظورش این بوده که با ماشین ۲۰ دقیقه تا حرم طول می کشه؛ ما هم گفتیم بعد شام پیاده روی خوبه همه پیاده بریم.
🤦♂🤕 چشم تون روز بد نبینه.ما هر چقد می رفتیم جلو فقط جاده می دیدیم و اثری از حرم نبود.خلاصه اش کنم؛ یک ساعت و نیم پیاده روی کردیم تا بالاخره فهمیدیم نصف راهو اومدیم!!!
🤒🛵 همه خسته بودن و تصمیم بر این شد که وسیله بگیریم. اون وقت شب هم که به این راحتیا چیزی پیدا نمیشد. به زور و ضرب دو تا از این موتور سه چرخه ها پیدا کردیم.هر موتور ۱۰ نفر سوار شدن که در نوع خودش رکورد جدیدی بود.
🕌به حرم رسیدیم و رفتیم برای یه زیارت درست و حسابی. هر چند نفر باهم یه گروه شدن و یه جا رو مشخص کردیم به عنوان محل قرارمون.
☺️ حرم اون شب خیلی دلانگیز بود؛مخصوصا برای زیارت اولی ها...
#خانواده_محمدیه
#مجموعه_فرهنگی_تربیتی_محمدیه