🌸 #حدیث_روز 🌸
امام علی (علیه السلام) فرمودند:
أعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ.
بزرگترین بلا، از دست دادن اُمید است.
📚 غررالحکم، 2860.
@v_montazar
#شهدا
۳ ماه قبل از شهادت عباس بود که یک روز داخل ماشین نشسته بودم و می رفتیم. یک لحظه به من احساس عجیبی دست داد و یک جورهایی از این که در خانواده ما کسی تا به حال شهید نشده است، احساس شرمندگی کردم و بلافاصله این احساس را برای عباس به زبان آوردم و گفتم: «عباس چرا من، مثل سایر خانوادهها در شهادتها سهیم و شریک نباشم؟» عباس که گوشهایش را تیز کرده بود، گفت: «خب ادامه بده؛ بقیهاش را بگو و این که دیگر چه احساسی داری!» و این در حالی بود که من اصلا متوجه نبودم که چه میگویم.
عباس یک لحظه فرمان را رها کرد و دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و در حالی که میخندید، گفت: «خدایا! شکر. سپاسگزارم که چنین حالتی را در قلب همسرم انداختی.» عباس که دعا کرد، قلبم ریخت و پیش خود گفتم: «خدایا! من چی گفتم و چرا این حرف را زدم؟!» اما دیگر کار از کار گذشته بود و یک لحظه احساس کردم عباس را از دست دادهام. عباس هم رو به من کرد و گفت: «خیالم راحت شد. دیگر احساس میکنم که تو مرد شدهای و از این لحظه، فرزندانم را به تو میسپارم و هر چهارتایتان را به خدا!»
🌹شهید عباس بابایی🌹
@v_montazar
#تلنگر
گاهی باید خود را مطالعه کنیم.
ممکن است به این نتیجه برسیم که کتاب به درد نخوری هستیم که فقط میشه باهاش شیشهها رو پاک کرد!
@v_montazar
🌸 #حدیث_روز 🌸
امام هادی علیه السلام فرمودند:
اَلعُقُوقُ یُعَقِّبُ القِلَّةَ ویُؤَدّی إِلَی الذِّلَّةِ.
نافرمانی پدر و مادر کمبود را به دنبال دارد و موجب خـواری میشود.
📚 بحارالانوار، ج ۷۴، ص 84
@v_montazar
#شهدا
دو نفر ما خادم حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها بودیم.
دفعه آخر که برای خداحافظی رفتیم #حرم ،
وقتی برمیگشتیم، گفت دفعات قبلی خودم کار را خراب کردم عزیز!
گفتم:
"چرا؟"
گفت:
چون همیشه موقع خداحافظی میگفتم یا #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها من را دو ماهی قرض بده تا برای
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها نوکری کنم.
ولی اینبار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب سلاماللهعلیها.
من هم خندیدم و گفتم:
"خب چه فرقی کرد؟"
گفت: اینها دریای کرم هستند،
چیزی را که ببخشند دیگر پس نمیگیرند.
🌹شهید مصطفی نبیلو🌹
@v_montazar
#تلنگر
مسخره کردن ظاهر دیگران، یعنی
مسخره کردن خدا (نعوذبالله)
به شخصی گفتند خیلی بدقیافهای.
لبخندی زد و گفت: از نقش ایراد
میگیری یا از نقاش؟
یکی ازپیامدهای مسخرهکردن دیگران
فراموش کردن خداست
🔸اوست که شما را در رحمها [یِ مادران]
به هر گونه که میخواهد تصویر میکند .
@v_montazar
🌸 #حدیث_روز 🌸
حضرت امام على عليه السلام:
مَن أجهَدَ نَفسَهُ في إصلاحِها سَعِدَ، مَن أهمَلَ نفسَهُ في لَذّاتِها شَقِيَ و بَعُدَ؛
هركه نفس خود را در راه اصلاح آن به رنج افكند، خوشبخت شود و هركه آن را با لذّتهايش واگذارد، بدبخت گردد و (از درگاه حقّ) دور شود.
📚عیون الحکم و المواعظ، ص445 ، ح 7821
@v_montazar
#شهدا
همیشه به رزمندگان گوشزد می کرد که: «برادران! پیوسته از خدا بخواهید که توفیق ادامه نبرد را از ما نگیرد»
یک بار وقتی یکی از نیروها دودل شده بود و هوای درس و حوزه به سرش زده بود، میثمی رفت سراغش و به او گفت: نگاه کن به دلت، ببین چی میگه، اگر کاری کردی که خدا و #امام_زمان راضی هستند، تکلیف همان است، والا برگرد دنبال همون راهی که تو فکرش هستی. من هیچ موقع شک نکردم که تو جبهه بمونم یا از جبهه برم حوزه. بعضی وقتها هم که دودل شدم، سر این مسئله بود که برم کردستان یا توی جنوب بمونم.
🌹شهید عبدالله میثمی🌹
@v_montazar
#تلنگر
سگی نزد شیر آمد گفت: بامن کشتی بگیر!
شیر سر باز زد و نپذیرفت.
سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت که شیر از مقابله با من میهراسد!!
شیر گفت: سرزنش سگان را خوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفتهام ...!
یادمان باشد هر کاری و هر سخنی ارزش جواب دادن ندارد...
@v_montazar
هدایت شده از موسسه فرهنگی ولاء منتظر
🌺در هر نفسی روح و روانهاست علی
🌺اعجازِ زمین و آسمانهاست علی
💐بر کرسیِ حق نشسته از روزِ ازل
💐اصلاً همه ی آرامشِ جانهاست علی!
فرا رسیدن عید غدیر خم، عید کمال دین خجسته باد🌷
#عید_غدیر
🌐 @v_montazar
🌸 #حدیث_روز 🌸
💐اسعدالله ایامکم💐
قَالَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ: يَا أَبَا اَلْحَسَنِ، مَا طَلَعْتَ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) إِلاَّ وَ ضَرَبَ بَيْنَ كَتِفَيَّ، وَ قَالَ: يَا سَلْمَانُ، هَذَا وَ حِزْبُهُ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ».
سلمان فارسی خطاب به امیرالمؤمنین: یا علی علیه السلام ! هرگاه، به خدمت پیامبر وارد میشدم، آن حضرت دست بر کتفم میگذاشت و میفرمود: یا سلمان! ای سلمان! این مرد [یعنی علی علیه السلام ] و حزبش از رستگارانند.
📚البرهان في تفسير القرآن، جلد۵، صفحه۳۳۰
@v_montazar
#شهدا
یکی از نیروهای دفاع وطنی سوریه که جوان خوبی به نظر میرسید ازنیروهای آقاجواد بود.
یک روز خیلی اصرار کرد که باید آقاجواد به محلهیشان برود، آقاجواد هم گفت:موردی نداره، زمانی که خواستیم باماشین بیاییم توی شهر دنبالت برای رفتن به منطقه، یک سری هم به آنجا میزنیم.
درجریان رفتن به منطقهی زندگی آن جوان روسی متوجه شدیم که در یکی ازمحلههای خیلی بدنام زندگی میکنه، پیاده که شدیم چند متر آن طرفتر جوان سوری را با یک خانم که از لحاظ پوشش، ظاهری نامناسب داشت، پیدا کردیم. جوان سوری شروع به معرفی آقاجواد به آن خانم (که میگفت نامزدش هست) کرد.
درحالی که جوادسرش را به زیر انداخته بود و اظهار میکرد که از آشنایی با ایشان خوشحال شده....
توراه یکی ازبچه های ایرانی به شوخی گفت: جواد تو که نمیخواستی این صحنهها رو ببینی اصلا چرا رفتی جلو؟
آقا جوادگفت:میخواستم با عملم به آن خانوم که مسلمون بود بفهمانم که پاسدار شیعهی #امیرالمومنین (علیهالسلام)این شکلیه! وچشمهاشو در برابر بدیها کنترل میکنه...
🌹شهید جواد الله کرم🌹
@v_montazar