شیوۀ نماز خواندن معذور
شخص معذوری که میتوانسته بر روی میز سجده کند اما از روی جهل، مهر را با دست بلند میکرده و به پیشانی میگذاشته است؛ آیا نمازهایی که به این نحو خوانده را باید قضا کند؟
پاسخ:
این کار صدق سجده نمیکند؛ لذا باید نمازها را قضا کند.
استفتائات اسفند 1402
مقام معظم رهبری
#احکام #سجده
@mhd_Danesh
خط قرمز انقلاب
اصحاب فتنه، «خط قرمزِ انقلاب» هستند و نباید این خط قرمز، کمرنگ و بیاعتبار شود. ابتدا باید «فتنۀ سال هشتادوهشت» را شناخت تا بتوان دربارۀ اصالت و اهمّیّت این خط قرمز سخن گفت.
صحنهگردانهای فتنه، از موسوی و کروبی تا هاشمی و خاتمی، همگی بر «تحدید قدرتِ آیتالله خامنهای»، وفاق و اجماع کرده بودند. نهایتِ ناآگاهی است اگر گمان کنیم مسألۀ فتنه، احمدینژاد بوده است؛ چنانکه آیتالله مصباح تصریح کرد، غایت و غرض فتنه، شخص آیتالله خامنهای بود و میرفت که منزلت و مکانت ایشان زائل شود و اصحاب فتنه، زمینه را برای تغییر ساختار و منطق قدرت، فراهم کنند. نظام تا لبۀ پرتگاه رفت و هزینههای فراوان پرداخت.
شکافهایی که اصحاب فتنه پدید آوردند، همچنان پابرجاست و جراحتهای اجتماعی، همچنان ترمیم نشده است. آیتالله خامنهای در توصیف ماهیّت فتنه، به سه خصوصیّت اشاره کرد: «طراحیشده»، «پیچیده»، «بسیار خطرناک».
بااینحال، آیتالله خامنهای در طول هشت ماه بهطولانجامیدن فتنه، بارها از فتنهگران خواست که نسبت به آن اعلام برائت کنند، اما هیچیک به دعوت او، پاسخ مثبت ندادند، از جمله محمد خاتمی که صحنهگردانی و حمایت میکرد و بر این باور بود که آیتالله خامنهای در موقعیّت ضعف و سستی قرار گرفته و میتوان با فشار اجتماعی و رسانهای، او را وادار به تسلیم کرد.
در این موقعیّت بود که مکنونات درونیِ اصحاب فتنه، آشکار شد و این از علائم منافقان است که در «بزنگاهها» و «بحرانها»، هویّت حقیقی خویش را آشکار میکنند؛ چراکه میپندارند حکومت اسلامی در معرض فروپاشی و زوال قرار گرفته و توان رویارویی و پاسخگویی ندارد. به تعبیر آیتالله خامنهای، آنچه که در این فتنه صورت گرفت، «جُرم نابخشودنی» است.
@mhd_Danesh
بازسازی سیاسی اجتماعی فتنه گران
اینک لایۀ طرّاحِ جریان اصلاحات، در پی «عادیسازی» است؛ البته عادیسازی یعنی زدودن هنجارها و قواعد انقلابی و عبور از خطوط قرمز، چراکه اینان، انقلاب و انقلابیگری را نامعقول و غیرعادی و غلط میشمارند.
در طرح اصلاحات در دهۀ هفتاد نیز بهعنوان توسعۀ سیاسی و دموکراتیزاسیون، آنها همین غایت را دنبال میکردند. بدینجهت، اینک شخصیّتهای اصلیِ خویش را که مطرود و منزوی شدهاند، به بازی سیاسی بازمیگردانند. کنشهای محمد خاتمی در یک سال اخیر، چنین معنا و غرضی دارد.
آنها میخواهند از ظرفیّت خاتمی برای بازسازی سیاسی و اجتماعی خود استفاده کنند؛ اما نه بهصورت رادیکال و ناگهانی، بلکه بهتدریج و بهگونۀ نامحسوس. «احیای خاتمی»، طرح ناگفتۀ راهبردپردازان امنیتیِ جریان اصلاحات است. مهدی کروبی، رفع حصر گردید و میخواهند به سراغ میرحسین موسوی نیز بروند و زمینه را برای کنشگری سیاسی او نیز آماده کنند.
بازیسازی سیاسی، اینچنین صورتبندی میشود؛ قطعات بهظاهرِ نامرتبط و مجزا، آرامآرام در کنار یکدیگر مینشینند و ناگهان، رقیب احساس میکند که در چنبرۀ شرایط و اقتضائات، قفل شده است. سیاست، هنر ساختنِ شرایط انقباضی برای رقیب است؛ بیآنکه او این طرح را احساس کند و واکنش نشان بدهد.
بههرحال، مسأله در حد «یک دیدار ساده و خصوصی» نیست، که در این صورت، نیاز به رسانهایشدن آن نبود، بلکه ایدۀ اصلی، «عادیسازیِ کنشگریِ اصحاب فتنه» و از جمله، احیای هویّت سیاسیِ محمد خاتمی است.
پذیرش «یکی از اضلاع اصلیِ فتنه» به دیدار خصوصی، خواسته یا ناخواسته، گامی در جهت عادی سازی فتنه بوده و هیچ توجیهی، نمیتواند خطای بزرگ وی را برطرف کند. با این حال سکوت کردیم شاید توجیهی داشته باشند که با این کلیپ مواجه شدیم 👇🏻
@mhd_Danesh
محمدمهدی دانش
توضیحات شیخ حسین انصاریان...
.
خودمان را به کدام راه بزنیم که بتوانیم باور کنیم ایشان به اتکا به این ادله ای که گفتند چنین کردند؟ واقعا اخلاق و ادب اسلامی؟
از عیادت پیامبر (ص) از جوان یهودی گفتند
از عیادت امیرالمؤمنین (ع) از اسامه بن زید
از سید شرابخواری که احمد بن اسحاق اجازه ملاقات به او را نداد و امام او را مذمت کرد و....
واقعا فرق این افراد با سران فتنه و آشوبگران مشخص نیست یا خدای نکرده ایشان قصد و غرض دیگری از بیان اینها برای مردم دارند!؟
جوان یهودی که به قول خودشان عاشق پیامبر (ص) هم بود کجا یک سال جامعه اسلامی را به فتنه و آشوب کشانده بود؟
اسامه بن زید کی ۶۴ میلیارد به اموال عمومی آسیب زده بود؟
آن سیدی که نهایت گناهش شرابخواری بود کجا باعث اعمال انواع تحریم ها و فشارها بر تنها مملکت شیعه شده بود؟
بابت دیدار با سرکرده گنابادی ها و رییس انجمن حجتیه هم کسی مذمت تان نمی کند چون آنها هم هرگز چنین خسارت عظیمی به نظام نزده اند.
@mhd_Danesh
در روایتـی آمـده است که در روزگار ولایتعهدی امام رضا علیهالسلام روزی عدهای که مدعی بودند کـه شیعۀ امیرالمؤمنین هستند، قصد ورود بـه خـدمت امام داشتند، اما امام علیهالسلام اجازه دیدار به آنان ندادند. این آمد و شدها و جواب منفىِ امام، دو ماه به طول انجامید،
تا جایى که دیگر از رسیدن به ایشان نا امید شدند و به دربان گفتند: به آقایمان بگو ما از شیعیان پدرت على علیهالسلام هستیم؛ این ماجرا موجب شماتت و سرزنش دشمنانمان بر ما شده و ما این بار بازگشته و از این شرمندگى و شکستن غرورى که به ما رسیده و عجز از احتمال دردى که به سبب شماتت از ناحیه دشمنانمان به ما خواهد رسید از شهر خود خواهیم گریخت.
امام رضا علیهالسلام به دربان خود فرمود: اجازه بده داخل شوند، آنان وارد شده سلام کردند، اما آن حضرت اذن جلوس صادر نفرمود و همان طور ایستادند. گفتند: ای فرزند رسول خدا، این بیمهری و بیاعتنایی بزرگ بعد از این پردهنشینی سخت برای چیست؟ بعد از این کار، دیگر چه چیزی از ما باقی میماند؟
امام علیهالسلام اشاره کردند به آیه «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیر» یعنی «هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید و بسیاری را نیز عفو مـیکنـد». بعد فرمودند به خدا سوگند که من در این کار تنها به خداوند و رسول او و امیرالمؤمنین و پدران پاکم پس از او اقتدا کردم، آنان بر شما نکوهش کردند من نیز اقتدا کردم.
آنها علت را پرسیدند و حضرت در پاسـخ فرمود: براى این ادعایتان که شما شیعه امیرالمؤمنین هستید. واى بر شما، شیعیان او حسن و حسین و سلمان و أبو ذرّ و مقداد و عمّار و محمّد بن ابى بکر بودند، همانها که ذرهاى از دستورات او سرپیچى نکردند، حال اینکه شما در بیشتر کردارتان با او مخالفید ...... و آنجا که نباید تقیّه مىکنید...
📚 الاحتجاج ج۲ ص۴۴۰؛ التفسير العسکری علیه السلام ج۱ ص۳۱۲؛ عوالم العلوم ج۲۲ ص۱۷۷.
تقیه کردن در جایی که نباید تقیه کرد یعنی سکوت به هنگامی که باید سخن گفت؛ یعنی انفعال در جایی که باید کنشگر بود
حال امام معصومی که به چنین اشخاصی اجازه دیدار ندادند و آنها را شیعه ندانستند، آیا فتنه گران و آشوب گران و تضعیف کنندگان ولایت را به حضور می پذیرفتند و شیعه می دانستند؟
نکند فقط برخی سخنرانان آداب و اخلاق اسلامی می دانند و به آیات قرآن مسلط اند !؟
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲🏻
@mhd_Danesh
🌱 نگاه کن دلت کجاست؟
به خانه امام باقر علیهالسلام که رسید گریه امانش نمیداد.
حضرت از محمد بن مسلم پرسیدند:
چرا گریه میکنی؟ عرض کرد: گریهام از دوری شماست؛ راهم دور است، نمیتوانم زیاد پیش شما بمانم و شما را سیر ببینم.
حضرت فرمودند: همین که دوست داری نزدیک ما باشی، همین که دوست داری ما را ببینی و نمیتوانی، بدان که خدا از حال دلت خبر دارد، پاداش این حسرت با خود خداست ...
... فَقَالَ لِي وَ مَا يُبْكِيكَ يَا مُحَمَّدُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَبْكِي عَلَى اغْتِرَابِي وَ بُعْدِ الشُّقَّةِ وَ قِلَّةِ الْقُدْرَةِ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَكَ أَنْظُرُ إِلَيْكَ- فَقَالَ لِي أَمَّا قِلَّةُ الْقُدْرَةِ فَكَذَلِكَ جَعَلَ اللَّهُ أَوْلِيَاءَنَا وَ أَهْلَ مَوَدَّتِنَا وَ جَعَلَ الْبَلَاءَ إِلَيْهِمْ سَرِيعاً وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنَ الْغُرْبَةِ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غَرِيبٌ وَ فِي هَذَا الْخَلْقِ الْمَنْكُوسِ حَتَّى يَخْرُجَ مِنْ هَذِهِ الدَّارِ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ بُعْدِ الشُّقَّةِ فَلَكَ بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أُسْوَةٌ بِأَرْضٍ نَائِيَةٍ عَنَّا بِالْفُرَاتِ وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ حُبِّكَ قُرْبَنَا وَ النَّظَرَ إِلَيْنَا وَ أَنَّكَ لَا تَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ فَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قَلْبِكَ وَ جَزَاؤُكَ عَلَيْه ...
📚کامل الزیارات؛ ص۲۷۵
@madras_emb
⚡️ امور حسبیه و حکومت فقها
🔻به مناسبت سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه)
◀️ مسألهٔ ولایت «مطلقهٔ» فقیه همواره در کانون بحث و نقد و بررسی فقها قرار داشته است. عدهای همچون مرحوم نراقی و امام خمینی از موافقین ولایت مطلقهٔ فقیه بودهاند، و عدهای دیگر مانند مرحوم آیة الله العظمی خویی و غالب شاگردان ایشان، ولایت مطلقه را به آن معنا نپذیرفتهاند.
اما نکتهٔ محوری و مشترک این است: هر دو گروه، ضرورت حاکمیت سیاسی فقیه را پذیرفتهاند و حکومت در زمان غیبت را حق فقیه جامعالشرایط میدانند.
تفاوت اصلی در نحوهٔ استدلال برای نیل به این حکومت است. گروه نخست از طریق «ولایت مطلقهٔ فقیه» به این نتیجه میرسند، و گروه دوم از طریق «امور حسبیه».
🔹تعریف امور حسبیه:
امور حسبیه عبارت است از آن دسته از امور که در ابعاد دنیوی و اخروی به مصالح عمومى مرتبط بوده و شارع مقدس به اهمال و ترک آنها راضى نیست و برپایى آنها را ضرورى میداند.
این مصالح عمومی گاه در قالب عناوین خاصی تجلی مییابد؛ مانند: سرپرستى ایتام و محجورین بیسرپرست، حفظ اموال مفقودالاثر، ادارهٔ موقوفات بدون متولّى. گاه نیز مفهومی کلی دارد و شامل همهٔ اموری میشود که شارع رضایت به تعطیل آنها ندارد و اجرایشان را واجب میشمارد.
🔸متصدی امور حسبیه:
بر اساس ادعای اجماع و اتفاق نظر فقها، متصدی این امور، بهطور متعین، فقیه جامعالشرایط است. بنابراین، با وجود چنین فقیهی، افراد غیر فقیه بدون کسب اجازه از او حق تصدی این امور را ندارند.
🔹«حکومت» مصداق اتمّ امور حسبیه
یکی از بارزترین و مهمترین مصادیق امور حسبیه که شارع مقدس به هیچ وجه به تعطیل و اهمال آن راضی نیست، تشکیل و ادارهٔ حکومت است. حکومت، تضمینکنندهٔ نظم جامعه، اجرای احکام شرع، حفظ مرزهای اسلام و تأمین مصالح عمومی مسلمین است؛ اموری که بیتردید در زمرهٔ ضروریات مورد اهتمام شارع قرار دارند.
🔸 استنادات فقهی:
۱. میرزای نائینی در این باره در کتاب «تنبیه الامة» گوید:
«از جمله قطعیات مذهب ما طائفه امامیه این است که در این عصر غیبت (علی مغیبه السلام) آنچه از ولایات نوعیه را که عدم رضای شارع مقدس به اهمال آن حتی در این زمینه معلوم باشد وظائف حسبیه نامیده و نیابت فقهاء عصر غیبت را در آن قدر متیقن و ثابت دانستیم، حتی با عدم ثبوت نیابت عامه در جمیع مناصب، و چون عدم رضای شارع مقدس باختلال نظام و ذهاب بیضه اسلام بلکه اهمیت وظائف راجعه بحفظ و نظم ممالک اسلامیه از تمام امور و حسبیه از اوضح قطعیات است، لهذا ثبوت نیابت فقهاء و نواب عام غیبت در اقامه وظایف مذکوره از قطعیات مذهب خواهد بود.
۲. مرحوم آیة الله العظمی تبریزی در کتاب صراط النجاة تصریح میکنند: «أن الولاية على الأمور الحسبيّة بنطاقها الواسع، و هي كل ما علم أن الشارع يطلبه و لم يعين له مكلفا خاصا، و منها بل أهمها إدارة نظام البلاد و تهيئة المعدات و الاستعدادات للدفاع عنها، فإنها ثابتة للفقيه الجامع للشرائط»
📚 صراط النجاة، ج۱، ص۱۰.
۳. ایشان در پاسخ به استفتائی دیگر، فتوای استاد خود آیة الله خویی را نیز بر همین مبنا میدانند. رک: صراط النجاة، ج۳، ص۳۵۸
۴. آیة الله العظمی وحید خراسانی نیز در درس خارج فقه خود، بر همین مسأله تأکید نموده و حکومت اسلامی در عصر غیبت را از باب امور حسبه، حق فقیه جامعالشرایط دانستهاند.
۵. آیة الله حاج شیخ نصرالله شاهآبادی در تبیین نظر استاد خود، مرحوم آیة الله العظمی خویی میفرمایند: «مرحوم آخوند (خراسانی) در حاشیه مکاسب نیز مشروعیت تصرف [در امور عامه] را - از باب قدر متیقن - منحصر به فقیه میدانند. همانگونه که رأی استاد معظم آیة الله العظمی خویی (رضوان الله علیه) نیز همین بوده است و حکومت و ادارهٔ بلاد را از اظهر مصادیق امور حسبیه میدانستند.
📚 حدیث نصر ، ص۵۵۷.
۶. شواهد دیگر از کلمات آیة الله خویی:
غیر از نقلقولهای شاگردان، شواهدی در آثار مکتوب مرحوم آیة الله خویی موجود است که مؤید همین دیدگاه (حکومت به عنوان امر حسبی) است. معظمله در کتاب جهاد (از منهاج الصالحین)، جهاد ابتدایی را در عصر غیبت مشروع دانسته و رهبری و فرماندهی آن را از باب حسبه از وظایف فقیه میدانند. رک: منهاج الصالحين (للخوئي)، ج۱، ص۳۶۶.
📌 خلاصهٔ استدلال
صغری: حکومت و ادارهٔ بلاد از امور حسبیه است.
کبری: امور حسبیه به فقیه سپرده شده است.
نتیجه: پس حکومت و اداره بلاد به فقیه سپرده شده است.
⬅️ تفاوت دو مبنا:
بنابر نظر آیة الله خویی، دخالت فقیه در اموال و انفس مبتنی بر ضرورت و اخذ قدر متیقن است. لذا در موارد ضروری مانند خیابانکشی، طبق هر دو نظر، حاکمیت میتواند املاک را تملک کند. اما در موارد غیرضروری مانند احداث پارک برای زیباسازی، طبق نظریه امور حسبیه، فقیه دخالت نمیکند.
@seyyed_hossein_kashfi