گاهی اوقات ما به هنگامِ بیان فضیلت مولا صلواتاللهعلیه و بیان فضائل سلبی،
"شجاعت و جهادِ" حیرتانگیز حضرت را با "فرار" برخی مقایسه میکنیم در صورتی که قرآن کریم "مجاهدان" را با "قاعدان غیر معذور آنهم در جهاد کفایی نه عینی" قیاس کرده و "فرارکنندگان" اصلا خارج از فضای قیاساند؛ چرا که به حکم آیه ۱۵ و ۱۶ انفال جایگاهشان دوزخ است.
باید توجه داشت "عفو خداوند" از فرارکنندگان در اُحُد طبق آيه ٥٥ سوره آل عمران منافاتی با "کبیره بودن فرار" ندارد و همچنین آن عفو شامل حال مؤمن است نه منافق، مضاف بر اینکه بعدها برخی مسلمانان در جنگ حنین نیز به نص آیه ۲۵ سوره توبه، صحنهی نبرد را رها کرده و پا به فرار گذاشتند.
@mhd_Danesh
با این مقدّمه به این عبارات مرحوم سید محمّد عباس تستری (۱۳۰۶ هـ) توجه کنید؛ این سخنان در پاسخ به متوهّمانی است که خلفای ثلاثه را افضل از امیر مؤمنان صلواتاللهعلیه گمان کردهاند:
قوله : {وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا * دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً} (نساء ٩٥_٩٦)
ومن المتّفقِ عليه أنّ المجاهدَ في غزوة أحُد وسائر الغزوات مع النبيّ عليه وآله الصلوات هو أمير المؤمنين دون الشيوخ المنهزمين ومن البيّن أنّ الفارّ المنهزم أفظع في الحال والمآل من القاعدين عن القتال والجدال، لما تعود النكاية إلى المسلمين بفراره أزيَد وأشدّ من نكاية مَن قعد وإذا كان المجاهد أفضل من القاعد درجات كما تقرّر فهو أفضل ممّن انهزم وفرّ بدرجات أكثر وأوفر...
«و خداوند مجاهدان را بر خانهنشینان برتری داده و پاداشی بزرگ به آنان بخشیده است؛ درجاتی از سوی خود، و آمرزش و رحمت.» (نساء ۹۵-۹۶)
و از مسلّمات است که مجاهد در جنگ اُحُد و سایر جنگها همراه پیامبر ـ درود خدا بر او و خاندانش ـ تنها امیرالمؤمنین(ع) بود، نه پیرمردانی که پا به فرار گذاشتند. روشن است که کسی که از میدان جنگ بگریزد، از نظر حال و عاقبت، بدتر از کسی است که اصلاً از ابتدا در جنگ و مجادله شرکت نکرده باشد؛ زیرا زیان و لطمهای که با فرار او به مسلمانان وارد میشود، بیشتر و سنگینتر از زیان کسی است که در خانه نشسته و در جنگ شرکت نکرده است.
پس اگر مجاهد برتر از خانهنشینان است ـ همانگونه که آیه تصریح کرده ـ به طریق اولی برتر از فراریان و گریختگان از میدان جنگ است، و آن هم با درجاتی بسیار بیشتر و والاتر.
📜 چاپ سنگی کتاب روائح القرآن في فضائل أمناء الرحمن (سال چاپ: ۱۲۷۷ ق)، السيد محمد عباس التستري، ص ۶۲
@mhd_Danesh