‌ از راه هند به يونان که برمي‌گشت به مادرش قول داد که وقتي تمام دنيا را به تصرف خود درآورد، باز خواهد گشت و تمام دنيا را يکپارچه به او هديه خواهد کرد! در سی و سه سالگی فاتح شده بود. وقتی در بستر مرگ افتاده بود در لحظات آخر عمرش به پزشکانش گفت: حاضرم نیمی از تمام پادشاهی ام را بدهم تا فقط ۲۴ ساعت مهلت براي من فراهم کنید و مرگم را به تعويق بیندازید، تا بتوانم به دیدار مادرم برسم. پزشکانش پاسخ دادند که حتی اگر تمام پادشاهی ات را هم‌ بدهی کاري از دست ما بر نمي‌آيد و بيشتر از چند دقيقه دیگر زنده نخواهی ماند. آن لحظه بود که اسکندر مقدونی، بيهوده بودن تمامي کوشش‌هايش را عمیقا درک کرد، و با تمام داراييش که کل دنيا بود، نتوانست حتی ۲۴ ساعت زمان بخرد. سي و سه سال از عمرش را هدر داده بود؛ براي تصاحب چيزي که با آن، قادر به خريدن ۲۴ ساعت هم نبود... @mhd_Danesh

🔹️ آه ای غزه!! ✍ #سید_محمدجواد_موسوی‌فرد ... داشتم فکر می‌کردم حق با کافکا بود که "مسخ" را نوشت. در دنیای مدرن آدم‌ها تنهای تنهای‌اند. دروغی خودشان را شاد و جمعی نشان می‌دهند. کافی است یکی‌شان گرفتار شود، ببین چطور همه تنهایش می‌گذارند! دقیقا مثل #گرگور در #رمان_کافکا! صبح بیدار شد، دید حشره شده! مسخ شده بود! مادرش گریه می‌کرد، بین ترحم و انزجار بود! پدرش فریاد می‌زد! خواهرش ابتدا نگهداری‌اش کرد بعد رهایش کرد. اما آیا فلسطین همان فرزند مسخ شده دنیای اسلام است، یا جهان اسلام مسخ شده و همه تبدیل به حشرات بی‌خاصیت شده‌اند؟ دیده‌اید موریانه‌ها و مورچه‌ها چقدر زیادند؟ ولی با یک حشره کش کارشان تمام است. جهان اسلام مسخ شده! تبدیل به حشره شده، یک میلیارد و اندی حشره و الا تنها گذاشتن #فلسطین چه وجهی دارد؟ چه طنز بی‌مزه‌ای! بعد دیدم قصه #رمان_کوری #ساراماگو مناسب‌تر است برای جهان اسلام! ناگهان همه شهر کور شدند! سپس قرنطینه شدند! جز یک نفر، زن دکتر، او می‌دید ولی خودش را به کوری زده بود تا همراه همسرش بماند. زن دکتر دید وقتی مردم کور شدند به یک باره در قرنطینه خارج شهر اخلاق و تمدن و انسانیت فروریخت چقدر آدمها وحشی شدند! ساراماگو جایی مصاحبه کرده بود و گفته بود رمان درباره کسانی است که چشم دارند اما نمی بینند! درد و رنج و فقر و کشتار مردم را نمی‌بینند.‌. نفرین بر تو ای جهان اسلام! که بود و نبودت یکی است. اندکی یهودی چطور تکه تکه‌ات کرده‌اند و جوانان مسلمان در پی تبدیل آیفون ۱۳ به ۱۴ هستند! در پی لیفت صورت و تزریق بوتاکس!! خوش باشید که ندای علی از ۱۴۰۰ سال پیش هنوز در حلقوم تاریخ تکرار می‌شود: فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لَا تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ راستی دلار نزدیک کانال ۷۰ هزار تومان است، مبارک‌تان باشد! شنیدید رزمنده به دنیا برگشته حزب الله چه می‌گفت: گفت دیدم بی بی دو عالم با چشم گریان به استقبال شهدا می‌آمد! چشمان فاطمه گریان است و شیعیان برای غدیر و محرم آماده می‌شوند. تقبل الله! طیب الله انفاسکم! چرا هیچ کاری از ما بر نمی‌آید؟ چرا این قدر بی‌خاصیت‌ایم؟ چرا هیجان دلار ایمان و معرفت را سلب کرده؟ تا کنون شده از بودن خودتان احساس شرم کنید؟ وقتی به عکس سید مقاومت نگاه می‌کنم مواخذه و توبیخ را می‌خوانم. داغش سرد نشده ولی هنوز من در فکر انتقام معمدانی‌ام! اما آه! آه از مسخ شدگی آه از کوری آه ای غزه! @mhd_Danesh

👈احضارِ امام صادق علیه‌السلام توسط منصور دوانیقی لعنه‌الله و دعایی که امام آن لحظه خواندند ✍🏻 حسن بن فضل از حضرت رضا علیه السّلام نقل کرد که فرمودند: منصور دوانیقی، امام صادق علیه السّلام را احضار نمود تا او را بکُشد، شمشیر و پوستِ تخت و جلاد آماده شد. به ربیع گفت: هر وقت من با او صحبت کردم و یک دستم را روی دیگری زدم تو گردنش را بزن. همین که امام صادق علیه السلام وارد شد و چشم منصور به او افتاد، از جای خود حرکت کرد و گفت: مرحبا خوش آمدی، مزاحم شما شدم که قرض شما و حقتان را پرداخت کنم. بعد سؤال لطیفی در مورد خانواده ایشان نمود و گفت: خداوند قرض شما را پرداخت نمود، حاجتتان برآورده شد و هدیه شما پرداخت گردید. در این موقع روی به جانب ربیع نموده گفت: جعفر بن محمّد (علیه‌السّلام) باید فوراً پیش خانواده خود برگردد. ربیع گفت: وقتی امام صادق بیرون آمد گفتم: آقا شمشیر و پوست تخت مرا برای شما گسترده بودند، وقتی آمدید لب‌هایتان حرکت می‌کرد، چه دعایی خواندید؟ فرمودند: بله، من وقتی شر را در چهره‌اش مشاهده کردم این دعا را خواندم: "حسبی الرب من المربوبین و حسبی الخالق من المخلوقین و حسبی الرازق من المرزوقین و حسبی اللَّه رب العالمین حسبی من هو حسبی، حسبی من لم یزل حسبی حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ." 📚بحار الانوار، ج۶۳، ص۴۷. #امام_صادق #دعا @mhd_Danesh

🔸کوشش در تأمين معاش خانواده، درِ رحمتی از جانب خداوند ▫️مرحوم آیت الله العظمی حاج سید احمد زنجانی در قسمتی از شرح خود بر حدیثی از حضرت امام صادق علیه‌السلام می نویسد: «... حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: «مَن لَم يَستَحْيِ مِن طَلَبِ المَعاشِ خَفَّتْ مَؤونَتُهُ، و نُعِّمَ عِيالُهُ». يعنی: «هر کس که از طلب معاش حيا نکند مؤونه‌اش سبک و اهلش راحت می شود». حضرت صادق (عليه السلام) می فرمايد: «از خوشبختی مرد است که قيّم و اداره‌کن امور عيالش باشد». در روايت ديگر است که: «کوشش کننده بر عيالش از حلال، مانند جهاد کننده است در راه خدا». حقيقتا اين کوشش مردم در تأمين معاش عيالات خودشان، درِ رحمتی است به روی آنان باز گرديده و راه سعادتی است آن‌ها پيش گرفته‌اند؛ ولی بدبختی چنان دامنگير انسان می شود که اين درِ رحمت و راه سعادت را به روی خود می بندد _در حقيقت، طلا را خرج مطلّا می نمايد_ عوض اينکه با کسب حلال، ثواب جهاد در دفتر عمل خود ثبت نمايد، از درِ خيانت و جنايت وارد شده، با تقلّب و دروغ و کلاه‌برداری، نامهٔ عمل خود را سرتاسر سياه نموده، خود را در رديف جنايتکاران به شمار می آورد. باری، اين رشته سر دراز دارد که اگر دنبالش بکنيم مثنوی هفتاد من کاغذ شود... #روایت #امام_صادق #خانواده @mhd_Danesh

🔸صلوات خاصه #امام_صادق علیه السلام از زبان امام عسکری سلام الله علیه 《اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ، خازِنِ الْعِلْمِ، الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبِينِ . اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَوَحْيِكَ، وَخازِنَ عِلْمِكَ، وَ لِسانَ تَوْحِيدِكَ، وَوَلِيَّ أَمْرِكَ، وَمُسْتَحْفِظَ دِينِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.》 📚البلدالامین،ج۱،ص۳۱۳ @mhd_Danesh

موعظه ‏ای بسیار جامع و کامل از امام صادق (ع) مردی خدمت امام صادق آمد و عرضه داشت: مرا موعظه بفرمائید؛ امام صادق (ع) در نصیحت و موعظه‏ای بسیار جامع و کامل فرمودند : اگر خدا روزی را تضمین کرده است پس این همه تلاش و ناآرامی برای چیست؟ اگر رزق و روزی را خدا می‌دهد اینهمه حرص برای چیست؟ اگر حساب و کتابی هست پس این همه جمع اموال چرا؟ اگر خدا جبران می‌کند پس بخل ‌ورزی چرا؟ و اگر به عذاب خداوند متعال و آتش ، یقین داری پس معصیت چرا؟ و اگر مرگ حق است پس این قدر دلخوشی چرا؟ و اگر اعمال ما به خداوند عرضه می‌شود پس مکر و حیله گیری چرا؟ و اگر  عبور از مسیر صراط حق است پس برای چه تکبر و خود بینی؟ اگر همه چیز دست خداست، پس غم و اندوه چرا؟ و اگر جهان گذراست پس دل بستن به دنیا چرا؟ 📗امالی شیخ صدوق ص۱۷ #روایت #امام_صادق @mhd_Danesh

شار مکاری می گوید: در کوفه خدمت #امام_صادق علیه السلام مشرف شدم. حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود: - بشار! بنشین با ما خرما بخور! عرض کردم! - فدایت شوم! در راه که می آمدم منظره ای دیدم که سخت دلم را به درد آورد و نمی توانم از ناراحتی چیزی بخورم! فرمود: - در راه چه مشاهده کردی؟ - من از راه می آمدم که دیدم که یکی از مامورین، زنی را می زند و او را به سوی زندان می برد. هر قدر استغاثه نمود، کسی به فریادش نرسید! - مگر آن زن چه کرده بود؟ - مردم می گفتند: وقتی آن زن پایش لغزید و به زمین خورد، در آن حال، گفت: لعن الله ظالمیک یا فاطمة. [1] امام علیه السلام به محض شنیدن این قضیه شروع به گریه کرد، طوری که دستمال و محاسن مبارک و سینه شریفش تر شد. فرمود: - بشار! برخیز برویم مسجد سهله برای نجات آن زن دعا کنیم. کسی را نیز فرستاد، تا از دربار سلطان خبری از آن زن بیاورد. بشار گوید: وارد مسجد سهله شدیم و دو رکعت نماز خواندیم. حضرت برای نجات آن زن دعا کرد و به سجده رفت، سر از سجده برداشت، فرمود: - حرکت کن برویم! او را آزاد کردند! از مسجد خارج شدیم، مرد فرستاده شد، از دربار سلطان برگشت و در بین راه به حضرت عرض کرد: او را آزاد کردند. امام پرسید: - چگونه آزاد شد؟ مرد: نمی دانم ولی هنگامی که رفتم به دربار، دیدم زن را از حبس خارج نموده، پیش سلطان آوردند. وی از زن پرسید: چه کردی که تو را ماءمور دستگیر کرد؟ زن ماجرا را تعریف کرد. حاکم دویست درهم به آن زن داد، ولی او قبول نکرد، حاکم گفت: ما را حلال کن، این دراهم را بردار! آن زن دراهم را برنداشت، ولی آزاد شد. حضرت فرمود: - آن دویست درهم را نگرفت؟ عرض کردم: - نه، به خدا قسم! امام صادق علیه السلام فرمود: - بشار! این هفت دینار را به او بدهید زیرا سخت به این پول نیازمند است. سلام مرا نیز به وی برسانید. وقتی که هفت دینار را به زن دادم و سلام امام علیه السلام را به او رساندم، با خوشحالی پرسید: - امام به من سلام رساند؟ گفتم: - بلی! زن از شادی افتاد و غش کرد. به هوش آمد دوباره گفت: - آیا امام به من سلام رساند؟ - بلی! و سه مرتبه این سؤال و جواب تکرار شد. آن گاه زن درخواست نمود سلامش را به امام صادق علیه السلام برسانم و بگویم که او کنیز ایشان است و محتاج دعای حضرت. پس از برگشت، ماجرا را به عرض امام صادق علیه السلام رساندم، آن حضرت به سخنان ما گوش داده و در حالی که می گریستند برایش دعا کردند. [2] پی نوشت ها: [1] خدا ستمکاران تو را لعنت کند اى فاطمه!. [2] بحارالانوار، ج 100، ص 441. @mhd_Danesh

این کلیپ رو چندین بار دیدم؛ هیچ چیزش طبیعی نیست! حالا که زدن صدا و سیما نه تنها به نفع ضدانقلاب که حتی به نفع خیلی از جریان‌های داخلیه، باید چندین برابر نسبت به اتفاقات مشکوک حساسیت به خرج داد؛ اما: -چهار نفر بازداشت شدن -مدیران پخش و تولید برکنار شدن -صدا و سیما رسما عذرخواهی کرد -برنامه پخش بعضی شبکه‌ها تغییر کرد -و... با این وجود، لازم بود از کسی دعوت شه که به راحتی اسلام رو تحریف کنه و در رسانه ملی، حرف‌های خلاف واقع بزنه و عقاید مسلم تشیع رو زیر سؤال ببره؟! جواب مخاطبی که پای این رسانه نشسته و هنوز خوش‌دلانه فکر می‌کنه اگر موسیقی‌ای از تلویزیون پخش شد دیگه حلاله رو چی می‌خوایم بدیم؟! تا کی به خاطر نگاه جامع نداشتن در زمینه وحدت قراره ضربه بخوریم؟ @m_a_tavallaie @mhd_Danesh

ضمان پزشک پس از اثبات مضرات دارو در صورت اثبات علمی عوارض و مضرات یک دارو و کنار گذاشته شدن آن توسط مراجع علمی ذی‌صلاح؛ آیا پزشکانی که سال‌ها آن را برای بیماران خود تجویز می‌کرده‌اند، ضامن‌اند؟ جواب: اگر بیمار خود به پزشک مراجعه کرده و به خواست خود، عملیات درمان را به وی سپرده است و از طرف دیگر پزشک هم از روش های متعارف و داروهای متداول استفاده کرده باشد، ضامن نیست. #احکام #پزشکی @mhd_Danesh