خانم مجری که دیروز با اشاره رهبر عزیز انقلاب چفیه ایشون رو هدیه گرفتن، انشب در پخش زنده شبکه ۲ چفیه ای که براشون خیلی عزیز بود و سالها منتظرش بودن رو هدیه دادن یه یک همسر شهید حزب‌الله

چفیه حضرت اقا رسید به همسر شهید محمدعلی عباس اسماعیل این خاطره از این شهید عزیزه چندروز قبل از شهادتش توی جمعی نشسته بودیم و شیخی از عنایات الهی در ۰نگ میگفت و اخرش به شهید محمدعلی گفت اگه چیزی شنیدی بگو شهید به شیخ گفت من نشنیدم با تمام وجود حسش کردم توی یارون با جواد محاصره شده بودیم ، همه راه های تماس قطع بود و دشمن از همه طرف بمبارون میکرد ما فقط چندتا خرما همرامون بود که مادرم گفته بود همرات باشه و فقط وقتی توی اضطرار بودی و هیچی نداشتی با بقیه رفیقات بخور یک هفته فقط خرما میخوردیم گرسنه بودیم و به جواد گفتم خرما بخور جواد کفت دیگه بسه حاضرم موشک‌بخورم اما خرما دیگه نمیخوام من یکم چشامو گذاشتم روهم که استراحت کنم، یهو یه صدایی شنیدم که اشنا نبود و از طریق خط داخلی داشت میگفت بله ما محاصره شدیم و‌هیچی نداریم اکه ممکنه برامون غذا بفرستید بیدار شدم گفتم‌یعنی خواب دیدم؟ همه خطوط قطع بود و تماسی نبود پاشدم نماز صبح خوندم‌و‌خواستم‌استراحت کنم دوباره که یهو صدای تماس اومد کسی پشت خط میگفت شما غذا خواسته‌بودید و محلصره بودید؟ گفتم بله اما چجور تونستی تماس بگیری خطوط قطعه کلا گفت نگران نباش غذا توراهه پرسیدم کی هستی؟ گفت ابویحیی بعد از چندساعت دیدیم در میزنن رفتیم پشت در غذا کذاشته بودن و اثری از کسی نبود بعد که برگشتم بیروت از دوستان پرسیدم شما با ما تماس گرفتید ؟ گفتن اصلا ما خبری ازتون نداشتیم نمیدونستیم در چه وضعید همه چی قطع بود پرسیدم ابویحیی داریم؟ گفتن همچی کسی نداریم شیخ کفت حیدر شما از طعام بهشتی خوردید و این عنایت اهل بیت علیهم السلام بوده بهتون

شادی روح‌شهید محمدعلی عباس اسماعیل (حیدر) و همه شهدای علی طریق القدس، سیدعزیز شهید و فرماندهان شهید حزب‌الله صلواتی هدیه کنیم بهشون: اللهم صل علی محمد و ال محمد و ال محمد و عجل فرجهم

فرزندان این شهید عزیز

پس از حرف و حدیث ها در مورد بازگرداندن استخوان های جاسوس معدوم الی کوهن، برادرش آبراهام در مصاحبه ای گفت: با کمک روس ها و با وساطت آنها شاید بتوانیم از محل دفن الی اطلاعاتی به دست آوریم.

مطله متروکه سه هفته پس از جنگ

در نوامبر 2018، سندی از سوی فرمانده وقت ۸۲۰۰، برای همه افسران یگان تحت عنوان: "تماس با شرکت های تهاجمی سایبری و کارکنان آنها" صادر شد. وی در این سند می نویسد: «هراس واقعی از نشت دانش و خطر قابلیت هایی که اساس روش عملکرد واحد است وجود دارد که ممکن است منجر به بسته شدن قابلیت های واحد شود... نباید هیچ تماس یا هماهنگی با مقامات شرکت‌هایی که درگیر سایبری تهاجمی هستند انجام داد"

یواو رگو که در ۸۲۰۰ فرمانده مرکز سایبری بود شرکت سانترا را با فرمانده سابق خود کوخن تأسیس کرد، معتقد است که تنها فاجعه ای مانند فاجعه دوقلوها باعث می شود شرکت ها اهمیت دفاع سایبری را درک کنند. وقتی یک حمله سایبری هرج و مرج در دنیای مالی ایجاد می کند - آنگاه یک شوک واقعی وارد خواهد شد شرکت ها می توانند بر اساس اطلاعات خود بالا و پایین شوند. از آنجا که اطلاعات و امنیت باید داده ها را فعال کند، ما باید به سازمان ها اجازه دهیم تا با بیشترین سرعت ممکن پرواز کنند. شیربیت یک رویداد کوچک است که نمونه ای از رویدادی سایبری را نشان می دهد که در آن یک حادثه سایبری به سادگی یک شرکت را نابود کرد رگو معتقد است که سانترا تنها یک قدم در روند گذار به دنیای امن است. او می گوید: ما می گوییم می توان یک دنیای امن سایبری ساخت. من آن را دوست دارم و باور دارم. ما هرگز از هیچ چیز مربوط به ۸۲۰۰ آسیب نخواهیم دید. ما می خواهیم یک دنیای غیرنظامی امن بسازیم. من می خواهم یک دنیای غیرنظامی عالی ایجاد کنم، جهانی که می توان به طور مداوم از طریق فناوری شتاب گرفت او همچنین تمایلی به صحبت در مورد یک شرکت سایبری تهاجمب ندارد. ما یک لحظه به فکر راه‌اندازی یک شرکت سایبری تهاجمی نبودیم. این خارج از اصطلاحات ما است. اگر قانونی است، افراد دیگر باید این کار را انجام دهند. به نظر من، این منطقه‌ای است که باید به حوزه‌هایی اختصاص یابد که دولت‌ها باید آن را بگیرند سانترا اطلاعات موجود در سازمان را نقشه برداری می کند و آنها را طبقه بندی می کند و امکان تصمیم گیری بر اساس اطلاعات را فراهم می کند. هر سازمانی باید...