eitaa logo
أخٌ‌في‌الله
19.8هزار دنبال‌کننده
99.2هزار عکس
53.6هزار ویدیو
277 فایل
اینجا از #زندگی_سگی_اسرائیلیها میگوییم و #حقیقت_اسرائیل را فاش میکنیم ما #دردفلسطین داریم تماس باما : @akhonfellah
مشاهده در ایتا
دانلود
امیر حاتمی، فرمانده ارتش ایران، از پایگاه نخست نیروی هوایی ارتش در تهران بازدید کرد. در این بازدید، دریادار حبیب‌الله سیاری، معاون هماهنگ‌کننده ارتش نیز او را همراهی کرد. حاتمی در دیدار با خلبانان این پایگاه گفت: «وظیفه ارتش، حفظ تمامیت ارضی، استقلال و نظام جمهوری اسلامی است. ارتش با تمام توان، به انجام این مأموریت ادامه می‌دهد.»
مردم دیگر وعده نمی‌خواهند. آن‌ها آرامش می‌خواهند. عرررتش وارد همان مأموریت‌ها می‌شود، در همان مکان‌ها، در برابر همان دشمن و مردم از این وضع خسته‌اند. آن‌ها از وعده‌ها سیر شده‌اند. در روزهای اخیر بار دیگر نام «محور مورگ» تکرار شده است. اما هیچ چیز مقدسی در این مسیر نیست. عرررتش پیش از خروج از غزه در سال ۲۰۰۵ آن را به‌عنوان منطقه حائل میان خانیونس و رفح استفاده می‌کرد، آن هم به‌ندرت. اکنون دوباره مورد استفاده قرار می‌گیرد، باز هم به عنوان منطقه حائل. کسانی که آن را با دلایل امنیتی توجیه می‌کنند، هم در اشتباه‌اند و هم گمراه‌کننده. برخی این هفته هشدار دادند که رها کردن این مسیر که با خون بازپس گرفته شده، ممکن است در آینده منجر به ریخته شدن خون بیشتر برای بازپس‌گیری‌اش شود. اگر این استدلال را بپذیریم، اسقاطیل باید برای همیشه بر هر منطقه‌ای که در آن سربازی کشته شده، مسلط باشد—در غزه، کرانه باختری، سوریه، لبنان، سینا و حتی اگر خلبانی در ایران کشته شده باشد، باید ایران را هم اشغال کند! این مسیر نه هدف، بلکه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است و ما حتی نمی‌دانیم آن هدف چیست. ادعای جلوگیری از تسلیح مجدد حماس، قابل‌تأمل است: بیشتر قاچاق‌ها از طریق بخش جنوبی‌تر محور فیلادلفی انجام شده، که اکنون در کنترل کامل عرررتش است. محور مورگ فقط یک نقطه عبور دیگر است، و حماس موفق شده از بسیاری از آن‌ها عبور کند، از جمله از طریق شبکه پیچیده تونل‌هایی که هنوز کشف و نابود نشده‌اند. مسئله تسلط یا مهاجرت؟ همچنین ادعای جلوگیری از «استقرار مجدد» حماس نیز زیر سؤال است: رفح به‌طور کامل ویران شده. حتی اگر حماس بتواند فعالیت محدودی در ویرانه‌ها داشته باشد، دیگر نمی‌تواند همان سازمان قدرتمند با تیپ‌ها، گردان‌ها، و ده‌ها هزار نیروی مسلح باشد. بازسازی این قدرت سال‌ها زمان می‌برد و حتی بدون حضور دائمی عرررتش در محور مورگ هم می‌توان جلوی آن را گرفت—اگر از اتفاقات ۷ اکتبر درس گرفته باشیم. پس از کنار زدن بهانه تسلیح مجدد و استقرار مجدد، به انگیزه واقعی می‌رسیم. «مئیر بن‌شبات»، رئیس پیشین شورای امنیت گله (و مسئول منطقه جنوب در شاباک)، به‌درستی این مسئله را خلاصه کرده: تسلط بر محور مورگ «برای حفظ اهرم فشار در مرحله بعد و ایجاد 'شهر بشردوستانه' در نزدیکی آن است؛ شاید به‌عنوان ایستگاهی میانی در مسیر اجرای طرح ترامپ»—یعنی «مهاجرت داوطلبانه» ساکنان غزه. در نتیجه، این اقدام نه امنیتی است و نه نظامی، بلکه کاملاً سیاسی است. محور مورگ ابزاری است برای سوق دادن تعداد زیادی از ساکنان غزه به‌سوی رفح، با امید این‌که از آنجا به سینا بروند و هرگز بازنگردند. این تلاش برای راضی‌کردن جناح مشایخی دولت است، در حالی که دولت عامدانه از توجه به پیامدهای گسترده چنین اقداماتی غافل است—از جمله در حوزه‌های حقوق بین‌الملل، مشروعیت بین‌المللی، بار مضاعف بر عرررتش، هزینه‌های اقتصادی و حتی ابعاد اخلاقی که هیچ‌کس زحمت بررسی‌شان را نمی‌کشد. جالب آن‌که با وجود تلاش‌های دولت برای اشغال کامل غزه و سلطه دائمی بر آن، تا امروز هیچ تصمیم رسمی‌ای در این‌باره نگرفته است. و این دقیقاً همان چیزی است که‌رئیس ستاد کل ، به دولت می‌گوید: بازی نکنید، دستورات شفاف بدهید تا ما هم برنامه‌های شفاف و همراه با برآورد هزینه‌ها ارائه دهیم. ولی این کار برای دولت دشوار است، دو بار: یک‌بار چون می‌خواهد ظاهر متمدن داشته باشد و نه اشغالگر و مهاجرکننده، و بار دیگر چون می‌خواهد بدون پرداخت هزینه، نتیجه را به‌دست آورد. پرسش اصلی بی‌پاسخ مانده است این بحث از ۷ اکتبر به اشکال گوناگون در حال تکرار است. و همیشه از یک سؤال بنیادی طفره می‌رود—سؤالی که دولت اسقاطیل دائماً از پاسخ‌دادن به آن فرار می‌کند: در روز پس از جنگ، چه می‌خواهد؟ آیا می‌خواهد خودش غزه را اداره کند؟ آیا می‌خواهد طرف دیگری آن را اداره کند (و اگر بله، چه کسی)؟ آیا می‌خواهد تا زمان نابودی کامل ساختار نظامی حماس بجنگد (که به گفته رئیس عرررتش، همین حالا انجام شده)، یا تا زمانی که آخرین کلاشنیکف کشف شود (که هرگز رخ نخواهد داد)؟ و اساساً این طناب چقدر کشش دارد از نظر بین‌المللی، امنیتی، اقتصادی، قضایی و افکار عمومی؟ این تنها بحثی است که باید صورت گیرد. سایر بحث‌ها، از جمله محور مورگ، فقط انحراف ذهنی‌اند.
أخٌ‌في‌الله
مردم دیگر وعده نمی‌خواهند. آن‌ها آرامش می‌خواهند. عرررتش وارد همان مأموریت‌ها می‌شود، در همان مکان‌ه
ایران – درس‌هایی از پیروزی، و خطر وسوسه تکرار همه اطرافیان، چه دوست و چه دشمن، با حیرت به دستاوردهای اسقاطیل در جنگ با ایران نگاه می‌کنند. برای نمونه، آمریکایی‌ها—با تمام برتری‌های فنی‌شان—نتوانستند حوثی‌ها را در یمن شکست دهند و پس از یک‌ونیم ماه عقب‌نشینی کردند. ولی نیروی هوایی اسقاطیل تنها در یک‌ونیم روز توانست بر آسمان ایران مسلط شود. در هر دیدار دیپلماتیک، آمریکایی‌ها یک سؤال را تکرار می‌کنند: «چطور این کار را کردید؟» پاسخ در عمق و خلاقیت در طراحی عملیات، دقت در اجرا، و تواضع نهفته است—توانایی تمرکز بر اهداف اصلی و نه افتادن در دام وسوسه «بلعیدن همه منو». همین ویژگی‌ها باعث موفقیت قاطع عملیات شد و از فرو رفتن آن در باتلاق جلوگیری کرد. این‌ها—و اندکی شانس—باعث شدند که اسقاطیل در این دور، پیروزی مطلقی کسب کند. اما اکنون برخی در اسقاطیل، با شکم سیر، وسوسه بازگشت به جنگ را دارند. دلیلشان؟ ترس از آن‌که ایران دوباره به مسیر برنامه هسته‌ای بازگردد. بله، همان برنامه‌ای که گفته می‌شد نابود شده است. آن زمان، وعده‌ها اغراق‌آمیز بودند؛ اکنون، نگرانی‌ها اغراق‌آمیزند. بهتر است فعلاً اجازه دهیم گردوغبار فروبخوابد تا بفهمیم دقیقاً چه اتفاقی افتاد و ایران به کدام سو حرکت می‌کند: مذاکره یا انزوا. بهتر است در این مرحله، آمریکایی‌ها در خط مقدم باشند. اسقاطیل کار خود را انجام داده. اکنون باید به پشت صحنه برود، و دور بعدی را—که احتمالاً خواهد آمد—طوری طراحی کند که همان‌گونه موفق باشد. قانون فرار از خدمت – توهین همزمان به کشته‌ها و قانون هفته‌ای که در آن سربازان حریدی در بیت‌حانون کشته شدند، به طور همزمان جلساتی در مورد قانون فرار از خدمت برگزار شد. این همزمانی، لکه ننگی بر پیشانی دولت است. «آویو عزرا»، از رهبران اعتراضات ذخیره‌سازها، به‌درستی گفت: «ما خون می‌ریزیم، و آن‌ها در کنست توی صورت‌مان تف می‌کنند.» عرررتش کار درستی کرد که برای تمام مشمولان حریدی احضاریه فرستاد. و بهتر است به همان دقت هم تحریم‌ها و مجازات‌ها را اجرا کند. در اسقاطیلی که در حال فروپاشی است، دست‌کم یک نهاد—عرررتش—باید به قانون پایبند بماند. همین قانون جدیدی که قرار است به دولت اجازه دهد فرمانده کل عرررتش و مقامات ارشد دیگر را عوض کند، دقیقاً به همین علت است: به تعبیر واژگون‌شده از گفته قدیمی «میری رگو»: «فرماندهی که نتوان با آن بازی کرد، به چه درد می‌خورد؟» پلیس – نهاد سرکوب سیاسی یا مجری عدالت؟ خبر احضار خبرنگاران به بازجویی، صرف‌نظر از جرمشان، بوی تهدید می‌دهد؛ تلاشی برای ترساندن و ساکت‌کردن منتقدان، در خدمت قدرت حاکم. با صراحت: این یعنی پلیس سیاسی. پلیسی که بر معترضان یورش می‌برد، آن‌ها را لخت می‌کند، بازداشت‌های نمایشی انجام می‌دهد، کیفرخواست‌های بی‌پایه صادر می‌کند، و حالا به روزنامه‌نگاران می‌رسد. این ادامه مستقیم حمله بی‌پایان ائتلاف حاکم به نهاد قانون است. و مقصد نهایی آن فقط یک چیز است: فروپاشی دموکراسی اسقاطیل. امروز نوبت این معترض یا آن نویسنده است؛ فردا نوبت هر خواننده‌ای از این مقاله خواهد بود. پست‌ها و سخنانی که به مذاق صاحبان قدرت خوش نیاید، جرم خواهند شد. وقتی بازداشت شد، دیگر نه اعتراضی خواهد ماند، نه رسانه‌ای، نه حتی اپوزیسیونی. تاریخ، نمونه‌های بی‌شمار از این مسیر دارد. و امروز، ما در همین مسیر حرکت می‌کنیم. گرامی‌داشت هدار گلدین – روز ۴۰۰۰ فردا، ۴۰۰۰ روز از زمانی می‌گذرد که «ستوان هدار گلدین» در عملیات «صخره سخت» کشته و پیکرش توسط حماس به اسارت برده شد. پدر و مادر او—«لئا» و «سِمخا»—در همه این سال‌ها، بی‌وقفه مبارزه کرده‌اند برای بازگرداندن پسرشان. آن‌ها فریاد زدند علیه قدرت‌یابی حماس، علیه تغذیه این گروه با پول و کمک‌های انسانی، و علیه بی‌تفاوتی دولت اسقاطیل در برابر ساده‌ترین وظیفه‌اش: بازگرداندن پیکر کسی که به نام کشور جنگیده است. گاه شنیده شدند و گاه مجنون خطاب شدند. ولی ۷ اکتبر ثابت کرد که آن‌ها درست می‌گفتند. دو درس از داستان هدار گلدین: ۱. با دشمن، باید مانند دشمن رفتار کرد. نباید اجازه داد قدرت بگیرد، و حتماً نباید به آن کمک کرد—چنان‌که اسقاطیل سال‌ها با چمدان‌های دلار و چشم‌پوشی در غزه چنین کرد. ۲. نباید اجازه داد سرنوشت اسرا تا ابد کش بیاید. اگر راهی برای بستن این پرونده هست، باید بسته شود—تا در ۴۰۰۰ روز دیگر، هنوز هدار گلدین‌های دیگری در غزه باقی نمانده باشند.
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. سرايا القدس تنشر مشاهد من قنص مجاهديها جندي صهيوني أعلى جبل الصوراني شرق حي التفاح في مدينة غزة.
موشک ایرانی که به تأسیسات «بازان» برخورد کرد، شاید احساس فوریت برای جابه‌جایی این کارخانه‌ها از خلیج حیفا را تقویت کرده باشد؛ اما پرسش بزرگ‌تر این است: به کجا؟ هیچ‌کس نمی‌خواهد آلاینده‌ای را در حیاط‌خلوت خودش ببیند و آن‌هم آلاینده‌ای که هدف بالقوه‌ی موشک‌های ایرانی است. و فراموش نکنیم که احداث این تأسیسات، به‌معنای چشم‌پوشی از ساخت محله‌های مسکونی جدید است. کسانی که فکر کردند بعد از جنگ، آسان‌تر خواهد بود که کارخانه‌های نفتی آلاینده و خطرناک را از خلیج حیفا بیرون کنند مخصوصاً پس از آن‌که موشک ایرانی به پالایشگاه بازن اصابت کرد، سه نفر را کشت و تأسیسات را از کار انداخت، فراموش کرده‌اند که اینجا همه چیز چقدر پیچیده است. و مهم‌تر، چقدر زود این پرسش اساسی دوباره مطرح می‌شود: مسئله این نیست که «چرا باید از آنجا بروند»، بلکه «دقیقاً کجا باید منتقل‌شان کرد؟» هیچ‌کس نمی‌خواهد چنین صنایع آلوده‌کننده و پرخطر را در اطراف خانه‌اش ببیند. هیچ شهر یا منطقه‌ای داوطلب نمی‌شود تا محل ذخیره یا پالایش نفت شود، خصوصاً وقتی تجربه نشان داده که این مناطق می‌توانند به هدف‌های نخست حملات دشمن بدل شوند. و از سوی دیگر، جابه‌جایی این صنایع بزرگ و حیاتی نیاز به فضای بسیار دارد، فضایی که می‌توان آن را برای ساخت واحدهای مسکونی مورد استفاده قرار داد. بنابراین، این انتقال نه‌تنها از نظر امنیتی و زیست‌محیطی، بلکه از نظر شهری و اقتصادی نیز مسئله‌ای بغرنج و حساس است. نتیجه: اگر نمی‌دانید کجا باید بروند، پس نمی‌توانید آن‌ها را بیرون کنید. و اینجاست که همه‌چیز متوقف می‌شود.
خر و‌بز دزد رو‌یادتونه؟ دوباره فعال شده،اینبار در غزه اما چی؟
24.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الاغ دزدی صهیونیستها از غزه الاغهای غزه توسط تروریستهای عرررتش اسقاطیل دزدیده میشه و به مناطق اشغالی برده میشه
نیویورک تایمز: نتانیابو توافقی با گَافنی را به‌عنوان «شریک محرمانه» امضا کرد و جزئیات حمله به ایران را به او گفت و با این کار مانع انحلال کنست بر سر قانون معافیت سربازی در ماه گذشته شد
أخٌ‌في‌الله
به نظرم این مهلت ۶۰ روزه ای که نتانیابو ازش حرف میزنه عطف به مهلتیه که ترامپ قاتل در ابتدای مذاکرات داده بود و بعدش با فریب و بدعهدی به سگ هارش گفت که حمله کنه هیچ تهدید جدیدی نکرده
3.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرگ بر عرررررتش اسقاطیل خیابانهای شیکاگو
📸 تصویر واضح از اصابت دقیق موشک ایرانی به آنتن ارتباطات ماهواره‌ای پایگاه آمریکا در قطر