eitaa logo
أخٌ‌في‌الله
19.8هزار دنبال‌کننده
99.1هزار عکس
53.6هزار ویدیو
277 فایل
اینجا از #زندگی_سگی_اسرائیلیها میگوییم و #حقیقت_اسرائیل را فاش میکنیم ما #دردفلسطین داریم تماس باما : @akhonfellah
مشاهده در ایتا
دانلود
أخٌ‌في‌الله
خانواده «ابرابانل» یکی از ده‌ها خانواده‌ای است که دیگر خانه‌ای برای بازگشت ندارند: مادر، «هدَر ناعمی
«خیلی شانس آوردیم که هَرئِل خواست پیش ما بخوابد»، هَادَار می‌گوید. «همین نجاتش داد. روی تخت خودش، درست همان‌جایی که سرش را می‌گذارد، یک قطعه بتنی بزرگ افتاده بود. خانواده برای من از همه مهم‌تر است. اینکه همه‌مان زنده‌ایم، نعمتی است از جانب خدا. ولی حالا باید همه چیز را با ده انگشت از نو ساخت. و این سخت است، چون روان آدم شکسته است، بدنم درد دارد، و دیگر آن آدم سابق نیستم. همیشه آدمی فوق‌العاده شاد بودم. دیگر نیستم. حالا فقط غمگینم.» درد فقط برای خودشان نیست، بلکه برای همسایه‌هایی است که جان باختند. «ما تقریباً همه‌شان را می‌شناختیم: افرات (سرنگا)، بلا (اشکنازی)، میرو، میکی – خدا بیامرزدشان. روز قبل از حادثه، میرو را دیدیم. بچه‌ها را می‌دید، با آن‌ها دست می‌داد، حرف می‌زد. پسرم بچه‌های اوکراینی که کشته شدند را هم می‌شناخت – مادربزرگ یلنا سوکولُووا، دخترش ماریا پشکورووا و نوه‌ها آناستازیا (۸ ساله)، پسرعمویش کنستانتین (۱۰/۵ ساله) و ایلیا (۱۵ ساله). این فقط یک ساختمان نبود. یک خانواده واقعی بود.» در کنار درد عاطفی، آن‌ها با بوروکراسی هم دست‌وپنجه نرم می‌کنند. هنوز غرامت وسایل خانه را از اداره مالیات دارایی دریافت نکرده‌اند. غرامت خودرو را احتمالاً در هفته‌های آینده خواهند گرفت. «همان شب بعد از تخلیه، شوهرم گفت: ‘بیا حداقل ماشین را برداریم.’ ساعت ۷ صبح برگشتیم، به یکی از نیروهای پیکود هاوف (فرماندهی جبهه داخلی) گفتیم: ‘آمدیم ماشین را ببریم. زیر ساختمان پارک شده.’ او نگاهی به ما انداخت و گفت: ‘چه ماشینی؟ ماشینی در کار نیست. له شده مثل پیتا.’» موشه: «یکی از ساکنان، در خانه‌اش یک چمدان پر از دلار داشت. دیوانه‌وار دوید داخل ساختمان و همه فکر کردند کسی را می‌خواهد نجات بدهد. اما نگذاشتند برود بالا. من مطمئنم آخرش چمدان را پیدا کرد. مبلغی بود که می‌توانست کل ساختمان را از نو بسازد.» بر اساس اطلاعیه‌ای از سوی اداره مالیات دارایی، از اول اوت، ساکنان باید هتل را ترک کرده و خودشان خانه‌ای برای اجاره پیدا کنند. دولت تا سقف مشخصی اجاره پرداخت خواهد کرد. ولی پیدا کردن آپارتمان با قیمت معقول تقریباً غیرممکن شده است. «ما دنبال آپارتمانی با پناهگاه هستیم، هیچ گزینه دیگری را قبول نمی‌کنیم»، او می‌گوید. «قیمت‌ها غیرواقعی شده‌اند. مالکان سوءاستفاده می‌کنند و می‌گویند: الآن وقتشه، آهن داغه، باید کوبید.»
أخٌ‌في‌الله
«خیلی شانس آوردیم که هَرئِل خواست پیش ما بخوابد»، هَادَار می‌گوید. «همین نجاتش داد. روی تخت خودش، در
عکسِ بقایای ماشین خانواده ابرابانل نشان می‌دهد که دیگر چیزی از آن باقی نمانده. «واقعاً له شده بود، مثل نان پیتا»، یوی‌آو کرن، گزارشگر، در کپشن عکس نوشته است. برویم سراغ «الی یتسخاکیان»، ۷۱ ساله، بازنشسته شهرداری رمات‌گان، که تنها زندگی می‌کرد. وقتی آژیر خطر به صدا درآمد، به پناهگاه طبقه رفت و حتی پس از اعلام پایان خطر نیز آنجا ماند. «بعد از اصابت موشک، صدای زنی را از طبقه دهم شنیدم که فریاد می‌زد: دارم می‌سوزم. هر بار که به آن فکر می‌کنم، بدنم مورمور می‌شود.» او از پناهگاه بیرون رفت و درِ آپارتمانش را باز کرد: «ویرانی محض». یکی از نیروهای پیکود هاوف از پشت به او گفت: «برو پایین، الان ساختمون فرو می‌ریزه». «گفتم: ببین من چه شکلی‌ام؟ با گرمکن، تی‌شرت و دمپایی. همین‌طوری رفتم پایین. طبقه سوم بودم که یکی از سربازها مجروحی را از آپارتمانی بیرون آورد و به دست من داد و گفت: ‘ببرش پایین.’ به مجروح گفتم: ‘گیلی، تویی؟’ گفت: آره. از بچگی می‌شناختمش.» در طبقه همکف ساختمان، چند مغازه بود. پدرش آنجا یک بقالی راه انداخته بود. «من همه قدیمی‌ها را می‌شناختم. بلا، از طبقه سوم، که کشته شد، یکی از مشتری‌های دائمی ما بود. ۹۴ ساله بود. شوهر ۱۰۰ ساله‌اش نجات پیدا کرد.» الان در هتل آرنا، نزدیک ساحل بات یام، اقامت دارد. «وقتی شروع کردند به فرستادن مردم به هتل‌های تل‌آویو، گفتم: من تمام عمرم اینجا بودم، تو تل‌آویو چیکار کنم؟» می‌گوید. «اوایل تنها کسی بودم از ساختمان‌مان که اینجا بود. چند روز پیش یکی دیگر آمد، و امروز خانواده دیگری آمد که قبلاً در هتل رمت‌هایال بودند. بچه‌شان در بات یام مدرسه می‌رفت، پدر خانواده در ریشون لتسیون کار می‌کند. فکرش را بکن چه کابوسی است این رفت‌وآمدها در ترافیک.» «تقریباً هیچ‌چیز از خانه‌ام را نتوانستم نجات بدهم. فقط عکس پدر و مادرم را از زیر آوار بیرون آوردند، همین. حالا که با تو حرف می‌زنم، آرامم. ولی هفته اول، دوم… پر از اضطراب بودم. شب‌ها خوابم نمی‌برد. یک مددکار اجتماعی آمد اینجا و گفت: حرف بزن، خالی کن. کم‌کم بهتر شدم. ولی هنوز هم وقتی ساعت ۱۲ شب می‌رم تخت، تلویزیون روشن می‌کنم، و طول می‌کشه تا بخوابم. اگه یه موتور با صدای بلند رد بشه، از تخت می‌پرم. بعدش دیگه کی می‌تونه بخوابه؟» در نخستین روزش در هتل، وقتی برای ناهار به سالن غذاخوری رفت، با چند مهمان مذهبی روبه‌رو شد و داستانش را تعریف کرد. آن‌ها گفتند: «الآن نماز عصر و مغرب داریم، بیا، دعای شکرگزاری پس از نجات از خطر بخوان.» او رفت به کنیسه هتل و آن دعا را خواند. «و خوب، الحمدلله. الان دیگه شکایتی ندارم. هرچی بود، فقط اموال بود.» غرامت خودرویش را دریافت کرده و حالا منتظر غرامت اثاثیه منزل است. «هرچی بدن، بدن. فقط بدن دیگه.»
أخٌ‌في‌الله
عکسِ بقایای ماشین خانواده ابرابانل نشان می‌دهد که دیگر چیزی از آن باقی نمانده. «واقعاً له شده بود، م
ینکی لوی، ۵۳ ساله، همان کسی که با رفتن به کنسرت بروس اسپرینگستین از مرگ نجات یافت، نزدیک به ۳۰ سال است که کارمند شهرداری است، پدر سه فرزند و پدربزرگ نوزادی سه‌ماهه. آپارتمان خانواده‌اش همان واحدی بود که همسرش در آن بزرگ شده بود. آن‌ها حدود شش سال پیش به ساختمان نقل مکان کردند. «نیمه‌شب در پراگ از خواب پریدم، اخبار را باز کردم و دیدم نوشته: موشک به سمت اسقاطیل شلیک شده. چند دقیقه بعد، پسرم گفت: ‘بات یام رو زده’. وقتی اولین عکس‌ها از محل حادثه منتشر شد، فهمیدم به ساختمون خودمون خورده. چون در هیئت ساختمان بودیم، تمام شب با ارتش و پلیس در تماس بودیم تا بهشون بگیم کدوم واحد متعلق به کیه، شماره تلفن‌ها، مشخصات ساکنان. واقعاً در پراگ یک اتاق عملیات راه انداخته بودیم.» یکی از دوستانش که در شهرداری کار می‌کند، برایش عکسی فرستاده از اعضای زاکا (سازمان امداد اضطراری) و پیکود هاوف که روی زمین نشسته‌اند و با دستان خالی، سنگ‌به‌سنگ را می‌گردند تا اجساد را پیدا کنند. «مثل زمانی که در محور فیلادلفی (در غزه) بودند. تازه اون موقع می‌فهمی که کشور تو همون چیزی نیست که فکر می‌کردی.» سؤال خبرنگار: شکایت‌هایت از کیست؟ جواب لوی: «اول از همه از اداره مالیات دارایی. به ما گفتند که برای وسایل خانه، ۱۰۰٪ غرامت می‌گیریم – یعنی ۸۵٬۰۰۰ شِکِل (حدود ۲۳٬۰۰۰ دلار) برای زوج، ۱۸٬۰۰۰ شِکِل برای هر بچه، و ۸٬۰۰۰ برای نوزاد. من این مبلغ رو گرفتم. ولی گزارش کارشناس بیمه خانه‌ام می‌گوید ارزش وسایل خانه من، با احتساب طلا و ساعت‌های گران‌قیمت، ۶۳۸٬۰۰۰ شِکِل بوده. ولی من نمی‌تونم از شرکت بیمه شکایت کنم، چون خسارت از نوع حمله دشمن محسوب می‌شه. مگه تقصیر منه که موشک توی سالن خونه‌م افتاده؟ شاید باید همه طلا و پول و اشیای قیمتی رو همیشه همراهم می‌داشتم، چون تو یه کشور دیوونه زندگی می‌کنم.» او ادامه می‌دهد: «دو تا ماشین داشتم. هنوز پیداشون نکردن. زیر آوارن. باید برم پیش دفتر اسناد رسمی و تعهدنامه امضا کنم تا شاید بهم خسارت بدن. فعلاً بی‌ماشینم. چرا نمی‌تونم از اداره مالیات دارایی ماشین جایگزین بگیرم، مثل شرکت‌های بیمه؟ حالا هم می‌گن تا اول اوت باید از هتل بریم یا درخواست استثنا بدیم. فقط منم یا واقعاً این جمله تهدیدآمیزه؟» سؤال: شهرداری چه‌کار می‌کنه؟ جواب: «شهرداری فوق‌العاده عمل می‌کنه. شهردار، صبیکا بروت، نمی‌پرسه هر کس چی می‌خواد، بلکه فکر می‌کنه هر کس به چی نیاز داره. می‌دونه که باید الآن ما رو با چتر حمایتی اجتماعی بپوشونه، و همزمان تلاش می‌کنه با وزارت‌خانه‌ها راه‌حل بلندمدت پیدا کنه.»
أخٌ‌في‌الله
ینکی لوی، ۵۳ ساله، همان کسی که با رفتن به کنسرت بروس اسپرینگستین از مرگ نجات یافت، نزدیک به ۳۰ سال ا
یکی از پیشنهادهایی که در حال بررسی است، این است که دولت حق مالکیت زمین را از ساکنان بخرد، و در کنار غرامتی که بابت آپارتمان به آن‌ها می‌پردازد، هر خانواده بتواند بدون آنکه مجبور باشد سال‌ها منتظر بازسازی بماند یا بین آپارتمان‌های اجاره‌ای سرگردان شود، خانه جدیدی برای خودش بخرد. «ما چهل واحد بودیم»، یَنکی لوی می‌گوید. «اگر مجبور باشیم ساختمان را از نو بسازیم، هرکسی ساز خودش را می‌زند. یکی این سازنده را می‌خواهد، یکی آن پیمان‌کار را. این می‌تواند بیست سال طول بکشد.» عکس ۹ قربانی حادثه بات یام، روی دیوار یادبود نصب شده است. «بابا زنگ زد: “زنده‌ام”» در حال حاضر، ینکی و خانواده‌اش در هتل هِرودس تل‌آویو، مقابل ساحل گوردون ساکن‌اند. حدود صد نفر از آوارگان بات یام در این هتل اقامت دارند، در کنار کسانی که از رمت‌گان تخلیه شده‌اند. پشت میزی که شهرداری بات یام در لابی هتل قرار داده، «مایا سگال»، نماینده بخش خدمات اجتماعی شهرداری نشسته – کسی که در شرایط عادی، مربی نوجوانان در معرض خطر است. او می‌گوید: «دارم به آوارگان کمک می‌کنم و آن‌ها را به نهادهای مربوطه وصل می‌کنم. مردم می‌پرسند: پول‌مان کی می‌رسد؟ اگر خانه‌مان سالم اعلام شده ولی هنوز تعمیر نشده، چه کنیم؟ ما در شهرداری سه نوع دسته‌بندی داریم: قرمز، زرد و سبز – بسته به شدت آسیب. تلاش می‌کنیم به همه کمک کنیم. مثلاً من اینجا زوجی ۹۰ ساله دارم که پرستارشان فرار کرده و تنها مانده‌اند. مرد، سکته مغزی کرده و کاملاً ناتوان است. آن‌ها روز اول اوت باید از هتل بروند. و این فقط یک نمونه است. اداره مالیات دارایی باید راه‌حل بدهد، ولی خیلی آهسته عمل می‌کند.» مایا سگال، ۲۹ ساله، خودش هم از آوارگان است. سه ماه پیش، پس از طلاق، همراه پسر سه‌ساله‌اش به خانه والدینش نقل مکان کرده بود – خانه‌ای که چسبیده به ساختمانی بود که هدف اصابت مستقیم موشک قرار گرفت. او تعریف می‌کند: «آن شب، ما پیش خاله‌ام در حولون بودیم، و پدرم تنها در خانه بود. آژیر آمد، او به پناهگاه رفت. وقتی گفتند می‌توان بیرون آمد، برگشت خانه و رفت دستشویی – درست همان لحظه‌ای که موشک اصابت کرد. کل حمام روی سرش فرو ریخت. واقعاً معجزه شد که زنده ماند. نمی‌دانم چطور موفق شد از آنجا بیرون بیاید. ساختمان سه‌طبقه بود، ۷۰ سال قدمت داشت، خانه کودکی‌ام بود – نابود شد.» «پدرم با یک گوشی غریبه زنگ زد و گفت: “زنده‌ام.” رفتیم دنبالش، دیدیم بدون کفش، بدون عینک، با سگ‌مان ایستاده. بردندش بیمارستان – فقط کمی از سرش زخمی شده بود، اما آسیب روانی شدید بود.» «الآن من و والدینم، هر سه در هتل هِرودس هستیم. پدر و مادرم ۵۲ ساله‌اند – هنوز جوان، ولی در شوک‌اند. تمام زندگی‌شان را از دست دادند. حتی یک قاشق هم برایشان نمانده. باید همه چیز را دوباره بخرند و تا زمان بازسازی، خانه اجاره کنند. خود من هم دنبال خانه‌ام. اما از زمان جنگ، قیمت اجاره سر به فلک کشیده. به‌جای اینکه صاحب‌خانه‌ها کمک کنند و با کسانی که همه چیزشان را از دست داده‌اند کنار بیایند، از فرصت استفاده می‌کنند و اجاره را بالا می‌برند.» سؤال: پسرت چطور است؟ جواب: «خیلی مضطربه. چند وقت پیش با قطار سفر می‌کردیم. یک‌دفعه گفت: مامان، اگه آژیر بیاد، کجا باید بریم؟» سؤال: چه جوابی دادی؟ جواب: «هیچ جا.»
أخٌ‌في‌الله
یکی از پیشنهادهایی که در حال بررسی است، این است که دولت حق مالکیت زمین را از ساکنان بخرد، و در کنار
سازمان مالیات در پاسخ به این گزارش اعلام کرد: «از آغاز جنگ با ایران، حدود ۵۰٬۰۰۰ پرونده خسارت مربوط به آسیب‌های مالی به صندوق جبران خسارت ارائه شده است. برای مقایسه، در کل بازه زمانی بین ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، مجموعاً حدود ۷۵٬۰۰۰ پرونده ثبت شده بود. این یک رویداد بی‌سابقه در چنین بازه زمانی کوتاهی است، و بنابراین مدت زمان رسیدگی به پرونده‌ها طولانی‌تر از حالت معمول است. اقامت در هتل‌ها حداکثر تا ۱ اوت ۲۰۲۵ امکان‌پذیر خواهد بود، مگر در موارد استثنایی. نمایندگان صندوق جبران خسارت در هتل‌ها حضور دارند و به هر فردی کمک می‌کنند تا راه‌حل مناسب خود را پیدا کند. همچنین کمیته‌های ویژه‌ای تشکیل شده‌اند که با حداکثر حساسیت و تخصص، هرگونه درخواست تمدید اقامت در هتل‌ها را بررسی خواهند کرد. صندوق جبران خسارت سقفی برای میزان اجاره تعیین نکرده و براساس این اصل عمل می‌کند که آپارتمان جایگزین باید ویژگی‌هایی مشابه آپارتمان آسیب‌دیده داشته باشد – ترجیحاً در همان منطقه. ما افزایش قیمت اجاره‌بها را در نظر می‌گیریم. سقف‌های تعیین‌شده فقط مربوط به اثاثیه منزل هستند و بر اساس ترکیب خانوادگی محاسبه شده‌اند. قانون مالیات بر دارایی، آثار هنری، جواهرات، عتیقه‌جات و پول نقد را پوشش نمی‌دهد. طبق قانون، صندوق جبران خسارت خودروی جایگزین در اختیار نمی‌گذارد، بلکه تنها بر اساس قیمت روز حادثه، غرامت پرداخت می‌کند.»
أخٌ‌في‌الله
شاباک، پلیس اسقاطیل و پلیس نظامی یک سرباز عرررتش را بازداشت کردند که با عوامل ایرانی در ارتباط بوده
دیروز کیفرخواستی علیه یک سرباز عررررتش به اتهام ارتباط با عوامل ایرانی ارائه شد. آوی اشکنازی از روزنامه «معاریو» گفت: «در این پرونده یک نکته جالب وجود دارد. این سرباز ابتدا در مسائل پایه‌ای با ایرانی‌ها شروع به همکاری کرد. اما وقتی ارتباطش را با آن‌ها قطع کرد، آن‌ها شروع به باج‌گیری از او کردند و به او گفتند: “ما از تو فیلم داریم و اگر با ما همکاری نکنی، تو را به شاباک لو می‌دهیم.”»
دو منبع اطلاعاتی آمریکایی روز گذشته به شبکه CBS تأیید کردند که رئیس‌جمهور ایران، مسعود پزشکیان، در جریان حمله اسقاطیل در خاک ایران در ماه گذشته مجروح شده است. طبق این گزارش، رئیس‌جمهور ایران در آن زمان در جلسه شورای عالی امنیت ملی در تهران حضور داشت و هنگام فرار از طریق یک خروجی اضطراری، زخمی شد. این گزارش پس از آن منتشر شده که پزشکیان در اوایل ماه جاری در مصاحبه‌ای با روزنامه‌نگار آمریکایی، تاکر کارلسون، اظهار داشته بود: «اسقاطیل تلاش کرد مرا ترور کند، اما خوشبختانه شکست خورد.» او تأکید کرده بود که این عملیات توسط آمریکا انجام نشده، بلکه صرفاً اقدامی اسقاطیلی بوده است: «آن‌ها سعی کردند منطقه‌ای را که جلسه در آن برگزار می‌شد، بمباران کنند. خوشبختانه موفق نشدند.»
زینب عقیل، دختر(فرمانده شهید) ابراهیم عقیل ـ رئیس پیشین ستاد عملیات و فرمانده نیروی رضوان حزب‌الله که کشته (شهید) شد ـ در مصاحبه‌ای تهدید کرده است که از همین حالا در حال برنامه‌ریزی برای اجرای عملیات انتحاری است در مکانی که به گفته او «توطئه‌ها علیه حزب‌الله در آنجا شکل می‌گیرد»، در صورتی که حزب‌الله در لبنان به گوشه رانده شود. او هشدار داد: «تمام طایفه شیعه به بمب ساعتی تبدیل خواهد شد و همه ما به استشهادیون (عاملان عملیات انتحاری) بدل خواهیم شد.»
أخٌ‌في‌الله
در پی وقوع چندین خودکشی در میان نیروهای رزمی «عررررتش»، بررسی اولیه‌ی بخش بهداشت روانی نشان داده که
خبرنگار رادیوی عرررررتش اسقاطیل در حالی‌که عررررتش همچنان از ارائه رسمی داده‌های خودکشی در صفوف خود خودداری می‌کند، این داده‌ها به دست ما رسیده‌اند – و نشان می‌دهند که امسال افزایش ده‌ها درصدی در موارد خودکشی در مقایسه با سال‌های گذشته رخ داده است. بر اساس داده‌های بخش منابع انسانی عرررررتش که از سوی منابع مطلع در اختیار ما قرار گرفته‌اند (و نه به‌صورت رسمی از سوی عررررتش، زیرا عررررتش همچنان از شفاف‌سازی و ارائه اطلاعات خودداری می‌کند): در نیمه اول سال ۲۰۲۵، ۱۵ سرباز خود را کشته‌اند (علاوه بر ۳ سرباز دیگر در ماه جاری) – یعنی از ابتدای سال تاکنون، در مجموع ۱۸ سرباز. در مقابل: در نیمه اول سال ۲۰۲۴: تعداد خودکشی‌ها ۹ نفر بود – یعنی نصف آمار امسال. در نیمه اول سال ۲۰۲۳ (پیش از آغاز جنگ): ۱۱ سرباز دست به خودکشی زدند. این داده‌های روشن حاکی از جهش چشمگیر در میزان خودکشی در سال جاری هستند هم در مقایسه با سال جنگ (۲۰۲۴) و هم نسبت به سال پیش از جنگ. برآوردهایی که در روزهای اخیر در جلسات بسته‌ی بخش منابع انسانی عرررررتش ارائه شده، نشان می‌دهد که اگر اقدامات مؤثر و اساسی برای مهار و درمان این پدیده انجام نشود، احتمالاً این آمار در سال آینده حتی بیشتر هم خواهد شد. یادآور می‌شویم: هر کس که نیاز به کمک روانی دارد، می‌تواند با مؤسسه «عرن» تماس بگیرد – شماره تلفن ۱۲۰۱ یا از طریق وب‌سایت آن‌ها. برای سربازان و سربازان ترخیص‌شده نیز خط ویژه وزارت جنگ باز است – با شماره *۸۹۴۴. این مراکز به‌صورت ۲۴ ساعته، هفت روز هفته، از جمله در ایام تعطیل و شبات، در دسترس هستند. اگر به...
أخٌ‌في‌الله
خبرنگار رادیوی عرررررتش اسقاطیل در حالی‌که عررررتش همچنان از ارائه رسمی داده‌های خودکشی در صفوف خو
کمک نیاز دارید – لطفاً مراجعه کنید. پاسخ سخنگوی عررررتش به این انتشار: «سیاست سخنگوی ارتش درباره انتشار داده‌های مربوط به مظنونان به خودکشی در میان کشته‌های عررررتش، در دهه گذشته ثابت بوده و طبق آن، تمامی داده‌ها به‌صورت شفاف در آغاز هر سال در اختیار رسانه‌ها قرار می‌گیرد و در وب‌سایت ارتش منتشر می‌شود. این سیاست با هماهنگی متخصصان حوزه تنظیم و تأیید شده است. این موضوع با جان انسان‌ها سروکار دارد و باید با آن به‌گونه‌ای حرفه‌ای، واقع‌گرایانه و با حساسیت لازم برخورد کرد.»
ربودن و ذبح گوسفندهای فلسطینی توسط تروریست‌های شهرک نشین صهیونیست در اغوار شمالی