در فرمانی بیسابقه، فرمانده منطقه مرکزی «عرررررتش» اسقاطیل، ژنرال آوی بلوت، فرمانی امنیتی صادر کرده که از این پس برای یهودیان و فلسطینیان حاضر در کرانه باختری، پوشاندن چهره در اماکن عمومی ممنوع خواهد بود، مگر در خانه، به دلایل دینی یا با مجوز ویژه فرمانده نظامی.
هدف این فرمان، مقابله همزمان با دو گروه است: نوجوانان یهودی افراطی معروف به «جوانان تپهها» که با خشونت علیه فلسطینیها شناخته میشوند، و همچنین اعضای حماس که در عملیاتهای تروریستی شرکت میکنند.
در ارتش گفتهاند که بسیاری از حملات و جرائم اخیر در حالی انجام شده که عاملان، صورت خود را پوشانده بودند و همین باعث شد نتوان آنها را شناسایی یا بازداشت کرد. از این پس، کسی که در خارج از خانه چهرهاش را بپوشاند، تا ۶ ماه زندان خواهد گرفت. اگر این کار همراه با ارتکاب جرم دیگری باشد، فقط بهخاطر پوشاندن چهره تا ۲ سال زندان در انتظار او خواهد بود.
فرماندهی «عرررررتش» تأکید کرده که این دستور در تمام منطقههای قضایی یهودا و شومرون (کرانه باختری) اعمال میشود و برای همه، بدون تفاوت نژاد یا ملیت، معتبر است. از این پس حتی پلیس میتواند شهروندان اسقاطیلی را نیز از این مناطق اخراج کند. این فرمان خشم هر دو سوی طیف – راستگرایان یهودی و فلسطینیان – را برانگیخته است.
أخٌفيالله
اینو خوب خوندید؟ زحمت شبانه روزی گمنامهاییه که شاید هیچوقت مشخص نشه کی هستن و در گمنامی به شهادت برس
تکرار میکنم : دروغ اولین بلای جان ایران اسلامی است
سطح سیاسی باید درک کند که اسقاطیل، پس از ۶۵۳ روز جنگ بدون پیروزی، ۵۰ اسیر، و ۱۹۲۸ کشته، «در آستانه پیروزی» نیست.
زمان آن رسیده که فریبها را کنار گذاشت و وارد مذاکرات واقعی برای پایاندادن به این فصل از ماجرا شد.
خلاصه
🔴 اسقاطیل تنها دستاوردهایی تاکتیکی داشته، اما «در آستانه پیروزی» نیست؛ حتی بسیار از آن فاصله دارد.
⚠️ ریشهٔ بحران در بیتصمیمی و ناکارآمدی نتانیابو و سطح سیاسی است، نه عملکرد ارتش.
🧠 بازنویسی تاریخی در حال انجام است و مقصران جعلی معرفی میشوند: رؤسای ستاد کل، فرماندهان، رؤسای شاباک و موساد، دادستانها.
🧍♂️ در هر یگان نظامی، پس از ظاهر خوشبینانه، فرسایش، خستگی، بیبرنامگی و نارضایتی نمایان میشود.
🏚️ شهر رفح و «شهر انساندوستانه» طرحی تبلیغاتی و غیرعملیاتی بود که ارتش با آن مخالفت کرد.
🧭 ارتش نیازمند تعریف مرز، مأموریت مشخص، بازیابی نیروها، بازسازی تجهیزات و بازگرداندن انضباط است.
🧠 بحرانهای روانی مانند مورد خودکشی در تیپ کفیر نشانه فروپاشی داخلی و نبود پشتیبانی روانی است.
⛔ جنگ فرسایشی بهجای عملیات سریع؛ ارتش اکنون در دفاع فرسوده در «زمین دشمن» قرار دارد.
📉 با ۱۹۲۸ کشته، ۵۰ اسیر و بینتیجگی، ادعای «در آستانه پیروزی» فریبی بیش نیست.
🕊️ وقت آن رسیده که تبلیغات متوقف شوند و مذاکرات واقعی برای پایان جنگ آغاز شود.
پاسخ به یک شبهه؛
🛑 چرا بمب اتمی، برای ایران بازدارنده نیست؟!
این روزها، در ذهن بسیاری از تحلیلگران، سلاح هستهای معادل «بازدارندگی مطلق» تلقی میشود؛ گویی که با دستیابی به بمب اتمی، یک سپر امنیتی شکستناپذیر شکل میگیرد. این در حالیست که در معادلات واقعی امنیت ملی، ساختار بازدارندگی تابع شرایط ژئوپلیتیکی، ظرفیتهای نظامی متعارف، آسیبپذیریهای داخلی و الگوی رفتار دشمن است. بر این اساس، برای جمهوری اسلامی ایران، بمب اتمی الزاماً بازدارنده نیست..
اول اینکه: دشمن اصلی منطقهای ایران یعنی رژیم صهیونیستی، دارای دکترین حمله پیشدستانه است. سابقهی حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات هستهای عراق و سوریه، و اقدامات خرابکارانه علیه برنامه هستهای ایران، نشان میدهد که عبور ایران از آستانه تسلیحاتی، احتمال حمله پیشگیرانه را کاهش نمیدهد؛ بلکه افزایش میدهد. یعنی ساخت بمب، بهجای بازدارندگی، ممکن است به محرک حمله اتمی بدل شود.
دوم آنکه: مؤلفه اصلی بازدارندگی هستهای، «قابلیت پاسخ دوم» است. یعنی کشوری بتواند حتی پس از دریافت ضربه اول، با قدرت پاسخ دهد. در ساختار امنیتی ایران، با آسیبپذیری زیرساختهای حیاتی و تمرکز جمعیتی بالا، این توان به شکل کلاسیک وجود ندارد. در چنین شرایطی، بمب بهجای بازدارندگی، به یک نقطه ضعف تبدیل میشود.
سوم اینکه: اعلام رسمی دستیابی به سلاح هستهای، ایران را از موضع «قربانی تهدید» به موضع «تهدیدکننده» منتقل میکند؛ تغییری که تبعات مشروعیتی، رسانهای و حقوقی جدی بهدنبال خواهد داشت و امکان هرگونه مانور دیپلماتیک یا ائتلافسازی بینالمللی را از میان میبرد.
در نهایت، امنیت پایدار نه از طریق بمب، بلکه از طریق افزایش تابآوری ملی، قدرت هوشمند، و طراحی بازدارندگی متناسب با بستر تهدیدات واقعی بهدست میآید. برای ایران، بمب هستهای نهتنها تضمینکننده امنیت نیست، بلکه ممکن است آن را در معرض تهدیداتی بزرگتر و غیرقابلکنترلتر قرار دهد.
https://eitaa.com/joinchat/16121857C22c5256809
بعد از هشدار تخلیه صادر شده توسط عرررررتش اسقاطیل برای دیرالبلح، ستاد خانوادههای اسرای اسقاطیلی در واکنش به تهدید «عرررررتش» اسقاطیل مبنی بر آغاز عملیات در دیرالبلح – منطقهای در مرکز غزه که تاکنون به دلیل حضور اسرا در آن، نیروها به آن وارد نشده بودند، بیانیهای منتشر کرده:
«خانوادههای اسرا با وحشت و شوک شدید، اخبار مربوط به نیت ارتش برای عملیات در مناطقی از مرکز غزه که تاکنون دستنخورده باقی ماندهاند را دنبال میکنند.
آیا کسی میتواند به ما اطمینان دهد که این تصمیم، به بهای از دست رفتن عزیزانمان تمام نخواهد شد؟
ما از نخستوزیر، وزیر جنگ و فرماندهان ارشد ارتش میخواهیم فوراً برای شهروندان اسقاطیل و خانوادهها توضیح دهند که برنامه نظامی چیست و این برنامه دقیقاً چگونه از اسرا محافظت میکند – اسرا و اسیر زنی که هنوز در غزه هستند.
متأسفانه، با وجود تمام تبلیغات و وعدههای پوچ، خانوادههای بسیاری با گوشت و پوست خود آموختهاند که گسترش جنگ در حین مذاکرات و نبود طرح جنگی روشن، چه بهایی دارد. تنها کافیست به یاد بیاوریم با چه وحشتی در آگوست گذشته، ۶ اسیر به قتل رسیدند.
برای اسرا، ماجرا یک «کارت چانهزنی» در مذاکرات نیست بلکه تهدیدی واقعی و فوری علیه سرنوشتشان است.
بس است! اکثریت قاطع مردم اسقاطیل خواهان پایان جنگ و توافقی جامع برای بازگرداندن همه اسرا و آن اسیر زن هستند.»
شموئل (شمولیک) گورن، ژنرال بازنشسته و از چهرههای ارشد امنیتی اسقاطیل، درگذشت. او ۹۷ سال داشت.
گورن از جمله افراد کلیدی در نهادهای اطلاعاتی و نظامی اسقاطیل بود:
در جوانی به سازمان «هاگانا» پیوست و در نبردهای لطرون در جنگ ۱۹۴۸ زخمی شد.
در دهه ۱۹۶۰ به فرماندهی واحد ۵۰۴ اطلاعات ارتش (که در آن زمان «واحد ۱۵۴» نام داشت) منصوب شد و مأموریتهایی چون بازگرداندن طومارهای قمران پس از جنگ ششروزه را رهبری کرد.
سپس وارد موساد شد و اولین دیدار با اشرف مروان، جاسوس مصریِ مشهور، را ترتیب داد؛ همان مأمور دوجانبهای که هشدار حمله مصر در آستانه جنگ یوم کیپور را به اسقاطیل منتقل کرد.
گورن بعدها به ریاست شاخه «تقاطعات» در موساد رسید و سپس به عنوان معاون رئیس موساد خدمت کرد.
در دهه ۱۹۸۰، به درخواست وزیر جنگ، بهعنوان هماهنگکننده فعالیتهای دولت اسقاطیل در مناطق اشغالی (کرانه باختری و غزه) منصوب شد و درجه «الوف» (ژنرال) دریافت کرد.
او صبح امروز درگذشت.
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وزیر دارایی اسقاطیل، اسموتریچ، هشدار داد:
«تاریخ کسانی را که این دولت را سرنگون کنند و ما را به سمت انتخابات بکشانند، نخواهد بخشید.
این را به همه میگویم چه به حریدیها در یک سو و چه به ادلشتاین در سوی دیگر: وای بر هر کسی که اردوگاه ملی را متلاشی کند، دولت را واژگون سازد، و ما را به سوی تسلیم در غزه ببرد.»